نبرد اصلی ابنتیمیه و وهابیت تا تخریب قبور ائمه بقیع (ع)
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۶۷۱۳۳
اندیشههای کلامی ابنتیمیه و عبدالهاب ذهن افراد را به سمتی هدایت میکند که منجر به دشمنی با ائمه علیهمالسلام شود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگیباشگاه خبرنگاران پویا، تخریبِ بَقیع رویدادی است که طی آن، وهابیان پس از محاصره مدینه در هشتم شوال سال 1344ق، قبرستان بقیع و بقعههای آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وهابیت یکی از فرقههای منحرف و افراطی است که خود را منسوب به دین اسلام و سنت نبوی و به تعبیر خود، سلف صالح میدانند که با عنوان «سلفیها» نیز از آنها یاد میشود. از نظر اصطلاح، محمد ابو زهره مینویسد: منظور از سلفیه کسانی هستند که خود را به سلف منسوب کردهاند. آنان در قرن چهارم هجری ظهور کردهاند و از حنبلیان بودهاند و چنین میپنداشتهاند که تمام آرائشان به امام احمدبن حنبل برمیگردد، سپس در قرن هفتم ظهور تازه یافتند و شیخ الاسلام ابن تیمیه آن را دوباره زنده کرد و مردم را به آن دعوت کرد و مسائل دیگری به آن افزود ... سپس در قرن دوازدهم در شبه جزیره عربستان محمدبن عبدالوهاب این اندیشهها را احیا کرد که وهابیان تاکنون منادی این افکارند. (فرمانیان، مهدی، فرق تسنن، ص593)
بنابراین سلسلۀ به همپیوسته احمد بن حنبل در قرن سوم (164 ــ 241 ق) به عنوان اهل حدیث،ابنتَیْمیّه در قرن هفتم (661-728ق) و محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم (1111 ـ 1207 ق) سر حلقههای افکار خطرناک وهابیت را شکل داد؛ با این تعریف، تاریخ وهابیگری و سلفیت به قرن چهارم هجری و زمان احمد ابن حنبل به عنوان سرحلقۀ این فرقه باز میگردد. او اولین کسی بود که هنگامی که با هجوم فلسفهها و فرهنگهای غرب و شرق مواجه شد به این فکر افتاد که حدیث را از این هجمه نجات دهد، اما به تفریط شدیدی گرفتار شد و همین امر سبب شد که عقل را بطور کلی کنار بزند و فقط به نقل و شنیدن و حتی احادیث جعلی تکیه کند.
دیدگاه فقهی ابن تیمیه
احمَد بن عَبدُالحَلیم معروف به ابن تَیمیه حَرّانی عالم حنبلیمذهب و اندیشمند سلفی بود. تَیمیه منسوب به «تَیماء» واقع در شهرکی در شام است. تولد او در حرّان نزدیکی دمشق بود. شهرت ابن تیمیه به دلیل قدرت بیان، خشونت در بحث با مخالفان و مخالفت با علمای زمانه خود بود. او که در فقه تابع احمد بن حنبل بود، به صدور فتاوی شاذ و نادر شهرت داشت؛ همین ویژگی او سبب بروز اعتراضات زیادی میان علما و فقهای زمانه او شده بود و بارها باعث به زندان افتادنش شد؛ مثلاً بر خلاف اجماع معتقد است سفر برای زیارت معصیت است یا اگر کسی در ماه رمضان به گمان رسیدن زمان افطار، روزه خود را افطار کند و بعد خلاف آن ثابت شود، قضای روزه بر او واجب نیست و نیز طواف حائض را صحیح میداند.
دیدگاه کلامی ابن تیمیه
ابنتیمیه همان عالمنمای منحرفی است که بر خلاف علمای عصر خویش و متأثر از اخباری جعلی، شیعیان را منشأ همه فتنهها در جهان اسلام معرفی میکرد و معتقد بود جنگ با آنها از جنگ با خوارج و مغولان مهمتر است. او به دلیل این اعتقاد، همراه با مغولان داوطلب جنگ با شیعیان دروزی در منطقه کِسرَوان شد. از جمله دیدگاههای کلامی وی شامل موارد ذیل است:
الف) حمل صفات خبری خداوند بر معانی ظاهری: ابن تیمیه در رساله العقیدة الحمویة، به تبعیت از اهل حدیث، صفات خبری مانند قرار داشتن خدا بر عرش (الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى [سوره طه5] ) یا دست و صورت داشتن وی (یَدُ اللَّـهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ [فتح/10] ) را بر معانی لغوی و ظاهری آن حمل کرده و هرگونه تأویل، تعطیل، تبدیل، تشبیه و تمثیل را جایز نمیداند؛ به این معنا که برای خدا جسم قائل شده است که این مسئله ناشی از افکار احمد بن حنبل است.
ب) توسل: ابن تیمیه برای توسل سه معنا ذکر میکند: 1- توسل به اطاعت پیامبر(ص) که آن را کاملکننده ایمان میداند. 2- توسل به دعا و شفاعت پیامبر اسلام(ص) که در زمان حیات او و در روز قیامت امکانپذیر است. 3- توسل به معنای قسم دادن خداوند و یا چیزی خواستن از خدا به واسطهٔ ذات پیامبر(ص). ابن تیمیه نوع سوم توسل را جایز نمیداند و معتقد است در سیره صحابه چنین چیزی وجود نداشته است.
ج) تکفیر: ابنتیمیه با این عقیده که کفر با انکار یکی از ضروریات دین یا انکار احکام متواتر و یا احکامی که اجماع بر آن است، حادث میشود، افراد، گروهها و مذاهب بسیاری را تکفیر کرده و از دین خارج میداند. فلاسفه، جهمیه، باطنیه، اسماعیلیه، شیعه اثنا عشری و قدریه از گروههایی هستند که ابن تیمیه آنها را تکفیر کرده است.
د) زیارت قبور و مشاهد: ابن تیمیه زیارت قبور، مشاهد و اماکن مقدس و بنای عمارت بر آن را به استناد احادیثی بدعت میشمارد. وی در منهاج السنة شیعیان را به دلیل ساختن مرقد بر قبور ائمه(ع) نکوهش کرده است.
هـ) اهلبیت(ع): ابن تیمیه، محبت به اهلبیت را واجب و امامت را برای آنها میداند و سب و لعن آنها را از مصادیق ظلم قلمداد میکند. وی امیرالمؤمنین (ع) را برترینِ مسلمانان بعد از خلفای سهگانه معرفی میکند و معتقد است عالمترین و افضل اهلبیت بعد از رسول الله (ص) علی بن ابیطالب است. او برای امیرالمؤمنین (ع) صفات حسنه فراوانی از جمله عدالت، زهد و صدق برمیشمارد و بر این اعتقاد است که او شهید شد و در بهشت ساکن میشود. با این حال پارهای از احادیث و اخباری را که در فضیلت اهلبیت (ع) وارد شده است، مخدوش و مجعول دانسته است؛ بر این اساس ابن تیمیه معتقد است امیرالمؤمنین در 17 مورد، خلاف نص قرآن عمل کرده است و جنگهای او نه به خاطر دینخواهی بلکه به خاطر دنیاطلبی و ریاستطلبی بوده است. مشخصاً این نوع استدلال ابنتیمیه تصریح بیشتری بر تعصب خشک و یا حماقت خواهد داشت، چرا که جایگاه امیرالمؤمنین (ع) نزد خداوند و رسول الله (ص) بر هیچ کس پوشیده نیست و پیامبر (ص) سالیان قبل ایشان را از وقوع سه جنگ بزرگ در امت اسلام که همان قاسطین و مارقین و ناکثین بودند، با خبر کرده بود.
عبدالوهاب تحت تأثیر جاسوس انگلیسی
چند سده بعد یعنی در قرن دوازدهم، شخصی به نام محمدبن عبدالوهاب، مؤسس رسمی فرقه وهابیت شد. او که احیاءگر اندیشه ابنتیمیه شناخته میشود، ابتدا جرات به اظهار مطالب خود را نداشت تا در بصره با «مستر همفر» جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی آشنا شده و بعد از روابط بسیار نزدیکی که مستر همفر ــ که آن زمان با نام مستعار محمد خود را معرفی کرده بود ــ با وی ایجاد کرد، کم کم جرأت به بیان و اظهار مطالب خود کرد و بعد هم با کمک استعمار بریتانیا و با هماهنگی آنان زمینه آشناشدن با «محمد بن مسعود» جدّ آلسعود فراهم شد که حمایت حکومتی را هم به دنبال داشت؛ بنابراین شروع به نشر آزادانه عقائد خود کرد. وی انتشار افکار و عقائد خود را ظاهرا از مدینه آغاز کرده سپس به «نجد» عربستان رفته و از آنجا کار اصلی خود را آغاز کرد.
او در آنجا مورد استقبال سعودیها قرار گرفت. آلسعود که در عربستان صاحب نفوذ بودند، پس از تجزیه امپراطوری عثمانی، با حمایت استعمارگران، حکومت آنجا را در دست گرفتند. از آن پس تاکنون وهّابیّت مذهب رسمی کشور عربستان است و وهّابیان میکوشند تا مذهب خویش را در دیگر کشورهای اسلامی ترویج دهند.
در جمعبندی افکار و اندیشههای ابنتیمیه و عبدالهاب به راحتی میتوان به این نتیجه دست یافت که نبرد اصلی با امیرالمؤمنین و اهلبیت وحی علیهمالسلام است. از این جهت اندیشههای کلامی آنها، ذهنهای افراد را به سمتی هدایت میکند که منجر به دشمنی با ائمه علیهمالسلام شود، همچنان که وهابیان متأثر از دیدگاه ابنتیمیه توسل به اولیای الهی و استمداد از آنان را بر نمیتابند و معتقدند که باید خدا را بیواسطه خواند و تنها باید از او استمداد کرد و اگر کسی جز این کند، کافر است. آنها با وجود اینکه میدانند زیارت قبور از سنت نبوی و سیره فاطمه زهرا سلامالله علیها است، حکمی کلی صادر میکنند که توسل به اولیا و زیارت قبور آنها شرک و کفر است تا در این راستا زیارت قبور پیامبر (ص) و ائمه علیهمالسلام را مخدوش کنند. بالاخره این افکار بیپایۀ آنها سبب شد تا یکی از فجایع تاریخ اسلام یعنی تخریب قبور ائمه بقیع را رقم بزنند تا مهر ننگی در پیشانی وهابیان و سردمداران آنها یعنی آلسعود باشد.
چهار راهبرد در تبلیغ برای برخورد با جریان وهابیت معاصرعربستان| آغاز مانور وهابیت برای توجیه سازش با اشغالگرانانتهایپیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: امام صادق ع امام سجاد ع امام حسن ع قبرستان بقیع امام صادق ع امام سجاد ع امام حسن ع قبرستان بقیع علیهم السلام زیارت قبور ابن تیمیه اندیشه ها اهل بیت بن حنبل ائمه ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۶۷۱۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ائمه معصومین(ع) سرآمدانِ گفتوگو بودند/ احساس مسئولیت مسلمانان، نسبت به تمام بشریت
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، در این همایش نماینده وزارت دادگستری برزیل، نماینده کنفدراسیون کاردینالهای این کشور، برخی از کشیشها و شخصیتهای مسیحی سائوپائولو، مسئولان سیاسی این شهر و ایالت سائوپائولو و جمعی از علما و مبلغان و شخصیتهای دینی آمریکای جنوبی حضور داشتند و سخنرانان بر ضرورت گفتوگو بین ادیان و مذاهب، تاکید و نسبت به حضور آیتالله رمضانی در این همایش ابراز خرسندی کردند.
** ائمه معصومین(ع) سرآمدان گفتوگو و تبادل نظر
آیتالله رمضانی، دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در سخنانی در این همایش، با اشاره به اهمیت علم در نگاه شیعی اظهار کرد: علم، اساس هر خیر است، در مقابلش جهل و نادانی پایه هر شرّی خواهد بود و جهل اصل کل شرّ است. اگر انسان خودش را درست بشناسد، خدای خودش را هم خواهد شناخت. حضرت امیرالمومنین(ع) در روایتی فرمودند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ كانَ لِغَيْرِهِ أَعْرَفَ وَ مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ كانَ بِغَيْرِهِ أَجْهَلَ»؛ اگر انسان خودش را درست بشناسد، انسانهای دیگر را هم درست خواهد شناخت و شناختش نسبت به دیگران بهتر میشود. اما وای بر جهل و نادانی! اولین نادانی، نادانی نسبت به خود است. هر کس نسبت به خودش نادان باشد، هم میلغزد و هم گمراه میشود. اگر انسان خودش گمراه شد، دیگران را هم گمراه میکند و نسبت به دیگران، جاهلتر و نادانتر خواهد بود. همه ما مأمور شدیم که خودمان را بشناسیم، «إعرِف نَفسَكَ». ارسطو در آکادمی خود نوشته بود: خود را بشناس، خودشناسی رمز رشد بشر است و باعث میشود که انسان احساسی نسبت به همه انسانها، پیدا کند.
وی ادامه داد: حضرت امیرالمومنین(ع) مورد پذیرش همه مسلمانان است. شیعیان ایشان را امام میدانند و علمای اهلسنت هم حضرت امیرالمومنین(ع) را به عنوان خلیفه چهارم پذیرفتهاند و قبول دارند. ایشان دارای ویژگیهای برجستهای هستند که یکی از آنها «عدالت» است. «جورج جرداق» نویسنده مشهور مسیحی لبنانی است که کتاب خیلی خوبی را در خصوص حضرت امیرالمومنین(ع) به نام «صوت العداله» در پنج جلد به نگارش درآورده و خلاصه این کتاب هم در یک جلد منتشر شده است. من پیشنهاد میکنم که این کتاب به زبانهای اسپانیایی و پرتغالی ترجمه شود. جورج جرداق، عاشق و دلداده حضرت امیرالمومنین(ع) است و نسبت به ایشان عشق میورزد.
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) افزود: حضرت امیرالمومنین(ع) تعبیری دارند با این مضمون که مردمان دو دستهاند، گروهی برادر دینی تواند و گروهی در آفرینش با تو همانندند. به ما این طور یاد دادند که به مسیحیان یا یهودیان هم، برادر مسیحی یا یهودی بگوییم؛ یعنی ای کسانی که پیرو حضرت موسی یا حضرت عیسی هستید، رسول اکرم(ص) با همه آنها صحبت میکردند و برهان و منطق خود را ارائه میدادند. یک جایی خداوند به رسول اکرم(ص) میگوید: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ» شما هم منطق و حرف هایتان را بیاورید و با هم حرف بزنیم. حتی آن کسی که هیچ چیزی را هم قبول ندارد با او هم صحبت کن، «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ» و به آنها منطق خودت را بگو! دیالوگ این است. اگر منطق تو را درک نکردند و استدلال تو را نپذیرفتند و اصلا تو را قبول نکردند، تو صبر کن نسبت به آن چیزهایی که به تو میگویند، «وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ». اگر هم میخواهی آنها را ترک کنی، از آنان به نيكويى دورى كن، «وَٱهجُرۡهُمۡ هَجرٗا جَمِيلٗا».
آیتالله رمضانی در ادامه، ائمه معصومین(ع) را سرآمدان گفتوگو دانست و تصریح کرد: امامان و رهبران دینی ما مثل امام صادق(ع) و امام رضا(ع)، با همه از جمله مسیحیان و زرتشتیان، صحبت میکردند. باید با هم حرف بزنیم و همدیگر را بفهمیم و درک کنیم و به یکدیگر احترام بگذاریم. اسلام، زندگی مسالمتآمیز را که در زبان عربی به آن «التعايش السلمي» گفته میشود، ترویج میکند. بشر باید در کنار همدیگر باشد. اسلام مدافع توسعه ارتباطات؛ اعم از ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با خداوند و ارتباط با طبیعت است. اسلام تاکید دارد که طبیعت را از بین نبرید و آن را آلوده نکنید، اسلام نسبت به طبیعت این حرف را میزند تا چه برسد به انسان؛ تا چه برسد به حقوق حیوانات!
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: برخی وقتی که بحثهای حقوقی را مطرح میکنند میگویند که این بحثها مربوط به صد سال یا صد و پنجاه سال پیش است، اما ما مدرک و سند داریم که هزار و دویست و پنجاه سال پیش رساله حقوق توسط امام سجاد(ع) با بیش از پنجاه حق، نوشته شد. در ده سالی که در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان بودم، این مبحث را به صورت مفصل، مطرح کردم، در آنجا بخشی از اعلامیه جهانی حقوق بشر را پذیرفتم و بخشی دیگر از آن را نقد کردم، حقوق اخلاقی را هم در آنجا مطرح کردم. روایت بسیار زیبایی از ائمه معصومین(ع) نسبت به طبیعت وجود دارد با این مضمون که اگر روزی جنگی با دشمنی داشتید، درختان سرزمین دشمن را قطع نکنید و نسوزانید، اینها محیط زیست است، آب آشامیدنی آنها را آلوده نکنید. هم در قرآن و هم در روایات به صورت مفصل در رابطه با محیط زیست، بحث شده است.
** توهین به قرآن، توهین به بشریت است
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) با اشاره به اهمیت گفتوگو اظهار کرد: تبادل نظر برای تعامل و جهت رسیدن به فهم مشترک است؛ برای رسیدن به آنچه که ادیان به آن تاکید میکردند؛ یعنی گوهر انسان. گوهر انسان، همان کرامت اوست که هیچ نژادپرستیای در آن نیست. قبیله قریش در زمان مبعوث شدن پیامبر(ص) خود را برترین نژاد و قوم میدانست، اما رسول اکرم(ص) فرمودند: هیچ فرقی بین قریش و غیر قریش، هیچ فرقی بین سیاه و سفید و هیچ فرقی بین عرب و غیر عرب نیست. رسول اکرم(ص) به شدت با نژادپرستی مقابله میکردند و میگفتند که چرا سیاهان را برده خودتان قرار میدهید، آنها انسان هستند و دارای شرافت میباشند. پیامبر(ص) افراد سیاهپوستی همچون بلال حبشیِ بزرگ را مَحرم خود قرار دادند. پیامبران، معجزات متنوعی داشتند، اما بلال حبشی از رسول اکرم(ص) اصلا معجزه نخواست، معجزه پیامبر(ص) برای بلال حبشی، همان کلمات رسول اکرم(ص) بود، زیبایی نهفته در این کلمات، معجزات رسول اکرم(ص) به شمار میرود. در کلام نبوی همه انسانها؛ اعم از زن و مرد، کودک و جوان و پیر، شریف هستند.
وی ادامه داد: زندگی و حیات را باید به درستی معنا و تفسیر کنیم. در گفتوگوها باید به مشترکات میان انسانها و آن چیزی که باعث رشد انسان میشود، پرداخته شود. ما ایمان تک تک انبیا، از آدم تا خاتم؛ اعم از حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و رسول اکرم(ص) را لازم و واجب میدانیم و هیچ فرقی بین آنها نمیگذاریم. حتی اگر جملهای از حضرت عیسی برای ما نقل شود، برای ما حجت است و به آن عمل میکنیم؛ مثلا کسی از حضرت عیسی پرسید که با چه کسانی همنشین شویم. او پاسخ دادند: کسی که شما را به یاد خدا میاندازد، کسی که به علم شما میافزاید، کسی که شما را به آخرت دعوت میکند و به یاد آخرت میاندازد. ما به کلام نقل شده از همه انبیای الهی عمل میکنیم و به آن معتقد هستیم، ما مؤمنیم و یک حریمی را قائل هستیم.
آیتالله رمضانی با تاکید بر لزوم ممنوع بودن اهانت به پیامبران، اظهار داشت: به هیچ پیامبری نباید به بهانه آزادی بیان، اهانت شود، این خط قرمز برای بشر است. نباید به مقدسات توهین شود، بگذارید این مقدسات برای بشر باقی بماند. کتابهای آسمانی و پیامبران، مقدس هستند. وقتی که من در آلمان بودم، نامهای به پاپ نوشتم که او هم جواب آن نامه را داد. پاپ زمانی گفته بود که اگر کسی به مادرم توهین کند، من با او مقابله میکنم. من در آن نامه به پاپ نوشتم که این حرفی که زدی، حرف خیلی خوبی است، مادر برای هر کسی، مقدس و محترم است. اگر به پیامبران و مقدسات توهین صورت بگیرد، هیچ چیز دیگری در میان بشر باقی نمیماند و باید به همه پیامبران، احترام گذاشته شود. امروزه برخی به بهانه آزادی بیان، به پیامبران الهی توهین میکنند و قرآنِ مسلمانان را میسوزانند. در برخی از کشورهای اروپایی هم شاهد ساخت فیلمهایی برای اهانت به پیامبر اکرم(ص) هستیم. نباید قلوب بشریت را با این کارها، جریحهدار کرد. قرآن، کتاب انسان است و توهین به قرآن، توهین به کل بشریت، و توهین به پیامبر اکرم(ص) توهین به تمام بشر است. جامعه با اهانت، رشد نمیکند، بلکه رشد جامعه با اکرام و تکریم انسان و خردورزی است.
وی در ادامه، ماموریت انبیای الهی را بیرون آوردن بشر از زندگی حسی و مادی دانست و تصریح کرد: ما فقط برای این دنیا خلق نشدیم، چون همه ما یک روزی این دنیا را ترک خواهیم کرد. ترک این دنیا مساوی با فنا و نیستی نیست، بلکه زندگی در یک عالم وسیعتر است. اصلا انسان برای فنا آفریده نشده، بلکه برای ابدیت آفریده شده و این دنیا هم یک دنیای گذراست. اگر این نگاه را به انسان داشته باشیم، تبیین ما نسبت به انسان خیلی متفاوت خواهد بود و آن را در صورتی خواهیم دانست که بدانیم نقش انسان کجاست و هیچ فرقی بین احساس مسئولیت منِ مسلمان نسبت به یک مسیحی، و احساس مسئولیت یک مسیحی نسبت به منِ مسلمان وجود نخواهد داشت. این احساس مسئولیت را ما نسبت به همدیگر خواهیم داشت.
** مسئولیت مسلمانان نسبت به تمام بشریت
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) اضافه کرد: روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است با این مضمون که: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»؛ کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مىزند اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست. براساس این روایت، اگر یک غیرمسلمان اعم از مسیحی یا یهودی و حتی ملحد چون مورد ظلم قرار گرفته است، از یک مسلمان کمک بخواهد و آن مسلمان با این که میتواند، به آن غیرمسلمان جواب ندهد و وی را کمک نکند، او اصلا مسلمان نیست. این نگاه به آخرت، مسئولیت انسان را توسعه میبخشد و نگاه او را به زندگی و حیات تغییر میدهد.
آیتالله رمضانی افزود: خداوند در قرآن در آیه ۲۴ سوره انفال که علامه اقبال لاهوری به زیبایی به لحاظ جامعهشناسی درباره آن سخن گفته است، انسانها را مورد خطاب قرار میدهد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد.
مراد این آیه، حیات حسی و مادی نیست، بلکه حیات عقلی است که یک زندگی توأم با منطق، عقل و وحی میباشد. خداوند در آیه ۱۰ سوره انبیاء میفرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»؛ ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر (و بیداری) شما در آن است! آیا نمیفهمید؟! براساس این آیه، خداوند قرآن را کتابی نازل کرده است که درباره انسان و عظمت انسان است؛ این که انسان، چه کسی است، چه چیزی بود و چه چیزی باید بشود. خداوند در برخی از آیات دیگر قرآن، خطاب به انسان میگوید که شما چیزی نبودید، خداوند در آیات دیگری میفرماید که شما چیز قابل ذکری نبودید. «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا» آيا بر انسان روزگارانى نگذشت كه چيزى لايق ذكر نبود؟ ولی شما به بینهایت دعوت شدید و آن کسی که شما را دعوت کرده، خداست. «وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ»؛ یعنی خداوند شما را به دارالسلام؛ یعنی خانه صلح و امنیت دعوت میکند، لذا یکی از نامهای خداوند، «سلام» است.
وی، دنیا را به مسافرخانهای تشبیه و تصریح کرد: این دنیا مسافرخانه است و همه ما مسافر هستیم، بعد از بیست یا سی سال ما هم به دیگران ملحق میشویم. حتی خداوند به پیامبرش میگوید: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ»؛ یعنی شما از این دنیا میروید، اما شما برای ابدیت خلق شدهاید. شما خلق نشدید که نیست گردید، بلکه شما خلق شدید که هست بمانید، نه برای رفتن، بلکه برای بودن خلق شدید. انبیای الهی، یک پله بالاتر آمدند و گفتند که باید از این عقل هم عبور کنید و باز هم رشد کنید و به شهود برسید، انسان شهودی، انسان عاشق است. انبیای الهی آمدند که انسان را دعوت، و عاقل و عاشق تربیت کنند. یعنی انسان هم عاقل و هم عاشق باشد. اگر انسان عاقل باشد، در جامعه، ظلم و بیعدالتی خواهد بود؟ آیا زنان بیگناه کشته میشوند؟ این که انسان عاشق شود و به انسانهای دیگر عشق بورزد مهم است.
** آمریکای لاتین؛ الگوی دیالوگ در جهان
دیبرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در بخش دیگری از سخنان خود از ابراز خرسندی از حضور نماینده دادگستری برزیل در همایش «اسلام؛ دین گفتوگو و زندگی» اظهار داشت: من از این که معاون وزیر دادگستری برزیل در این همایش حضور دارد، خوشحال شدم. ایشان در جایگاهی است که باید با میزان عدل و عدالت، رفتار کند. حرف تمام پیامبران الهی این است که همه انسانها در همه جا باید بر پایه عدالت رفتار کنند و هر حقی به صاحب حق برسد. من در مقالهای میخواندم که امروز بیش از یک میلیارد کودک در جهان از سوء تغذیه، رنج میبرند. اگر عدالت باشد، دیگر سوء تغذیه در دنیا وجود نخواهد داشت. اگر عدالت باشد، محبت و عقلانیت در بین بشر خواهد بود، عدالت دعوت همه انبیای الهی است. خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. لذا همه باید به سمت صلح برپایه عدالت و با میزان عدل برویم و در گفتوگوها به این نکته توجه داشته باشیم و حرکتمان را به این سمت جهت بدهیم.
