چرا اصلاح طلبان نباید از لاریجانی حمایت کنند؟
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۱۹۲۴۵
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، اما این ابهام بهطور مطلق هم نیست؛ یعنی تا اینجای کار حدود و ثغور نامزد نهایی مشخص شده است؛ آنکه او باید اصلاحطلب باشد. اصلاحطلببودن شرط اولیه تمام اعضای نهاد اجماعساز بوده؛ چنان که در بند یک مصوبه تشکیل این نهاد انتخاباتی آمده است که اصلاحطلبان در انتخاباتی آزاد، رقابتی، در تراز قانون اساسی و با «نامزدی اصلاحطلب» وارد انتخابات میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبیعی است که در فضای سیاسی کنونی و با مختصات فعالان سیاسی فعلی اصلاحطلب، به صورت پیشفرض چند شرط نخست محققشده تلقی میشود و نکته مهم این یک جمله، همان نامزد اصلاحطلببودن، فردی است که قرار است اصلاحطلبان از او حمایت کنند. وقتی نهاد اجماعساز تشکیل شد، بسیاری گفتند اصلاحطلببودن نامزد هم بهسادگی محقق نمیشود و دیگر مانند سالهای 92 و 96 نخواهد بود که همین که افکار فردی در حوزههایی مانند سیاست خارجی شبیه به اصلاحطلبان باشد، او را اصلاحطلب بدانیم.
از گفته بسیاری از اعضای حقیقی و حقوقی (احزاب) نهاد اجماعساز چنین برمیآمد که اصلاحطلببودن باید به شرط حضور تشکیلاتی احراز شود؛ به نحوی که یا فرد عضو یکی از احزاب جبهه اصلاحات باشد یا آنکه در سالهای متمادی موصوف به اصلاحطلبی باشد. حتی این بحث درباره محمدجواد ظریف هم وجود داشت و برخی باور داشتند ظریف گرچه اصولگرا نیست، هیچگاه هم اصلاحطلب نبوده و حمایت از او هم نقض عهد جمعی اصلاحطلبان است. ظریف نیامد و ادامه این بحث میسر نشد، اما همین میزان که تا مدتی برخی اصلاحطلبان او را نامزد اجماعی اصلاحات میدانستند نیز خالی از اشکال نبود.
علاوه بر این، در زمانی که گفته میشد باید از ظریف حمایت شود، برخی مانند علی صوفی میگفتند اگر قرار باشد از فردی که روحیات اصلاحطلبانه دارد حمایت شود، او باید ذیل خواستههای جبهه اصلاحات را امضا و بهطور کتبی اعلام کند که اولا در این انتخابات وابستگی رسمی به اصلاحطلبان دارد و ثانیا در زمان تصدی دولت، متعهد به اجرای خواستههای جبهه حمایتگرش یعنی اصلاحات میشود.
این موضوع در زمان کنونی هم صادق است. اصلاحطلبان در این دوره نامزدهای متعددی دارند؛ از جمله اسحاق جهانگیری، محمود صادقی، سیدمصطفی تاجزاده، مسعود پزشکیان، محسن هاشمیرفسنجانی، عباس آخوندی، مصطفی کواکبیان، محسن رهامی، رسول منتجبنیا و محمدجواد حقشناس. حتی علی مطهری که مواضعش در سالهای اخیر در حوزه سیاسی فراتر از خود اصلاحطلبان هم بوده است، به معنای دقیق تشکیلاتی اصلاحطلب در نظر گرفته نمیشود؛ زیرا در گذشته پایگاه اصولگرایی داشته است و اکنون هم بهصراحت نمیگوید من نیرویی کاملا اصلاحطلب هستم. پیش از ثبتنامها، اعضای نهاد اجماعساز درباره افرادی که در معرض کاندیداتوری قرار داشتند، رأیگیری کردند که چهار نفر اول به ترتیب ظریف، جهانگیری، تاجزاده و پزشکیان بودند که از اینها فقط ظریف در انتخابات شرکت نکرد.
