Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-06@23:25:50 GMT

«احضار» روح توسط بازیگر ترسو!

تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۳۴۱۶۰

«احضار» روح توسط بازیگر ترسو!

من مثل یک دکتر روان شناسم. حال آدم‌ها رو خوب می‌کنم و اونی که میاد فال بگیره، مریضه و از آینده‌اش می ترسه. من بهش می گم که نگران نباش، آینده خوبی هم داری.

به گزارش ایمنا، روزنامه خراسان نوشت: زمانی که دست در دست مادربزرگش بی آنکه درکی از بازیگری داشته باشد، سر صحنه تئاتر و لوکیشن‌های سینمایی و تلویزیونی رفت، علاقه‌مند به جادوی سینما و بازیگری شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همیشه و در همه مصاحبه‌ها از زنده یاد رقیه چهره آزاد صحبت می‌شود و افسانه چهره آزاد عاشقانه از تأثیرات مادربزرگش در حرفه بازیگری حرف می‌زند. او با نقش متفاوت «مینو» فالگیر قصه ماورایی سریال «احضار»، مهمان ماه رمضان خانه‌هاست.

شاید جالب باشد بدانید که خودش پیشنهاد بازی در این نقش را داده است. در ادامه گفت و گوی ما را با این بازیگر می‌خوانید.

این شب‌ها ایفاگر نقشی هستید که کمتر در تلویزیون به تصویر کشیده شده است. چطور شد آقای افخمی برای بازی در نقش متفاوت «مینو» سراغ شما آمد؟

ابتدا نقش «شیده» پیشنهاد داده شد، آن مقطع مشغول بازی در سریال «می‌خواهم زنده بمانم» بودم و در آن لحظه به فاکتورهایی همچون همکاری با آقای افخمی و کار برای ماه رمضان بسنده کردم و نمی‌توانستم کل فیلم نامه را مطالعه کنم بنابراین خواستم دیالوگ‌ها را برایم ارسال کنند تا با روحیات «شیده» آشنا شوم. نقش را دوست داشتم و حتی قرارداد بستم و تست گریم هم دادم، سپس شرایطی برایم به وجود آمد که توانستم فیلم نامه را مطالعه کنم، آن قدر نقش «مینو» برایم جذاب بود که پرسیدم این نقش را چه کسی بازی می‌کند؟ گفتند هنوز هیچکس. واقعیت اش اندکی خوشحال شدم. -می خندد- به آقای افخمی حرف دلم را گفتم و معتقد بودند که برای هر دو نقش مناسب هستم. در آن مقطع برای فیلم برداری سکانس‌های سریال راهی شمال شده بودند و بعد از بازگشت، نقش «مینو» را به من سپردند.

در این شرایط چه چالش‌هایی برای بازی در این نقش داشتید؟

باید شرایطی را که «مینو» داشت، در خودم به وجود می‌آوردم. «مینو» خیلی از من دور است. برای شناخت او الگوهایی در ذهن داشتم و فیلم‌هایی را دیده بودم. حتی در دوران نوجوانی با دوستانم به دنبال فال و فال‌گیری رفته بودم ولی از زمانی که خودم را شناختم خیر. مینو یک فالگیر است که روح احضار می‌کند و یکی از چالش‌های نقش، رو به رو شدن با ترس خودم بود چون بسیار آدم ترسویی در خصوص مسائل ماورایی و روح هستم. اصلاً فیلم ترسناک ندیدم و از تاریکی می‌ترسیدم و دلم می‌خواست با ترسم رو به رو شوم. قبل از شروع فیلم برداری حال عجیبی داشتم که آیا نقش را درست انتخاب کرده‌ام؟ مدام می‌گفتم این اتفاق باید خیلی درست بیفتد چون خودم نقش را انتخاب کردم. الان هم صحبت‌ها و کامنت هایی که در فضای مجازی و انرژی‌های مثبتی که از مردم در اماکن عمومی دریافت می‌کنم حس خوبی به من می‌دهد. آقای افخمی بسیار مرا راهنمایی کرد. «مینو» می‌گوید احضار روح می‌کنم، ولی وقتی برای خودش اتفاق می‌افتد از ترس قالب تهی می‌کند.

کاراکتر مینو هر چند از ابتدا به مخاطب با فال‌گیری و اخاذی معرفی شد، بدذات نیست.

همین طور است. من «مینو» را اصلاً منفی ندیدم. او در یک مونولوگ طولانی به مهتاب و بهروز می‌گوید: «من مثل یک دکتر روان شناسم. حال آدم‌ها رو خوب می‌کنم و اونی که میاد فال بگیره، مریضه و از آینده‌اش می ترسه. من بهش می گم که نگران نباش، آینده خوبی هم داری». ببینید برای خودش چه دنیایی ساخته که این قدر خودش را مبرا کرده که کارش درست و مثل یک دکتر روان‌شناس است. معتقدم «مینو» نقش متفاوتی در تلویزیون است.

به گذشته سفر کنیم. در دوران کودکی، زمانی که با مادربزرگ تان زنده یاد رقیه چهره‌آزاد سر صحنه می‌رفتید، فکر یا رؤیای خاصی داشتید که برای‌تان جذاب باشد؟

یک خاطره بسیار جالب برای خوانندگان تعریف کنم. بین ۵ تا ۷ سالگی همراه خانواده با مادربزرگم در طبقه‌ای مجزا زندگی می‌کردیم اما همیشه کنار هم بودیم و من هم احساس خوبی غیر از مادربزرگ، استاد و معلم به او داشتم، دوست خوبی برایم بود. او خیلی روی من تأثیر گذاشت و مرا سر تمرین‌های تئاتر می‌برد. یادم است سال ۴۸ که هفت ساله بودم، سنم را گفتم -می خندد- با مادربزرگم سر تمرین تئاتر «روسری قرمز» که استادانی همچون مرحوم مادربزرگم، هادی اسلامی، خسرو شکیبایی، سیروس گرجستانی و آزیتا لاچینی در آن بازی می‌کردند، می‌رفتم. وقتی از تمرین برمی‌گشتیم مادربزرگم می‌پرسید افسانه بازی کی خوب بود؟ آن موقع نمی‌دانستم بازیگری چیست اما عجب چالش و انگیزه‌ای در ذهنم ایجاد می‌کرد و می‌گفتم همان آقا قد بلنده از همه بهتر بازی می‌کرد - می خندد- بعدها متوجه شدم مرحوم زنده یاد خسرو شکیبایی را می‌گفتم. می‌خواهم بگویم در آن سن وارد فضای فرهنگی شدم و این دیدن‌ها و گوش دادن‌ها روی من تأثیر مثبت گذاشت. کتاب خواندن را مادربزرگم به من یاد داد.

بعد از آن هم علاقه مند به این حرفه شدید و در کلاس‌های استاد حمید سمندریان ثبت‌نام کردید.

بعد از ازدواجم این اتفاق افتاد. دوره دو ساله بازیگری را در کلاس‌های زنده یاد سمندریان گذراندم. سعی می‌کنم تجربه‌هایی را که آموختم در کارم استفاده کنم.

چرا در سریال «می‌خواهم زنده بمانم» حضور مادر در قصه کم رنگ است؟

کارهای شهرام شاه حسینی را دوست دارم و علاقه داشتم با او کار کنم، وقتی نقش مادر پیشنهاد داده شد به او گفتم سیناپسی برایم ارسال کند که نقش «فخری» اصلاً این نبود و وقتی قرارداد بستم تعریف دیگری از نقش شد و نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن افتاد. برای خودم هم جای سوال است، اکنون هم مردم عزیز و همکارانم از من می‌پرسند چرا مادر نیست؟ بهتر است این را از نویسنده بپرسید.

به عنوان مخاطب بیشتر شما را با «آپارتمان» اصغر فرهادی شناختیم، قبول دارید؟

به نوعی جزو اولین سریال‌های پرمخاطب بعد از انقلاب بود. خوشحالم که مردم مرا با این سریال شناختند. به یاد دارم همان زمان وقتی به داروخانه رفتم، پرسیدم ببخشید آسپرین دارید آن آقا در جواب گفت ببخشید آخر «آپارتمان» چه می‌شود؟ جا خوردم و بعد یادم آمد که منظورش سریال «آپارتمان» است!

کد خبر 491810

منبع: ایمنا

کلیدواژه: سریال تلویزیونی سریال احضار احضار بازیگر سریال احضار سریال های ماه رمضان افسانه چهره آزاد نشریات روزنامه خراسان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق آقای افخمی زنده یاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۳۴۱۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شو ها را می‌بینند

شیدا یوسفی که تجربه بازی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه خانگی را در کارنامه‌اش دارد، پیش از شروع فعالیت حرفه‌ای خود در سینما و تئاتر در حوزه منشی صحنه مشغول بوده و نخستین تجربه حرفه‌ای خود و بستر معرفی‌اش به جامعه را سریال «ممنوعه» می‌داند.

این هنرمند پس از حضور در تلویزیون، وارد پلتفرم‌های شبکه خانگی شده و تا امروز در رئالیتی‌شوها و سریال‌های مختلفی نقش‌آفرینی کرده و بازیگری را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند. حضور او در فصل دوم گیم‌شوی «زودیاک» بهانه‌ای شد تا با او به گفت‌وگو بپردازیم.

چه شد در گیم‌شوها حضور پیدا کردید؟ 

این روزها بازی مورد علاقه‌ام مافیاست. نخستین باری که بازی در «شب‌های مافیا» را تجربه کردم، شرکت‌کنندگان برنامه فقط خانم‌ها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول «زودیاک» به بعد هم، هفته‌ای دو بار جدا از تمرینات با بچه‌ها جمع می‌شویم و بازی می‌کنیم و این بازی برایم بسیار جذاب شده در حدی که گاهی در دورهمی‌های خانوادگی حوصله‌ام سر می‌رود و دوست دارم با دوستانم مافیا بازی کنم.



با کدام فیلم یا سریال به مردم معرفی شدید؟

به نظر خودم سریال «ممنوعه» سبب معرفی من به مردم شد که نخستین کارم در شبکه خانگی بود. در این سریال جزو نقش‌های اصلی بودم که سبب شد بیشتر دیده شوم. البته طبق تجربیات من تا امروز، مخاطبان صداوسیما و نمایش خانگی دو دسته کاملاً مجزا از هم هستند. به عنوان مثال در شهرستان‌ها جوانان من را به واسطه حضورم در «شب‌های مافیا» یا «مافیا زودیاک» و حتی «ممنوعه» که تماماً تولید شبکه نمایش خانگی هستند می‌شناسند اما افراد مسن‌تر به واسطه نقشم در سریال‌های صداوسیما با من آشنا هستند.

شما در صداوسیما هم سابقه حضور در سریال‌های پرمخاطبی مثل «نون‌خ»، «بچه مهندس» و آثار دیگر را دارید، به عنوان یک بازیگر، حضور در صداوسیما برای شما دلنشین‌تر است یا در نمایش خانگی؟

هر کدام از این مدیوم‌ها مزایای خوش را دارد، اما مسائلی هست که شاید در هیچ کجای دنیا از لحاظ مناسبات دغدغه بازیگران نباشد مثلاً طراحی لباس یا گریم در صداوسیما بسیار سختگیرانه است اما در شبکه نمایش خانگی بازیگران فضای آزادتری دارند. بازی در محصولات پلتفرم‌های نمایش خانگی جذابیت خودش را دارد. مخاطب ایرانی این روزها درگیر برنامه‌ها و سریال‌های خانگی شده و مورد پسندش است حتی به نظرم در جامعه امروز مردم به حدی دغدغه فکری دارند که سریال‌های طولانی را پس می‌زنند و به دنبال مینی‌سریال‌ها می‌روند و آن‌ها را راحت‌تر می‌پذیرند.

تکرار ساخت رئالیتی‌شو در مورد بازی مافیا مخاطب را خسته نمی‌کند؟

شخصاً «زودیاک» را از تمام بازی‌های مافیا بیشتر دوست دارم و فکر می‌کنم کسی که بازی مافیا را دوست داشته باشد درگیر این سناریو و این برنامه می‌شود. یکی از جذابیت‌های این بازی این است که حتی اگر بازیکن حرفه‌ای هم باشید، ممکن است در روند بازی دچار اشتباه‌های جبران‌ناپذیری بشوید که این دقیقاً مثل زندگی ماست که سراسر تجربه است و قطعاً از اشتباهاتمان درس بیشتری می‌گیریم. ضمن اینکه مافیا بازی خسته‌کننده‌ای نیست زیرا حتی در جمع‌های خصوصی هم هیچ وقت دست‌ها تکراری نمی‌شود و همیشه بازی‌ها و اتفاق‌های جدید رخ می‌دهد.

از طرفی هم فکر می‌کنم بازی خانم‌ها و آقایان با یکدیگر روند برنامه را بهتر کرده چون معمولاً در بازی، خانم‌ها کمتر به هم اعتماد می‌کنند یا با هم تعارف و رودربایستی دارند اما زمانی‌ که در بازی خانم‌ها و آقایان کنار هم حضور دارند، بازی حرفه‌ای‌تر می‌شود. همچنین حضور شخصیت‌های معروف ورزشی یا اهالی موسیقی در برنامه، مخاطبان برنامه را بیشتر کرد. «زودیاک» بستری برای مخاطب ایجاد کرد تا رفتار و احساس افراد مورد نظر را ببیند و آن را حس کند.


در گذشته بسیاری از هنرمندان با این تفکر که حضور در رئالیتی‌شو می‌تواند آینده شغلی آن‌ها را تهدید کند در این برنامه‌ها شرکت نمی‌کردند، امروز این تصور چقدر تغییر کرده است؟

برای پاسخ به این پرسش از خودم مثال می‌زنم، من در حوزه بازیگری تحصیلات آکادمیک دارم و قطعاً شغل خودم را بازیگری می‌دانم اما دوست دارم در برنامه‌های اینچنینی نیز حضور داشته باشم. برنامه‌های رئالیتی‌شو جذابیت‌های خاص خود را دارند که علاوه بر سرگرمی و جذابیت، از لحاظ اقتصادی نیز برای شرکت‌کنندگان قابل توجیه است که با توجه به وضعیت خود مجاب به حضور در این برنامه‌ها بشوند. گذشته از این مسائل، همان طور که خانم «شبنم مقدمی» در رئالیتی‌شو «صداتو» به عنوان داور حضور دارد یا «محسن کیایی» به عنوان مجری به این برنامه می‌آید، به همین صورت تمام بازیگران کم‌کم به سمت این برنامه‌ها خواهند آمد زیرا رئالیتی‌شوها معمولاً مورد پسند مردم واقع می‌شوند و مگر غیر از این است که ما بازیگران یکی از اهداف اصلیمان سرگرم کردن مردم و ساخت اوقاتی خوش است؟ مثلاً مردم در برنامه «صداتو» به صدای یک شخص عادی که در نانوایی کار می‌کند اما صدای خوبی دارد و آواز می‌خواند گوش می‌کنند و لذت می‌برند، بنابراین کسی که دوست دارد قصه بشنود تماشای برنامه‌های رئالیتی‌شو را انتخاب می‌کند.

دیگر خبرها

  • بازیگر «نون خ»: چند بار تا مرز خفگی رفتم
  • بازیگر ارباب حلقه‌ها درگذشت
  • رفاقت قدیمی‌ با سیروس میمنت باعث بازی‌ام در «نون خ» شد/ در کرمانشاه ۱۰۰۰ نفر تست بازیگری دادند
  • «برنارد هیل»، شاه «تئودون» ارباب حلقه ها درگذشت
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شو ها را می‌بینند
  • عکس| آخرین تصویر از بازیگر پایتخت پیش از فوت /دلیل مرگ
  • (عکس) آخرین تصویر از بازیگر پایتخت پیش از فوت
  • آخرین تصویر از بازیگر پایتخت پیش از فوت/ عکس
  • عمو پورنگ با «لالایی» بازیگر می‌شود / جزئیات پخش سریال عمو پورنگ در شبکه نمایش خانگی
  • مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)