مسأله محوری انتخابات «حکمرانی خوب» است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۳۲۷۱۶
روزنامه ایران دوشنبه ۲۷ اردیبهشت در گفتوگو با فرهاد درویشی استاد علوم سیاسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین مسأله انتخابات را بررسی کرد و نوشت: سایر مسائل، از فقر و مشکلات اقتصادی و حتی کارآمدی، ذیل مفهوم حکمرانی خوب و اصلاح حکمرانی قابل تعریف است.
با پایان ثبتنام نامزدها، یک گام دیگر به شکلبندی نهایی رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر شدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جامعه ما با مشکلات زیادی رو به رو است که هر یک به تنهایی میتواند بهعنوان مسأله اصلی انتخابات برجسته شود. از میان این مسائل، شما چه رویکرد یا مفهومی را بهعنوان معنای محوری انتخابات مطرح میکنید؟
هر نامزد انتخابات ریاست جمهوری میتواند با توجه به برنامهای که تنظیم کرده اولویت تبلیغات یا برنامههای خود را تعیین کند. اما مسأله این است که امروز کشور ما از مشکلات زیادی در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی رنج میبرد که هر یک از اینها، جا دارد و میتواند بهعنوان مسأله اصلی مطرح شود. اما اینکه کدام مشکل برجسته یا وعده حل آنها داده شود، به اولویتبندی و نگاه نامزدها به مسائل کشور بازمی گردد. تلقی شخص من این است که اولویت اساسی و حیاتی کشور، رنجهای اقتصادی و تنگناهای معیشتی مردم است.
یعنی بالاتر از دولت بهعنوان کابینه، نظام سیاسی ما باید یک فکر اساسی، فوری و عاجل برای حل مشکلات اقتصادی مـــــــردم بکند. پسـندیده نیست که بعد از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی که یکی از شعارهای ما «اسلام و عدالت اسلامی و عدل علی(ع) بود» ۷۰ و چه بسا ۸۰ درصد جامعه ما در دهکهای اول و دوم باشند، یعنی دهکهایی که دچار فقر هستند. این وضع به هیچ وجه قابل قبول نیست و تداوم این وضعیت اقتصادی میتواند تأثیرات مخربی بر کشور بگذارد.
بنابراین حل فوری مسائل اقتصادی و ارتقای وضع معیشتی مردم را محور اصلی میدانید؟
بهبود وضع معیشت مردم یک نیاز فوری هست، اما محور اصلی انتخابات حتی این مسأله هم نیست، بلکه یک رویکرد کلی تری است که بهبود وضع اقتصاد هم در قالب آن قرار میگیرد. آنچه امروز نظام اداری و کشور ما به آن نیاز دارد، تلاش برای حل مشکلات و گرفتاریهای ساختارهای ما است که اگر حل شود، حل سایر مسائل هم در ذیل آن قرار میگیرد.
و این مسأله چیست؟
امروز باید یک فکر اساسی برای دوگانگیها در کشور بشود که اندیشمندان از آن با عنوان «حکمرانی خوب» یاد میکنند. بهعبارت دیگر، اگر ما بهسمت اصلاح نظام حکمرانی حرکت کنیم و بتوانیم آنچه حکمرانی خوب خوانده میشود را در کشور اجرا کنیم، یا سایر مسائل اقتصادی،اجتماعی وسیاسی ما حل میشود، یا دستکم زمینههای حل بهتر و آسانتر آنها فراهم میشود. میدانید که امروز در دنیا شاخصهای حکمرانی خوب و ویژگیهای آن مشخص است که شامل پاسخگو بودن، شفافیت، مشارکت عدالت است.
به طور کلی، برای حکمرانی خوب، ۱۲ تا ۱۴ شاخص را ذکر میکنند که ما در کشور خود در این زمینهها نیازمند تجدیدنظرهای اساسی هستیم، یعنی نیاز داریم نظام سیاسی و اجرایی خود را در این زمینهها تقویت کنیم و اساساً مسأله اصلاح حکمرانی به قدری فوریت دارد که نمیشود از آن غافل بود.
اما صاحبنظران دیگری هم هستند که میگویند مسأله انتخابات پیش رو، بحث کارآمدی است و اگر به سمت کارآمدی حرکت کنیم، سایر مسائل هم حل میشود. به باور من، مفهوم حکمرانی خوب، سایر مفاهیم مثل کارآمدی را هم در بر میگیرد. گذشته از این، پیچیـدگی و گـره خوردگی مسائل مختلف جامعه ما، اقتضا میکند که ما مسائل را از زاویه کلان تری نگاه کنیم، زاویهای که سایر مشکلات در ذیل آن تعریف شوند. از این رو، وقتی میگوییم حکمرانی خوب باید محور انتخابات باشد، یعنی کارآمدشدن کشور، بهبود وضعیت معیشت و اقتصاد و بهبود وضع محیط زیستی را هم میتوان ذیل آن تعریف کرد. اساساً مجموعه مسائلی که امروز با آنها روبهرو هستیم، چنین چیزی را اقتضا میکند.
امروز کسی نمیتواند بگوید در حوزه اقتصاد وضعیت بد معیشت مردم یا بیکاری و گرانیها و تورم، در حوزه سیاست مشکلاتی مانند رانتهای سیاسی یا پاسخگونبودن نهادها و در حوزه اجتماعی و محیطزیستی، با مشکلات مواجه نیستیم. اما مسأله این است که به جای نگاه جزیرهای به این مشکلات که البته در جای خود ضروری است، میتوان ادعا کرد که این حوزههای متنوع، یک راه حل یکسان و مشخص دارند که همان حکمرانی خوب است.
البتـه به نوبه خود، میتوانیم شــاخصها و جهت گیـریهای حکمرانی خوب را براساس اعتقادات و باورهای دینی خود بازتعریف کنیم، اما فرایندها و سازوکارهای اصلی حکمرانی خوب، مبتنی بر تجربیات بشری در زمینه اداره جامعه است.
یعنی نیازی نیست که چرخ را از نو اختراع کنیم، البته میتوانیم چرخ را براساس نیاز خود و در جای درست استفاده کنیم.
بــله. ما نمیتوانیم خود را از تجارب بشری در زمینه حکمرانی بینیاز بدانیم، بلکه باید آخرین دستاوردهای عملی و نظری بشری درباره حکمرانی را در جامعه پیاده کنیم. اگر بخواهیم آنها را پیاده کنیم، با برخی مشکلات، موانع و کارشکنیها مواجه خواهیم بود که برای مقابله با آن نیازمندیم که خود نظام سیاسی عزم خود را جزم کند، یعنی دست یافتن به حکمرانی خوب، مسألهای نیست که صرفاً از کابینه و قوه مجریه ساخته باشد، بلکه به عزم همه ارکان نظام نیاز دارد.
اگر نامزدها بهجای پرداختن به مسأله ریشهای کشور، شعار و وعده بدهند یا اینکه بگویند قبل از ما همه خراب کردند و ما میخواهیم همه چیز را درست کنیم، این ادعا چقدر با واقعیت سازگار است و آیا مردم پذیرای چنین رویکردی هستند؟
اگر از منظر آسیب شناسی به قضیه نگاه کنیم، در جوامعی که مردم دچار فقر هستند و از مشکلات زیادی رنج میبرند و درعین حال براساس تجربههای گذشته، انتظار این را هم ندارند که نهادهای موجود قادر باشند مشکلاتشان را حل کنند، در چنین جوامعی استعداد بروز پوپولیسم، مردم فریبی و عوام فریبی زیاد است و نمیتوان منکر آن شد. قبول دارم که مردم ما در سه یا چهار دهه گذشته علیرغم همه مشکلاتی که داشتند، از نظر بینش سیاسی پیشرفت زیادی داشتند. اما باوجود این پیشرفت، باز هم احتمال دارد مردم بویژه طبقات محروم دنبال کسانی یا شعاری بروند که از خیالات و آرزوهای خود صحبت میکنند. اینکه آیا این شرایط پوپولیستی بهوجود میآید یا خیر، به نوع سیاستگذاری و نوع نظام تبلیغات ما در انتخابات برمیگردد.
این امر متوجه بخشهای حکمرانی است یا رسانههای خصوصی؟ مشــخصاً باید به صـداوسیما بهعنوان ارگان رسمی تبلیغاتی کشور نگاه کرد. امروز صداوسیما کدام رویکرد را ترویج میکند؟
متأسفانه ما نتوانستیم در کشور نظام حزبی ایجاد و آن را درست برپا کنیم، هرچند یک سیستم سیاسی مبتنی بر جناح بندیها داریم که شامل دو جناح اصلی اصولگرا و اصلاحطلب است، اما تبلیغات رسمی ما حاضر به تحمل رقابت عادلانه میان این دو جریان هم نیست، بههمین دلیل به این سمت میرود که عده زیادی از مردم را نسبت به هر نوع جناح و جریان سیاسی بیاعتماد کند و از این منظر بستر پوپولیسم و عوام فریبی به وجود میآید.
گفتید که زمینه طرح شعارهای پوپولیستی وجود دارد، این را هم گفتید که نظام حکمرانی ما دچار مشکل است و نمیتواند مسائل را به فوریت حل کرد. در این صورت، اگر افرادی شعارهای بزرگ بدهند، اما توان تحقق آنها را نداشته باشند، این امر چه پیامدهایی برای نظام سیاسی ما خواهد داشت؟
رقابتها و جنجالهای تبلیغاتی در همه جای دنیا وجود دارد. در همه کشورها و در هر نظام سیاسی و حکمرانی، نامزدها برای تهییج مردم به رأی دادن، شعارها، ایدهها و برنامههایی را مطرح میکنند و اساساً اینکه تا چه میزان این شعارها اجرایی شود، بحث دیگری است. مسأله ما، فقدان نظام حزبی است و نه شعاردادن نامزدها. وقتی در کشوری نظام حزبی حاکم باشد و مردم ببینند حزبــــــی نتوانسته شعارهای خود را محقق کند، در دور بعد به نامزدهای این حزب اعتماد نمیکنند و نامزدهای احزاب دیگر را انتخاب میکنند.
به عبارت دیگر، نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگری نمیتوان فضای شعار و تبلیغات را از انتخابات تفکیک کرد و حتی قدیمیترین دموکراسیها نیز در موسم انتخابات این مسائل را تجربه میکنند. اما ما در دو امر با آنها تفاوت داریم؛ نکته اول اینکه آیا آن نهاد خاص (در کشور ما نهاد ریاست جمهوری یا قوه مجریه) متناسب با شعارهایی که نامزدها مطرح میکنند، ظرفیت و توانایی تحقق شعارها را دارد؟ دوم اینکه وقتی یک رقیب به قدرت میرسد، نامزدها یا گروههای دیگر خود را ملزم به همکاری با آن میدانند؟
مسأله ما این نیست که چرا شعار داده میشود، مسأله این است که این شرایط دوگانه وجود ندارد. یعنی وقتی افراد شعار میدهند و قدرت را کسب میکنند، معلوم میشود تضمینی نیست که نهادهای دیگر که قدرت کمتر یا بیشتری دارند - مثلاً همین صداوسیما - تضمینی نیست که با دولت منتخب همکاری کنند. تفاوت دیگر ما با دیگر نظامهای سیاسی این است که چون نظام انتخاباتی ما حزبی نیست، افراد براساس اصلاحطلب یا اصولگرا و اعتدالی بودن، حمایت جریانها و طرفدارانشان را کسب میکنند، اما پس از رسیدن به قدرت، این جریانها مسئولیت این فرد را بهعهده نمیگیرند و خود این فرد هم خود را جزئی از آن جریانها نمیداند و این تعهد را برای خود قائل نیست که بخواهد براساس خط مشی آن حزب یا جریان، کشور را اداره کند.
پس، نه جریانهای سیاسی مسئولیت کارنامه یک فرد را میپذیرند و نه افراد پس از انتخاب شدن، مطابق رویکرد آن جریان سیاسی عمل میکنند. لذا امروز به جای اینکه نگران باشیم آیا مردم دنباله رو شعارها یا افراد پوپولیست میشوند یا نه، باید دید چکار میتوانیم بکنیم تا اساساً مردم در انتخابات شرکت کنند. مسأله ما این است که امروز ناامیدی و یأسی که در جامعه ما وجود دارد را چطور چاره کنیم و برای رفع این یأس چه باید کرد؟
شمـا خوشبین هسـتید که روزی نامزدها به جای وعده دادن، بگویند اگر ما انتخـاب شــویم، به کمک اندیشمندان و نخبگان، نظام اجرایی و حکمرانی را اصلاح میکنیم؟
در یک چشـمانداز تاریخی، میبینیم که شرایط به آن بدی که تصور میشود نیست و کشور ما در یک فرایند کلی تاریخی رو به پیشرفت است. حرکتی که از مشروطه شروع شد و مطابق آن نظام حکمرانی ما از حالت استبدادی خارج شده، امروز هم گام به گام در حال جلو رفتن است. جامعه ما در طول ۱۲۰ سال گذشته با فرازو نشیبهای زیادی مواجه بود، اما نمیتوان منکر شد که روند کلی این حرکت رو به جلو است. کما اینکه انقلاب اسلامی نسبت به نهضت ملی شدن صنعت نفت و نهضت ملی شدن صنعت نفت نسبت به تحولات شهریور ۲۰ و تحولات شهریور ۲۰ نسبت به نهضت مشروطه یک گام رو به پیش بود.
