گرسنه بمان تا من زنده بمانم
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۹۴۴۸۶
زندگی امروز محصول رقابت و تعامل دو نگاه زنده ماندن و زندگی کردن است؛ یکی معیشت را تنها چالش پیش رو میبیند، دیگری اصلاح و بهبود را فراتر از اقتصاد میداند و وضعیت معیشت را تنها علامتی از دردهای مزمنتری میداند که نیاز به بازسازیهای جدیتر در ساختارهای اقتصادی- اجتماعی- سیاسی دارد.
بر پایه دیدگاه «زندگی کردن»، ادعای بهبود وضعیت معیشت و اقتصاد کشور، بدون توجه به آن بازسازیهای اجتماعی- سیاسی اساسا امکانناپذیر بوده و فریبی بیش نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شبکههای اجتماعی در دنیای امروز مهمترین ابزار مهار زدن بر میل خشونت حکمرانان هستند. حکمرانانی که در هر صورت باید پاسخگوی عملکرد خویش باشند در زمانیکه برابرِ پرسشهای شهروندان در شبکههای اجتماعی قرار میگیرند. ناگزیر میشوند به پذیرش برابری (و نزول اجلال) و همزمان پاسخگویی به آنان. این معجزه شبکههای اجتماعی، برای ایران نیز صادق بوده است.
معجزهای که جامعه بعضا بدون ابزار ایرانی در برابر قدرت را تبدیل به جامعهای قدرتمند کرده است. ابزار شهروند امروز پرسشگری در شبکههای اجتماعی است و به همین دلیل هم سیاستمداران مختلف عیار خود را در پذیرش آزادی مردم در همین محک نشان میدهند. از یک سو سیاستمداری میتواند باشد که نه تنها شجاعت پاسخگویی ندارد، بلکه به دشمنی شبکههای اجتماعی برمیخیزد و در سوی دیگر سیاستمداری که نه تنها تضمینکننده این ابزار جامعه ایرانی است، بلکه خود را در برابر پرسشهای شهروند، مسوول میداند.
سیاستمداری که از روبهرویی و پاسخگویی به مردم پرهیز دارد، نه تنها خودش درگیر «زنده ماندن» در عرصه سیاست است؛ بلکه مردمی را دوست دارد که اسیر «زنده ماندن» خویش باشند. مردمی که آنچنان ناتوان که خواستههایشان به سطح «زنده ماندن» رسیده باشد و کسی نای پرسش نداشته باشد تا او بتواند در عرصه سیاست زنده بماند.
راه باریک آزادی که زندگی را برای جامعه ایرانی میسازد، نه از طریق قهر با صندوقهای رای و نه از طریق حضور خیابانی، بلکه تنها از طریق پرسشگری و نهایتا رای دادن به پاسخهایی است که میشنود، ارزیابی میکند و سپس دست به انتخاب میزند. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، یکی از ابزارها برای رسیدن به آگاهیست و آگاهی، آغاز رسیدن به آزادیهای اجتماعی- سیاسی.
شاید امروز آنچنان دردهای «زنده ماندن» عمیق شده است که مطالباتی مانند آزادی اجتماعی در معرض دید قرار ندارد؛ اما نسل جدید حتی با فرض گرفتن شغل یا تامین حداقلهای زنده ماندن هم راضی نخواهد شد. این نیمه پنهان واقعیت امروز است و هشداری برای فردا؛ هشداری که اگر جدی گرفته نشود، ما را با خود خواهد برد. شاید بشود با وعده «زنده ماندن» رای خرید؛ شاید از طریق تقلیل خواستههای مردم به موضوعات اقتصادی، سرپوشی بر پرسشهای دیگر گذاشت؛ اما اولا بهبود وضعیت معیشت بدون تامین زیرساختهای حقوقی، سیاسی و اجتماعی و تامین آزادیهای اجتماعی و سیاسی امکانپذیر نیست و ثانیا به فرض محال با روشهای کوتاهمدت، بتوان اندکی در زندگی شهروندان گشایشی ایجاد کرد (حتی کاری به فردای ویران شده برای این التیام هم ندارم)؛ تازه با حقیقت جامعهای روبهرو خواهید شد که خواستههای اصلیاش در کسب آزادیهای اجتماعی و اقتصادی و مطالبهاش برای «زندگی کردن»، فرصت بروز مییابد.
مردم میخواهند زندگی کنند و زندگی کردن برای آنان فراتر از «زنده ماندن» به مدد بستههای معیشتی صدقهای است. بهتر است به پرسش اصلی بپردازیم یعنی «زندگی کردن» و نه پرسش موقت «زنده ماندن» جامعهای که ناتوان نگه داشته شده است.
گرسنه ماندن و عدم آگاهی، نتیجهاش میشود سالها فاصله با خواستن آزادیهای سیاسی- اجتماعی. و این، تنها ابزار برخیست برای زنده ماندن در دنیای سیاست./ایرنا
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی زنده ماندن زندگی کردن جامعه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۹۴۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرسپولیس: وقاحت رخ داده در آزادی توهین به همه بانوان بود
باشگاه پرسپولیس طی بیانیه ای به اتفاقات بازی این تیم برابر تیم سپاهان واکنش نشان داد.
به گزارش مشرق، سالها است بخشی از جامعه هواداری سپاهان، هر از چند گاهی اقدامات وحشتناکی را رقم میزنند. اقداماتی که در مقابله با این پدیده صورت میگیرد هم اصلا بازدارنده نیست و حتی به نظر اعتقادی به برخورد جدی وجود ندارد اگر مقامات با فشار افکار عمومی رو به رو نبودند.
در تمام این موارد دیده نشد باشگاه سپاهان حتی یک بار عمیقا متاسف باشد مگر این که از شدت بازتاب ماجرا، مجبور به این امر شده است.
در همین مورد اخیر حتی رویکرد انتقادی به این مسئله را زیر سوال بردهاند و به آنهایی که به واسطه مشمئز کننده بودن، حادثه برانگیخته شدهاند، اَنگ چسباندهاند. البته که آنها هم از این وضعیت پیش آمده خوشحال نیستند، چون روز چهارشنبه شاهد شروع یک جریان فکری و رفتاری بودیم که اگر در همین نقطه با شدت تمام در نطفه خفه نشود آغاز یک جریان خشونت و هتک حرمت نسبت به بانوان در تمام جامعه خواهد بود. آنچه اتفاق افتاد علیه بانوان هوادار تمام باشگاهها از جمله خود سپاهان نیز بود.
ملت ما شهدای عزیز و گرانقدری را در دفاع از حرم داد تا پای داعش و تفکرات داعشی که جلوهای از آن در نگاهی بود که به زنان داشت به این کشور باز نشود و حالا در کمال تعجب یکی همان تفکر را فریاد زده و در داخل و خارج فوتبال و ورزش باید بسیاری به حال خود متاسف باشند اگر به قدری متاثر نشدند که واکنش لازم را داشته باشند.
این ها غلو و بزرگنمایی نیست، واقعیاتی است که کمتر جرات بیان آن وجود دارد و اما در ارتباط با رفتارهای بخشی از جامعه هواداران سپاهان و نه همه آنها حکایت طولانی است.
حمله به خودروی حامل مدیران باشگاه رقیب که با توجه به ابعاد سنگ و آجرها به نظر به قصد جانشان بود، نابینا شدن سرباز احمدی از دو چشم به خاطر پرتاب نارنجک دستساز، حمله وحشیانه و بیرحمانه به تعدادی از هواداران پرسپولیس و ضرب و شتم آنها، نابینا کردن هوادار پرسپولیس، تهدید و ارعاب هواداران پرسپولیس در شهر و محل زندگی خودشان (اصفهان)، حمله به خودروهای خبرنگاران در تهران، آتش زدن خودروی یکی از خبرنگاران در حادثهای دیگر، حمله به ماموران داخل ورزشگاه در بازی خارج خانه، حمله به اتوبوس حامل اعضای تیم فوتبال پرسپولیس با نارنجک که میتوانست با شوک به راننده و از کنترل خارج شدن اتوبوس به اتفاقی فاجعهبار بدل شود، بخشی از حوادثی بودهاند که جدای از برخوردهای لفظی و فیزیکی معمول در ورزشگاهها توسط این عده رقم زده شده است.
حالا هم پای مسائل ناموسی را به میان کشیدهاند که دیگر برخوردهای انضباطی و اخلاقی برای مواجهه با آن کفایت نمیکند. این ماجرا قرار است تا کجا پیش برود؟
توجه افکار عمومی را به این نکته جلب میکنیم که توهین آن فرد معلوم الحال که معلوم نیست در چگونه دامانی بزرگ شدهاست فقط قسمت کوچکی از رفتارها و توهینهای مشمئز کننده بخشی از هواداران سپاهان نسبت به بانوان بود.
باشگاه پرسپولیس مدارک و فیلمها را جمعآوری کرده و در قالب شکایات علیه این فرد به طور خاص و علیه جمعی از هواداران و باشگاه سپاهان در اختیار ارکان قضایی فوتبال و دستگاههای ذیربط قرار میدهد اما قطعا این کفایت نمیکند.
چرا باید جامعه هواداری بعضی باشگاهها به خاطر کوتاهی یا نگاه رنگی بعضی مسئولان امر و دستگاهها در شهرهای خود به باوری برسند که برای خود حاشیه امنیت اینچنین قائل باشند؟
همچنین به ارکان ورزش و فوتبال کشور، تضمین میدهیم چنین اتفاقاتی در قالب مواردی چون خشونت علیه زنان در ابعاد بینالمللی فوتبال قابل پیگیری است اگر احساس نشود برخوردی که صورت میگیرد متضمن امنیت و حرمت بانوان هوادار همه تیمها باشد و در این امر هیچ فرقی بین بانوان هوادار پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتور، خوزستان، گیلان، مازندران، کرمان و … نیست.