بیست و هفت روز و یک لبخند روایت یک پرواز
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۴۹۶۴۱
نوشتن از جوانی که اهل حرف زدن و از خود گفتن نبوده یقینا بسیار دشوار است. آن هم جوانی که حالا دیگر نیست که دیده هایش را حکایت کند اما زندگی یک جوان ۲۵ ساله که از آرامش سرزمین سبز گیلان به دل آتش و خون زد که جلوی داعشیان ضد انسان و انسانیت بایستد ، بی شک برای بسیارانی جذاب است.
" بیست و هفت روز و یک لبخند"، روایت زندگی شهید مدافع حرم " بابک نوری هریس جوان مبارز خوش سیمای گیلانی است که تصویرش روی جلد کتاب به بازیگران سینما می ماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
" صدای آن ور بی سیم توی مغزش می پیچد:یکی از افراد ما کد خورده. نیروهای مستقر پای سه قله کد خوردن !چشمانش را می بندد دیگر نمی خواهد بیابان اطرافش را ببیند . خوشحالی چند دقیقه ی پیشش بابت پیشروی کاملا از بین رفته. صدای خوردن چیزی به شیشه می آید به کندی پلک بالا می دهد صاف می نشیند بابک است با همان لبخند همیشگی . - من شهید میشم ، حاجی! "
فاطمه رهبر نویسنده چیره دست گیلانی که نگارش کتاب زندگینامه این شهید را انجام داده است می گوید : سال ۹۷ مرتضی سرهنگی نویسنده و پژوهشگر شناخته شده کشورمان از حوزه هنری تهران تماس گرفتند و گفتند که یک شهید مدافع حرم در رشت داریم که خانوادهاش مایل به نوشتن زندگی نامه برای پسرشان هستند. ایشان پیشنهاد دادند کار نوشتن این کتاب را قبول کنم.
بعد از گفت و گو با پدر شهید و موافقت ایشان برای نوشتن کار، مشغول مصاحبه با دوستان، هم رزمان و همکلاسی های شهید شدم.اما خیلی وقتها هنگام مصاحبه در می یافتم که این افراد چندان بابک را نمیشناختند و طبیعتا حرفی هم برای گفتن نداشتند.
من دنبال این نبودم که آنها از بابک تعریف و تمجید کنند بلکه می خواستم ماجراهایی از بابک بشنوم و نقل کنم که مخاطب با توجه به آنها خودش بابک را بشناسد. مادر شهید نیز زن بسیار آرام و کم حرفی بود. در نخستین دیدار با خودم می گفتم نصف اطلاعات مورد نیاز کتاب را همان روز می گیرم چرا که هر مادری از بدو تولد فرزندش تا ۲۵ سالگی یک دنیاحرف و خاطره دارد . اما آن روز من فقط یک صفحه توانستم بنویسم. چون مادر شهید اهل خاطره گفتن نبودند. پس از آن با افراد زیادی مصاحبه کردم که خاطره های مشابه داشتند که تاثیری روی پیشبرد اثر نداشت. برای همین کاری که قرار بود در مدت سه تا چهار ماه تمام شود بیش از یک سال طول کشید. بارها شیوه روایت و قالب کار را تغییر دادم و در نهایت تصمیم گرفتم کتاب را به صورت روایت داستانی بنویسم.
رهبر خاطرنشان کرد: اطلاعات کم، تعداد زیاد مصاحبه کننده ها اجازه نمیداد با اسم و مشخصات واقعی شان نقل قول کنم. چون بسیاری فقط یک جمله و بعضی ها به اندازه دو سه خط گفته بودند. برای همین تصمیم گرفتم همه گفته ها را مثل پازل کنار هم بچینم و یک خط داستانی به آن بدهم و خودم روایتش کنم.
برای اینکه بتوانم این کار را در قالب داستان بریزم دوباره مصاحبه ها را شروع کردم. روی جزییات، مکان، زمان، فضا و حتی آب و هوا دقیق تر شدم . در نهایت سال ۹۸ بعد از یک سال و دوماه، کار را تحویل ناشر دادم.
فاطمه رهبر سال ۱۳۶۲ در بندر مه آلود انزلی چشم به جهان گشود. این نویسنده جوان در مورد چگونگی آغاز به نوشتن می گوید: از سال ۸۶ وارد دنیای ادبیات داستانی شدم و کم کم سر انگشتانم به جادوی قلم سحر شد و در ژانر داستان کوتاه شروع به نوشتن کردم . او پیش از این یک کتاب به نام " مردها با سلیقه خودشان روفرشی نمی خرند" منتشر کرده و در جشنواره های داستان نویسی استانی و کشوری متعددی حائز مقام شده است.
" بیست و هفت روز و یک لبخند" از سوی انتشارات خط مقدم در شمارگان یکهزار نسخه و با بهای ۳۴ هزار تومان منتشر شد و به سرعت به چاپ دوم رسید.
برچسبها بندرانزلی ادبیات داستانی شهید گیلانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: بندرانزلی ادبیات داستانی شهید بندرانزلی ادبیات داستانی شهید گیلان اخبار کنکور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۴۹۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لبخند ساختگی ما را شادتر میکند؟
ایتنا - وقتی احساس افسردگی میکنید و فرصت ندارید کارهایی را انجام دهید که روحیهتان را عوض میکند، شاید این توصیه قدیمی را دنبال کنید که لبخند الکی بزنید تا شاد شوید.
اما آیا لبخند زورکی واقعا شادتان میکند؟ لایو ساینس مینویسد این سوال میان دانشمندان بحثبرانگیز بوده است و پژوهشهای سالهای اخیر دستکم در محیط آزمایشگاهی نشان داده است اگر خودتان را وادار کنید لبخند بزنید، روحیهتان بهتر میشود، لبخند نه تنها حس شادی را تقویت میکند بلکه آن را ایجاد میکند.
در پژوهشی که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، محققان ۳۸۰۰ شرکتکننده از ۱۹ کشور جهان را بررسی کردند. آنها از شرکتکنندگان خواستند به سه طریق لبخند بزنند: با نگاه کردن به تصویر فردی خندان و تقلید حالت چهره فرد توی عکس، با دنبال کردن دستورالعملهای ماهیچه به ماهیچه در مورد نحوه لبخند زدن، با نگه داشتن یک خودکار با دهان.
در دو شیوه اول، شادی افراد افزایش پیدا کرد، اما نتایج گروه سوم نامشخص بود. در مجموع این تحقیق نشان داد که افراد با وجود ساختگی بودن لبخند میگویند احساس میکنند شادترند.
این مسئله که حالتهای چهره میتواند بر احساسات تاثیر بگذارد به «فرضیه بازخورد حالت چهره» معروف است، و فقط در مورد لبخند صدق نمیکند؛ بهعنوان مثال اخم کردن میتواند افراد را خشمگینتر کند.
سایر حرکات بدنی، مانند منقبض کردن ماهیچهها، ممکن است باعث شود فرد از طریق نوع مشابهی از بهاصطلاح بازخورد حسیـحرکتی احساس استرس و تنش بیشتری بکند.
اما دقیقا مشخص نیست که در مغز چه اتفاقی میافتد. برخی متخصصان معتقدند حالات چهره مانند لبخند یک مسیر عصبی خاص مرتبط با شادی را فعال میکند که یک واکنش بدنی کامل ایجاد میکند و مغز این واکنش را به شادی تعبیر میکند.
بر اساس پژوهشی دیگر، بازخورد چهره بر نحوه پردازش سایر اطلاعات احساسی تاثیر میگذارد یا سبب میشود افراد خاطرات توام با حالات چهره و احساسات خاص را به یاد بیاورند.
متخصصان مطمئن نیستند که آیا نتایج بیرونآمده از آزمایشگاه در دنیای واقعی صدق میکند یا نه، زیرا در زندگی واقعی دادههای بسیار بیشتری به مغز وارد میشود. با وجود این، ضرری ندارد در طول روز چند بار لبخند بزنید و ببینید آیا روی خلقتان تاثیر دارد یا خیر.