در انقلاب اسلامی هم فرازهای بلندی داشتیم که نشان میدهد حرکت کلی و عمومی کشور رو به جلو است. باوجود این، امیدواریم سیاستگذاران اصلی ما به جای اینکه دست روی دست بگذارند تا نظام حکمرانی از بیرون و با هزینه بالا اصلاح شود، دستیابی به حکمرانی خوب از درون، با هزینه کمتر و در یک فرایند سادهتری اتفاق را دنبال کنند. چراکه این امر برای نظام اجرایی و اداره بهتر کشور و اساساً برای تحقق اهداف عالیهای که نظام ما در زمینه بهبود و رفاه زندگی مردم یا پیشرفت کشور در منطقه و جهان دارد، ضروری است.
یعنی اگر میخواهیم همراه با قدرت نظامی و سیاسی، قدرت اول اقتصادی منطقه شویم یا کشور به حدی از توسعه دست یابد که تکانههای خارجی نتواند أن را تحت تأثیر قرار گیرد، که اینها جزو آرزوها و آرمانهای نظام ما است، اینها با اصلاح نظام حکمرانی قابل حصول است.
در کنار این، جامعه ایران هم استعداد و آمادگی ذهنی این امر را دارد و شرایط بینالمللی و انقلابی که در ارتباطات رخ داده نیز به نوبه خود این بستر را فراهم کرده است. بنابراین اگر این اراده و عزم جزم در کلیت نظام سیاسی ایجاد شود که ما باید به سمت اصلاح حکمرانی خود حرکت کنیم، به یقین وضع ما اینگونه نخواهد ماند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ حسین مرعشی عباس سلیمی نمین انتخابات ۱۴۰۰ حسین مرعشی عباس سلیمی نمین انتخابات ریاست جمهوری روزنامه ایران اخبار کنکور ریاست جمهوری نظام حکمرانی حکمرانی خوب سایر مسائل نظام سیاسی بهبود وضع جریان ها مسأله ای جامعه ما کشور ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۳۲۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امامت سیاسی، تکلیف ذاتی ائمه اطهار (ع) بوده است
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز خراسان رضوی، نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی در مراسم عزای سالروز شهادت امام صادق (ع) که با حضور انبوه زائران، مجاوران و اقامهکنندگان اجتماع صادقیون مشهد در رواق امام خمینی (ره) حرم مطهر رضوی گفت: اگر امام صادق (ع) در امور سیاسی مداخله نمیکرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمیشد، اما اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است.
آیتالله سید احمد علمالهدی با بیان اینکه امامت سیاسی، تکلیف ذاتی ائمه اطهار (ع) بوده است، افزود: اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است. عمده وظیفه امام به این است که در پیشامد شرایط و موقعیت ها، یک نظام حاکمیتی تشکیل بدهد و به موازات امامت ، امامت سیاسی جامعه را هم به دست بگیرد.
وی با تأکید بر ضرورت شناخت دلایل مظلومیت امام صادق (ع) افزود: شهرت اصلی امام صادق (ع) در میان ائمه اطهار (ع) به علم، دانش و تربیت اصحاب و شاگردان است، اما آنچه باید در روز شهادت ایشان بیش از پیش موردتوجه قرار بگیرد، مظلومیت این امام همام و فلسفه مظلومیت ایشان است.
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی افزود: همه باید بدانند که این ظلم بهطور انحصاری بر امام صادق (ع) روا داشته میشد و سایر علمای بلاد اسلامی نه تنها موردظلم نبودند بلکه از طرف حاکمیت منصور دوانیقی ملعون حمایت میشدند. این ظلم هم محدود به خوراندن زهر و شهادت حضرت نیست بلکه مربوط به تلاش مستمر و مداوم بنیعباس برای سرکوب و تحقیر جریان تشیع است که در طول سالیان دراز دنبال شد.
آیتالله سید احمد علمالهدی گفت: امام صادق (ع) در مقام حجت بالغه الهی ادعای امامت داشت و این ادعا از نظر دستگاه حاکم به عنوان یک آفت قطعی در برابر استمرار قدرت و حکومت آنها به شمار میرفت. اگر امام صادق (ع) در امور سیاسی مداخله نمیکرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمیشد.