آذر منصوری: «جبهه اصلاحطلبان ایران» هیچ ارتباطی با جبهه اصلاحات ایران و خاتمی ندارد
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۵۳۵۷۸
خرداد: سخنگوی جبهه اصلاحات ایران تاکید کرد: جبهه اصلاحات ایران طی بیانیهای که صادر کرد و جمعبندی مجمع عمومی اعلام کرد که به دلیل رد صلاحیت فلهای همه نامزدهای خود در انتخابات ریاستجمهوری، نامزدی در این انتخابات ندارد، این موضع، موضع مشخص جبهه اصلاحات ایران است.
سخنگوی جبهه اصلاحات ایران گفت: «جبهه اصلاحطلبان ایران» هیچ ارتباطی با آقای خاتمی و جبهه اصلاحات ایران و احزاب اصلاحطلب ندارد و هدف از انتشار اخبار از سوی این جبهه، تشویش اذهان عمومی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آذر منصوری در خصوص اخبار منتشر شده از سوی جبهه اصلاحطلبان ایران و ارتباط این جبهه با جبهه اصلاحات ایران، اظهار کرد: جبهه اصلاحات ایران طی بیانیهای که صادر کرد و جمعبندی مجمع عمومی اعلام کرد که به دلیل رد صلاحیت فلهای همه نامزدهای خود در انتخابات ریاستجمهوری، نامزدی در این انتخابات ندارد، این موضع، موضع مشخص جبهه اصلاحات ایران است.
وی افزود: ما با همه تلاشمان برای تحقق مشارکت حداکثری در این انتخابات آمدیم؛ طیف کاندیداهای ما هم به گونهای بود که حداکثر انعطاف در مورد اینکه اصلاحطلبان در انتخابات مشارکت جدی داشته باشند، وجود داشت و ۹ نفر کاندیدایی که از ۱۴ باقی ماندند، ثبت نام کردند. طبیعی است که زمانی که یک جریان سیاسی در قالب یک جبهه سیاسی در انتخابات حضور پیدا میکند و به این جمعبندی میرسد و در نهایت با دست خالی مواجه میشود، عملاً امکانی برای مشارکت فعال آن در انتخابات باقی نمیماند و وقتی که نامزدی نداشته باشد، نمیتواند نامزد قرض کند.
منصوری بیان کرد: از حدود یک سال پیش جبهه اصلاحات ایران فعالیت خود را آغاز کرده و سازوکارهای خود را تعریف کرده و بر اساس ساز و کارها یا اعلام کاندیداها یا دبیران کل احزاب، تعداد نامزدها مشخص شد و بر اساس آن جلو رفتیم؛ رویکرد ما مشارکت حداکثری بود اما با تصمیمی که شورای نگهبان گرفت عملاً این موقعیت جدید به ما تحمیل شد. موقعیتی که دست ما را از معرفی نامزد خالی کرده است. ترجیح ما این بود که ما میتوانستیم نامزد داشته باشیم، پیشبینی کرده بودیم که تعدادی از نامزدها تایید صلاحیت میشوند، نظرسنجیهای ملی را برگزار میکنیم و سپس بر مبنای نظرسنجیهای ملی کاندیداهایی که بیشترین استقبال از جانب مردم با آنها همراه شده را به عنوان کاندیداها معرفی میکنیم اما طبیعی است که در یک روند کاملاً تعریف شده موضع ما این است که امکان معرفی نامزد از جانب جبهه اصلاحات ایران سلب شده است.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی خبری منتشر شد که جبههای تحت عنوان جبهه اصلاحطلبان ایران اعلام کرده که از کاندیدایی حمایت میکند و به دلیل تشابه اسمی این جبهه با جبهه اصلاحات ایران، صدا و سیما و برخی خبرگزاریها و رسانههایی از این دست، با خبرسازی که این جبهه، همان جبهه اصلاحات ایران است، سعی میکردند که در واقع در اذهان عمومی تشویش ایجاد کنند که این جبهه اصلاحات است که این تصمیم را گرفته یا از درون جبهه اصلاحات دو تصمیم بیرون آمده است.
سخنگوی جبهه اصلاحات ایران تأکید کرد: جبهه اصلاحات ایران هیچ ارتباطی با جبهه اصلاحطلبان ایران ندارد. زمانی که ما قصد ثبت عنوان جبهه اصلاحات ایران را داشتیم، در مرحله اول از وزارت کشور به ما اعلام شد که گروهی سالها پیش چنین درخواستی داشتند یعنی تحت عنوان جبهه اصلاحطلبان ایران و معارض شدند اینکه آیا اساساً این جبهه اصلاحطلبان ایران به اطلاع کمیته ماده ۱۰ احزاب رسیده است یا خیر را اطلاع ندارم. شایسته بود که وقتی تحت چنین عنوانی در انتخابات اعلام موضع میکنند، اعلام میکردند که چه احزابی عضو این تشکیلات هستند و به این شکل سعی در اختلال تصمیمی که جبهه اصلاحات ایران گرفته نمیکردند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اینکه جبهه اصلاحطلبان ایران در کانال رسمی و صفحه اینستاگرام خود به صورت رسمی اعلام کرد که با توجه به اتفاقی که افتاده این جبهه هیچ ربطی به اصلاحطلبان و جبهه اصلاحات ندارد و وقتی در چنین شرایطی اعلام موجودیت میکند در خبرگزاریهای که طبیعتاً ماهیتشان مشخص است با توجه خاصی منتشر میشود، به نظر میرسد که به دنبال اهداف دیگری هستند. در هر حال آنچه که باید در مورد آن توضیح ارائه شود این است که جبهه اصلاحطلبان ایران یک جبهه جداست؛ ما از احزابی که عضو آن جبهه هستند، هیچ اطلاعی نداریم و ارکانش اساساً مشخص نشده و هیچ ارتباطی با آقای خاتمی و جبهه اصلاحات ایران و احزاب اصلاحطلب ندارد.
منصوری خاطرنشان کرد: تصمیم در انتخابات پیش رو مشخص است؛ جمعبندی، جمعبندی مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران است و در واقع بنای این جبهه این است که با توجه به رد صلاحیتهای فلهای نامزدهای جبهه اصلاحات ایران، امکانی برای حضور و مشارکت فعال در انتخابات ریاست جمهوری برایش باقی نمانده چون نامزدی برایش باقی نمانده است.
منبع: ایلنا برچسب ها: آذر منصوری
منبع: خرداد
کلیدواژه: آذر منصوری جبهه اصلاحات ایران جبهه اصلاح طلبان ایران هیچ ارتباطی جبهه اصلاح جمع بندی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۵۳۵۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!