وی ادامه داد: رهبران دینی، عالمان و اندیشمندان دینی، امروزه نقش مهمی را برای تحقق صلح برپایه عدل دارند. ما عالمان و دانشمندان باید حامل صلح، امنیت، مدارا، عشق به بشر و محبت به بشر باشیم و هیچ قومی را بر قوم دیگر ترجیح ندهیم و هیچ تفاوتی را بین سیاه و سفید قائل نباشیم. همان گونه که پیامبران ما مثل حضرت عیسی، با همان نگاهی که برادران مسیحی دارند، به حواریون احترام میگذاشت و پای آنها را میشست، همان تواضع باید میان حاکمان و میان عالمان وجود داشته باشد. با اضلاع عدالت، معنویت، محبت، امنیت، مدارا و عقلانیت، ما میتوانیم در همین دنیا، بهشت را درست کنیم. سازنده بهشت خود ما بشر هستیم و در روز قیامت، ما مهمان همان بهشتی هستیم که خودمان ساختهایم.
آیتالله رمضانی خاطر نشان کرد: خیلی خوشحال شدم که در این همایش، حضور پیدا کردم. ظرفیتی که در آمریکای لاتین به لحاظ گفتوگوی بین ادیان دیدم، میتواند الگویی برای دنیا باشد. از این که دولت برزیل به این همایش توجه داشت و نمایندگانی را فرستاد، قدردانی میکنم. هر مسلمانی در هر کشوری از دنیا که زندگی میکند، باید به قانون آن کشور احترام بگذارد. پیام من این است که گفتوگو یک امر ضروری بین ادیان برای توجه به گوهر انسان است. گوهر انسان همان کرامت است و برای رسیدن به کرامت، باید عدالت و عقلانیت و معنویت باشد تا بشر طعم عدالت و آزادی را بچشد و بتوانیم به دست خودمان، بهشت را در همین دنیا بسازیم.
** تقدیر از شخصیتهای اسلامی و مسیحی فعال
حجتالاسلام والمسلمین «طالب حسین خزرجی»، موسس مرکز اسلامی برزیل در بخش دیگری از این همایش با اشاره به فعالیتهای این مرکز اظهار کرد: در گذشته به شدت در زمینه منابع اسلامی به زبان پرتغالی، فقر وجود داشت، اما مرکز اسلامی برزیل پس از تأسیس، کتابهای مرجع در زمینه علوم اسلامی مختلف را به زبان پرتغالی ترجمه کرد و بزرگترین دانشنامه در زمینه معارف اهلبیت(ع) به این زبان را پایهگذاری کرد. تعداد کتابهای ترجمه شده توسط مرکز اسلامی برزیل به زبان پرتغالی به صد و پنجاه کتاب میرسد که ۷۰ کتاب از آن، چاپ شده است. از ابتدای آغاز به کار پایگاه اینترنتی مرکز اسلامی برزیل، بیش از ده میلیون نفر از این پایگاه بازدید کردهاند. این مرکز محصولات فکری و فرهنگی خود را در بیش از صد موسسه و کتابخانه در داخل و خارج از برزیل توزیع میکند و مرکز اسلامی برزیل به منبع مورد اعتمادی برای دانشجویان و پژوهشگران و محققان تبدیل شده است.
نماینده وزارت دادگستری برزیل نیز در این همایش در سخنانی به بیان اهمیت وجود عدالت در یک جامعه پرداخت. نماینده فدراسیون کاردینالهای برزیل نیز در سخنانی در خصوص اهمیت گفتوگو و جایگاه آن در پیشرفت زندگی جوامع و نیز اهمیت توجه به این مسئله، سخنانی ایراد کرد.
در بخش پایانی همایش بینالمللی «اسلام، دین گفتگو و زندگی» از برخی از شخصیتهای اسلامی و مسیحی فعال تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام/