عباس آخوندی: الان چند دولت در کشور داریم؛ حتی مجمع تشخیص هم برای خودش یک دولت مستقل است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۴۱۸۶۴
عباس آخوندی اظهار داشت: الان در ایران دولت وجود ندارد که بخواهد پاسخ دهد. ما الان چند دولت در کشور داریم. مجلس یک دولت مستقل است، مجمع تشخیص مصلحت برای خودش یک دولت مستقل است و هیئت وزیران هم که یک دولت است و عملا سیاستگذاری در ایران مختل است و سیاستگذاری در ایران صورت نمی گیرد.
به گزارش فارس، به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران مناظره داوود دانش جعفری اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی با عنوان «دولت و اقتصاد» برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* اقداماتی که دولت برای رشد اقتصادی باید انجام دهد و اقداماتی که نباید انجام دهد
دانش جعفری در ابتدای این نشست گفت: وقتی نقش دولت در اقتصاد را مطرح میکنیم، منظورمان یک اقتصاد موفق است و شاید اقتصاد برخی کشورهای در حال توسعه بتواند به ما کمک کند تا ببینیم که دولت باید در حوزه اقتصاد چه کاری را انجام دهد.
وی با اشاره به پیشرفت اقتصادی کشورهایی مانند چین، هند، اندونزی و .... افزود: اگر یک کشوری بخواهد حجم اقتصادش را ۲ برابر آن چیزی که هست کند اگر کشوری مثل چین باشدکه با ۱۰ درصد رشد می کند در این کشور حدود ۶ تا ۷ سال باید بگذرد که حجم اقتصادش دو برابر شود ولی اگر کشوری با 2 درصد بخواهد رشد کند شاید حدود ۳۵ سال طول بکشد که بتواند حجم اقتصادش را دو برابر کندکه اینت نشان می دهد رشد اقتصادی نکته مهمی است.
دانش جعفری تصریح کرد: اگر به واقعیتهای اقتصاد ایران در دهههای اخیر نگاه کنیم، می بینیم بین سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ متوسط رشد اقتصادی ایران۱۰/۶ درصد بوده است. یعنی زمانی که ما حدود بیش از ۶ میلیون نفت هم صادر می کردیم. از سال ۵۶ تا ۶۷ که زمان انقلاب و جنگ هست متوسط رشد اقتصادی ما به منهای ۲/۴ درصد میرسد.
وی تاکید کرد: بین سالهای ۶۸ تا ۹۰ که دوره بازسازی اقتصادی ایران است متوسط رشد اقتصادی ایران به ۵ درصد می رسد. بین سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ به دلیل کاهش صادرات نفت ایران، رشد اقتصاد ما به ۱/۸ منفی می رسد. در سال ۹۵ به دلیل اینکه بخش نفت با یک رشد ۶۱ درصدی مواجه میشود رشد اقتصادی ایران به دوازده و نیم درصد میرسد.
وی ادامه داد: اینجا نکته ای که مشهود است این است که رشد اقتصادی ایران بسته به وضعیت نفت است و هر زمان وضعیت صادرات نفت خوب باشد وضعیت اقتصاد ما هم خوب است و رشد اقتصادی که یک متغیر مهم است در ایران با وضعیت نفت گره خورده است.
وی با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور بعد از سال ۹۵ تاکید کرد: ماهیت رشد اقتصادی ایران یک رشد درون زا نیست و اگر بتوانیم رشد اقتصادی را از وضعیت نفت جدا کنیم می توانیم یک گام مهم برداریم.
دانش جعفری یادآور شد: در سالهای اخیر یک متغیر دیگر هم اضافه شده و آن ویروس کرونا است. این ویروس در همه کشورها منجر شد که رشد اقتصادی آنها کاهش پیدا کند. سال گذشته هم رشد اقتصادی کشور ما منفی بود. البته بخش کشاورزی همیشه مثبت بوده و بخش خدمات منفی.
وی تاکید کرد: اگر ما میخواهیم رشد اقتصادی بلند مدت و مستمری داشته باشیم باید اتفاقی که در برخی کشورهای دنیا مانند چین و یا حتی در روسیه افتاد را مورد توجه قرار دهیم. یعنی نقش دولت در اقتصاد عوض شده و نقش مردم و بخش خصوصی تقویت شود.
این اقتصاددان گفت: نبودن تورم هم در بحث رشد اقتصاد بسیار مهم است. اگر اقتصادی دائماً با تورم بالا مواجه باشد رشد اقتصادی هم ایجاد نخواهد شد و متاسفانه اقتصاد ما در سالهای اخیر همواره جز کشورهای بزرگ دارای تورم بالا بوده است که این هم به یک سری واقعیتها برمیگردد که دولت در اقتصاد ایران در سالهای گذشته؛ بیشتر از آنچه که داشته؛ هزینه کرده است و مخارج دولت بالاتر از درآمد اش بوده است و چون کم آورده برای جبران به سیاستهای پولی انبساطی و حتی استقراض از بانک مرکزی روی آورده است و این باعث تورمهای بسیار بالا شده است.
دانش جعفری افزود: یکی از دلایل تورم همین سیاستهای انبساطی پولی گسترده است. ما در سال گذشته با رشد نقدینگی ۳۸ درصدی مواجه شدیم. وقتی این مقدار رشد نقدینگی وجود دارد این نشان می دهد که چقدر حجم پول افزایش پیدا کرده است.
وی با اشاره به کاهش ارزش پول ملی اظهار داشت: در سالهای گذشته ما دائم در دولتهای مختلف با کاهش ارزش پول ملی مواجه شده ایم. وقتی که اسکناس بی رویه چاپ می شود آن روی سکه این است که ارزش پول ملی کاهش پیدا می کند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: بحثی که مطرح است این است که دولت در اقتصاد چه باید انجام دهد و چه کاری را نباید انجام دهد. توسعه بخش خصوصی در مقابله با انحصار، مقابله با فساد و قاچاق، فراهم کردن زیرساختهای اجتماعی لازم که منجر به افزایش بازده سرمایهگذاریها توسط مردم و بخش خصوصی شود، کمک به دستیابی به فناوریهای نو و مهارتهای جدید، اعمال حقوق مالکیت و ایجاد ثبات سیاسی از کارهایی است که دولت باید انجام دهد.
وی درباره کارهایی هم که دولت نباید انجام دهد، گفت: توسعه بی رویه دولت، رقابت با بخش خصوصی، به هم ریختن ثبات اقتصادی، به هم ریختن زندگی مردم و... هم از کارهایی است که دولت نباید انجام دهد. هماهنگی در درون دولت به معنای سه قوه نقش هم بسیار اساسی در رشد اقتصادی دارد. باید چرخهای قوای سه گانه، نیروهای مسلح و بخشهای مختلف با هم بچرخد و با هم حرکت کنند و به یک هدف واحد برسند.
* در ایران دولت وجود ندارد
عباس آخوندی هم در این نشست با اشاره به صحبتهای دانش جعفری گفت: ما وقتی از دولت صحبت میکنیم باید ببنیم منظور ما از دولت چیست. اینکه مسائل و مشکلات با وجود تک ستارههایی که داریم حل نمی شود برای این است که مشکل ما مشکل استقرار دولت است ما در ایران دولت نداریم.
وی افزود: الان در ایران دولت وجود ندارد که بخواهد پاسخ دهد. ما الان چند دولت در کشور داریم. مجلس یک دولت مستقل است، مجمع تشخیص مصلحت برای خودش یک دولت مستقل است و هیئت وزیران هم که یک دولت است و عملا سیاستگذاری در ایران مختل است و سیاستگذاری در ایران صورت نمی گیرد.
آخوندی با بیان اینکه رشد اقتصادی بسیار مهم است، تاکید کرد: در دهه ۸۰ یک دفعه می بینیم رشد اقتصادی سقوط می کند. شاید گفته شود این مسئله به خاطر تحریمها بوده اما قبل از آن این سوال مطرح است که چرا ما وارد بحث تحریم شدیم و باید ببینیم سیاستی که از ۸۴ اتخاذ شد چگونه کشور را در چنین وضعیتی قرار داد.
آخوندی افزود: تورم ۵۰ ساله ایران ۱۹ درصد است که این تورم کشنده است و فقرا را به یک وضعیت وحشتناکی قرار میدهد و کشور را با فقر سرمایهگذاری مواجه می کند. اما باید ببینیم چرا تورم کم نمی شود و ذینفع این مسئله چه کسی است.
وی تاکید کرد: هر زمانی در ایران تورم بالا رفته به جای خشکاندن ریشههای تورم به جامعه آدرس غلط داده شده است. گاهی هر وقت تورم بالا میرود گفته می شود باید نظارت بیشتری وجود داشته باشد نظارت بیشتر هم یعنی چوب بلندتر را بالا بردن.
وزیر سابق راه و شهرسازی ادامه داد: بحث تورم بحث سهم بدهی بانکها به دولت است. وقتی بانکها به بانک مرکزی بدهکار میشوند این تبدیل به تورم می شود. در بدهی بانکها به بانک مرکزی هم می بینیم تمام نهادهای عمومی غیر دولتی و نهادهایی که به نحوی وابسته به قدرت هستند بدهی شان رو به فزونی است.
آخوندی اظهار داشت: یکی دیگر از دلایل ایجاد تورم بدهی دولت است که این به بودجههای تورمی برمی گردد. یکی دیگر از دلایل ایجاد تورم این است که معادل بودجه ارزی پول چاپ می کنیم. یعنی نفت را به خارج صادر می کنیم ولی در حالیکه پول آن وارد نمی شود ما به جای آن اسکناس چاپ می کنیم که نتیجه آن تورم می شود. در اینجا باید مسئله FATF را حل کنیم تا بتوانیم به داراییها دسترسی پیدا کنیم ولی یک عده اجازه نمیدهند چون اگر بحث FATF حل شود تجارت در اختیار یکسری نهادهای خاص قرار می گیرد.
* اگر به گفته آقای آخوندی دولت نداریم ایشان برای چه در انتخابات ثبت نام کرد!
دانش جعفری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اظهارات آخوندی، گفت: اینگونه نیست که ما بیدولت باشیم یا بگوییم دولت نداریم خود آقای آخوندی برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد، خب آقای آخوندی اگر دولت وجود ندارد برای چه ثبت نام کردید اگر قانون اساسی را قبول دارید باید در چارچوب قانون اساسی حرکت کنید.
وی افزود: اگر دولت کسری دارد و درآمد ندارد دلیلی ندارد هزینههای خودش را اضافه کند.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: بحث این نیست که تحریم مهمتر است یا FATF، مهم این است که ما درست عمل کنیم. در رابطه با FATF الان در کشور چند قانون تصویب شده، عمده ۴۱ بندی هم که تحت عنوان توصیههای FATF وجود دارد در ایران اجرا شده است.
دانش جعفری گفت: ریشه مشکلات اقتصادی را میتوان پیدا کرد و راه حل آن هم می توان یافت، اما اگر ما توان خود را در چندین جبهه پخش کنیم نمی توانیم به اهداف برسیم. برنامه ما باید پیدا کردن اولویت باشد.
وی با اشاره وضعیت بورس یادآور شد: اگر یک زمانی ارزش سهام بالا رفت به خاطر افزایش تولید نبود بلکه به خاطر تغییر ارزش داراییها بود. میتوان سیاستهای اقتصادی ای را اتخاذ کرد که در شرایطی که با چنین مسائل روبرو می شویم مشکل را حل کنیم به شرطی سایر قوا با هم هماهنگ باشند و برای حل مشکلات گام بردارند.
* دولت صلاحیت لازم برای اداره کشور را ندارد
آخوندی در بخش دیگری اظهار داشت: ما یک اقتصاد درونزا و یک اقتصاد بروز را داریم اما برونگرایی آن را قطع کردند، آمریکا همیشه تحریم می کند ولی کار دولت این است که راه پیدا کند کار دولت این نیست که ۱۶ معطل کند.
وی تاکید کرد: وقتی نمیگذارید رئیس جمهور مجری قانون اساسی باشد رئیس جمهور هم میگوید کاره ای نیستم.
آخوندی در ادامه خطاب به بخشی از سخنان جعفری گفت: من که بیشتر از شما نقد دولت را می کنم دولتی که ۶۰ درصد بودجه را رشد می دهد نشان می دهد صلاحیت سیاستگذاری اقتصادی ندارد. وقتی دولت سیاستهای متضاد مطرح میکند نشان میدهد این دولت صلاحیت لازم برای اداره کشور را ندارد اما اگر صلاحیت هم وجود داشت نمی توانست این کار را انجام دهد چون دولتهای دیگر در کنار آن وجود دارد.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۴۱۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام