معنی تفاهم در زندگی مشترک
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۰۷۹۵۲
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که کلمه پراستفاده «تفاهم» یعنی چه؟ آیا میدانستند که دایره محدود لغات ما میتواند درک و توان فکری ما را هم در زندگی مشترک کاهش دهد. ناطقان: شاید برایتان عجیب باشد اما تعداد لغاتی که شما به طور مداوم از آنها استفاده میکنید با توانایی شما در درک مسائل مختلف زندگی چه زندگی شخصی و چه زندگی مشترک رابطه مستقیم دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حتما دیدهاید غالبا وقتی زوجهایی که در روابطشان دچار مشکل میشوند. به مشاوره یا دادگاه مراجعه میکنند و مشکل اصلیشان پرسیده میشود؛ فوری این جمله معروف را میگویند:«ما باهم تفاهم نداریم» گویی که میخواهند همه ریز به ریز مشکلات را با این جمله بگویند اما اصلا بلد نیستند و یا حتی نمیدانند موضوع اصلی کجاست و آن را چطور بگویند. به نظر میرسد در زندگی مشترک آنها اصلا نتوانستند درباره مسائلشان حرف بزنند و حتی خودشان را درست به طرف مقابل معرفی کنند. این از کجا نشأت میگیرید؟
متاسفانه یکی از مشکلات که روز به روز هم در حال بیشتر شدن است عدم تمرکز نظام آموزش رسمی در مدرسه و مراکز آکادمیک و غیر رسمی در حوزه خانواده و تمرکز روی توسعه ادبیات انسانی نداشتهایم و به جای آن روی فیزیک و شیمی و ریاضیات تمرکز کردهایم. در صورتیکه در گذشته بخش قابل توجهی از آموزشهای آکادمیک روی ادبیات فارسی و فرهنگهای کهن ایرانی تمرکز داشتهاست و معطوف به این بخش بودهاست. در علوم شناختی به صورت مشخص روی این موضوع تاکید دارد که «زبان بر تفکر اثر دارد، و تفکر نیز بر زبان اثر دارد» یعنی اینکه وقتی ما بتوانیم از گنجینه لغت بیشتری استفاده کنیم و یاد بگیریم که در مخزن کلامیمان را گسترش بدهیم، به همین نحو روشهای تفکرمان هم تاثیر میپذیرد و به شکل تعجببرانگیزی تفکر ما تحتتاثیر تکلم ماست و بالعکس. یعنی فردی که از گنجینه لغت، مخزن کلامی کمتری استفاده میکند، ظرفیت ذهنی کمتری نیز پیدا میکند و هرکس از ظرفیت کلامی بیشتر و بزرگتری استفاده میکند، به شکل اتوماتیک میتواند ظرفیت ذهنی بیشتری هم داشته باشد.
باید بپذیریم که کلام و کلمات ظروف معنا هستند، شما فرض کنید که قرار است غذایی را در سه ظرف سرو کنید و یک مهمانی بزرگی دارید. تا اینکه بدانید ظروف متعددی دارید و میخواهید با آنها مهمانی موردنظرتان را برگزار کنید. طبعیتا وقتی ظروف ما در مهمانی بیشتر باشد، ظرفیت پذیرایی و تنوع غذایی که میتوانیم آماده کنیم هم بیشتر است. دقیقا میتوان برای کلام هم از این مثال استفاده کرد.نمیخواهم بگویم هرکس که ادبیات قویتری دارد لزوما ظرفیت تفکر بیشتری دارد، اما این ثابت شدهاست که افزایش ظرفیتهای کلامی بر ظرفیتهای شناختی تاثیرگذار است.
یعنی چون نسل تازهتر کلمات کمتری میشناسد، تفکرش هم محدودتر شدهاست؟ چرا این اتفاق برای او افتادهاست؟
وقتی در مدارسمان توجه کمی به ادبیات داریم دقیقا داریم ظرفیت ذهنشان را نیز محدود میکنیم. برای همین گاهی میبینیم برخی بچههایمان دیکتههای ساده را هم نمیتوانند درست بنویسند. به خصوص با هجوم شبکههای اجتماعی و روش خلاصهنویسی و اشتباه نویسی که متاسفانه بسیار مرسوم است. این سادهانگاری، بیتوجهی و اهمال دوتا آسیب دیگر نیز به همراه خودش دارد. همین که سواد ادبیاتی فرزندانمان کاهش پیدا میکند و در بخش دوم دایره تفکرشان هم محدود میشود و تفکرشان هم رفاه طلب و تنبل میشود و خواسته یا ناخواسته فرهنگ به سمت تلاش نکردن، راه حلهای کوتاه و تنبلانه میرود. طبیعتا وقتی سعدی، حافظ یا مولانا را برای کودکانمان را که بخشی از فرهنگ حکمت و فرهنگ ماست میخوانیم آنها را با این ارزشها آشنا میکنیم اما متاسفانه این گنجینهها مورد ظلم قرار گرفته است و مسائلی مثل کنکور و تستزنی آنها را کمرنگ کرده است.
نتیجه این ضعف فکری و زبانی چه مشکلاتی را در ادامه خواهد داشت؟
همین فرهنگ راحتطلب و محدود شدن دایره کلامی و دایره فکری بعدها در زندگی مشترک در کلماتی مثل «تفاهم» خودش را نشان میدهد. در بسیاری اوقات وقتی زوجین از کلمه «تفاهم» در صحبتهایشان استفاده میکنند، یعنی هیچ درک درستی از این کلمه ندارند. این کلمه از «باب تفاعل» است. یعنی وجهه اشتراکی و دو طرفه است. تفاهم در لغت یعنی «همفهمی» یعنی همدیگر را بفهمیم. اما به خاطر همان عناصری که جلوتر گفتیم در بسیاری از حرفهای زوجین مشخص است که تفاهم به «منفهمی» معنی شده است. یعنی مفهوم از حالت خودش مسخ شده است و جعل معنایی اتفاق افتادهاست. اگر دقت کنید فقر ادبیاتی در اینجا مشکلساز شده است و بسیاری از آنها اصلا معنی این کلمه را نمیدانند. دقیقا از همین تنبلی فکری و فرهنگی، میخواهیم صورت مساله را به جای حل کردن پاک کنیم. یعنی به جای اینکه رابطه خراب شده را تعمیر کنند، تعویض میکنند. متاسفانه یکی از مشکلات طلاقهای امروزی از همین نوع نگاه است. چون نمیخواهند و نمیتوانند تلاش بیشتری برای حل مساله کنند. فرهنگی که از تفاهم به جای «همفهمی»، «منفهمی» را درک کرده است خود محور است. در حالی که ازدواج و زندگی مشترک به معنی به اشتراک گذاشتن منافع و فهم متقابل است.
با این حساب کسی که تفاهم را برای خودش معنی کردهاست، چطور آن را درک کرده و چه مفهومی از آن برداشت کرده است؟ چه رفتارهایی انجام خواهد داد؟
کسی که تفاهم را به معنی درست آن یعنی «همفهمی» درک کردهاست؛ یعنی کسی که نیازها،عواطف،تواناییهای خودش را میشناسد و در نقطه مقابل خطوط قرمز طرف مقابلش را میشناسد و درک میکند. خطوطی که حتما باید در زندگی مشترک به آن پرداخت و به یک مصالحهای در آن رسید. وقتی همفهمی رخ میدهد یعنی من میدانم چه کارهایی طرف مقابلم را آزار میدهد و چه کارهایی از طرف مقابل مرا از آزار میدهد. من میدانم در چه مسائلی نمیتوانم با طرف مقابلم مطلقا کنار بیایم که خطوط قرمز اوست و در چه مسائلی هم طرف مقابل نمیتواند با من کنار بیاید چون خطوط قرمز من هستند. من میدانم چه مسائلی قابل تعامل هستند و چه مسائلی اتفاق نظر هردوی ماست. شناخت این موارد است که رابطه ازدواج را تبدیل به یک رابطه تعاملی، توافقی و تفاهمی میکند.
برخی فکر میکنند پذیرفتن شرایط و خواستههای طرف مقابل همان تفاهم است.
نه اصلا «همفهمی» به این معنی نیست که طرف خودش را فراموش کند و فقط بخواهد مسائل طرف مقابل را در نظر بگیرد چون متاسفانه برخی از سر استیصال خودشان را قربانی میکنند و این رفتار اصلا صحیح نیست. هیچ کس نباید خودش را کاملا نادیده بگیرید و صرفا در خط و خواسته طرف مقابلش قدم بردارد تا مشکل و ناسازگاری پیش بیاید. این الگوی غلط زندگی یک قربانی است که اصلا الگوی مطلوبی برای زندگی نیست. بلکه افراد باید یاد بگیرند و تلاش کنند که حذف خودشان و حذف انتظاراتشان از زندگی، مشکلات خود را با یکدیگر به شیوه درست و منطقی حل کنند.
منبع: فارس برچسب ها: تفاهم ، ناطقان ، زندگی مشترک ، لغات ، درک ، زناشویی
منبع: ناطقان
کلیدواژه: تفاهم ناطقان زندگی مشترک لغات درک زناشویی زندگی مشترک چه مسائلی طرف مقابل هم فهمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۰۷۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.