روزنامه اطلاعات: برخی با کجفهمی و تحریف سخنان رهبری، وعده قطع ارتباط با جهان را میدهند
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۶۹۷۸۱
روزنامه اطلاعات نوشت: ۲۸ خرداد، تاریخ برگزاری سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است و با این که آغاز ثبتنام رسمی نامزدها از امروز است، اما بازار تبلیغات غیر رسمی علاقمندان جلوس بر صندلی خیابان پاستور، از چندی پیش گرم و پر رونق شدهاست و کاندیداهای احتمالی با بیان نظرات خود در نظرسنجیها و گفتگو در شبکههای اجتماعی و حضور در محافل دانشگاهی، به جلب آراء پرداختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه اطلاعات نوشت: ۲۸ خرداد، تاریخ برگزاری سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است و با این که آغاز ثبتنام رسمی نامزدها از امروز است، اما بازار تبلیغات غیر رسمی علاقمندان جلوس بر صندلی خیابان پاستور، از چندی پیش گرم و پر رونق شدهاست و کاندیداهای احتمالی با بیان نظرات خود در نظرسنجیها و گفتگو در شبکههای اجتماعی و حضور در محافل دانشگاهی، به جلب آراء پرداختهاند.
در این بازار داغ، میتوان محورهای چندی از آنچه گفته یا نوشته میشود استخراج کرد که اهم آنها عبارتند از: حمله بهدولت کنونی و دو دولت قبل از سال ۱۳۹۲، ادعای بیاختیار بودن رئیس جمهوری، انتقاد از نبود آزادی، انتقاد از عملکرد شورای نگهبان، حمله به برجام، حمله به پیشتوافق ایران و چین، انتقاد از سیاست خارجی، ایراد از حضور برون مرزی جمهوری اسلامی بهویژه در سوریه و لبنان و نقد عملکرد روسیه در رابطهاش با ایران. آنچه در این اظهارنظرها غایب است، عدد و رقم است و آنچه به فراوانی مشاهده میشود وعده و وعید است و در مواردی القاء شبهه در ذهن کسانی که سر آنها پرشور است، لیکن تجربه آنها در شناخت نامزدها اندک.
در اینباره باید گفت لااقل، زمامداری سال ۱۴۰۰ رئیس جمهوری آینده با بودجه مصوب امسال سپری خواهد شد و او نه عصای موسایی در دست خواهد داشت که آن را به امکانات متصور بزند تا دوازده چشمه برای تشنگان اقتصادی روان شود و نه شرایط بینالمللی به گونهای خواهد بود که با وام گرفتن از خارج، کشور را مقروض لیکن صندوق دولتش را پر پول کند؛ لذا هرگونه قولی که او در دوره مبارزات انتخاباتی خود میدهد اگر پشتوانه عملی و واقعی نداشته باشد، آنچه که در پایان دوره ریاست وی در خاطرها خواهد ماند نه تنها بهتر از یادگار دولت کنونی نخواهد بود بلکه وضع را به گونهای رقم خواهد زد که باز مردم برای گذشته حسرت بخورند. حل مشکل بیکاری، تأمین هزینههای ازدواج جوانان، ساخت مسکن ارزانقیمت برای کم درآمدها، انتقال آب از دریا به مناطق خشک، گسترش تأمین اجتماعی، رونق ورزش و تفریح جوانان، ساخت خطوط جدید ریلی، رساندن مواد اولیه به هزاران واحد تولیدی در حال تعطیل، همگی به بودجه و تأمین مالی نیاز دارند. فروش پسته و فرش و نفت و فولاد و محصولات پتروشیمی و رونق تجارت با دیگر کشورها، نیازمند عادیسازی روابط و برداشته شدن تحریمها و در گرو این خواهد بود که هم مبادلات بینالمللی ایران رونق گیرند و هم تولید داخلی فدای واردات بیرویه نشود. نکته دیگر این که شماری از نامزدها توجه ندارند که با تضعیف انسجام ملی و بیان حرفها و ادعاهایی که پشتوانه قانونی ندارند، در صورت اشغال مسند ریاست جمهوری، نمیتوانند وعدههایشان را محقق کنند.
نکته خطرناک دیگر، تحریف سخنان رهبری از سوی بعضی افراد است که با کجفهمی از رهنمودهای ایشان، وعده بستن درهای کشور و قطع ارتباط با جهان خارج یا لااقل با بخشی از دنیا را میدهند. آنان با استناد به تأکید معظم له در خودکفایی و خوداتکایی و رونق تولید داخلی و استقلال اقتصادی، اینگونه القاء میکنند که باید با دنیای غرب بدون رابطه ماند. گذشته از این که رهبری تا این تاریخ چنین رهنمودی را صادر نکردهاند، آنان از این واقعیت تاریخی آگاه نیستند که موقعیت سیاسی- جغرافیایی ایران اقتضا میکند که با حفظ استقلال سیاسی، با همه قدرتهای بزرگ رابطه داشته باشیم. متأسفانه رژیم گذشته با اتکای بیش از حد به دولت امریکا نتوانست موازنه ارتباطی با قدرتهای بزرگ را بهدرستی سامان دهد و با باز گذاشتن دست مستشاران نظامی و سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلیس در ایران، برای کشور فاجعه آفرید.
ما به هزار و یک دلیل، هم باید با چین و روسیه رابطه حسنه مبتنی بر حفظ استقلال و عدم مداخله در امور یکدیگر داشته باشیم و هم با کشورهای بزرگ غربی با هوشیاری و قدرت رابطه برقرار کنیم. گواه این مدعا ارتباط مرحوم امام خمینی با امریکا و انگلیس پس از پیروزی انقلاب بود و دولت جیمی کارتر پس از اشغال سفارت امریکا یک طرفه رابطهاش را با ایران قطع کرد! رهبران ما نیز در همه سالهای بعد از پیروزی انقلاب تأکید کردهاند که اگر دولت امریکا دست از خوی استکباری خود نسبت به ایران بردارد، برقراری ارتباط با او مانعی ندارد. البته این را نیز باید تصریح کرد که همه دولتهای بزرگ، با هم و دولتهای کوچک با آنها رابطه دارند و جمهوری اسلامی ایران هم بهعنوان یک قدرت مطرح که دیگران نمیتوانند آن را نادیده بگیرند، با اتکاء به مردم خود و به پشتیبانی توانمندی در عرصههای گوناگون، از ارتباط با دیگر کشورها نگرانی ندارد. این در حالی است که دولتهای مختلف آمریکا با توسل به حربه تحریمهای غیر قانونی، میلیاردها دلار به مردم و کشور ایران زیان وارد کردهاند، اما این واقعیت نیز وجود دارد که برای استیفای حقوق از دسترفته، ایران باید در محدوده منافع ملی و منطقهای خویش با جهان خارج رابطه برقرار کند. متأسفانه بعضی کشورها نیز منافع خود را در عدم ارتباط ایران اسلامی با جهان غرب میبینند و تلاش میکنند برای گسترش نفوذ خود در منطقه و تضعیف ایران عزیز، موقعیتهای مختص ما را تصاحب کنند.
از سوی دیگر علیرغم حضور قدرتمندانه جهانی چین، هنوز بسیاری از امکانات بینالمللی در اختیار آمریکا قرار دارد و این دولت زورگو هروقت لازم بداند از آنها علیه دیگران استفاده میکند و یکی از راههای گریز از این تحریمها، تلطیف دو جانبه فضای کنونی است. هم اراده آهنین رهبری و هم هوشیاری انقلابی مردم ایران دیگر اجازه نخواهد داد که قدرتهای بزرگ، خواستهای خود را به ملت ایران تحمیل کنند. با درک چنین واقعیتی است که ایران اسلامی از برقراری ارتباط با جهان خارج هراسی بهخود راه نمیدهد و از موقعیتهایی که در سایه توانمندی آن در منطقه ایجاد شده استفاده خواهد کرد. تنشزدایی در منطقه و برقراری روابط با کشورهای همسایه یکی از مؤلفههای قدرت در روابط خارجی ما خواهد بود. در حال حاضر تنها رژیمی که از نبود ارتباط ما با بعضی از دولتهای همسایه یا فرامنطقهای سود میبرد، رژیم اسرائیل است که فضای ایرانهراسی در دنیا ایجاد میکند.
درباره وعدههای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ذکر این نکته نیز ضروری است که برای برون رفتن از فضای تحریمزده کنونی، ما به مردان کاردیده نیاز داریم. استاد سخن، سعدی در باب هفتم گلستان و حکایت جوان پیلتن بیتجربه آورده است:
به کارهای گران مرد کاردیده فرست
که شیر شرزه در آرد به زیر خم کمند
نبرد پیش مصافآزموده معلوم است
چنانکه مسأله شرع پیش دانشمند
در دیباچه گلستان نیز فرموده است:ای تهی رفته دست در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار
تهیدستی نه تنها به معنی نداشتن امکانات، بلکه میتواند تهی قولی و زدن حرفهای بدون پشتوانه عملی و اجرایی نیز باشد. تجربه دوازده دور انتخابات ریاستجمهوری به ما آموخته است که برای مسند پر مسئولیت ریاست جمهوری، کشور به پهلوانان تنومندی نیاز دارد که سرد و گرم گذشته انقلابی و کارهای سطح بالای اجرایی بعد از انقلاب، آنها را کارآزموده و کار کشته کرده باشد تا بهمثابه ناخدایان دریادیده و موج و طوفان چشیده، بتوانند سکان کشتی کشور را هدایت کنند و آن را به ساحل نجات برسانند.
به فرموده لسانالغیب شیراز:
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاهداری و آیین سروری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
توصیه نگارنده به بعضی داوطلبان محترم ریاستجمهوری این است که در فرصت باقیمانده، هم تاریخ ایران را بخوانند و از اشتباهات آنها که مملکت را دستنشانده کردند پند گیرند؛ هم به این نکته توجه داشته باشند که الزامات سیاسی- جغرافیایی کشور ما اقتضا میکند که ایران قوی باشد و قوت آن نه تنها در اتکاء به مردم است، بلکه به این مهم نیز بستگی دارد که جمهوری با همه قدرتهای بزرگ، رابطه مستقلانه و عزتمند داشته باشد./ انتخاب
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: انتخابات ریاست جمهوری قدرت های بزرگ نامزد ها کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۶۹۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه جمهوری اسلامی: طالبان مشغول پاکسازی قومی و شیعهکشی است؛ ایران هم سکوت میکند
به گزارش خبرآنلاین، خبر این جنایت توسط رسانههای دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این روش متأسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بیگناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر میرسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمانکشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمعهائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکلهای مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست میدهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حسابشده به فراموشی سپرده میشوند.
درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تأملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تأمل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات میتواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید میکنند. یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ میدهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست میدهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزارهجات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشهکن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا میکند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بینالمللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند. نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کردهاند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بینالمللی آن لطمه نزند، آنها را به گردن داعش میاندازند و داعش نیز آنها را به گردن میگیرد. این واقعیت را تمام گروههای جهادی افغانستان بارها اعلام کردهاند و روشنترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمیکنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایتهای داخل افغانستان را به گردن داعش میاندازد! نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا میکند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا میکند و از امتیازات خود میداند ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش میرسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد 20 گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کردهاند. تأملبرانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروههای تروریستی فراهم ساخته و آنها را برای برنامههای آینده خود در منطقه آماده میکند. چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سؤال مهم را در خود دارد. یک سؤال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیستها عمل میکند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سؤال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه میداند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سؤال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروههای تروریستی تکفیری از ابتدای تأسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکردهاند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بینالملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق میبازد؟ و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس میکنند. این احساس خطر تاکنون به شکلهای مختلف از طریق رسانهها و افراد صاحبنظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذیهای طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازکتر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سؤال مهم اینست که بالأخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903242