بادیگارد رسانهای ظریف کیست و چگونه مدافع کنگره آمریکا شده است؟
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۰۷۵۳۳
طبق این روایت، که متاسفانه بازتاب ذهنیت تیم وزارت خارجه هم هست، ما باید به ساختارهای سیاسی ایالات متحده احترام بگذاریم و اختلافات کنگره و رییس جمهور را درک کنیم و «توقع زیادی» هم نداشته باشیم! جنوب نیوز: فضای این روزهای سیاست کشور، خوشبختانه یا متاسفانه، بیش از آن که معطوف به انتخابات 1400 باشد، متمرکز بر تلاشهای پرابهام و پرحرف و حدیثی است که در وین در جریان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مساله روشن و عیانی که پیش چشم اهل نظر، کارشناسان و تحلیلگران در حال رخ دادن است، این است که جریان غربشیفته، قصد دارد در کمتر از دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، عینا فضای سال 92 را بر کشور حاکم کند و با همان سناریو و با «کلید» مذاکرات، قفل انتخابات را برای خود باز کند تا به هر قیمت در قدرت ابقاء شود. سناریو تقریبا طابقالنعل همان سناریوی 92 است و بازیگران هم تغییری نکردهاند. در این میان، تلاش دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکرهکننده برای کتمان همه این شباهتها و متهم کردن همه منتقدان عملکرد خود به «توهم توطئه»، «بهرهبرداری سیاسی» و «نشر اکاذیب»، در نوع خود بسیار جالب توجه است.
تیتر روزنامه کار و کارگر نزدیک به علی ربیعی(عباد)حقیقتا چنین به نظر می رسد که دولت، دستگاه دیپلماسی و به طور خاص ظریف و عراقچی، عرصه رصد و تحلیل وقایع و تحولات بینالمللی را چنان خالی از صاحبنظر می دانند که باور نمی کنند منابع و گزارشهای رسانهای خود غربیها مرتب در داخل کشور رصد و تجزیه و تحلیل می شوند و مثلا وقتی ایشان گزارش شبکه پرس تی وی را زیر سوال می برند و دروغ جلوه می دهند، فلان مقام وزارت خارجه آمریکا صراحتا مصاحبه می کند و با اعلام صریح مواضع، گزارش پرس تی وی عینا تایید می شود. گویی دستگاه عریض و طویل دیپلماسی ما با نزدیک به دو قرن قدمت، هنوز در فضای قرن بیستم به سر می برد و باور نمی کند که برای کسب خبر از مذاکراتی هر چه قدر «محرمانه»، راهها و منابع رسانهای بسیاری وجود دارد که دستیابی به آنها محتاج اجازه و تایید آقایان دیپلمات نیست.
(2 اردیبهشت)، یک مقام بلندپایه وزارت خارج آمریکا صراحتا اعلام کرد که واشنگتن تمام تحریمها را برنخواهد داشت؛ هیچ تضمینی برای خروج مجدد ما از برجام وجود ندارد؛ ایران اگر رضایت نداشت میتواند از برجام خارج شود.
چهار محور مهم اظهارات این مقام امریکایی چنین بود:
یک، تحریمها به سه دسته تفکیک شدهاند. تحریمهایی که قابل رفع هستند، تحریمهایی که قابل رفع نیستند و تحریمهایی که پیچیدهاند و نیازمند مذاکره هستند.
دو، ما دنبال آن هستیم که تفاهمهای طولانی تر، قویتر و گسترده تر با ایران (در موضوع برجام) داشته باشیم.
سه، در مورد رفع تحریمها طی مراحل، ما نمیپذیریم که همه تحریمها را برداریم و بعد از آن ایران به برجام برگردد. ما برای ایران روشن کردهایم که نمیپذیریم که قبل از اقدام ایران (برای بازگشت به تعهدات برجامی) به همه تعهدات برجامی برگردیم.
چهار، اگر ایران موضعش این باشد که اول آمریکا باید همه تحریمها را بردارد و بعد ایران آن را راستی آزمایی کند تا بعد ایران هم به تعهداتش برگردد ما چنین چیزی را نمیپذیریم. تکرار میکنم ما این فرایند را که اول آمریکا همه تحریمها را لغو کند قبل از اینکه ایران کاری انجام دهد نمیپذیریم.
