بیشترین آسیبهای سرویسهای نمایش درخواستی چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۴۴۲۳۱
به گزارش خبرگزاری فارس، رسانهها همواره در حال تغییر صورت هستند، تولد و رشد فضای مجازی به عنوان صورتی ملموس از فضای سایبر سرعت این تغییرات را روز افزون کرد. سرویسهای نمایش درخواستی یا همان VODها یکی از مصادیق این تغییر هستند، آنها برخلاف ابزارهای رسانهای گذشته تلاشی برای مدیریت زمان مخاطب ندارند، امکان ذخیره سازی و فراخوانی محتوا دارند بنابراین مخاطبان منحصر به فردی در جامعه پیدا کردهاند اما این همۀ ماجرا نیست، سرویسهای نمایش درخواستی امروز چالشهایی نیز برای فرهنگ ایرانی به وجود آوردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیشینۀ سامانههای نمایش درخواستی در ایران چیست؟
مهدیپور دربارۀ پیشینۀ سرویسهای نمایش درخواستی عنوان کرد: گذشتۀ این سرویسها را باید در رادیو و تلویزیون چستجو کرد، در گذشته آنها برنامههایی تحت عنوان پخش سریال، فیلم یا موسیقی درخواستی پخش میکردند که سبقۀ سرویسهای نمایش درخواستی را باید در همین برنامهها جستجو کنیم. مدتی بعد تلویزیونهای کابلی به وجود آمدند که برای مخاطبان خود محتوای اختصاصی تولید و پخش میکردند، دنبال کنندگان این تلویزیونها با پرداخت حق اشتراک به محتوای اختصاصی آنها دسترسی پیدا میکردند. ایرانیان تجربۀ تلویزیونهای کابلی را ندارند اما حدود 10 سال پیش بود که سرویسی تحت عنوان IPTV در ایران راهاندازی شد که برنامههای تولیدی در بستر اینترنت قرار میگرفت. اندکی بعد در اوایل دهۀ 90 نخستین بار یک VOD در ایران شروع به فعالیت کرد.
سرویسهای نمایش درخواستی آیندۀ رسانهای ایران را تسخیر خواهند کرد؟
وی در پاسخ به این سوال گفت: معتقدم رسانهها با تولد خود، ابزارهای رسانهای گذشته را نمیبلعند، ابزارهای گذشته کم رمق اما فعالیت خود را ادامه میدهند. برای مثال با اینکه از تولد صنعت چاپ بیش از 300 سال میگذرد و طی 3 قرن، ابزارهای متعدد رسانهای به مردم معرفی شدند اما آنها همچنان مخاطبین خود را دارند، این آمار در ایران حدود 10 درصد است. سرویسهای نمایش درخواستی سهم خود از سبد فرهنگی مردم را خواهند داشت اما یگانه انتخاب آنها نیستند.
رابطۀ میان فرهنگ و فناوری چیست؟ مردم ایران آمادۀ حضور این سرویسها بودند؟
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال عنوان کرد: میان این دو مفهوم ارتباط دوسویه وجود دارد. گاهی فناوریها متولد و فرهنگ را نیز به میل خود تغییر میدهند. البته این قاعده همیشه برقرار نیست. باروت برای استفاده در جشنها توسط چینیها ساخته شد اما اروپاییها باروت را بدل به ابزاری جنگی کردند بنابراین باید پذیرفت که نسبت میان فناوری و فرهنگ دوسویه است، گاهی فرهنگ متأثر از فناوری عمل میکند و گاهی فناوری بر فرهنگ اثر میگذرد.
وی افزود؛ سرعت تغییرات در فضای مجازی به حدی بالا است که شاید این امکان وجود نداشته باشد که ابتدا فرهنگ یک فناوری را وارد کنیم، نقطۀ مطلوب این است که فرهنگ و فناوری توأمان با هم وارد کشور شوند، باید گفت؛ این تکنولوژیها ماهیتی فرهنگی دارند و اساساً این امکان وجود ندارد که بخواهیم آنها را تفکیک کنیم.
