انتقاد آیت الله موسوی تبریزی از مداحی ها
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۴۳۸۴۴
انتقاد آیت الله موسوی تبریزی از مداحی ها
دبیرکل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت: امام(ره) هیچگاه غلو در عزاداری را نسبت به خودشان تحمل نمیکردند؛ بنابراین مداحی هیچگاه در جماران راه پیدا نکرد. البته مسلم است که من نمیخواهم بگویم مداحی بد است؛ بسیار هم خوب است اما باید از نظر کاربرد الفاظ، واژهها، کیفیت گفتار و سند رعایت شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیتالله حسین موسوی تبریزی در واکنش به برخی بیاخلاقیهایی که از تریبون مراسم شبهای قدر نسبت به وزیر امور خارجه صورت گرفت، گفت: متاسفانه مساله توهین از تریبونها در جامعه ما امری شایع است که حتی از پیش از انقلاب نیز رواج داشته و نه تنها در موقعیتهای مذهبی که در موارد سیاسی نیز رخ میدهد.
وی یادآور شد: زمان حضرت امام(ره)، از ابتدای ورود ایشان به ایران تا هنگامی که به رحمت خدا بروند یک مداح پیدا نمیکنید که در حسینیه جماران بیاید و صحبت کند. حداکثر ماه محرم تنها چند روز مرحوم آقای کوثری که از روحانیون و واعظ معروف قم بودند که انسان بسیار باسوادی بودند و کلمات را در رابطه با روضه رعایت میکردند و برای سخنرانی و مداحی دعوت میشدند.
دادستان کل انقلاب منصوب امام خمینی(ره) با بیان اینکه امام ریا کاری و تبلیغ را تحمل نمیکردند، اظهار داشت: برای مثال به یاد دارم که مرحوم آقای حجازی که نماینده دور اول تهران بودند بنا شد سخنرانی کنند؛ هنگامی که صحبت را شروع کردند بسیار با الفاظ غلو آمیز از امام تعریف کردند، ایشان ناراحت شدند و گفتند این حرفها نباید گفته شود؛ یا در دوره اول خبرگان رهبری که مرحوم آیتالله مشکینی که از بزرگان و علما بودند، صحبت کردند و ایشان هم با یک تعبیراتی که امام دوست نداشت صحبت کردند و حضرت امام فرمودند که من تعجب میکنم از جناب آقای مشکینی که با این عبارت من را تعریف کردند چنین برخوردهایی باید جمع شود.
وی تاکید کرد: امام(ره) هیچگاه غلو در عزاداری را نسبت به خودشان تحمل نمیکردند؛ بنابراین مداحی هیچگاه در جماران راه پیدا نکرد. البته مسلم است که من نمیخواهم بگویم مداحی بد است؛ بسیار هم خوب است اما باید از نظر کاربرد الفاظ، واژهها، کیفیت گفتار و سند رعایت شود. شاید در یک مجلس مردم با حرفهای از سر احساسات عزاداری کنند اما فردا که در جای دیگر که احساسات نیست و تحقیق مد نظر است آن چه را که شنیدند نقل کردند و گفتند اگر امام حسین به خاطر مسئلهای کشته شده چه ارزشی داشته است؟ باید پاسخ داد.
آیتالله موسوی تبریزی گفت: عزاداریهایی که مداحها با آن حسین، حسین گفتنشان راه میاندازند قداست و تقدس را از بین میبرند. زمانی بزرگان جمع میشدند و حواسشان به جوانترها که مداحی میکردند بود، اما متاسفانه این امر از بین رفته است و همه چیز بیمحتوا شده.
وی ادامه داد: هنگامی که عزاداریها بی محتوا شود چون جمعیتی جمع شده است سیاسی کاری میکنند، گاهی هم پولهای کلانی گرفته میشود؛ اما آنچه که مسلم است سیاسی کارها از منبریهای سادهاندیش استفاده میکنند تا اهداف سیاسی خودشان را پیش ببرند؛ لذا کشور ما به این آلوده شده است که اولین ضربه را به عزاداری شبهای قدر که انسان ساز است می زنند.
دبیرکل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم عنوان کرد: متاسفم از این که این مسائل پیش آمده و جلویش هم گرفته نمی شود، در نزدیکی انتخابات اهداف سیاسی دنبال می شود در صورتی که مداحیهای بیمحتوا جز این که عقاید مردم، نظام و انقلاب را تضعیف کنند فایده ای ندارد./ ایلنا
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: موسوی تبریزی آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۴۳۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.