اما بخش بسیار مهم سخنان این مقام آمریکایی، طرح این ادعا بود که تیم ایران مساله «گام به گام» را پذیرفته است:
"ایران ایده رفع گام به گام تحریمها را پذیرفته، چند هفته پیش ایران برای برداشتن اولین گامهایی که دو طرف باید بردارند ابراز تمایل کرد. "[1]
این در حالی است که عباس عراقچی، مذاکرهکننده ارشد دولت حسن روحانی مدعی شده که به هیچ وجه بحثی تحت عنوان «توافق موقت» یا موضوعاتی از این دست در گفتوگوهای بین ایران و گروه ۱+۴ مطرح نیست.
"ایران تنها در خصوص گام نهایی به منظور رفع تحریمهای ظالمانه گفتوگو میکند و شایعاتی نظیر طرحهای گام به گام یا توافق موقت، بیپایه و اساس است.
به هیچ وجه اجازه فرسایشی شدن مذاکرات را نخواهیم داد و در عین حال برای رسیدن به نتیجه شتاب و تعجیل نیز نخواهیم کرد. گزارش خود را به طور مستمر به مقامات عالی رتبه کشورمان ارایه میدهیم. "
نکته اینجاست که تیم مذاکرهکننده مرتبا بر این دعوی که عملکردش مورد تایید رهبر معظم انقلاب است و همه محتوا و روندهای مذاکرات را به مقامات عالیه کشور گزارش می دهد، مانور می دهد. با این حال «موضع قطعی» نظام کاملا، صراحتا و موکدا روشن است. رهبری فرمودند:
" سیاست کشور در باب تعامل با طرفهای برجامی و خود برجام صریحا اعلام شده از این سیاست هیچ تخطی نخواهیم کرد چرا که این سیاست اعلام شده و مورد اتفاق بوده است. آمریکایی ها باید تمام تحریم ها را لغو کنند و بعد راستی آزمایی میکنیم اگر به معنای واقعی کلمه لغو شود بدون هیچ مشکلی به تعهدات بر خواهیم گشت. ما قول آمریکایی ها را معتبر نمی دانیم. "
ایشان تاکید کردند که جمهوری اسلامی تا زمان تحقق پیششرط خود برای بازگشت به تعهدات برجامی، هیچ «عجلهای» برای مذاکره ندارد:
" ما برای این پیشنهاد هم عجله نداریم. بله ما هم معتقدیم باید از فرصت ها استفاده کرد، اما عجله هم نخواهیم کرد چرا که در بعضی مواقع خطرش از منفعتش بیشتر است ما در برجام عجله کردیم. "
سوال اینجاست: وقتی موضع قطعی نظام که موضع رهبر انقلاب اسلامی است، به صراحت سه مرحله «رفع تحریمها، راستیآزمایی، بازگشت به تعهدات» را مطرح و در تکمیل آن بارها تاکید کردهاند که تمرکز مسوولان باید بر «بیاثرسازی» تحریمها باشد؛ وقتی آمریکاییها اعلام می کنند که نه تنها همه تحریمها لغو نمی شود، که برخی از تحریمها در بازههای زمانی نسبتا کوتاه تعلیق (waive) می شود و تازه راستیآزمایی را از سوی ایران قبول ندارد... د. آنگاه آقای عراقی از رسیدن به کدام «توافق اولیه» سخن می گوید و برای «مکتوب» کردن آن هم شوق و شتاب نشان می دهد؟
اما در میانه این تایید و تکذیبها، توئیتی از یک چهره رسانهای منتشر شد، که از باب شناخت ذهنیتی که هماکنون (چنان که در سال 92)، دستاندرکار مذاکره است، بسیار اهمیت دارد.
«سارا معصومی»، خبرنگار ارشد حوزه بینالملل در روزنامه اعتماد و عضو حلقه رسانهای اصلی وزارت خارجه، خبرنگار معتمد جواد ظریف، این توئیت را منتشر کرده است. خانم معصومی چنان با چنان تعصبی خود را موظف به دفاع از عملکرد ظریف و وزارت خارجه می داند که اغراق نیست او را «بادیگارد رسانهای» ظریف بدانیم.
معصومی نوشت:
"توضیح تکراری! لغو همه تحریمها در اختیار رئیس جمهور آمریکا نیست و در اختیار کنگره است. کنگره، آمادگی لغو را در ۲۰۱۵ نداشت و قطعا در ۲۰۲۱ هم ندارد، لذا رئیس جمهور از اختیارات خودش در قانون اساسی استفاده و تحریمها را ویو (wave) میکند
اکنون نیز تحریمهایی که مصوب کنگره آمریکاست، باید توسط رئیس جمهور آمریکا ویو، اسقاط و متوقف شود و در سال هشتم برجام که کمتر از سه سال دیگر میشود، طبق برجام، کنگره آمریکا موظف است همه آن تحریمها را به طور کامل لغو کند یا ترمینیت کند
اگر این کار صورت بگیرد، ایران لایحه مربوط به تصویب پروتکل الحاقی را به مجلس میفرستد تا مجلس تصمیم بگیرد. این قاعدهای است که در برجام پیش بینی شده برای سال هشتم و لغو کامل تحریمهای کنگره در آن زمان اتفاق میافتد.
آقایان اگر بیش از برجام چیزی میخواهند بسمالله! طرف آمریکایی و اروپایی مشتاق بیش از برجام هستند. شما امتیاز بیشتر بدهید، امتیاز بیشتر هم بگیرید. "
جدای از غلط املایی خبرنگار ارشد وزارت خارجه در نگارش «waive»، نکته بسیار جالب، قابل تامل و در عین حال «تلخ» در این سطور، آن است که این خانم رسما و عملا در قالب وکیل مدافع «رییس جمهور ایالات متحده» فرو رفته که به ایران لطف می کند و با استفاده از اختیارات قانونی خود، در برابر «کنگره» سختگیر، بخشی از تحریمها را «ویو» (نادیده) می گیرد. و البته کنگره هم تلویحا در نگاه این خبرنگار معتمد آقای ظریف، «معذور» است، چرا که «آمادگی» رفع تحریمها را در 2015 نداشته و الان هم ندارد!
آن جمله کنایهوار آخر معصومی خطاب به منتقدان، واقعا قطعه تکمیلی این پازل غربزدگی است، چرا که ان چه به قرینه معنوی حذف شده آن است که "همین است که هست و کدخدا بیشتر از این مرحمت نمی کند و تا اینجا هم مرهون لطف رییس جمهور ایالات متحده بودهایم. "
به زبان سادهتر، این خبرنگار نزدیک به دستگاه دیپلماسی، به عنوان کسی که بازتابدهنده ذهنیت حاکم بر تیم مذاکرهکننده ماست، به ملت ایران می گوید که ما باید به ساختارهای سیاسی ایالات متحده احترام بگذاریم و اختلافات کنگره و رییس جمهور را درک کنیم و «توقع زیادی» هم نداشته باشیم! آنگاه همین ذهنیت حاضر نیست کوچکترین اختلافنظر و انتقادی را در داخل بر عملکرد تیم مذاکرهکننده بپذیرد و مدعی است که باید «صدای واحد» از ایران بیرون بیاید که همان صدای ظریف و عراقچی است. تازه هر کسی هم خدشهای در مواضع و عملکرد این تیم وارد کند، همراه و همکار صهیونیستها و منافقین و جان بولتون و ترامپ است و خوشمزهتر آنجاست که اخیرا منتقدان را تلویحا به ضدیت با رأی و نظر ولی فقیه نیز متهم می کنند!
این توئیت خبرنگار نزدیک به وزارت خارجه، به خوبی نشان می دهد که چه طرز تلقی اشتباه و مهلکی منجر به پدید آمدن گزاره کاملا کذب و دروغ «امضای کری تضمین است»، در مذاکرات منجر به برجام شد که رسانههای همطیف با دولت با آب و تاب آن را بازتاب دادند. همان ذهنیت غیرحرفهای و مبتدی که گمان می برد برجام نیاز به تایید «کنگره» آمریکا و تبدیل شدن به قانون داخلی آمریکا ندارد، ولی با استفاده از همدستان و متحدان بعضا ذینفوذ و قدرتمند خود در داخل، مجلس ما را وادار کرد که ظرف 20 دقیقه این سند بسیار مهم را (که به سرنوشت 85 میلیون ایرانی گره خورده بود)، تصویب کند.
با کمال تاسف، قرائن(از جمله همین توئیت خبرنگار اعتماد)، نشان می دهد که ظریف و همکارانش، نه تنها هیچ طرح و برنامه و اصطلاحا پلتفرم تازهای برای مذاکره ندارند، که از اشتباهات فاحش مذاکرات هستهای نیز درس نگرفتهاند و آشکارا قرار است از همان سوراخهای قبلی گزیده شویم.
منبع: جنوب نیوز
کلیدواژه: تیم مذاکره کننده تحریم هایی ایالات متحده راستی آزمایی همه تحریم ها رفع تحریم ها وزارت خارجه تحریم ها رییس جمهور رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۰۷۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسنده گزارش جعلی بیبیسی چه کسی است؟ /دست به دست شدن یک سوژه میان منافقین، موساد و انگلیسیها
شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد!
سرویس سیاست مشرق- انتشار یک گزارش ضدایرانی درباره چگونگی فوت نیکا شاکرمی در کوران اغتشاشات ۱۴۰۱ توسط شبکه بیبیسی همچنان با حاشیههایی روبهرو است، از روز انتشار این گزارش تاکنون، گافهای فراوانی از اسناد جعلی ارائه شده در این گزارش توسط رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی رو شده است، این خطا آنچنان آشکار و بزرگ است که بیبیسی یک بازیگر ایرانی به عنوان یکی از عوامل مرگ نیکا جا زده است!
تا جایی که بسیاری از کارشناسان سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که بخش جهانی بیبیسی یا به صورت عامدانه و با هدف ایجاد تشنج رسانهای این گزارش را منتشر کرده یا آنکه یک کلاه بزرگ بر سرش رفته و جریانی با اهداف پنهان سیاسی به صورت سازمانیافته انگلیسیها را سرکار گذاشتهاند.
با پذیرش هر کدام از این دو روایت، انتشار یک ماجرای عجیب و غریب از سوی بیبیسی نشان میدهد که دستهایی در پشت پرده در تلاش بوده است تا با بازکردن دوباره یک پرونده سوخته بار دیگر افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، اما چه کسی این گزارش خاص را در رسانه انگلیسی منتشر کرده و در شبکه سایبری ضدانقلاب گردانده است؟ نگاهی به نویسندگان این گزارش اطلاعات جالب توجهی را در اختیار قرار میدهد.
آیدا میلر، نام یکی از نویسندگان گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی است. یک بررسی ابتدایی نشان میدهد که به ظاهر این نام به صورت مستعار در این گزارش استفاده شده است، اما ظاهر شدن یک اکانت با این نام در شبکههای اجتماعی ردپای نویسنده را هویدا کرده و اطلاعاتی جالبی درباره این شخص به مخاطب میدهد، گویی این اطلاعات به صورت عامدانه پخش شده تا عاملین انتشار این گزارش نوربالا زده باشند!
پشت نقاب یک نویسنده مجهول در گزارش انگلیسی
درباره میلر دو نکته قابلتأمل وجود دارد؛ ابتدا اینکه تاکنون هیچ گزارش دیگری با نام آیدا میلر در بیبیسی کار نشده و دوم اینکه سابقهای از هویت واقعی او در شبکههای اجتماعی از او وجود ندارد، این دو شاهد نشان از فیک(ساختگی) بودن این فرد دارد.
اما نکته جالب توجه صفحه تازهتأسیس «آیدا میلر» پس از آغاز فعالیت صفحات افرادی را دنبال میکند که مستقیما یا غیرمستقیم با عناصر گروهک تروریستی منافقین و نیز عوامل همکار با موساد در ارتباط هستند.
یکی از این افراد، دومنیک آتیاس است. آتیاس وکیل و معاون ریاستجمهوری وقت فرانسه در سال ۲۰۱۷ بوده که اکنون با عنوان پوششی فعال حقوق بشر و کودکان و رئیس هیئتمدیره بنیاد وکلای اروپا فعالیت میکند.
دومنیک آتیاس همچنین روابط نزدیکی هم با سرکرده تروریستها در آلبانی یعنی مریم رجوی دارد. او از زمان تصدی پست در معاونت ریاستجمهوری فرانسه تا کنون همکاریهای زیادی را با منافقین داشته و حتی در کمپ اشرف نیز با رجوی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع امنیتی درباره شخصیت آتیاس میگوید: رجوی هر بار که قصد پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران را داشته سراغ این وکیل فرانسوی رفته و با پرداخت پول او را به کار گرفته است، آتیاس با دادن رشوه به سیاستمداران اروپایی و آمریکایی علیه مردم ایران پرونده سازی میکند!
عجیب آنکه یک روز قبل از انتشار گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی آتیاس با رهبر گروهک منافقین در پاریس دیدار کرده است. این دیدار در حاشیه کنفرانسی که منافقین ترتیب داده بودند، شکل گرفت. این کنفرانس ضدایرانی با مضمون سیاهنمایی علیه وضعیت اجتماعی و زنان ایران برگزار شده است، در این نشست آتیاس در کنار مریم رجوی علیه زنان ایرانی سخنرانی کرده است!
همزمان با برگزاری این نشست نیز، هشتگ «زن، مقاومت، آزادی» نیز که از هفته گذشته بارگذاری شده بود، وایرال شد؛ در روزهای اخیر نیز، اکانتهای سایبری و هوادار منافقین، این هشتگ را درباره گزارش نیکا شاکرمی نیز پخش کردند که نشان از برنامهریزی از پیش هماهنگ شده منافقین با انگلیسیها درباره این گزارش داد، پیش از این بارها اتفاق افتاده است که منتافقین با پرداخت پولهای کلان به رسانههای غربی گزارشهای ادعایی خود را بدون اسم و عنوان منتشر کردهاند.
به عنوان مثال رسانۀ آمریکایی اُپن سیکرت (مرکز سیاست پاسخگو) که به طور تخصصی به مسئله ورود پولهای با منشاء مشکوک به امور سیاسی در آمریکا میپردازد، طی گزارشی از پرداخت مبلغ ۱.۴ میلیون دلار به شرکت لابیگر «روزمونت» از سال ۲۰۱۳ تا کنون توسط تروریستهای منافقین برای تأثیرگذاری بر سیاستهای خارجی و دفاعی آمریکا خبر داده است.
این گزارش که به طور خاص اقدام اخیر «مایکل موکازی» در ثبت نام رسمی در فرم مربوطۀ وزارت دادگستری آمریکا به عنوان لابیگر گروهک تروریستی منافقین را بررسی میکند، به سایر فعالیتهای تبلیغی این گروهک نیز اشاره کرده و اسامی دیگر سیاستمداران آمریکایی حامی تروریستهای منافقین مانند رودی جولیانی، جان بولتون و رابرت توریسلی را نیز مطرح میکند.
در ادامه این گزارش اسنادی دربارۀ مراودات مالی فرقه تروریستی منافقین با یک شرکت لابیگر در آمریکا منتشر شده است که نشان میدهد منافقین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در مجموع ۱.۴ میلیون دلار برای تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت و کنگره آمریکا به شرکت روزمونت پول پرداخت کرده است. لازم به ذکر است این اسناد از طریق ادارۀ اسناد عمومی وابسته به سنای آمریکا بدست آمده است.
در همین زمینه گفتنی است بارها اسناد پرداخت مبالغ هنگفت توسط گروهک تروریستی منافقین به سیاستمداران و روزنامهنگاران مختلف در رسانههای این کشور منتشر شده و اقدامات این گروهک تروریستی برای اثرگذاری بر سیاستمداران آمریکایی مورد انتقاد رسانهها و چهرههای سیاسی قرار گرفته است.
دومنیک آتیاس دو روز پس از گزارش نیکا شاکرمی نیز، یک پیام ویدیویی اختصاصی برای تلویزیون منافقین ارسال کرده است، افزوده بر این، آتیاس گزارش بیبیسی را که به زبان فرانسوی در وبسایت متعلق به منافقین نوشته شده بود را در صفحه توییتری خود بازتاب داده است.
دیگر شخصیتی که آیدا میلر، نویسنده گزارش بیبیسی او را دنبال کرده، برد شرمن است. یکی از نمایندگان جمهوریخواه سنای آمریکا که روابط نزدیکی با منافقین داشته و از حمایان سرسخت اغتشاشات ۱۴۰۱ در ایران بوده است، سال گذشته منافقین در ساختمان کنگره آمریکا نمایشگاهی را برگزار کرده بودند که حامی اصلی آن برد شرمن، نماینده جمهوریخواه کنگره بود.
جعل اسناد توسط یک سازمان ضدایرانی!
بررسی های ابتدایی نشان میدهد که شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد، اما این اسناد رد پای یک سازمان ضدایرانی را نیز برملا میسازد! یکی از مهمترین شخصیتهایی که آیدا میلر آن را دنبال میکند، جیسون برادسکی، رئیس شورای سیاستگذاری گروه اتحاد علیه ایران هستهای(UANI) است.
برادسکی فروردین ۱۴۰۰ به تیم سردبیری شبکه تروریستی اینترنشنال پیوسته بود. او در زمان ریاست شورای سیاستگذاری UANI، فعالیتهای گستردهای را به بهانههای هستهای، علیه ایران ترتیب داده بود و روبط نزدیکی نیز با موساد دارد، برادسکی همان کسی بود که اولینبار تصاویر عملیات تروریستی عوامل موساد در ایران علیه شهید صیاد خدایی را در فضای مجازی منتشر کرده بود.
کنارهم قرار گرفتن قطعات این پازلها نشان میدهد که گزارش ضد ایرانی شبکه انگلیسی دست پخت مشترک منافقین و موساد است که تلاش شده با ساخت نسخه رسانهای از آن، مورد استناد قرار بگیرد.
برادسکی رئیس اتحادیهای است که از سال ۲۰۰۸ تاسیس شده که تا پیش از او توسط مقامات اسبق دستگاه سیاست خارجی و دولت آمریکا اداره میشد. این سازمان را ابتدا «مارک والاس»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل، همراه با «ریچارد هالبروک» از اعضای دولت «باراک اوباما»، تاسیس کردند.
اما اکنون ریاست آن بر عهده «جو لیبرمن»، سناتور سابق ایالت «کانیتیکت» است و مدیریت اجرایی آن نیز توسط «دیوید ایبسن» اداره میشود. این سازمان با عنوان «اتحاد علیه ایران هسته» آغاز به فعالیت کرد و با مشورت گروهی از چهرههای نظامی و سیاست خارجی برجسته ضدایرانی در ایالات متحده به فعالیت خود ادامه داد.
در بین این مشاوران، «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی دولت «دونالد ترامپ» نیز دیده میشود که حتی سابقه عضویت در این سازمان را هم دارد. مهمترین تامینکنندگان بودجه «اتحاد علیه ایران هستهای»، سرمایه داران جمهوریخواه در آمریکا هستند، با این حال این سازمان مدعی شده سالانه بین ۱.۳ تا ۱.۷ میلیون دلار کمک مالی معاف از مالیات جمعآوری میکند که البته اسامی حامیان مالی خود را هیچوقت منتشر و رسانهای نکرده است. با این وجود، ارتباط این سازمان با عناصر صهیونیستی فعال علیه جمهوی اسلامی ایران، نشان از وابستگی کامل مالی آن به سرویسهای اطلاعاتی سیا و موساد و لابی صهیونیسم است.
اعضای دیگر این گروه شامل جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا، مئر دگان، رییس سابق موساد، ریچارد دیر لاو، رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان، آگوست هنینگ، رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان، کریستن سیلوربرگ، سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا، چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش و مدیر موسسه روچلید در انگلستان (خاندان یهودی روچیلد)، فرنسز تاونسند، معاون مشاور امنیت داخلی بوش و عضو شورای خط مشی اطلاعاتی و اطلاعات خارجی، ولفگانگ شوسل، صدر اعظم سابق اتریش، وزیر سابق و معاون صدر اعظم اتریش، هستند.
فعالیت کلیدی و راهبردی این سازمان، لابیگری ضدایرانی در کنگره آمریکا است؛ این سازمان با مجموعه اقداماتی نظیر برگزاری کارزارهای ضدایرانی، تحریم و اعمال فشار بر شرکتها و سازمانهای در حال تجارت با ایران، تهیه پیشنویس قوانین ضدایرانی جهت تصویب در کنگره و...، علیه ایران در کنگره آمریکا لابیگری میکند، اقداماتی که مشابه آن در گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی مشهود است و تلاش شده با این روایت جعلی، دستاوردی ضدحقوق بشری علیه ایران زمینهسازی شود.
به خصوص اینکه مهمترین هدف این سازمان در بُعد اطلاعرسانی، بسیج پشتیبانی عمومی و استفاده از گستره رسانهای و متقاعد سازی رهبران کشورهای خارجی برای ایران هراسی است. این سازمان همچنین وظیفه دارد اهداف موساد و رژیم صهیونیستی در اروپا و آمریکا را با هدف افزایش تضاد بین دولت و ملت ایران با دولت و ملت آمریکا را رایزنی، زمینهسازی و پیگیری کند.
یکی از نکات جالب صفحات مجازی «اتحاد علیه ایران هستهای»، اکانت عربی این سازمان در توئیتر است که عنوان هستهای را حذف کرده و با نام اتحاد علیه ایران، فعالیت میکند.
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای افزوده بر این که با لابی و حمایت مالی صهیونیستها مدیریت و فعالیت میکند، سابقه جعل نامه و اسناد را در سال ۲۰۱۳ دارد. ۱۹ جولای ۲۰۱۳، مالک یک شرکت کشتیرانی یونانی به نام ویکتور رزتیس، علیه گروه اتحاد علیه ایران هستهای در آمریکا شکایت میکند.
در این شکایت آمده که سازمان اتحاد علیه ایران هستهای علیه شرکت یونانی اتهام زده و با آنها همچون جلادان رفتار میکند؛ این سازمان خواسته تا شرکت یونانی متعهد شود که اتهام فعالیت تجاریاش با ایران از سوی یک حسابرس موردنظر گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مورد بررسی قرار گیرد و خود را با عنوان جعلی یک شورای مستقل جهت ممیزی و حسابرسی معرفی کند.
تمامی اتهامات این لابی صهیونیستی علیه تاجر یونانی، بر پایه نامهای است که رزتیس به مسئولان ایرانی در یونان ارسال کرده و در آن خواستار دیدار با آنان شده بود. همچنین گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مدعی است رزتیس تفاهم همکاری مشاورهای نیز با ایرانیها امضا کرده بوده است که این سازمان البته تاکنون از انتشار این دو نامه مورد ادعای خود، خودداری کرده است. از طرفی رزتیس نیز قویاً اعلام کرد که هر دو نامه، جعل شده است. در ماه آوریل ۲۰۱۳، در نامهای که وکلای رزیتس، مالک شرکت کشتیرانی یونانی، به ریاست دادگاه ارائه دادند، اعلام کردند که به اطلاعاتی دست یافتهاند که نشان میدهد گروه اتحاد علیه ایران هستهای، توسط افراد ذینفوذ خارجی همچون اونگار تامین مالی میشود؛ افرادی که احتمالا اسرائیلی هستند!
ردپای عناصر نفاق و موساد در گزارش بیبیسی آنچنان عیان است که اعتبار آن با یک بررسی ساده نیز قابل تشریح است، این هماهنگی تابستان سال گذشته و در جریان جلسه وزیر اطلاعات اسرائیل با برخی عناصر رسانهای ضدایرانی در لندن فراهم شده است.
اتهامات حقوق بشری علیه ایران، آخرین تلاشهای لابی صهیونیسم برای فشار حداکثری علیه مردم ایران در مجامع بینالمللی پس از عملیات وعد صادق است. نفوذ عوامل رژیم صهیونیستی در رسانههای لندنی نیز به همین منظور تقویت شده تا راهبرد صهیونیستها برای فرار از فشار جهانی محقق شود.