خیلی واضح است که اگر قرار باشد نظر جمعی اصلاحطلبان با سازوکاری دموکراتیک پیش برود، باید این اولویت رعایت شود و به هر دلیلی اگر به فرض جهانگیری یا تاجزاده نتوانند به فعالیت انتخاباتی خود ادامه دهند، مانند رد صلاحیت یا کنارهگیری، نوبت به نفر بعدی برسد. البته در رعایت اولویت، الزام جدی وجود ندارد؛ زیرا این نظرسنجی اولیه بوده است و نیروهای اصلاحطلب هنوز به جمعبندی نرسیدهاند. اما همین میزان اطلاعات نشان میدهد اصلاحطلبان نامزد اصلاحطلب دارند و بر اساس مصوبه تشکیل نهاد انتخابی خود باید از میان همین نامزدهای «اصلاحطلب» یکی را انتخاب کنند.
با مقدمه مذکور میتوان به یک نتیجه روشن رسید؛ آنکه اصلاحطلبان از لحاظ قواعد خودساخته و بر مبنای پیمان درونیشان، تحت هیچ شرایطی نمیتوانند از علی لاریجانی حمایت کنند؛ چراکه لاریجانی با هیچ متر و معیاری و با هیچ خطکش سیاسیای نهتنها اصلاحطلب نیست، بلکه یک اصولگرای تمامعیار محسوب میشود؛ زیرا تا پیش از آنکه حضور سیدابراهیم رئیسی در انتخابات قطعی شود، یکی از دو نهاد انتخاباتی اصولگرایان به نام شورای وحدت، با محوریت جامعه روحانیت مبارز بنا داشت در صورت ثبتنام لاریجانی، شرایط نامزدی او را بررسی کند و این احتمال میرفت که نیروهای سنتی اصولگرا از او حمایت کنند.
چنانچه لاریجانی همواره رأی خود برای مجلس را در قم میگرفت؛ زیرا او پایگاه رأی جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم) را با خود داشت. او حتی در سال84 نامزد اصلی جبهه پیروان خط امام و رهبری بود و یکی از شانسهای اصولگرایان برای ریاستجمهوری به شمار میآمد.
از طرفی سابقه او در دوران ریاستش بر سازمان صداوسیما نیز نشان میدهد اتفاقا او برخلاف چهره اعتدالی این روزهایش، بههیچوجه یک اصولگرای معتدل شناخته نمیشده و موضع صداوسیما درباره سخنرانهای کنفرانس برلین یا پخش دو برنامه چراغ و هویت، نشاندهنده رویکرد او در مواجهه با اصلاحطلبان است که در یکی سعی شد قتلهای زنجیرهای به اصلاحطلبان نسبت داده شود و در دومی تلاش شد چهره روشنفکران ایرانی نزد مردم تخریب شود.
لاریجانی حالا و بعد از سالها و از قضا در آستانه انتخابات ریاستجموری، در اتاقی در کلابهاوس گفت از محتوای این برنامهها بیخبر بودم و رویکرد آنها را نادرست میدانم که همین سخن با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد؛ خاصه آنکه اولا اگر باور بر نادرستبودن محتواست، چرا همان زمان این موضع رسانهای نشد و ثانیا چرا رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نباید از محتوای چنین برنامههای مهمی بیاطلاع باشد؟
با این همه ممکن است گفته شود پس چرا چنین به نظر میآید که لاریجانی نزدیک به اصلاحطلبان است؟ علی لاریجانی مشخصا از زمان رویکارآمدن دولت روحانی در سال 92 از یک سو در تقابل با دولت محمود احمدینژاد که مخالف سرسخت لاریجانیها بود و از سوی دیگر به دلیل نوع نگاه مشترکش با اصلاحطلبان و روحانی، صرفا در حوزه سیاست خارجی از مواضع دیپلماتیک دولت دفاع کرد و البته در پیشبرد برجام تلاش کرد کمکحال دولت در مجلس باشد.
با مرور مواضع لاریجانی در تمام این هشت سال، موضوع مشترک دیگری جز حوزه سیاست خارجی به نظر نمیآید و مشخص نیست برخی چطور علی لاریجانی را یک نیروی نزدیک به اصلاحطلبان یا حتی برخی یک اصلاحطلب کامل میدانند؟
علاوه بر اینها، حمایت لاریجانی در هر شرایطی باعث میشود خط میان اصلاحطلبی و اصولگرایی کمرنگتر از گذشته شده و دیگر مردم نتوانند اصلاحطلب را از اصولگرا تشخیص دهند؛ نکتهای که اتفاقا در سالهای اخیر کم به اصلاحطلبان ضربه نزده است و ایشان با حمایت از یک نیروی غیراصلاحطلب به نام حسن روحانی، عملا اعتبار سیاسی خود را در اختیار غیراصلاحطلبان قرار دادند و امروز هم هزینه آن یعنی ریزش سرمایه اجتماعی را میپردازند. ممکن است برخی اصلاحطلبان بگویند حمایت از روحانی در سالهای 92 و 96 و حمایت احتمالی از لاریجانی در 1400 باعث عدم پیشروی تندروها شد و میشود. در برابر چنین استدلالی میتوان گفت شاید این روش حتی منجر به تحقق منافع جمعی شود، اما دیگر نامش اصلاحطلبی نیست و روشی پراگماتیستی است که برای یک هدف مشخص میتوان با هر نیرویی به تفاهم رسید.
شاید این روش هم بد نباشد، اما بهتر است مطرحکنندگانش آن را به حساب جریان اصلاحات ننویسند؛ همانطورکه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در جریان انتخابات مجلس یازدهم، وقتی بسیاری از نیروهای اصلاحطلب رد صلاحیت شدند، اعلام کرد جبهه اصلاحات در انتخابات لیستی ارائه نمیدهد و اگر احزاب اصلاحطلب تصمیم به انتشار لیست دارند، نباید با صفت اصلاحطلبی این کار را انجام دهند.
در نهایت باز هم باید گفت که اصلاحطلبان چه بخواهند و چه نخواهند، بر اساس مصوبه نهاد اجماعساز نمیتوانند از نیرویی غیراصلاحطلب حمایت کنند و اگر چنین کنند، عملا در مدت کوتاهی خلاف وعدهشان به عموم مردم عمل کردهاند؛ حتی اگر تمام نامزدهای اصلاحطلب رد صلاحیت شوند، به گفته سخنگوی نهاد اجماعساز اگر چنین شود اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیکنند، اما نامزدی هم به جامعه معرفی نمیکنند.
پربیننده ترین اقامت فرزند لاریجانی در آمریکا خبرساز شد جنجال جدید دختر حاکم دبی در اینستاگرام + عکس طعنه علی لاریجانی به سعید جلیلی پرونده مرگ آیت الله هاشمی رفسنجانی هنوز باز است خبر جدید از تایید صلاحیت های انتخاباتیمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: اصلاح طلبان علی لاریجانی انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری 1400 انتخابات ۱۴۰۰ اصلاح طلبان اصلاح طلب بودن نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان علی لاریجانی اصلاح طلب اصلاح طلبی حمایت کنند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۱۹۲۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سلیمی نمین از تندروهای مهدی نصیری / او تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت / اصلاحطلبان پرچمداری او را نخواهند پذیرفت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، با اشاره به مواضع اخیر مهدی نصیری، گفته بود؛ «گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.»
عناصر تندرو هیچوقت در یک موقعیتی ثابت نمی ماننددر همین راستا، عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا که سابقه حضور در روزنامه کیهان هوایی را در کارنامه خود دارد، با اشاره به مواضع اخیر مهدی نصیری به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «خیلی تمایل ندارم که به ایشان بپردازم اما به طور کلی نباید از یک تجربه غافل شد. عناصر تندرو هیچوقت در یک موقعیت ثابت نمیمانند، یعنی در هر زمینهای نوسانات آنان بسیار افراطی است و به همین دلیل به هیچوجه مورد اعتماد واقع نمیشوند. هیچکسی نمیتواند تضمین کند که یک عنصر تندرو افراطی در یک موقعیت و یک موضوع باقی بماند.»
نصیری با خاتمی که نماینده رهبری در کیهان بود بی ادبانه برخورد می کردوی ادامه داد: «قطعا این موضوع در جامعه زیانبار است زیرا مخرب و تخریبکننده روابط هستند. به خاطر دارم که در دوران نمایندگی رهبری آقای خاتمی در روزنامه کیهان، هر چه به آقای نصیری گفته میشد که احترام نمایندگی رهبری را حفظ کنید، انتقاد کنید اما منزلت نمایندگی رهبری را با ادب و احترام حفظ کنید و بنویسید، ایشان بیادبانه و جسورانه برخورد میکند و برای ما شایسته نبود.»
فعال سیاسی اصولگرا بیان کرد: «چنین فردی وقتی التماس و درخواست از آقای خاتمی میکند که رای برای من بگشا، آقای خاتمی به او اعتماد میکند؟ خیر. هیچکسی نمیتواند به اینها اعتماد کند؛ به همین دلیل مدام تندتر و تندتر شده و سعی میکنند جایی را برای خودش بیابند و طبیعتا سرنوشت خوبی پیدا نخواهند کرد. عناصر افراطی که از ایران رفتند، ابتدا حرفشان این بود که ایران به اندازه کافی نسبت به آمریکا موضع پررنگ ندارد، اما یواش یواش که در تقابل با نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند، در افراط غربگرایی با صهیونیستها که افراطیترین نژادپرستان نظام حاکم در جهان هستند، پیوند خوردند.»
هیچ کسی نمی تواند به نصیری اعتماد کندسلیمینمین، با بیان اینکه این افراد حاضر هستند بالاترین جنایات را برای رژیم صهیونیستی انجام بدهند تا غرب آنان را بپذیرد و مواضع ضدغربی گذشتهشان فراموش شود، گفت: «آقای نصیری مجبور است که این کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطیتری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچکس نمیتواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعهای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد.»
تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفتاین چهره سیاسی اصواگرا با اشاره به مواضع گذشته مهدی نصیری گفت: «قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذتبخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته میشد که این دیدگاه با نظر اسلام نمیخواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری اینگونه نیست، حرف خودش را میزد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقبافتاده داشت که اینها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم.»
وی افزود: «چنین فردی برای اینکه گذشته خودش را ترمیم کند، مجبور است که در وادی نقطه مقابل تندروی بیشتری کند و تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت. ولی مطمئنا هیچکسی به او اعتماد نخواهد کرد، غرب و عناصر غربزده هم به اعتماد نخواهند کرد. اینکه امروز به طرف رضا پهلوی که خود ایرانیان خارج از کشور او را لاابالی میدانند، رفته تا اعتبار و جایگاهی کسب کند، چنین مسئلهای برای گذشتگاه محقق نشد که درباره ایشان محقق شود. به تجریه دیگران هیچتوجهی قرار نیست داشته باشد.»
به نصیری گفتم حرف های مخملباف درباره مادرش را علنی نکن اما...سلمیننمین با اشاره به مخالفتهای اصلاحطلبان با مواضع اخیر مهدی نصیری خاطر نشان کرد: «شما یک وقتی جریان اصلاحطلب را نقد میکنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده هم اصولگرایان را نقد میکنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمتشکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یکبار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد.»
اصلاحطلبان پرچمداری و میدانداری مهدی نصیری را نخواهند پذیرفتوی ادامه داد: «یعنی خلاف اخلاق برای تخریب. ما باید تفاوت بین نقد و تخریب را متوجه باشیم. آقای نصیری با این گذشته از سوی اصلاحطلبان مورد پذیرش قرار میگیرد؟ یک موقعیت برتری میخواهد رقم بزند آیا مورد پذیرش قرار میگیرد؟ خیر. امکان دارد از او برای بهرهبرداری تبلیغانی شود اما این موضوع با اعتماد کردن فرق دارد. هرگز کسی به او اعتماد نخواهد کرد و راه به او نخواهند داد.»
وی افزود: «اصلاحطلبان اگر قرار باشد موضع بگیرند، شخصیتهایی را دارد اما اینکه ایشان پرچمداری و میدانداری کند را نخواهند پذیرفت و برای تخریب رقیب سیاسی بهره خواهند برد.»
27215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901687