استفاده از VODها برای مخاطب چه مزایایی دارد؟
مهدیپور در پاسخ به این سوال گفت: دست کم در ظاهر تلاش نکردن برای تغییر ظواهر زندگی کاربر یکی از علل اصلی گرایش به این سرویسها است، سابق بر این رسانهها با جدول پخش خود برای مردم تصمیم میگرفتند که در چه زمانی سریال، فیلم، برنامۀ کودک یا ورزش تماشا کنند اما در سرویسهای نمایش درخواستی مخاطب بر اساس سلیقۀ خود محتوا را انتخاب میکند. امکان بازیابی مجدد محتوای این سرویسها در زمان دلخواه از اصلی ترین مزیتهای استفاده از سامانههای نمایش درخواستی است.
اصلیترین آسیبهای سرویسهای نمایش درخواستی چیست؟
به زعم وی بزرگترین آسیب این سرویسها توجه صرف به انتفاع اقتصادی است. رسانۀ ملی ایران یا هر رسانۀ دولتی دیگری در سطح جهان منافع ملی را اولویت نخست خود در برنامهسازی میداند؛ چرا که از منابع عمومی و مالیات شهروندان برای تأمین بودجۀ خود استفاده میکنند اما سرویسهای نمایش درخواستی وابستگی خود به آبونمان ماهیانه که مخاطبان پرداخت میکنند به غنای محتوا توجه جدی ندارند. هدف آنها از تولید صرفاً اقناع مخاطب برای تمدید اشتراک محدود خود پس از پایان اعتبار است. آنها بیشتر نگاهی تجاری به ابزار فرهنگی خود دارند. البته هزینۀ تولید پایین تر نیز مزید بر علت میشود که این سرویسها مخاطب را برای انتخاب محصولات با کیفیت پایین تشویق کنند.
وی افزود: برخی از مدیران این سرویسها تصور غلطی از نیز کاربران دارند. این مدیران فکر میکنند که مخاطب آنها صرفاً به سطوح نازل هرم نیازهای مازلو احتیاج دارند (خوراک، پوشاک، مسکن و شهوت) بنابراین کیفیت تولیدات برای آنها در اولویت نیست. در سالهای اخیر بارها شاهد تولیداتی بودیم که عناصری متناقض با فرهنگ ایرانی در آنها بازنمایی شده است، خشونت نامتعارف، بی اخلاقیها و روابط خارج از عرف، جنایات و قتلهای عریان از جمله مفاهیم نادرستی هستند که در این سرویسها به نمایش در میآیند،
مهدی پور در ادامه تصریح کرد: پرداخت نکردن سهم تولید کنندۀ محتوا از فروش غیرمستقیم آن در فضای مجازی (دانلود کاربران) اساسی ترین چالش تولیدکنندگان محتوا است. پرداخت غالب عواید حاصل از توزیع محتوا به دستگاه اجرایی متولی توسعه زیرساختهای فضای مجازی تعجب برانگیز است، در حالی که این نهاد مسئولیتی در حوزۀ تولید محتوا متوجۀ خود نمیداند. نقطه ضعفی که سبب میشود تا تکنولوژی بر فضای فرهنگی کشور غالب شود و تولید کنندگان محتوا نیز صرفاً به دنبال جلب رضایت مدیران سرویسها باشند. برخی سرویسهای مشابه خارجی سهم تولید کننده از عواید فروش محتوا را پرداخت میکنند اما سرویسهای ایرانی با این توجیه که اپراتورها این هزینه را نمیپردازند، تولیدکننده را از حقوق خود محروم میکنند، در حالی که سرویسهای ایرانی به دلیل رعایت نکردن حقوق کپی رایت جهانی با دوبله و پخش محتوای بین المللی سود سرشاری به دست میآورند.
بی توجهی به آثار غیرتجاری با طرح این توجیه که مورد استقبال مخاطب نیست، صحیح است؟
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال گفت: معتقدم این گذاره که آثار غنی فرهنگی مخاطب ندارد، انگارۀ غلطی است. برخی با این استدلال، چطور استقبال کاربران از فیلم سینمایی خروج یا سریال آقازاده را توجیه میکنند؟! متاسفانه گروهی از تولیدکنندگان محتوای فرهنگی تصویر ذهنی درستی از مخاطب ندارند. سیاست گذاران با پرداخت سهم تولید کننده از تولید محتوای فرهنگی و طراحی مشوقهای دیگر آنها را برای حضور در این فضا ترغیب کند.
آیا مدیریت صحیح این سرویسها، تأثیری در رها شدن فضای مجازی از ولنگاری دارد؟
مهدی پور دربارۀ این مسئله گفت: دوقطبی فیلترینگ، آزادی سبب شده تا کسی جرأت طرح مسئلۀ مدیریت فضای مجازی را نداشته باشد. مسدود سازی کامل یا رها نگاه داشتن فضای مجازی مسئلۀ اصلی کشور نیست، متاسفانه حقیقت این است که فضای مجازی در هیچ کشوری تا این حد دچار ولنگاری نیست. مسائل محتوایی در جای خود اهمیت دارد اما توجه به محتوا نباید زیرساخت را رها کند همینطور در نقطۀ مقابل توجه به زیرساخت نیز نباید سیاستگذاران را نسبت به محتوا بی تفاوت کند.
وی افزود: متولیان این سرویسها با توجه به خوانشهای مختلفی که نسبت به موضوع محتوای مناسب وجود دارد، اختلافات را در همین سطح محتوا محدود کرده و مانع از ورود نهادهای ناظر به مسئلۀ تخلفات زیرساختی خود میشوند تا بتوانند بر اساس قواعد خود در بازار فعالیت کنند.
مدیران سرویسهای نمایش درخواستی باید چه مؤلفههایی را مورد توجه قرار دهند؟
به زعم وی مشخص کردن محورهای اصلی تولید محتوا از ارکان اصلی تولید موفق رسانهای در این سرویسها است. اساتید علوم ارتباطات 3کارکرد اصلی برای رسانه متصور هستند؛ اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمی بنابراین سیاستگذاران این سرویسها باید ملاحظات بسیاری را مدنظر قرار دهند. شیوۀ انتقال پیام، سرگرمی در رسانه، توسعه امکان اشتراک گذاری محتوا، ایجاد احساس خوشایند از استفاده پلتفرم برای کاربر و سرمایه گذاری برای دریافت بازخورد مخاطبان از جمله مواردی است که آنها باید مورد توجه قرار بدهند.
وی ادامه داد؛ عدم شفافیت در ارائه اطلاعات، ادعای اثر بخشی، تصاحب تبلیغات شهری و حتی رسانهایی سبب شده که برخی تصور کنند، میزان اثرگذاری این سرویسها بر فرهنگ مردم در رتبۀ کشور قرار دارد که مطابه شفایت میتواند راه مؤثری برای روشن شدن ابعاد ادعای آنها در مسلط شدن بر چارچوبهای فرهنگی کشور باشد.
وی افزود: مدیران آنها باید به تولیدات غیرتجاری توجه ویژه داشته باشند، درست نیست که تمام ظرفیت رسانهای کشور معطوف به تولیدات تجاری شود همانطور که دربارۀ توانمندی دفاعی نگاه منفعات طلبانه وجود ندارد، در همآوردی رسانهای نیز نباید صرفا دیدگاه تجاری داشت، این لازمۀ حفظ امنیت حریم فرهنگی کشور است. بیش از 150 تلویزیون فارسی زبان افکار ایرانیان را مورد هجمه قرار میدهند از سوی دیگر اغلب کاربران گوشیهای هوشمند از شبکههای اجتماعی غیرایرانی هم استفاده میکنند، در چنین نبردی عاقلانه نیست که تمام ظرفیت رسانهای کشور صرف آثار تجاری شود! سیاستگذاران و مردم نباید سه رکن تولید، توزیع و مصرف را تفکیک کنند، در فضای رسانهای امروز همۀ این فرآیندها در هم تنیده شده است. اینکه سامانههای درخواست نمایش را صرفا یک ابزار توزیع بدانیم امر درستی نیست، آنها خود نقش مستقیم در محتوا دارند.
وظیفۀ اصلی برای رفع این معضلات بر ذمه چه کسانی است؟
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی معنقد است؛ نقش سیاست گذاران فرهنگی در این عرصه انکار شدنی نیست. گزارشهای تفریق بودجه سال جاری حاکی از این است که ردیف بودجۀ نهادهای فرهنگی در مقایسه با تورم موجود افزایش ناچیزی داشته. هنگامی که سهم بودجۀ فرهنگی کشور در تمام دستگاههای متولی از 4 درصد تجاوز نمیکند، چطور توقع حضور موفق در عرصۀ همآوردی نرم داریم!
سریالهایی مانند دراکولا، قورباغه یا مردم معمولی میداند رافع نیاز فرهنگی کاربران باشد؟
مهدی پور در خاتمه و برای پاسخ به این سوال گفت: چشم پوشی از نگاه دینی نیز مانع نمایش ناهمگنی محتوای این سرویسها با عناصر فرهنگی ایرانی نمیشود. کشورهای اروپایی نیز برای پخش محتوای فعلی سرویسهای نمایش درخواستی محدودیت جدی دارند. خشونت، قتل، جنایت، مصرف مشروبات الکی، حقوق کودک و نوجوان و ... در این سرویسها به نمایش در میآید، درحالی که حتی کشورهای لائیک چنین کاری نمیکنند! چطور برخی در ایران به این ولنگاری افتخار میکنند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فرهنگ فضای مجازی تولید فناوری پاسخ به این سوال گفت پاسخ به این سوال سیاست گذاران سرویس ها فرهنگی کشور مهدی پور سرویس ها فضای مجازی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۴۴۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو روی سکه معلم بلاگری/کاهش هوش هیجانی دانش آموزان با تولید محتوا از آنها
روزبهانی گفت: یک دانش آموز در سن پایین تفکر انتقادی ندارد و شاید درحالی که دیگران به او میخندند نتواند از خودش دفاع کند و همین امر میتواند آسیب زیادی به کودک بزند.
حسین روزبهانی، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو در رابطه با تاثیرات مثبت و منفی معلم بلاگری اظهار داشت: فضای مجازی و معلم بلاگری، تأثیر معلم بلاگری و تولید محتوایی که این افراد انجام میدهنو که قطعاً هم خیلی زیاد شده است را، میتونیم به طور همزمان هم یک اتفاق مثبت و هم یک اتفاق منفی در نظر بگیریم. این کار یک شمشیر دو لبه است که یکسری محاسن و یک سری معایب دارد.
وی در رابطه با مزایای این کار افزود: زمانی که اون معلم بلاگر یک شیوه تدریس را در فضای مجازی ارائه میدهد که خوب و رسا و جذاب هست، باعث میشود تعداد مخاطبانش بالا برود و به جای این که یک کلاس بیست نفره از این سبک تدریس استفاده کنند، یک جامعه خیلی بیشتر و جامعه آماری بزرگتری از این سبک تدریس استفاده میکنند.
وی افزود: معلم در این موارد سعی میکند یک سری خلاقیتها در روش تدریس داشته باشد. مثلا در محتوا یا سادهسازی دروس که همین موضوع باعث میشود که دانشآموزان علاقه بیشتری به آن درس پیدا کنند. همچنین این گسترش جامعه آماری شامل معلمهای دیگر در شهرهای کوچیک نیز میشود. برای مثال معلمهایی که جوان و تازه کار هستند و استرس شروع تدریس را دارند، اگر بخواهند تدریس کنند، با دیدن این شیوه تدریس اولاً تجربه و اطلاعات نو کسب میکنند و ثانینا شاید از استرسشان کاسته شده و آمادگی لازم برای آموز دادن را پیدا کنند.
روزبهانی در رابطه با ابعاد منفی این موضوع تصریح کرد: معمولاً معلمها در فیلمها و تولید محتواهایی که از دانش آموزان و در فضای مجازی منتشر میکنند، سعی میکنند فضایی شاد و خنده دار را نمایش دهند و یا از یک سری از رفتارهای دانش آموزان فیلم برداری میکنند که شاید برای دیگران خیلی خنده دار باشد؛ این را نیز باید در نظر گرفت که یک دانش آموز در سن پایین تفکر انتقادی ندارد و شاید درحالی که دیگران به او میخندند نتواند از خودش دفاع کند و همین امر میتواند آسیب زیادی به کودک بزند و حتی روی خانوادهاش تأثیر بگذارد.
وی در ادامه گفت: یکی از عوارض آن رفتار نادرست این است که کودک معمولاً سعی میکند تنها قسمت شاد خودش بروز بدهد و هیجاناتی مثل غم و غصه ناراحتیش را سرکوب کند. خب همین موضوع باعث میشود که خیلی نمایشی رفتار کند و سعی کند این بخش از زندگی خود را حذف و یا مخفی کند. واقعیتهای زندگی شو و سعی کن لبخندها غیر واقعی داشته باشه که میتواند از لحاظ روانی به او آسیب بزند و حتی میتواند تا حدودی هوش هیجانی کودک را کاهش بدهد.