تهران، سری بزرگ با دست و پایی کوچک است | تأثیر خشکسالی بر مهاجرت در ایران
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۳۱۶۸۹
همشهری- نگار حسینخانی: خشکسالی پدیده پیچیدهای است؛ پدیدهای خشن که عامل تحرک و جابهجایی اجباری انسانها خواهد شد؛ تحرکی که عامل دلکندنهای موقت یا دائمی خواهد بود. مهاجرت با پدیده فشار و راندن از یک سو و جذبه و بهسوی خود کشیدن از سوی دیگر (push and pull)، تعریف میشود. از اینرو پژوهشگران، روند زندگی مهاجر را به شکل حرف انگلیسی U تشبیه میکنند؛ در نخستین گام، تنهایی و در وهله بعد، سقوط آزاد مرتبه اجتماعی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اینباره با مصطفی آبروشن، جامعهشناس، گفتوگو کردهایم.
آیا میتوان خشکسالی را از دلایل مهم برای مهاجرت افراد از محل زندگی و موطن خود دانست؟اگر این سؤال فارغ از این که در چه کشوری زندگی میکنیم مطرح شود، پاسخ مشخصی خواهیم شنید. بدیهی است که رابطه معناداری بین خشکسالی و مهاجرت وجود دارد، زیرا بر اساس سلسلهمراتب نیازهای مزلو مبنای موفقیت و توسعه فردی و اجتماعی رفع نیازهای اولیه و زیستی است. بر اساس هرم مزلو انسانها نیازمند نیازهایی اساسی هستند. رفتار افراد در لحظات خاص تحتتأثیر شدیدترین نیازهاست. هنگامی که ارضای نیازها آغاز میشود، تغییری در انگیزش فرد رخ خواهد داد، به اینگونه که به جای نیازهای قبل، سطح دیگری از نیاز، اهمیت پیدا کرده و محرک رفتار میشود.
خشکسالی که اساس درآمد و اشتغال روستاییان را تحتتأثیر قرارمیدهد، باعث خواهد شد افراد در برآوردهکردن نیازهای فیزیولوژی و زیستی دچار بحران شوند. بحران خشکسالی بهطور مشخص اثرات معناداری در ابعاد اقتصادی و اجتماعی بهوجود میآورد و نیروی کار روستاها را مجبور به خروج اجباری از روستا به سمت شهرها میکند. بنابراین افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهای اقماری و بیرغبتی آنها به زندگی در روستاها، بالقوه میتواند انعکاس و پیامد مشخص بحران خشکسالی شود. اما بحران مهاجرت در ایران که سالها پیش از پدیده خشکسالی خود را نمایان کرد، ناشی از نبود زیرساختهای مناسب برای کسبوکار و معیشت در ایجاد یک زندگی حداقلی است. لذا مدیران دولتی برای اینکه ناکارآمدی خود را در حوزه کشاورزی پنهان کنند، کلیدواژه خشکسالی را عامل اصلی مهاجرت و حاشیهنشینی تلقی میکنند تا از زیر بار مسئولیتی که به نابرابریهای اجتماعی در جامعه دامن زده، فرار کنند.
با توجه به تغییر سبک زندگی اکثر مردم از کشاورزی به صنعت، آیا میتوان هماکنون نیز یکی از دلایل مهاجرتهای گسترده را خشکسالی محسوب کرد؟یکی از عوامل پیشرفت کشورها رشد و توسعه متوازن و همزمان شهرها و روستاهاست. در ایران یکی از مهمترین متغیرها و عامل ایجاد بحران مهاجرت و حاشیهنشینی، تغییر بنیادین سبک زندگی از شکل سنتی به مدرن است. بهعبارتی با گسترش نظام آموزش عالی و افزایش سطح تحصیلات شاهد ظهور نسلی هستیم که سبک شهرنشینی را بر زندگی در روستا ترجیح میدهد. در واقع به جای کار در زمینهای کشاورزی، زندگی کارمندی در اولویت قرار میگیرد که رویکردی عموماً معلول حمایت نکردن دولت از پتانسیلهای اشتغال در بخش کشاورزی است. این بیپشتوانگی نیز توسعهنیافتن کیفی و شکاف سطح زندگی میان شهر با روستا را چندین برابر کرده است.
چرا در چنین وضعیتی مهاجرت راهبردی سودمند است؟وقتی سطح درآمد و کیفیت زندگی روستایی ارتقاء پیدا میکند و نابرابریهای موجود بین جوامع روستایی و شهری از بین میرود شاهد مهاجرت راهبردی یا معکوس خواهیم بود. مردم از حاشیه شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک، یا از شهرها به مناطق روستایی مهاجرت میکنند که این نوع مهاجرت به کاهش فقر، کاهش حاشیهنشینی و کاهش آسیبهای اجتماعی کمک میکند.
آیا میتوان با آموزش از رشد بیرویه مهاجرت جلوگیری کرد؟وقتی امکان یک زندگی نرمال و توسعهیافته در روستاها ممکن نباشد، آموزش برای متقاعد کردن افراد غیرمنطقی است، زیرا وقتی زیرساختهای اقتصادی و اشتغال در جامعه روستایی و عشایری مهیا نباشد، هرگونه آموزش و فرهنگسازی بیاثر خواهد بود. فقر و توسعهنیافتهگی واقعیتی انکارناپذیر است که اقدامی عملی میطلبد. هرگونه گفتار درمانی در این نوع بحرانها غیرمنطقی بهنظر میرسد.
شاید مهاجرت با کلماتی چون جابهجایی مکانی از نقطهای به نقطه دیگر، سادهسازی شود. اما در واقع در مهاجرت چه اتفاقی برای فرد و جامعه رخ خواهد داد؟ چگونه زندگی افراد به کلی با چنین تصمیمی دگرگون میشود؟مهاجرت در متن و زمینهای که ما در آن به گفتوگو نشستهایم، مترادف حاشیهنشینی است. این پدیده یکی از معضلات اجتماعی جامعه ماست که نماد و انعکاس زندگی اقشاری از جامعه است که با وجود این که در کنار جوامع شهری ساکن هستند، اما از نظر سطح زندگی و بهرهگیری از مزایای شهری در شرایط نابهسامانی بهسرمیبرند. این پدیده که پیامد نادیدهانگاری و نابرابریهای اجتماعی است، در طول زمان و روند تحولات تاریخی ایجاد شده که مبتنی بر تقسیم جامعه به ۲ بخش متن و حاشیه است. آن روی سکه مهاجرت، حاشیهنشینی است که ۱۳ میلیون ایرانی را درگیر فقر و نابهسامانی کرده. اکثر آسیبها و انحرافات اجتماعی زاییده این گروههای طرد شده از مناسبات اقتصادی است.
مهاجرت چه تأثیری در هویت فردی و اجتماعی خواهد داشت؟مهاجرت یا بهعبارتی حاشیهنشینی را میتوان بهعنوان بحرانیترین مسئله اجتماعی در کلانشهرها تلقی کرد. وقتی در خیابانهای اطراف شهرهای بزرگ تردد کنید، پریشانحال خواهید شد، زیرا این محیطها بهطور ناخواسته در تضاد با انسانیت شکل گرفته و بخش بزرگی از مخاطرات زندگی در شهرها زاییده این واقعیت تلخ است. وقتی انسان در محیطهای جرمخیز زندگی کند، با برچسبهای ناهنجار مورد قضاوت قرار خواهد گرفت و بر همین اساس هویت فردیاش از منظر اجتماعی شایسته نخواهد بود. این پیشزمینه اجتماعی اکثر جوانان حاشیهنشین را به سوی بزهکاری سوق میدهد.
برای کاهش مهاجرتهای اینچنینی جامعهشناسان به توسعه درونزا اشاره میکنند. این توسعه چگونه توسعهای است و چه کمکی به حل این مسئله خواهد کرد؟متأسفانه مسئولان دولتی نگاهی سیاسی به مسائل اجتماعی داشته و با این بهانه که مهاجرت زاییده خشکسالی است، مسئولیت خود را نسبت به ارائه خدمترسانی شایسته به این گروههای محروم اجتماعی نادیده میگیرند. بدینترتیب از خودشان سلبمسئولیت میکنند، بهطوریکه این تفکر نادرست روزبهروز ما را به بحرانهای اجتماعی بیشتری نزدیک میکند. مجدداً یادآور میشوم که مناطق حاشیهنشین جزو مناطقی است که فقر مادی در آنجا حاکم است و ساکنان آن بهعلت دور افتادن از نظام آموزشی نظاممند دچار فقر فرهنگی هم شدهاند. بر این مبنا مشاهده میکنیم که این گروههای اجتماعی هیچگاه این فرصت را نداشتهاند که جذب نظام اقتصادی و اجتماعی شوند. همین طردشدگی نیز انگیزه آنان را به انحرافهای اجتماعی بهشدت افزایش داده.
در وضعیت موجود حاشیهنشینها از هرگونه امکانات آموزشی، بهداشتی و فرصتهای اشتغال بیبهرهاند. در واقع شرایط نامناسب فیزیکی و معیشت غیراستاندارد باعث شکاف عمیق طبقاتی شده است. بهطوریکه افزایش آمار انحراف در جامعه نشان از آن دارد که دولتها توان مدیریت وضعیت یادشده را تاکنون نداشته و توسعه درونزا یعنی توسعه متوازن و توسعه بهعنوان ضرورتی ملی و فرهنگی در بستر فرهنگی خود اتفاق نیفتاده است. این بهمعنای آن است که تهران نباید اینقدر جلو میافتاد درحالیکه ایلام تا این اندازه عقب مانده است. این تفاوت در سطح کیفی زندگی و توسعهیافتگی هماهنگی را از بین برده، همچون انسانی که سرش بزرگ شده و دست و پاهایش کوچک مانده است.
کد خبر 601550 برچسبها خشکسالی مهاجرتمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خشکسالی مهاجرت حاشیه نشینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۳۱۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناسایی ۵۰۰ کارگاه کوچک فاقد بیمه کارگران در مرکزی
مدیرکل تامین اجتماعی استان مرکزی، گفت: در بازرسیها بیش از ۵۰۰ مورد از کارگاههای کوچک استان شناسایی شدند که کارگران خود را بیمه نکرده بودند. - اخبار استانها -
علیرضا حسینی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در اراک، با اشاره به جمعیت تحت پوشش تامین اجتماعی، اظهار داشت: ابتدای انقلاب تنها 20 درصد جمعیت کشور تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی بودند، اما اکنون بیش از 55 درصد جمعیت کشور تحت پوشش تامین اجتماعی هستند و در استان مرکزی 75 درصد جمعیت تحت پوشش بیمه قرار دارند این در حالی است که در برخی از شهرهای اراک، ساوه، زرندیه و دلیجان که جزو شهرهای صنعتی محسوب میشوند بیش از 80 درصد جمعیت تحت پوشش تامین اجتماعی قرار دارند.
وی افزود: ابتدای انقلاب تنها 20 نفر بیمه پرداز وجود داشت اما اکنون نسبت پشتیبانی چهار به یک رسیده است، تزار تامین اجتماعی از سال 99 منفی بوده که یکی از دلایل اصلی آن، بازنشستگیهای پیش از موعد بود اما در دو یا سه سال آخیر اتفاقا مثبتی رخ داد و دولت به تعهدات خود در قبال بدهی خود عمل کرد، همچنین مجلس بودجه سالیانه برای این امر در نظر گرفته است.
مدیرکل تامین اجتماعی استان مرکزی عنوان کرد: اتفاق خوشایندی که سال گذشته رخ داد این بود که سازمان برای پرداخت مطالبات مستمری بگیر و تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت خود هیچگونه تسهیلاتی از بانک دریافت نکرد در حالی که سال ماقبل برای جبرای کسری، از بانکهای مختلف وام دریافت میکردند، اگر سازمان در سال 1402 مانند سال ماقبل آن تسهیلات دریافت میکرد حدودا باید 25 همت سود به بانکها پرداخت میشد که خوشبختانه این اتفاق رخ نداد.
حسینی بیان کرد: برای بیش از 25 هزار نفر طی یکسال گذشته در استان اشتغال ایجاد شدهاست که دلیل اصلی آن پرداخت تسهیلات در حوزه اشتغالزایی است، همچنین تیم بازرسی از کارگاه های استان سازمان تامین اجتماعی سال گذشته قویتر شد و تعداد و کیفیت بازرسی از کارگاههای استان افزایش پیدا کرد، در این بازرسیها بیش از 500 مورد از کارگاههای کوچک استان شناسایی شدند که کارگران خود را بیمه نکرده بودند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از اتفاقاتی که سازمان تامین اجتماعی دنبال میکند پرداخت دستمزد واقعی به کارگران است، خوشبختانه سال گذشته 30 درصد از کارفرمایان دستمزد واقعی پرداخت کردند که این مهم در سال 1403 نیز پیگیری میشود. یکی دیگر از مباحث مورد دیگری سازمان، اشتغال اتباع بیگانه در کارگاهها است و طبق قانون اشتغال اتباع بیگانه بدون پروانه در کشور ممنون است و در فرایندی که بازرسان سازمان تامین اجتماعی از کارگاهها بازدید میکنند اگر اتباعی بدون کارت کار اشتغال داشته باشند باید با نیروی ایرانی جایگزین شوند.
مدیرکل تامین اجتماعی استان مرکزی تصریح کرد: سال گذشته بیش از 12هزار میلیارد تومان درآمد تامین اجتماعی استان بود و تراز سازمان تامین اجتماعی استان مثبت شد، در حالی که سال 1401 ماهانه 100 میلیارد تومان سازمان کسری داشت. خوشبختانه تعاملات خوبی بین حوزه کارگری، کارفرمایی و بازنشستگی وجود دارد و به دنبال حل مشکلات هستند. سال گذشته طرح رایحه خدمت بین 100 دستگاه اجرایی استان اجرا شد که تامین اجتماعی جزو دومین دستگاه برتر در ارائه خدمت بود.
انتهای پیام/711/