Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در تاریخ روایات مختلفی درباره زندگی سلمان فارسی آمده است. بعضی می‌گویند پدر و مادرش مزدکی بوده اند. بعضی‌ها هم می‌گویند زرتشتی بوده‌اند. اما به‌ هر حال هرکدام از آنها که بوده، سلمان در جوانی خرافه‌پرستی را پس می‌زند. از این چیزهایی که می‌دیده مزدکی‌ها از سقف و دیوار آویزان می‌کنند، زده شده بود و نمی‌توانست بپذیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزی اتفاقی به یک کلیسا برمی‌خورد. می‌بیند حرف آنها حسابی‌تر است. مسیحی می‌شود. مسیحی سفت و سختی هم می‌شود. بعد در انجیل به مشکلاتی برمی‌خورد. از کشیش می‌پرسد و کشیش به او می‌گوید من یک کشیش دهاتی هستم. مفسر نیستم. سوال‌‌های شما را من نمی‌توانم جواب بدهم. اینها در کلیسای شام اتفاق می‌افتد.

بیشتربخوانید

نمازی که پیامبر اعظم (ص) به سلمان فارسی سفارش کردند

سرگشتگی سلمان به دنبال دین

مفسرهای بزرگی در آنجا هستند. آنها می‌توانند پاسخگو باشند. پدر سلمان هم متمول و صاحب مقام بوده و او می‌توانسته زندگی آرام و مرفهی داشته باشد. ولی همه اینها را کنار می‌گذارد. البته همین مسیحی شدنش هم باعث شده در خطر باشد. او راهی شام می‌شود. خودش را به آنجا می‌رساند. کلیسا از او استقبال می‌کند و به جرگه روحانیون مذهبی‌شان وارد می‌شود. طولی نمی‌کشد که به مفسری بزرگ تبدیل می‌شود، ولی باز هم در انجیل یوحنا به ایراد می‌خورد. بر اثر همین قضیه، با لفظ امروزی از همان کلیسای شام خلع‌لباس می‌شود. می‌گویند توبه کن، دیگر تو را به‌عنوان کشیش قبول نداریم. سپس ایشان دیرانی می‌شود؛ یک فرقه از مسیحیت که با ریاضت زندگی می‌کردند و عقایدی از این قبیل داشتند که مسیح فقیر بوده و فقیرنواز بوده، پس باید خط او را پی گرفت.

آنجا هم باز از بزرگان دیر می‌شود و تدریس را در دیرهای اموریه و یک بخش دیگر از عراق و... انجام می‌داده است. بعدها که زمزمه اسلام را می‌شنود، متوجه می‌شود چیزهایی را که به دنبالش بوده و بوی حقیقت را می‌دهند، پیدا کرده است. پس آواره آن می‌شود و تصمیم می‌گیرد به مکه برود و با حضرت رسول(ص) ملاقات کند...

قصه سلمان کجا به پایان می رسد؟

حالا داوود میرباقری قصه این سرگشتگی را تصویر کرده است.سالها از عمر خود را برای فیلمنامه سریال «سلمان فارسی» صرف کرده است. اما قصه سلمان همین جا به پایان نمی رسد.

آن کاروان‌سالاری که قول داده بود ایشان را به مکه برساند، سر دوراهی مکه و یثرب، در حق ایشان نامردی می‌کند. ایشان را به‌عنوان برده به یک جهود می‌فروشد. ایشان مسیرش تغییر می‌کند و به یثرب می‌رود. داغ بردگی می‌خورد. دست‌به‌دست می‌چرخد و چند صاحب پیدا می‌کند. در آن زمان حضرت رسول(ص) به مدینه هجرت می‌کنند و اینها همدیگر را می‌بینند. چون آن شخص متوجه می‌شود حضرت رسول(ص) و اطرافیانش به سلمان خیلی علاقه دارند، به ایشان برای فروش سلمان پیشنهاد خیلی بالایی می‌دهد که حضرت هم قبول می‌کنند. پیشنهاد این است؛ نخلستانی با تعداد نخل‌های زیاد و مقدار زیادی طلا. حضرت رسول(ص) می‌فرمایند که یا علی(ع) شروع کنید و این کارها را انجام بدهید. علی(ع) دست به کار کاشتن آن نخلستان می‌شود. آنجاست که حضرت علی(ع)، لقب ابوتراب می‌گیرد.

پیوند بین حضرت علی(ع) و سلمان کجا شکل می گیرد؟

پیوند بین حضرت علی(ع) و سلمان همان‌جا شکل می‌گیرد. بعد ازظهرها که خیلی هوا گرم می‌شد، یکی دو ساعت می‌خوابیدند و حرارت که پایین می‌آمد شروع می‌‌کردند به کار. یک روز وقتی حضرت علی(ع) از خواب بیدار می‌شوند و می‌آیند خدمت حضرت رسول، صورت‌شان خاک‌آلود بوده است، چون روی خاک خوابیده بودند. حضرت رسول(ص) به ایشان می‌فرمایند ابوتراب شدی، اینجا بود که حضرت علی(ع) لقب ابوتراب می‌گیرد. سلمان هم بعدها مرید حضرت علی(ع) می‌شود. پیامبر(ص) درخصوص سلمان فرموده‌اند، سلمان صاحب علم اول و آخر است.

جایگاه امیرالمؤمنین در سریال سلمان کجاست؟

حالا که چنین قرابتی میان سلمان فارسی و حضرت علی(ع) وجود دارد، برای علاقه مندانی که منتظرند سریال میرباقری را ببینند، علی رغم اینکه میرباقری قبلا سریال امام علی(ع) را ساخته، این سوال پیش می آید که جایگاه امیرالمؤمنین در سریال سلمان فارسی کجاست؟ در تاریخ آمده است که او پس از رسیدن به پیامبر(ص) و تشرف به دین مبین اسلام، همواره در کنار پیامبر بوده است و سالهای سال علم خود را صرف دین کرده است. همچنین گفته می شود او عمری طولانی داشته و در برخی منابع تاریخی آمده است عمر ایشان بالای 250 سال بوده است.

در این شرایط باید دید داوود میرباقری قصه زندگی سلمان را از کجا آغاز می کند، به کجا می برد و در چه مقطعی به پایان می رساند. اما از هرکجای زندگی این یار و یاور پیامبر که بخواهد عبور کند، قطعا گوشه هایی  به زندگی حضرت علی (ع) نیز خواهد زد. هرچند که او پیش از این در سریال جاودان امام علی(ع) گوشه هایی از زندگی این حضرت را روایت کرده است.

ارائه تصویری از میانسالی حضرت علی(ع)

این موضوع را با «امرالله احمدجو» مطرح کردیم. احمدجو که خود نویسنده و کارگردان قدری است و خاطره سریال های روزی و روزگاری و تفنگ سرپر او از خاطره ها پاک نخواهد شد، در نگارش فیلمنامه سلمان، میرباقری را همراهی کرده است و با جزئیات این اثر که معتقد است داوود میرباقری عاشقانه آن را نوشته، همراهی کرده است.

او در پاسخ به این سوال که حضرت علی(ع) چه جایگاهی در سریال سلمان فارسی دارد، گفت: قطعا ایشان نقش و جایگاه زیادی را به خود اختصاص داده است. آشنایی ایشان با سلمان از مدینه آغاز می شود که بعد از هجرت است. در آن مقطع سلمان پا به سن است و جوان نیست، حضرت علی (ع) هم میانسال هستند.

ماندگاری رفاقت تا شهادت

وی ادامه داد: این دو بزرگوار آنجا همدیگر را می بینند و دلبسته هم می شوند. با هم هستند و این موانست تا شهادت حضرت علی(ع) ادامه پیدا می کند. سلمان خیلی بعد از حضرت علی(ع) و خلفا رحلت می کند. اخبار درباره او می گوید که بالای 150 سال عمر کرده است. البته منبع مشخصی در این باره وجود ندارد و برخی هم این موضوع را افسانه ای می دانند.

احمدجو ادامه داد: البته بیشتر و عمده سریال تصویرگر همنشینی سلمان با پیغمبر است و در نهایت این تصمیم آقای میرباقری است که پایان را کجا بگذارد.

حضرت علی(ع) چگونه در سریال تصویر می شوند؟

وی در پاسخ به این سوال که آیا مخاطب حضرت علی(ع) را در سریال سلمان فارسی خواهد دید یا خیر؟ پاسخ داد: اگر خاطرتان باشد، حضرت علی(ع) در سریالی که داوود میرباقری ساخت، مینی مال بود. میرباقری خودش تجربه درست و حسابی در این زمینه دارد و مثل سریال امام علی(ع). فرض کنیم مثلا اگر پیامبر(ص) دیالوگی دارند، طوری که دیده نشدن چهره ایشان توی ذوق‌زننده هم نباشد، نقل‌قول می‌شود.به همان شیوه ای که معمول است، چهره را نشان نمی دهند و همان طور برگزار خواهد شد.

احمدجو همچنین در پاسخ به این سوال که بخشی از قرابت سلمان فارسی با حضرت علی(ع) به جنگ ها و نبردهای ایشان هم برمی گردد، آیا ما شاهد نبردهای ایشان هم در سریال سلمان خواهیم بود؟ پاسخ داد: تمام جنگ های مدینه در سریال وجود دارد.

روایت جنگ خندق

او ادامه داد: اوج این نبردها هم جنگ خندق (احزاب) است که سلمان راهنمایی کرده و با پیشنهاد او دور تا دور مدینه را خندق می کنند و آب می اندازند و این بار که ابوسفیان و دارو دسته اش خیلی مجهز می آیند، پراکنده می شوند و گورشان را گم می کنند. این بخش جنگ تن به تن حضرت علی(ع) را با عمرو بن عبدود دارد که خیلی معروف است و آن به تصویر می کشد.

وی در پایان تاکید کرد: حضرت علی(ع) را به هر شکلی به سراغش بروید پر از معرفت و حکمت است. حضرت علی(ع) فقط متعلق به اسلام نیست و متعلق به بشریت است. در آینده سریالی خواهیم دید که پر از شخصیت است و همه جذاب. داوود همه ذوقش را روی کاغذ ریخته و هم فیلمنامه و هم اجرا فوق العاده دیدنی خواهد بود.

شخصیت های برجسته سریال «سلمان فارسی»

داستان سریال سلمان فارسی از تولد تا ماجرای فتح ایران است. پیش بینی شده این سریال در ۴۰ قسمت ساخته شود البته شاید به واسطه پیچیدگی‌های داستانی، قسمت‌های سریال افزایش پیدا کند.

نگارش سریال تمام شده است و علیرضا شجاع نوری بازیگر نقش اصلی سریال سلمان فارسی است. محمدرضا هدایتی در این سریال نقش یک تاجر هندی را ایفا می کند. فرهاد اصلانی هم که همیشه پای ثابت کارهای میرباقری است، در این اثر نقش یک تاجر را ایفا می کند. علی دهکردی هم از جمله دیگر بازیگران این سریال است. آخرین بازی زنده یاد چنگیز جلیلوند دوبلور پیشکوست نیز در این سریال رقم خورد.

از دوخت ۱۲ هزار دست لباس تا ساخت دکور‌های بیزانس

برای تولید این سریال حدود ۱۲ هزار دست لباس طراحی و تولید شده است. با توجه به تاریخی بودن سریال از طراحی خاص صحنه، ابزارآلات و لباس‌ها برای نشان دادن اصالت تاریخی اثر استفاده شده است. لوکیشن‌های تیسفون، جی و حجاز در قالب ۳۰ کارگاه دکورسازی از طراحی کشتی گرفته تا تمامی ظرافت‌های هنری دوران ساسانی، بیزانس و پیامبر اسلام (ص) ساخته می‌شوند.

 

ساخت کشتی هایی که یکی از آنها غرق می شود!

تا اواخر سال ۹۹، گروه مشغول تصویربرداری سکانس‌های مربوط به دریایی‌ها بودند و برای این منظور ۲ کشتی ساخته شد که سکانس های کشتی اول تصویربر

داری شد و کشتی دوم هم به دلیل آنکه در ادامه غرق می شود، نیاز به طراحی ویژه‌ای دارد. پس از آن بنا بود گروه به شهرک سینمایی نور برگردند و با مجموعه‌ای از سکانس های پراکنده در سمنان سال ۹۹ را به اتمام برسانند. 

برنامه ریزی برای سفر به ترکیه و ارمنستان

پیش‌بینی شده بود که ضبط حدود ۸۰ درصد از میزانسن در نظر گرفته شده، تا انتهای سال به انجام برسد برنامه‌ریزی برای تصویربرداری از فروردین ماه در کشور ارمنستان و ساخت کاروانسرای عقیق از اوایل سال جاری در دستور کار قرار داشت که حالا باید دید با توجه به شیوع کرونا این سفرها تحقق خواهد یافت یا خیر.

منبع: فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سریال تلویزیونی سلمان فارسی سریال سلمان فارسی داوود میرباقری سریال سلمان حضرت رسول ص حضرت علی ع سلمان هم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۹۸۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب، طاهره تهرانی: کمال‌الدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی کرمانی که «نخلبند شُعرا» و «خلاّق‌المعانی» و «ملک‌الفُضَلا» نیز خوانده می‌شده، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری و متولد سال ۶۸۹ هجری قمری است. تخلص او در همه شعرهایش «خواجو» است که از باب تحبیب، مصغر خواجه است.

دوران کودکی و جوانی

او فرزند خانواده‌ای بزرگ در کرمان بود، دوران کودکی را در همان شهر ماند و سپس سفرهای طولانی خود را به حجاز و شام و بیت‌المقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضی از بندرهای خلیج‌فارس آغاز کرد، بهره او از این سفرها تجارب زیاد و توشه‌های بسیار از دانش بود.

سال‌های سفر و گشت و بازگشت

خواجو مدتی در بغداد اقامت داشت و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت، اما ممدوحش ابوسعید بهادرخان کشته شده بود و غیاث‌الدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو به‌دست مخالفانش به قتل رسید. و خواجو سلطانیه بی‌سلطان را لایق اقامت ندید:

از آن خواجو ازین منزل سفر کرد

که سلطانیه بی‌سلطان نخواهد

سپس به اصفهان و از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو، علی‌الخصوص در سایه لطف و عنایت شاه شیخ ابواسحق زندگی کرد، هرچند که روابطش با امیر مبارزالدین رقیب او نیز خوب بود.

حافظ و خواجوی کرمانی

حافظ مشهورترین هم‌عصر خواجو است، و چون به سال و تجربه شاعری خواجو بر او مقدم بود، در مدتی که مقیم شیراز بود مانند دوستی که سِمَت رهبر و استاد هم داشته باشد بر اندیشه حافظ تأثیر گذاشت؛ و به‌همین دلیل در دیوان حافظ بیت‌های زیادی به تقلید یا به استقبال از غزل‌های خواجو می‌بینیم، در بسیاری موارد هم در معنی و لفظ از او اقتباس کرده است. البته که حافظ ابیات و مصراع‌های زیادی هم از سعدی به کار برده، چنانچه در بیتی منسوب به حافظ به هر دو اشاره شده:

استاد سخن سعدی ست پیش همه کس اما

دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو

شیوه سخن سرایی

مضامین عرفانی در غزلیات او بسیار زیاد است، و همچنین مبارزه با زهد و ریا و بی‌اعتباری دنیا و مافیها نیز در شعر او پرتکرار است؛ ضمن اینکه با زبان طنز و هزل به انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان و ریاکاران در آن روزگار پرداخته است. او به سبک سنایی غزل‌سرایی می‌کرده و در مثنوی، فردوسی را الگوی خود داشته؛ در ریاضیات طب و نجوم هم صاحب نظر بوده است.

در دیوان اشعار او به سبک باقی شعرای آن عصر در منقبت و مدح پیامبر و خلفا اشعاری هست، اما او در دو شعر به صورت جداگانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و در شعری دیگر چهارده معصوم را مدح کرده و به آنها متوسل شده است که به اختصار به آنها می‌پردازیم. نخست ابیاتی از قصیده منقبت حضرت علی (ع):

وجه برات شام بر اختر نوشته اند

و اموال زنگ بر شه خاور نوشته اند

مستوفیان خسرو کشور گشای هند

بر باختر مواجب لشکر نوشته اند

در باب ظلمت آنچه خضِر نقل کرده است

بر گرد بارگاه سکندر نوشته اند

دیوانیان عالم علوی به مُشک ناب

واللیل بر حواشی دفتر نوشته اند

کتابیان رقعه نویسِ سوادِ شام

والنَّجم برِ صحایف اختر نوشته اند

دانی که چیست اینکه خطیبان آسمان

برطرف هفت پایه‌ی منبر نوشته اند؟

یک نکته از مکارم اخلاق مرتضیست

کانرا برین کتابه به عنبر نوشته اند

در معنیِ فضیلتِ داماد مصطفی

پیران هفت زاویه، محضر نوشته اند

منظومه‌ی محبت زهرا و آل او

بر خاطر کواکبِ ازهر نوشته اند

دوشیزگان پرده نشین حریم قدس

نام بتول، بر سر معجر نوشته اند

انجم، کلام مرتضوی را ز راه یُمن

برگرد این رواقِ مدوّر نوشته اند

بر هفت هیکلِ فلکی هر دعا که هست

آن از زبان صاحب قنبر نوشته اند

رمزی که در مطاوی طومار کبریاست

بر نام اهل بیت پیمبر نوشته اند

از دست و پنجه اسدالله کنایتی‌ست

حرفی که بر جبینِ غضنفر نوشته اند

نامش نگر که قلعه نشینان موسوی

مهر گشاد بر در خیبر نوشته اند

نعتش نظاره کن که رهابین عیسوی

بهر شرف بر افسر قیصر نوشته اند

القاب عالیش ز پی اکتساب قدر

بر سقف چار صفّه ی شش در نوشته اند

ابیاتِ شوقِ آنکه نبی را برادرست

اجرام بر روانِ چو آذر نوشته اند

لشکرکشان عالمِ جان، نام دُلدُلش

بر کوهه های زین تکاور نوشته اند

صنعت گران چرخ، به زر وصفِ ذوالفقار

بر تیغ خور نوشته و در خور نوشته اند

ذکر غبارِ درگه آن میر هاشمی

شاهان سرفراز بر افسر نوشته اند

در گوش ما مدایح شبّیر خوانده اند

بر جان ما مناقب شبّر نوشته اند

اشعار من که مادح اولاد حیدرم

هم بحر مشق کرده و هم بر نوشته اند

شادم بدین که بر صفحات عقیدتم

شرح خلوص آن شه صفدر نوشته اند

خواجو کمال نامه‌ی مستان حیدری

بر جان عارفان قلندر نوشته اند...

در قصیده هفتاد بیتی از بخش بدایع الجمال دیوان اشعار خواجو این ابیات در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام آمده است:

سالکِ دل یافته نکهتِ روح القدس

چون نبیِ یثربی، بوی اویس قرن

انوری خاوری، از سر صدق و صفا

ورد زبان ساخته مَحمِدَتِ بوالحسن

قاضی دین رسول، خازن گنج بتول

قامع کیش هبل، ماحی نقش وثن

خون شفق در کنار، چرخ به سوگ حسین

دود غشق در جگر، دهر به داغ حسن

چون برسیدی بحال دم مزن از قیل و قال

چون بگذشتی ز قال بیش مگو ما و من

تا نکنی ورد خویش، ذکر شه اولیا

از ورق خاطرت محو نگردد مِحَن

شیردلِ لافتی، شیر خدا مرتضی

حیدر خیبر گشا صفدر عنتر فکن

ناصب رایات علم، شارح آیات حق

واسطه‌ی کاف و نون، کاشف سرّ و علن

شاه ولایت پناه، میر ملایک سپاه

کهف مکین و مکان، زین زمین و زمان

مرغ سلونی صفیر، بحر خلیلی گهر

تازی دُلدُل سوار، مکّی قدسی سنن

ازهر زهرا حرم، گوهر دریا کرم

روح مسیحا شیَم، خضر سکندر فطن

مکتب دین را ادیب، راه خدا را دلیل

فلک ملل را خطیب، شاه رسل را ختن

گفته ز تعظیم شأن، مَحمِدَتش مصطفی

خوانده ز فرط جلال، منقبتش ذو المنن

نعل سم دلدلش تاج سر فرقدین

خاک ره قنبرش سرمه چشم پرن

سبحه طرازان قدس، در حرمش معتکف

قلعه گشایان چرخ، بر علمش مفتتن

دست مده جز بدو، تا نشوی پایمال

فتنه مشو جز بر او، تا بره‌ی از فتن

جان ثنا خوان من، تا ابد از مدحتش

باز نیاید چو مرغ، از گل و برگ سمن

در ره مهرش فلک، مشوره با من کند

زانک بود مستشار، نزد خرد مؤتمن

چون ببرم از جهان، حسرت آل رسول

روز جزا در برم، سوخته بینی کفن

ترکیب بند خواجو در منقبت حضرت رسول و ائمه اطهار نیز بسیار مفصل و خواندنی است:

به نوک خامه‌ی صورت گشای کن فیکون

که بست در شکن کاف تاب طره نون

حروف مصحف مجدش منزه از کم و کیف

سطور لوح جلالش مقدس از چه و چون

چو صفر هیچ بود در ازای قدرت او

هر آنچه در قلم آید ز لوح بوقلمون

به حکم اوست که ضحّاک صبح کشور گیر

دهد به مهر دُرفشان درفش افریدون

بنات غیب ز بهر نظاره‌ی صنعش

سر از دریچه‌ی ابداع می‌کنند برون

فلک به چرخ درآید چو نام او شنود

ملک سجود کند چون کلام او شنود

به ماه روی شب افروز الذی اَسری

که یافت مشتری از مهر او عُلُّو بها

گشوده دیده ی ما زاغ در جهانِ اَبیت

فکنده تختِ دنی در مکان او اَدنی

کشیده رختِ لعُمرک به خیمه‌ی لَولاک

چشیده نُزل فاَوحی ز خوانِ ما اوحی

به عکس روی چو مه، صبح طیبه و یثرب

به چین زلف سیه، شام مکّه و بطحا

نداده بی نظرش اختران به کعبه شرف

ندیده بی قدمش رهروان ز مَروه صفا

ز نور معجز او اقتباس کرده کلیم

ز خوان دعوت او چاشت خورده ابراهیم

بدان امیر که شد شاه چرخ چاکر او

نمونه ای‌ست مه نو ز نعل استر او

ز تختگاه سَلوُنی از آن علم بفراخت

که بود مملکت لَو کشف مسخّر او

به حکم قاطع کشور گشای مصطفوی

نبی مدینه‌ی علم آمد و علی در او

هلال شامی اَبرَش سوار قلعه نشین

شده ست حلقه به گوش غلام قنبر او

چو کعبه مولد او گشت از آن سبب شب و روز

کنند خلق جهان سجده در برابر او

گدای درگه او شو که شاه مردان اوست

پلنگ بیشه‌ی اسلام و شیر یزدان اوست

در ادامه در هر بند از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام را نام برده و سپس به ذکر حضرت حجت بن الحسن می‌پردازد:

به مقدم خلف منتظر امام همام

مسیح خضر قدوم و خلیل کعبه مقام

شُعَیب مدین تحقیق، حجت القائم

عزیز مصر هدی، مهدی سپهر غلام

خطیب خطه افلاک، منهی ملکوت

ادیب مکتب اقطاب، محیی اسلام

شه ممالک صاحب الزمان که زمان

به دست رایض طوعش سپرده است زمام

به انتظار وصول طلیعتش خورشید

زند درفش دُرفشنده صبحدم بر بام

نه در ولایت او در خورست رایت ریب

نه با امامت او لایق ست آیت عیب

که شمع جان من از نور حق منور باد

دماغ من ز نسیم خرد معطر باد

مرا که مالک ملک ملوک معرفتم

جهان معرفت و ملک دین مسخّر باد

دلم که مهر زند آل زر بر احکامش

فدای حکم جهانگیر آل حیدر باد

ضمیر روشن خواجو که شمع انجمن است

چراغ خلوتیان رواق شش درباد

روان او که شد از آب زندگی سیراب

رهین منت ساقیِّ حوضِ کوثر باد

در آن نفس که بود مرغ روح در پرواز

مباد جز به رخ اهل بیت چشمش باز

در رباعی دیگری نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره می‌کند:

آن شاه که شهر علم را آمد در

پشت سپه و ابنِ عَمِ پیغمبر

شاه شهدا، میر نجف، جفت بتول

داماد رسول و شیر یزدان، حیدر

دیگر آثار خواجو عبارت اند از خمسه خواجو یا پنج مثنوی همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمال‌نامه و گوهرنامه؛ رساله‌ی البادیه؛ رساله‌ی سبع المثانی؛ رساله‌ی مناظره شمس و سحاب.

آرمیده در تنگه الله اکبر

سرانجام در سال ۷۵۲ هجری قمری در شیراز از دنیا رفت و بدنش را در تنگ الله‌اکبر شیراز (نزدیک دروازه قرآن) به خاک سپردند.

کد خبر 6091788 طاهره تهرانی

دیگر خبرها

  • سریال «سلمان فارسی» ۱۴۰۵ به پخش می‌رسد
  • زمان پخش سریال «سلمان فارسی» مشخص شد
  • تاریخ پخش «سلمان فارسی» مشخص شد/ وعده جبلی در یک سال سخت
  • «سلمان فارسی» پروژه‌ای جریان‌ساز
  • تلاش برای پخش سریال سلمان فارسی در سال ۱۴۰۵
  • میرباقری: فصل تولد «سلمان» را گرفته‌ایم و این روز‌ها کار ادامه دارد
  • بازیگران جدید سریال «سلمان فارسی» مشخص شدند
  • «سلمان فارسی» یک پروژه جریان ساز است/ پخش سریال در ۱۴۰۵
  • میرباقری: تلاش می‌کنیم «سلمان فارسی» را ۱۴۰۵ به پخش برسانیم
  • کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی