اقدامی استثنایی در تاریخسازی از سوی اصلاحطلبان دولتی/ وقتی فایل صوتی ظریف پرده از سناریوی دولتی برمیدارد
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۴۴۸۱۰
تاریخ را صاحبان صلاحیت بدون سفارش دولتها مینویسند تا گویای واقعیتهای جامعه در یک مقطع زمانی باشد که اگر دولتها بنویسند، میشود آنچه که این روزها در مصاحبه محرمانه آقای ظریف در قربانی کردن شخصیتی همچون شهید سلیمانی و دیگرگون جلوه دادن بسیاری از وقایع ایران و جهان رخ داد!.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، منظور از تاریخ ، مجموعهٔ رخدادهای فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسانها و در رابطه با آنها رخ دادهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاریخنگاری، ضرورتی درسآموز
تاریخ و تاریخ نگاری یکی از مواردی است که در همه کشورها بویژه در تمدن اسلامی به آن اهمیت داده شده است. عدهای تاریخ را برای عبرت آموزی و عدهای برای ثبت جنگها و فتوحات مینوشتند اما در هر حال از روشهایی متفاوت برای نوشتن تاریخ استفاده میکردند. عدهای تاریخ را به روش روایی و عدهای به روش ترکیبی و عدهای به روش تحلیلی نگاشتهاند.
در باره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در آیات و روایات فراوان سفارش شده است؛ چرا که مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامههای آینده خواهد بود. این موضوع به ویژه در سخنان امام علی (ع) برجستگی خاصی دارد.
على (ع) در نامه تاریخیش به امام حسن(ع) ضمن سفارش به مسائلی در باره اهمیت تاریخ چنین مى فرماید: "فرزندم! من هر چند عمر پیشینیان را یک جا نداشتهام، ولى در اعمال آنها نظر افکندم، در اخبارشان اندیشه نمودم، و در آثارشان به سیر و سیاحت پرداختم، آن چنان که گویى همچون یکى از آنها شدم، بلکه گویى من به خاطر آنچه از تجربیات تاریخ آنان دریافتهام با اولین و آخرین آنها عمر کردهام"!.
حضرتش در جای دیگر می فرماید: براى امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعه قضایاى تحقّق یافته، حوادث یافت نشده را پیشبینى کن؛ زیرا امور جهان، همانند یک دیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد؛ زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند پذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک، فرمان نمىبرند. کسى که از تاریخ دیگران پند نگیرد و تجربه نیاموزد در برنامه زندگى خود پشتیبانى نگرفته است.
هر کس به تغیّرات روزگار عبرت نگیرد به ملامت بازداشته نمی شود. هر کس از مردم پند نگیرد خدا به وسیله مردم به او پند می دهد. هر کس به حوادث دنیا و تغیّرهاى آن عبرت نگیرد در او موعظهها سود نمی دهد. براى کسى عبرت گرفتن نیست برای او فکرى نیست؛ یعنى از چیزها به چیزهاى دیگر پى نمیبرد. على (ع) فرموده است: هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا مىشود، کسى که بصیرت و بینائى پیدا کرد مىفهمد، و آن کس که فهمید عالم میشود.
تفاوت تاریخ نگاری با تاریخ سازی
در تاریخنگاری، آنچه که واقع میشود و آنچه که عامل و یا عوامل وقوع میشوند، مورد توجه قرار میگیرند. نقاط ضعف و قوت اقوام، علل ظهور و سقوط دولتها و تمدنها تبیین میشوند. وقایع به همان گونه که رخ دادند، نگارش مییابند.
در تاریخسازی، که به صورت سفارشی و ناظر بر منافع فرد یا جریانی مورد اهتمام قرار میگیرد، وقایع آنگونه که توجیهگر منافع و مصالح قدرت حاکمه باشد، تهیه و تدوبن میشوند تا هر خواننده و محقق را در تحلیل تاریخی به نتیجه مشخص موافق نظر تاریخساز و سفارش دهنده تاریخنویسی برساند که اکثر تاریخهای جهان متاثر از چنین دخالتهایی است. دولتهای ناموفق و ریاکار، از فعالان تاریخسازی هستند و با استفاده از قدرت و ثروت، اقدام به تاریخنویسی از طریق شبکههای وابسته به خود میکنند که محصول آن میشود، تاریخسازی!.
تاریخ شفاهی
از روشهای غنا بخشیدن به تاریخنگاری، بهرهجویی از تاریخ شفاهی است. بدینگونه که وقایع از زبان فعالان حوادث رخداده نقل میشود. بدین جهت، مصاحبههای مفصل با طرح پرسشهای گوناگون از این فعالان گرفته و سپس پیاده و در متون و تحلیلهای تاریخی از آنها استفاده میشود.
نگاهی به شکلگیری تاریخشفاهی در دوره معاصر نشان میدهد که پیدایش و گسترش آن، محصول نیازهای تاریخی جامعه هر دوره و به تناسب خواستها، آرزوها، ضروریات و البته بر پایه برنامهریزی بوده است. این امر باعث شده است تا تاریخشفاهی همواره بهعنوان ابزار کارآمد و روزآمدی برای جمعآوری ِاستفاده دادههای اطلاعاتی، ساماندهی و پردازش آن، مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
تاریخ شفاهی سعی دارد تا آنچه که از عوامل روشنگر زوایای تاریخ موثر است را از زبان آنانی که امکان نوشتن دانستههای خود را به هر دلیل ندارند، بدست آورد و با تدوین آنها، در اختیار نسل آینده قرار دهد.
تاریخنویسی دولتی
محمد فاطمی، فعال اجتماعی مازندران در گفتگو با خبرنگار بلاغ، به تاریخنویسی دولتی اشاره میکند و میگوید: اینکه دولتها اشتیاق شدیدی به تاریخنویسی دارند، مسبوق به یک پیشینه طولانی به عمر تمدنهای کهن است و مختص یک کشور و یک دولت نیست، اما همه دولتها موفق به این کار نمیشوند؛ چراکه ملتها تاریخ دولتنویس را دوست نمیدارند و از آن استقبال نمیکنند. شخص آقای روحانی برای موفق جلوهدادن دوره 8 ساله خود تمایل شدیدی به تاریخنویسی دارد. این تمایل زمانی شدت مییابد که طراح و مجری این تاریخسازی جریان اصلاحات میشود.
وی با بیان اینکه واقعیت این است که اصلاحطلبان هرگاه به قدرت دست مییابند، با ایجاد دفتر پژوهشها و مطالعات راهبردی، اقدام به گردآوری نیروهای فکری خود برای تولید اندیشه و اجرای پروژههایی میکنند، افزود: این اقدام اصلاحطلبان با بسیاری از افکار و اندیشههای نظام اسلامی در تضاد و تعارض قرار دارد. از سال 1368 تحت حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی، مرکز تحقیقات استراتژیک را بهعنوان یکی از نهادهای زیر نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام با برخورداری از بودجه و اعتبارات فراوان تشکیل دادند که نام جدید آن "مرکز مطالعات و بررسیهای راهبردی" است. این مرکز با هدف تدوین و تنظیم استراتژی برای جمهوری اسلامی ایران در ابعاد گوناگون، وظیفهٔ دارد مطالعات راهبردی در زمینههای مختلف بینالمللی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و اجتماعی را انجام دهد که مبنای تصمیمسازیهای نظام قرار میگیرد. سید محمد موسوی خوئینیها از سال 1368 تا 1371 و حسن روحانی از سال 1371 تا 1392 ریاست این مرکز را بعهده داشتند و آنچه توانستند از وجود اصلاحطلبان برای ارکان این مرکز و تولید محتوا استفاده کرده و این مرکز را میدان مانور و جولان اصلاحطلبان قرار دادند.
این فعال اجتماعی در همین ارتباط به شکلگیری «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری» اشاره کرد و گفت: این مرکز از لحاظ سازمانی وابسته به نهاد ریاست جمهوری است و زیر نظر رئیسجمهور اداره میشود. اعتبارات آن در بودجه کل کشور در ردیفی مستقل ذیل عنوان نهاد ریاست جمهوری تامین میگردد. رئیس مرکز از میان صاحبنظران و آگاهان به مباحث استراتژیک با حکم رئیسجمهور برای مدت چهار سال منصوب میگردد. «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» به ارائه طرحها و پیشنهادهای نهایی راجع به راهبردهای (استراتژیهای) ملی؛ و مطالعه سیاستگذاری عمومی کشور به عنوان نهاد مشورتی شخص رئیسجمهور، و به منظور انجام مطالعات و پژوهشهای سیاستی و با رعایت سیاستهای کلی نظام، در ۱۰ حوزه سیاست داخلی؛ سیاست زیرساختی؛ سیاست اجتماعی؛ سیاست فرهنگی؛سیاست نظامی-امنیتی؛ سیاست حقوقی؛ سیاست محیط زیست؛ سیاست بهداشت و سلامت؛ سیاست علم، فناوری و نوآوری؛ و سیاست خارجی و روابط بینالملل، و با تأکید خاص بر مطالعات آیندهپژوهی در هر یک از ۱۰ حوزه مذکور فعالیت میکند.
فاطمی ادامه داد: در دولت آقای حسن روحانی، سرپرستی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری بر عهده دکتر حسامالدین آشنا قرار گرفت. در پی ماجرای پخش نوار آقای ظریف در رسانههای بیگانه و استعفای حسامالدین آشنا، رئیسجمهور طی حکمی علی ربیعی را به عنوان رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری منصوب کردند. با نگاهی به افراد تاثیرگذار در این مراکز، به این نکته میرسیم که جنس سیاسی این افراد، اصلاحطلبی و وابستگی به یک جناح فکری است که با نظام اسلامی دارای زاویه است.
وی وظیفه تاریخسازی 8 سال ریاست جمهوری آقای روحانی را «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری» دانست و گفت: سناریو تاریخسازی توسط این مرکز طراحی و به اجراء گذارده شد.
نیم نگاهی به مطالب نوار آقای ظریف
جواد ظریف در فایل صوتی افشاشدهای که منتشر شده، میگوید که در جمهوری اسلامی، در بسیاری از موارد این دیپلماسی بوده که فدای «میدان» میشده و او از بسیاری از اقدامات مهم بیاطلاع بوده و مواردی از جمله بیاطلاعی از حمله به عینالاسد و وضعیت جنگ سوریه را شاهدی بر ادعای خود ذکر میکند.
با اینکه ظریف در اظهارات خود سعی دارد تمام این دسته از اتفاقات را ناشی از اشتباه نظام در برتری دادن میدان نظامی به عرصه دیپلماسی بداند، اما اطلاعات روی زمین میگوید که این تمام واقعیت نیست.
این ماجرا بخشهای ناگفتهای دارد که اتفاقا نه به دلیل برتری میدان بر دیپلماسی، که به جهت شخص جواد ظریف و ساختار معیوب و مسموم وزارت خارجه باید مورد توجه قرار گیرد و حوادث دیگر مبتنی بر آن تحلیل شود.
ظریف می گوید : ما ادعا میکنیم که آقای سلیمانی پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را [از قبل] گرفته بود.
در حالی ظریف چنین ادعایی را مطرح میکند که منابع جهانی خبری خلاف این مساله و نقش حاج قاسم در موضوع را بارها گفته اند. به عنوان مثال آسوشیتدپرس در مهر ۹۴ گزارش داده بود که سردار سلیمانی توانسته بود مقامات روس را در دیداری سه ساعته برای حمایت نظامی از مقاومت و دولت اسد راضی کند.
واکنش صریح رهبر انقلاب به مواضع ظریف
برخی از مسئولان حرفهایی زدند که مایه تاسف است/بعضی از این حرفها تکرار حرفهای آمریکاست برخی از حرفهای مسئولین که این روزها در رسانههای دشمن پخش شد جای تعجب و تاسف دارد.
نباید از مسئولین جمهوری اسلامی همچین خطایی سر بزند.رسانههای دشمن این حرفها را پخش کردند. بعضی از این حرفها تکرار حرفهای آمریکاست.انصافاً نیروی قدس بزرگترین عامل موثر از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیاست.آمریکاییها از نفوذ ایران در منطقه به شدت ناراضی هستند. از شهید سلیمانی ناراحت بودند به خاطر این.
ظریف چه گفت؟
جواد ظریف در فایل صوتی افشاشدهای که منتشر شده، میگوید که در جمهوری اسلامی، در بسیاری از موارد این دیپلماسی بوده که فدای «میدان» میشده و او از بسیاری از اقدامات مهم بیاطلاع بوده و مواردی از جمله بیاطلاعی از حمله به عینالاسد و وضعیت جنگ سوریه را شاهدی بر ادعای خود ذکر میکند.
با اینکه ظریف در اظهارات خود سعی دارد تمام این دسته از اتفاقات را ناشی از اشتباه نظام در برتری دادن میدان نظامی به عرصه دیپلماسی بداند، اما اطلاعات روی زمین میگوید که این تمام واقعیت نیست.
این ماجرا بخشهای ناگفتهای دارد که اتفاقا نه به دلیل برتری میدان بر دیپلماسی، که به جهت شخص جواد ظریف و ساختار معیوب و مسموم وزارت خارجه باید مورد توجه قرار گیرد و حوادث دیگر مبتنی بر آن تحلیل شود.
ظریف می گوید : ما ادعا میکنیم که آقای سلیمانی پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را [از قبل] گرفته بود.
در حالی ظریف چنین ادعایی را مطرح میکند که منابع جهانی خبری خلاف این مساله و نقش حاج قاسم در موضوع را بارها گفته اند. به عنوان مثال آسوشیتدپرس در مهر ۹۴ گزارش داده بود که سردار سلیمانی توانسته بود مقامات روس را در دیداری سه ساعته برای حمایت نظامی از مقاومت و دولت اسد راضی کند.
واکنش به فایل صوتی ظریف
رئیس سازمان پدافند غیرعامل در یادداشتی با واکنش به اظهارات اخیر ظریف نوشت: آنچه اقتدار برای کشور تولید کرده مبارزه مردانه در میدان است و آنچه تسلیم و عقب نشینی تولید کرده است دیپلماسی مرعوب غرب یعنی التماس و لبخند است.
سردار غلامرضا جلالی با انتقاد از اظهارات اخیر وزیر امور خارجه که به صورت مشکوکی منتشر شده، تاکید داشته است که سخنان و رویکرد آقای ظریف معامله تلخ «آرمان» با «تاکتیک» بوده و رویکرد وی ضریب آسیبپذیری کشور در برابر تهدیدات را افزایش می دهد.
وی همچنین به نقد مبانی خطرناک رویکرد آقای ظریف برای قربانی کردن اصول سیاست خارجی در پای تاکتیک ها اشاره داشته و نوشته است: قاعدتا آرمانهای ما باید مولد استراتژیها و تاکتیکهای ما نیز باید ذیل استراتژیهایمان تعریف شود. درواقع تاکتیک، رفتار و گفتار مسئولین حوزه سیاست خارجی کشورمان باید بازتاب و روایتی مستقیم یا غیرمستقیم از اصول اولیه انقلاب اسلامی باشد اما از سال ۱۳۹۲ تاکنون، برخی به جای بازتولید راهبردهای نظام در حوزه سیاست خارجی به دنبال استحاله اصول بوده اند.
سردار جلالی قابل معامله جلوه دادن اصول کلان سیاست خارجی کشور را بسیار خطرناک خوانده است و اظهارات ظریف را مخابره پالسهای امیدوارکننده به بانیان ایجاد ناامنی در منطقه یعنی واشنگتن و برخی متحدان غربی و عربی آن قلمداد نموده است.
وی در ادامه افزود: آقای ظریف در فایل صوتی اخیر، قائل به دوگانه "میدان- دیپلماسی" هستند، حال آنکه حتی بازیگران غربی (به صورت خاص از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون)، قائل به همپوشانی این دو (قدرت سخت و قدرت نرم) هستند. اقداماتی مانند اجرای انواع عملیاتهای تروریستی و خرابکارانه در نقطه اوج مذاکرات وین علیه تاسیسات هستهای ما، نشاندهنده آن است که آمریکای تروریست و رژیم صهیونیستی قصد استخدام "قدرت سخت" خود در خدمت "میز مذاکره" را داشته، دارند و خواهند داشت. حال در چنین شرایطی چگونه برخی سردمداران حوزه سیاست خارجی کشور، "میدان" را مزاحم" دیپلماسی" دانسته و قائل به قربانی کردن "قدرت سخت" پای "میز مذاکره" هستند؟!
در ماجرای فایل صوتی ظریف مسئله اصلی، اظهارات اوست نه حواشی دیگر!
حسین شریعتمداری نیز در مورد فایل صوتی آقای ظریف، با اشاره به تحریف ماجرا از سوی برخی اصلاحطلبان میگوید: اینکه چه کسی این مصاحبه را افشا کرده باید پیگیری شود ولی این ماجرا اولویت دوم است و اولویت اول صحبتهای وزیر امور خارجه است چراکه اظهارات ایشان غیرکارشناسی و همسوئی با دشمن است. ظریف، حرف و خواسته آمریکاییها را تکرار کرد.
وی ادامه داد: آنچه که اتفاق افتاده این است که ظریف حرف و خواسته آمریکاییها را تکرار کرد. وقتیکه ایشان از «مذاکره و میدان» صحبت میکند، درواقع اقدامات شهید سلیمانی را زیر سؤال میبرد.
شریعتمداری افزود: حضور ما در منطقه و تواناییهای نظامی ما و گفتمانی که پرمخاطب است موجب شده تا آمریکاییها در منطقه نتوانند آنگونه که میخواهند عمل و سیاست انفعالی را دیکته کنند.
این فعال رسانه ای ادامه داد: وزیر امور خارجه در آن مصاحبه میگوید افراد، طیفها و جریاناتی مثل قاسم سلیمانی و نیروی مقاومت مانع شدند؛ که باید بگویم اگر اینها نبودند شما حرفی برای گفتن نداشتید. صحبت کنید و اگر شما را تحویل میگیرند به این علت است که حاجقاسمها پشت سرتان هستند.
شریعتمداری گفت: ظریف اعلام میکند که تاریخ شفاهی است، ولی در این به قول شما، تاریخ شفاهی آمریکا کجاست و چرا حتی یک کلمه هم علیه آمریکا نمیگویید. یکی از اصلیترین مولفههای تاریخ انقلاب و مخصوصاً 8 سال اخیر، دشمنیها و توطئههای آمریکاست و سوال این است که اگر اظهارات شما، بیان تاریخ شفاهی است چرا نامی از آمریکا به میان نمیآورید؟!
مدیرمسئول کیهان با اشاره به سخنان شهید سلیمانی که میگفت برای دشمن کوچه باز نکنید، ادامه داد: وقتیکه برای دشمن کوچه باز میکنید طبیعی است که از همان کوچه وارد میشود.
وی افزود: بسیار دیدهایم که چنین اتفاقی افتاده است. مثلاً جرج بوش در مورد خاتمی گفته بود که به ایشان ویزای ویژه دادهام. چرا؟ چون میخواستم از ایران، سخنی متفاوت با حاکمیت نظام بشنوم. اینها نکاتی نیست که بشود بهراحتی از آن عبور کنیم.
شریعتمداری افزود: ظریف شخصیت متدینی دارد و انسانهای متدین، خیانت نمیکنند ولی کلاه سرشان میگذارند که گذاشتهاند.
دیپلماسی و میدان دو بال یک پرنده هستند
امیرعبداللهیان دستیار رئیسمجلس در امور بینالملل هم با اشاره به اینکه از ویژگیهای بارز سردار سلیمانی این بود که همیشه اقدامات میدانی، ظرفیتهای دیپلماسی و همچنین ظرفیت رسانهای را با هم میدانست، اظهار داشت: آقای ظریف اخیراً فایلهای مختلفی را منتشر میکند که دقیقاً در نقطه مقابل مصاحبه محرمانه ایشان است. ایشان تأیید میکند که دیپلماسی و میدان دو بال یک پرنده هستند که باید با هم پرواز کنند. اما درخصوص این بحثهایی که امروز مطرح میشود مبنی بر اینکه دیپلماسی هزینه میدان شد، من به عنوان یک دیپلمات باید بگویم که هیچ وقت فراموش نمیکنم اگر آمریکاییها در یک دهه گذشته، در مقاطع مختلف در موضوع هستهای با ما مذاکره کردند این به خاطر توان ما در میدان بود. توان ما در میدان علم و فناوری، در میدان دانش هستهای و توسعه دانش هستهای و چه در حوزه توان دفاعی. در کنار این، یک واقعیت دیگری را در حوزه میدانی و در ظرفیتهای خود در اختیار داشته و داریم که همان نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران است.
وی با بیان اینکه سردار سلیمانی هیچگاه دیپلماسی و میدان را جدا از هم نمیدید، گفت: سردار سلیمانی نه تنها هیچگاه از دیپلماسی برای میدان هزینه نکرد بلکه از جیب مردم هم برای میدان هزینه نکرد. هر اقدامی که سردار سلیمانی انجام داد و یا نظام در حوزه دیپلماسی و میدان انجام داد، به نظرم مکمل یکدیگر بودند.
امیرعبداللهیان بااشاره به اینکه میدان دست ما دیپلماتها را در میز مذاکره به شدت باز کرد، افزود: برای مثال، فکر میکنم سال ۹۴ بود که برای مذاکراتی با خانم موگرینی و خانماشمیت در اتحادیه اروپا به بروکسل رفتم. قرار بر این بود که ما ۴۰ دقیقه با هم مذاکره کنیم. من ملاقاتی تشریفاتی به مدت چند دقیقه با خانم موگرینی داشته باشم و سپس با خانماشمیت گفتوگو کنم. ولی از همان لحظه اول خانم موگرینی آمد و در محل مذاکره و در حدود سه ساعت با ما در رابطه با مسائل منطقهای گفتوگو کرد. چرا خانم موگرینی میآید و در مقابل من که سطح بالایی نیز نداشتم و در آن مقطع معاون وزیر خارجه بودم، سه ساعت وقت میگذارد و خانماشمیت نیز در تمام این مدت صورتجلسه مینویسد؟.
دستیار رئیسمجلس در امور بینالملل ادامه داد: این هیچ ربطی به شخص من به عنوان شخص امیرعبداللهیان ندارد بلکه عقبه قوی و دست پری که کشور در میدان دارد باعث میشود اینها احساس کنند که لازم است با ایران بنشینیم، گفتوگو کنیم و بده بستان انجام دهیم. من همین وضعیت را در انگلیس نیز دیدم، هاموند وزیر خارجه انگلیس در همان سال بود. در سفری که به انگلیس داشتم، قرار بر این بود که من با همتایم در وزارت خارجه انگلیس مذاکره کنم. در جریان آن مذاکره قرار بود وزیر خارجه انگلیس برای رعایت پروتکل و احترام، پنج دقیقه در محل جلسه حاضر شود و پس از گفتوگویی کوتاه از جلسه خارج شود. اما پس از ورود به ساختمان وزارت خارجه انگلیس و حضور در اتاق همتایم، منشی آمد و گفت آقای وزیر به اینجا میآید. من فکر کردم آقای وزیر برای احوالپرسی آمده است و پس از آن اینجا را ترک کند. اما آقای وزیر وقتی در جلسه حضور یافت، در جای معاون روبروی من در میز مذاکره نشست. ما حدود یک ساعت و ۲۰ دقیقه در مورد مسائل منطقه گفتوگو کردیم. البته چون من جلسه دیگری داشتم و باید به کشور دیگر میرفتم فرصت گفتوگو با همتای خود را نداشتم و قرار شد در زمانی دیگر ایشان به تهران بیاید و صحبت کنیم.
وی گفت: این نحوه برخورد وزیر خارجه انگلیس با نماینده یک کشوری است که دست برتر را در میدان دارد. هرگاه من در مذاکرات حساس و مهمی در مورد منطقه حضور داشتم، آخرین کسی که با آن مشورت میکردم سردار سلیمانی بود. وقتی پس از مشورت با سردار سلیمانی تهران را ترک میکردم با دست پر نسبت به میدان میتوانستم بروم و با طرف خارجی مذاکره کنم. طرف خارجی نیز وقتی ببیند شما جواهر و الماس در دست دارید که این همان ظرفیت میدانی است که دست تو را پر کرده است، در گفتوگو با شما بسیاری از مسائل را مراعات میکند و شما در دفاع از حقوق و منافع کشور میتوانید از این قدرت میدانی حداکثر استفاده را داشته باشید. تا آنجایی که شاهد هستیم مشخصاً آقای دکتر ظریف از ظرفیت میدان در دیپلماسی استفاده بسیار زیادی کرده است.
اگر نیروی قدس نبود، قدرت چانهزنی سیاسی هم نداشتیم
عضو مجلس خبرگان رهبری، با اظهار این مطلب که عنصر دیپلماسی و مرد میدان باید در کنار هم، گوش به فرمان ولی خدا باشند، گفت: امروز کسی که خدا ما را با او امتحان میکند، رهبر معظم انقلاب هستند. خداوند به این وسیله ما را آزمایش و غربالگری میکند، اگر ایمان و باور داشته باشیم، در کنار اولیای خدا آرامش و سعادت خواهیم داشت.
حجتالاسلام والمسلمین محمد حاجابوالقاسم با بیان اینکه اگر جملاتی که در فایل صوتی اخیر بیان شده از من صادر شده بود، از شرم آب میشدم، تصریح کرد: اگر نیروی قدس نبود، قدرت چانهزنی سیاسی هم نداشتیم. وی تأکید کرد: کشورهای منطقه در زمانهایی دست نیاز به سوی ایران دراز میکردند ولی برخی دوستان گمان میکردند اگر به سمت آنها بروند، آمریکا ناراحت میشود و مذاکرات به جایی نمیرسد در حالی که اگر این کار را میکردیم، آمریکا میفهمید دست ما خالی نیست و مذاکرات هم بهتر جواب میداد.
عضو مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: ابوموسی اشعری به معاویه و قول عمرو عاص بیشتر اعتماد داشت تا به علی(ع)، امروز هم زشت است که گروهی به قول جان کری، بیشتر اعتماد میکنند تا هشدارهای رهبری. این اعتماد شد و نتیجهاش را هم دیدیم.
حاجابوالقاسم با اشاره به اینکه شرک ویروس اصلی برای معنویت آدمی است و هر روز جهش مییابد، گفت: امروز مهمترین بت، استکبار جهانی است و کسی که جلوی استکبار سر خم کرد، مشرک است. اگر میخواهیم رئیسجمهور مناسب انتخاب کنیم، باید کسی باشد که نظریه ولایتفقیه را با جان و دل پذیرفته باشد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری سردار سلیمانی دیپلماسی و میدان تاریخ نویسی خانم موگرینی خارجه انگلیس شهید سلیمانی فایل صوتی آمریکایی ها اصلاح طلبان تاریخ نگاری وزارت خارجه تاریخ شفاهی سیاست خارجی تاریخ سازی رئیس جمهور وزیر خارجه میز مذاکره حوزه سیاست جواد ظریف آقای ظریف گفت وگو هسته ای دولت ها عده ای حرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۴۴۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.