آیا جمله ی «خرمشهر را خدا آزاد کرد» از امام خمینی است؟
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۹۷۰۸۸
پایگاه خبری جماران: سوم خرداد سالروز آزادسازی شهر خرمشهر از اشغال نظامیان رژیم حزب بعث عراق به رهبری صدام حسین است. 39 سال گذشت. در این مدت آنچه بیشتر از همه به یادها مانده، گزارۀ شناخته شده و منسوب به امام خمینی، «خرمشهر را خدا آزاد کرد!» است. در حالیکه اگر آثار ایشان را پیگیری و بررسی کنیم، این جمله یافت نمیشود؛ اما اگر تیتر برخی روزنامههای آن روزها را تورق کنیم، این جمله را خواهیم دید! پس جریان چیست؟
خرمشهر، «شهر خُرّم»خرمشهر، شهریست که امام خمینی از آن به نام خرمشهر و شهر خرم یاد کرده است (صحیفه امام، ج 16، ص 257) شهری از شهرهای استان خوزستان که در جنوب غربی آن قرار گرفته و از غرب به منطقۀ مرزی شلمچه و از جنوب غرب (اروندرود) به کشور عراق محدود است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از روزگار کهن ساکنین آن شیعه و به زبان عربی و فارسی سخن میگویند. بر اساس آمار سال 1355، خرمشهر 140490 نفر و در آستانۀ جنگ تحمیلی (1358ـ 59) 169 هزار نفر جمعیت داشته است. ارتباط با دریای آزاد و راهآهن سرتاسری، برخورداری از دو رودخانه آب شیرین و قرارگرفتن در دهانه اروندرود، به این شهر وضعیت ژئوپلیتیکی داده، و از دیرباز مورد طمع قدرتهای جهانی و تجزیهطلبان داخلی قرار داشته است. برای همین حزب بعث عراق به سرکردگی صدام حسین، رییسجمهور وقت، برای از بین بردن انقلاب اسلامی ایران و جداسازی این بخش از کشور در 31 شهریور 1359 با همه توان نظامی به ایران هجوم آورد و جنگ تمام عیار را آغاز کرد.
هجوم به خرمشهرحاکمان عراق مدتها پیش از حملۀ مستقیم به خاک ایران، با پخش اسلحه بین نیروهای موسوم به خلق عرب و تفرقهافکنی میان مردم متطقۀ خوزستان زمینهها را آماده کرده بودند. تاآنجاکه بهار 1358 با پشتیبانی حزب بعث عراق، سازمان سیاسی خلق عرب در خرمشهر فتنه بهپا کرده و جنگافزارهای بسیاری با هدف جنگ داخلی از آنها گرفت و خسارتهای بسیاری زد. ازجمله انفجار لولههای نفت که با درایت و رهنمودهای امام خمینی این فتنه از میان رفت. (صحیفه امام، ج 7، ص 326)
پس از این مقدمات بود که ارتش عراق، شهریور 1359 حملۀ مستقیم را آغاز و همان هفته اول جنگ، بخش بزرگی از مناطق استراتژیک ایران را تصرف و خود را به اهواز نزدیک کرد و قصد داشت همه خوزستان را تصرف کند. (هاشمی، انقلاب در بحران، ص 233) اما با همه کمبودها، جوانان و نیروهای مسلح کشور اجازۀ سقوط استان را ندادند و با مقاومت تاریخی استراتژی پیروزی برقآسای دشمن را به شکست کشاندند. (هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ص 257) امام خمینی در پیامی به ارتش و مردم عراق، صدام و حزب بعث را از نوکران صهیونیسم و امپریالیسم و مسئول حمله به خرمشهر معرفی کرد و از ارتش و مردم عراق خواست شرارتهای حزب بعث را از سر مردم ایران و عراق دفع کنند. (صحیفه امام، ج 13، ص 230)
بااینحال دشمن با لشگر ویژه و پشتیبانی زرهپوش و آتش سنگین و راهنمایی ستون پنجم به خرمشهر نفوذ کرد. خرمشهر پس از مقاومتی 35 روزه در 4 آبان 1359 به تصرف کامل بعثیها درآمد. افسران بعثی پیروزی خود را جشن گرفتند و بر دیوار شهر جملۀ «جئنا لنبقی» (آمدهایم تا بمانیم) نوشتند و نام خرمشهر را «محمره» گذاشتند و به شکنجه و اعدام مدافعان شهر پرداختند. اموال دولت و مردم به غارت رفت و این شهرِ بندریِ زیبا به ویرانهای تبدیل شد. اما امام خمینی همچون یک فرماندۀ جنگآزموده و تمامعیار، برای جلوگیری از تضعیف روحیه مردم و رزمندگان، بحران خرمشهر را پیامد طبیعی جنگ خواند (ستوده، پابهپای آفتاب، ج 2، ص 297) و در برابر خبر سقوط خرمشهر به سید محمد غرضی، استاندار وقت خوزستان گفت: «جنگ است؛ آقا، جنگ است» (پابهپای آفتاب، ج 2، خاطره از رسولی محلاتی، ص 297) هر جنگی این خرابیها و عوارض را دارد. بااینحال از سقوط خرمشهر قلب امام به درد آمده و بعداز مدتی از خرمشهر به خونینشهر یاد کرد. (صحیفه امام، ج 16، ص 107)
خونینشهربا اشغال خرمشهر (خونینشهر) آزادسازی آن به یک ضرورت ملی و مذهبی تبدیل شد و برای آزادی آن یک وحدت ملی در کشور پدید آمد. همه، از هر قشر و گروهی به فکر و در صدد آزادساری آن برآمدند؛ اما اهمیت راهبردی خرمشهر برای دو کشور و گستردگی منطقه عملیاتی موجب طولانیشدن اشغال آن شد. تااینکه کمکم عملیاتهای پیاپی برای آزادسازی آغاز گشت. ازجمله با عملیات فتحالمبین غرب دزفول و شوش و غرب رودخانه کرخه از اشغال دشمن درآمد. (هاشمی، پس از بحران، ص 34) سرانجام بامداد 10/2/1361 عملیات بزرگ بیتالمقدس با هدف آزادی خرمشهر با رمز «یا علیبنابیطالب» (همان، ص 84) در چهار مرحله آغاز شد و رزمندگان اسلام دستهدسته از شمال شهر وارد خرمشهر شدند.
فتح خرمشهربا مرحلۀ پایانی عملیات بیتالمقدس که از شامگاه 1/3/1361 آغاز شد. نیروهای عراقی در برابر حمله سریع و غافلگیرانه رزمندگان اسلام دچار وحشت و سردرگمی و ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد. در دوم خرداد، خرمشهر کاملاً محاصره شد؛ اما ارتش صدام برای روحیهدادن به قوای خود آن را تکذیب کرد. (هاشمی، پس از بحران، ص 111 ـ 112) سرانجام رزمندگان ایرانی خرمشهر را پس از نوزده ماه اشغال در ساعت 11 بامداد روز سوم خرداد از دست نیروهای بعثی عراق آزاد کردند.
در این عملیات، 105 دستگاه تانک و نفربر و دهها انبار مهمات، 95 هزار مین، صدها دستگاه خودرو و هزاران قبضه سلاح انفرادی و هجده قبضه توپ از دشمن به غنیمت گرفته شد. 16500 نفر از افراد اشغالگر کشته و زخمی شدند و نوزدههزار نفر به اسارت در آمدند. (هاشمی، پس از بحران، ص 112) همچنین 180 کیلومتر از خط مرزی و 5038 کیلومتر مربع از مناطق تحت اشغال دشمن آزاد شد. بصره و مناطق نفتخیز عراق در تیررس نیروهای ایرانی قرار گرفت. پس از آزادسازی خرمشهر، رزمندگان ایرانی در مسجد جامع خرمشهر نماز شکر اقامه کردند. مردم با خبر آزادی خرمشهر به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند. شب پیروزی صدای الله اکبر از پشت بامها به گوش میرسید. مسئولان نظام، مراجع تقلید، حوزه علمیه قم و ائمه جمعه این پیروزی را به امام خمینی تبریک گفتند.
امام خمینی و آزادی خرمشهربا فتح خرمشهر هم ملت و هم رهبر بسیار خوشحال شدند. امام خمینی آن را به معجزه تشبیه کرده (صحیفه امام، ج 16، ص 270) و حاصل رحمت، نعمت و توفیق و عنایت الهی خواند (همان، ص 315 ـ 316) که در صدر اسلام هم نظیرش بوده و خداوند درون دلهای دشمنان اسلام آنچنان رعب و وحشتی افکنده است که با همۀ تجهیزات، در برابر غریو الله اکبر مسلمانان تسلیم شدهاند. (همان، ج 17، ص 294 ـ 295) ایشان ضمن پیامی به مناسبت فتح خرمشهر، این پیروزی را «نصر عظیم» و افتخاری ابدی برای اسلام خواند و ارتش اسلام را مفتخر به نشان «ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» و مورد قدردانی امام زمان شمرد. (همان، ج 16، ص 257) همچنین در دیدار با مردم و برخی کارگزاران دولت، از عظمت فتح خرمشهر یاد کرد و سفارش کرد مردم این حادثه را از یاد نبرند. حضرت امام 8 خرداد 1361 نیز در دیدار با ستاد بسیج اقتصادی، آزادی خرمشهر را فوق طبیعت و از امدادهای الهی بهسان پیروزی رزمندگان صدر اسلام خواند (همان ، ص 270) و با آزادشدن خرمشهر از آن به نام خرمشهر و شهر خرم یاد کرد. (همان، ج 16، ص 257) پس از چندین ماه از آزادای خرمشهر (19 بهمن 1361) در دیدار با همافران نیروی هوایی از امدادهای غیبی در به تسلیم واداشتن نیروهای عراقی در خرمشهر یاد کرد. (همان، ج 17، ص 294)
امام خمینی بعدها نیز به مناسبتهای گوناگون، بهویژه در سالروز آزادی خرمشهر آن پیروزی شگفتانگیز منسوب به امداد غیبی و الهی کرده و یاد آن را زنده نگهمیداشت؛ اما نداریم که معروف «خرمشهر را خدا آزاد کرد» را فرموده باشند. البته خرمشهر اواخر جنگ نیز مورد تهدید و تحدید قرار گرفت و روزهای اول تا سوم خرداد 1367 عراق یک بار دیگر در محور شلمچه به طرف خرمشهر، عملیات کرد و توانست تا نزدیکی شهر پیشروی کند که با مقاومت و عقبراندن ارتش عراق جنگ پایان گرفت.
نتیجهبا توجه به بیشتر بیانات و پیامهای حضرت امام دربارۀ آزادسازی خرمشهر و نگاه الهی ایشان به همۀ پیروزیها و موفقیتها، بهویژه نسبت به آزادسازی خرمشهر میتوان گفت که جملۀ «خرمشهر را خدا آزاد کرد» برگرفته از محتوای کلام امام خمینی بوده است که برخی روزنامهها با برداشت خودشان آن را تیتر کرده و بعدها بر سر زبانها افتاد. لذا درست است عین این گزاره را بیان نکردند، اما مضمون و فحوای کلام ایشان همان بوده است.
منبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 امام خمینی دفاع مقدس آزادی خرمشهر سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 خرمشهر را خدا آزاد آزادی خرمشهر امام خمینی فتح خرمشهر صحیفه امام حزب بعث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۹۷۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانوادهای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سالها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطرهای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار میگیرد. خودش گفته است:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)
مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است:
با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری میکردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت مینمایند. در آن روزها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم میشد و خانم دانشور هم به من پز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)
مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل میکند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پلهها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
۱. پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.