غرامت مضاعف هالیوود
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۰۱۸۴۰
بالاخره با دو ماه تأخیر مراسم اسکار سال ۲۰۲۱ بدون شکوه و جلال همیشگی و با تعدادی محدود از مدعوین برگزار شد. به جرأت میتوان گفت اسکار یکی از بیرمقترین دورههای خود را پشت سر گذاشت.
البته در سالی که هیولای کرونا همهچیز را تحتالشعاع قرارداد شاید انتظار بیشتری هم نباید داشت. ویژگی مراسم امسال حضور پررنگ اقلیتها در میان نامزدها و برندگان نهایی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه گذشت
«...فیلمها برای واجد شرایط شدن در شاخه بهترین فیلم باید حداقل یک شخصیت اصلی و یا یک شخصیت مکمل مهم از اقلیتهای قومی و نژادی داشته باشند، حداقل ۳۰ درصد از نقشهای ثانویه باید از اقلیتهای قومی و نژادی باشند یا خط اصلی داستان، مضمون و یا روایت روی این گروه از اقلیتها متمرکز باشد. بر اساس این اعلام، اقلیتها شامل زنان، رنگینپوستان یا افرادی با معلولیت میشود.»
آیا فکر میکنید پاراگراف فوق قسمتی از بخشنامه یک اداره دولتی برای هدایت سینمای ایران در دهه شصت است؟ خیر، در کمال حیرت باید بگوییم این جملات در اعلامیه تغییر استانداردهای انتخاب بهترین فیلم اسکار آمدهاند. این قواعد قرار است از دوره نود و ششم اسکار یعنی سال 2024 در جهت تقویت اقلیتها اعمال شوند. آکادمی حتی پا را فراتر نهاده و برای ترکیب عوامل فیلم هم راهبرد ارائه داده است: «دو سمت کلیدی فیلم و یا شش نفر از عوامل تولید باید از اقلیتها باشند» به قول یکی از منتقدان، کم مانده بود که آکادمی تعیین کند ۳۰ درصد تماشاگران از چه نژادی باشند!
تاریخچه سیاه هالیوود
هالیوود از ابتدای شکلگیری آیینه تمام نمای فرهنگ و طرز فکر غالب در جامعه امریکا بوده است. در فیلم «تولد یک ملت» گریفیث، کوکلاکس کلانها ستایش میشوند و سیاهان در این فیلم وحشی و نادان و متجاوز به زنان سفیدپوست تصویر شدهاند. در وسترنهای جان فورد نیز نسلکشی سرخپوستان توجیه میشود. تا دهه ۱۹۴۰، نقش سیاهان در فیلمها فراتر از خدمتکار، دایه و مستخدم نمیرفت و گاهی هم آوازهخوان و رقاص. در آن سالها سیاهان هیچ جایگاهی در نویسندگی، کارگردانی یا فیلمبرداری نداشتند. در سال ۱۹۳۹، هاتی مک دانل برای ایفای نقش خدمتکار اسکارلت در «بربادرفته» جایزه اسکار گرفت. اما حتی اسکار هم آینده او را در سینما تضمین نکرد. حتی در کارتون «تام و جری» هم خدمتکار سیاهپوستی میبینیم که احساساتی و بیعقل است. در ۱۹۶۳، سیدنی پواتیه برای فیلم «نیلوفرهای مزرعه» اسکار گرفت و پس از آن در فیلمهایی ظاهر شد که نقشی برجستهتر از سفیدپوستان داشت.
در واقع پنجاه سال طول کشید تا هالیوود به سیاهپوستان اندکی روی خوش نشان دهد. همان فضای تبعیضآمیزی که در فیلم «کتاب سبز» دیدیم، دقیقاً تا دهه شصت میلادی در جامعه امریکا و هالیوود غالب بوده است. به موازات جنبش اعتراضی سیاهپوستان علیه تبعیض نژادی، فضا تغییر میکند و در هالیوود هم جای بیشتری برای رنگینپوستان باز میشود. فیلم «حدس بزن چه کسی برای شما میآید» راجع به برخورد طبقه مرفه امریکا با تبعیض نژادی و ازدواج سفیدپوستان و سیاهپوستان است. سیدنی پواتیه در این فیلم نقش سیاهپوست تحصیلکردهای دارد که با سازمان ملل همکاری دارد و علیالقائده مطابق معیارهای جامعه سرمایهداری امریکا باید فرد موفقی محسوب شود. در سالهای بعد، فیلمسازی مانند اسپایک لی را داریم که با فیلم «مالکوم ایکس» نقش اصلی را به یک سیاه میدهد. در دهههای هشتاد و نود بازیگران سیاهپوست بزرگی مانند مورگان فریمن، دنزل واشنگتن و جیمی فاکس ظهور کردند که راه را برای فیلمسازان سیاه هموار ساختند. نسل نو فیلمسازان سیاهپوستی مانند استیو مک کوئین برآمده از همین فضای ایجاد شده موفق شدند فیلمهایی مانند «۱۲ سال بردگی» را بسازند. در دو دهه اخیر، نگاه انتقادی به گذشته و بازخوانی تاریخ امریکا را در بسیاری از فیلمها دیدهایم. تارانتینو در «جانگو» و «هشت نفرتانگیز» به سیاهان پرداخت یا فیلمی مانند «تصادف» پل هاگیس که روی برخورد پلیس نژادپرست امریکا با یک خانواده سیاهپوست و مسأله مهاجران مختلف در امریکا تمرکز داشت. در سال ۲۰۱۸ فیلمسازان سیاهپوست به رکوردی تاریخی دست یافتند و ۱۶ فیلم پرفروش و موفق ساختند.
افتادن از آن سوی بام
تا پیش از این هالیوود در بیشتر پژوهشها «کانون نابرابری فرهنگی» خوانده میشد. حالا بهنظر میرسد هالیوود دارد غرامت مضاعف گذشته تاریک خود را میپردازد و بسرعت میخواهد شمایل خود را بازسازی کند. هنوز به سال ۲۰۲۴ نرسیدهایم اما نتیجه استانداردهای حمایت از اقلیتها را داریم در فیلمها میبینیم. جنبشهای اعتراضی زنان، فمینیسم جهانی، رسواییهای اخلاقی مردان مشهور، قتل سیاهپوستان توسط پلیس امریکا و بسیاری از رویدادهای دیگر جو غالب زمانه را تشدید کردهاند. حالا کمپانیها بهدنبال فیلمسازان اقلیت هستند و به آنها فرصت و سرمایه میدهند تا نزد منتقدان و روشنفکران اعتبار کسب کنند. حالا ابرقهرمانان زن و سیاهپوست هم داریم. قصهها با محوریت زنان نوشته میشود و مردان حذف یا کمرنگ میشوند. در فیلمهای یکی دو سال اخیر، مردان سفیدپوست افرادی شرور و بیبندوبار تصویر میشوند. تجربه تاریخی نشان داده است که این نوع سیاستگذاریهای فرمایشی به ضد خود تبدیل میشوند و در واقع تبعیضهای دیگری به وجود میآورد. مضمونگرایی بیش از حد و اولویت دادن به مسائل خارج از معیارهای هنری فیلم، خطری برای هنر اصیل سینما خواهد بود.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۰۱۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسکار آلمان برندگانش را شناخت/ «مردن» لولای ۲۰۲۴ را برد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، درامی درباره یک خانواده ناکارآمد با عنوان «مردن» ساخته ماتیاس گلاسنر برنده جایزه بهترین فیلم جوایز لولای ۲۰۲۴ آلمان شد.
«مردن» یکی از محبوبترین فیلمهای منتقدان در جشنواره فیلم برلین امسال بود و گلاسنر موفق به کسب جایزه خرس نقرهای بهترین فیلمنامه شد. در این فیلم لارس آیدینگر در نقش یک رهبر ارکستر کلاسیک با خانوادهای بسیار به هم ریخته بازی میکند.
کورینا هارفوخ نیز برای بازی در این فیلم در نقش مادر تندزبان و خونسرد آیدینگر، جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. هانس اووه باویر، همبازی او در این فیلم نیز عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت. «مردن» همچنین جایزه لولا را برای بهترین موسیقی فیلم برای آهنگساز لورنز دانگل دریافت کرد.
عایشه پولات جایزه لولای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را برای فیلم «در نقطه کور» که فیلمی مهیج از ترکیه امروز است، از آن خود کرد. این فیلم که سال پیش در بخش برخوردهای برلیناله به نمایش درآمد، برنده جایزه برتر جشنواره فیلم اولدنبورگ که از سینمای مستقل آلمان تجلیل میکند، شد. این فیلم درباره یک گروه فیلمسازی آلمانی است که در یک روستای کردنشین دورافتاده ترکیه فیلمی مستند میسازند و شاهد اتفاقهای مرموزی میشوند و در یک توطئه شوم گیر میافتند. این فیلم همچنین عنوان سوم بهترین فیلم لولا را از آن خود کرد و لولای برنز را دریافت کرد.
سیمون مورزه لولای بهترین بازیگر مرد نقش اول را برای بازی در فیلم «روباه» به کارگردانی آدریان گوگینگر برد. داستان این فیلم در جنگ جهانی دوم میگذرد و سرباز جوان آلمانی را به تصویر میکشد که یک توله روباه زخمی را نجات میدهد و با خود به فرانسه اشغالی میبرد. این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده نایب قهرمان بهترین فیلم لولا شد و لولای نقره را نیز از آن خود کرد.
جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن به ادل نویهاوزر برای بازی در «۱۵ سال» تعلق گرفت که دنباله کریس کراوس از دارم «چهار دقیقه» او در سال ۲۰۰۶ است و هانا هرتساشپرونگ و کریستین فریدل بازیگران «منطقه مورد علاقه» در آن بازی کردهاند.
فیلم علمی تخیلی تجربی «تئوری جهانی» ساخته تیم کروگر که یک درام سیاه و سفید درباره جهان چندگانه است، برنده بزرگ بخشهای فنی شد و لولای بهترین فیلمبرداری (برای رولاند استوپریچ)، بهترین جلوههای ویژه (کارلم صالح، آدریان مهیر)، بهترین طراحی صحنه و لباس (برای کوسیما ولنسر و آنیکا کلات) را برد. این فیلم سال پیش در ونیز به نمایش درآمد و برنده جایزه منتقدان مستقل ونیز شد.
بازآفرینی فیلم زندگینامهای «دختری که میشناسی حقیقی است» از دنیای موسیقی پاپ دهه ۱۹۸۰ برنده لولا برای بهترین طراحی لباس و بهترین آرایش چهره و مو شد.
جایزه بهترین مستند به «هفت زمستان در تهران» به کارگردانی استفی نیدرزول رسید. این فیلم جایزه بهترین تدوین را هم برد.
جوایز فیلم آلمان علاوه بر اینکه برترین جایزه سینمای آلمان است، هر سال حدود ۳.۲۵ میلیون دلار (۳ میلیون یورو) جایزه نقدی به برندگان و نامزدها برای تامین مالی پروژههای آینده اهدا میکند.
هانا شایگولا، اسطوره ۸۰ ساله سینمای آلمان هم جایزه لولای افتخاری برای یک عمر دستاورد هنری را دریافت کرد.
کد خبر 6097022