تحول آینده کشور نیازمند روشنگری چهره به چهره است/ آبروی جریان غرب گرا به مذاکرات وابسته است
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۱۱۱۳۸
سید محمد حسن موسویان گفت: در شرایط حال حاضر با وجود بیماری کرونا و محدودیت های آن باید چهره به چهره و خانه به خانه روشنگری شود و سختی این راه را باید به جان خرید تا تحول در کشور اتفاق بیافتد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سید محمدحسن موسویان کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با مرآت در تحلیل فضای انتخاباتی پیش روی کشور ابتدا به تبیین کار آمدی نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت و گفت: سه ضلع کارآمدی نظام، "قانون اساسی، ایدئولوژی اسلامی و کارگزارانی" است که با رای مردم حکومت را به عهده می گیرند که تثبیت نظام در هماهنگی آنهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه افزود: اگر کارگزاران انتخاب شده هماهنگ با دو مسیر قبلی نباشند، نمی توان اهداف کشور را به ثمر رساند چراکه هدف دشمن نیز به چالش کشیدن و زیر سوال بردن کارآمدی نظام است.
موسویان همچنین تصریح کرد: دلسوزان نظام و نخبگان با بصیرت باید مسیر را به گونه ای طراحی کنند تا ایدئولوژی اسلامی برپایه قانون اساسی به درستی تفسیر و تبیین شود تا کسی که مسئولیت را برعهده می گیرد نتواند خارج از این چارچوب عمل کند.
وی با بیان اینکه متاسفانه جریان غرب گرا قانون اساسی و ایدئولوژی اسلامی و مصداق های آن مانند بانکداری اسلامی، هدفمند کردن یارانه ها و .. را زیر پا گذاشته است، تاکید کرد: آنها برخلاف قوانین اساسی کشور پای میز مذاکره با کسانی نشستند که اصلا نشستن و دادن لقب کدخدا به آنها بر خلاف تفسیر انقلابی حضرت امام و رهبری است.
این کارشناس سیاسی در خصوص تلاش های اخیر جریان لیبرال در رابطه با مذاکرات آنها در وین توضیح داد: متاسفانه تنها آبرو و حیثیت آنها به این مذاکرات گره خورده است و اگر آن را ازدست بدهند در جنگ انتخاباتی پیش رو بازنده خواهند بود.
موسویان همچنین به پالس ها و گراهایی از داخل کشور به آمریکا برای ایجاد گشایش هایی جزیی و موقت در تحریم ها اشاره کرد و گفت: انها می خواهند به مردم تلقیین کنند که مذاکرات باعث کاهش نرخ دلار و آرامش در زندگی اقتصادی مردم می شود و به دنبال ایجاد یک هویت کاذب برای مذاکرات خود هستند به طوری که حتی مصادره به مطلوب می کنند و امنیت کشور را نیز به مذاکرات ربط می دهند.
وی شرایط کشور را شرایط پیچیده ای دانست و افزود: دشمن برای انحراف افکار عمومی برنامه ریزی کرده و در تلاش است تا با ایجاد دوقطبی کاذب افکار عمومی را منحرف سازد و حتی به دنبال آن است برای تغییر اکثریت آرا از رای های سیاه هم بهرمند شود.
وی در پایان با بیان اینکه 36 سال از دوران پس از انقلاب جریان کشور در دست لیبرال ها بوده که باعث ضعف در قسمت های مختلف شده است، تاکید کرد: در شرایط حال حاضر با وجود بیماری کرونا و محدودیت های آن باید چهره به چهره و خانه به خانه تبلیغ شود و سختی این راه را باید به جان خرید تا تحول در کشور اتفاق بیافتد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۱۱۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.