مرگ مرموز در درگیری زن و شوهر به خاطر یک لیوان آب/ آیا شوهر رویا بیمار روانی بود؟
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۵۶۱۴۱
آفتابنیوز :
با انتقال جسد پویا به سردخانه و جسم نیمهجان رؤیا به بیمارستان بررسیهای مأموران در این خصوص آغاز شد تا معلوم شود چه اتفاقی برای این زوج افتاده است. پلیس فهمید این زوج دختری به نام گندم دارند که در زمان درگیری در خانه حضور داشت. این دختر کوچک نتوانست توضیحات زیادی به مأموران بدهد، زیرا از واقعه رخداده بهشدت شوکه شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رؤیا بعد از بههوشآمدن به مأموران گفت در پی یک درگیری با شوهرش زخمی شده و پویا نیز در همان درگیری جانش را از دست داده است. این زن گفت: همسرم در درگیری خانوادگی قصد کشتن من را داشت که پس از زخمیکردن من با ضربات چاقو خودزنی کرد.
خانواده پویا این ادعا را رد کردند و مدعی شدند رؤیا شوهرش را کشته است.
با این ادعا تحقیقات پلیس وارد مرحله تازهای شد. زن جوان پس از بهبودی نسبی گفت: همسرم سالها بود از مشکلات روحی و روانی رنج میبرد و بههمینخاطر همیشه با هم اختلاف داشتیم. ما صاحب یک دختر شده بودیم، اما همسرم بداخلاقتر شده بود. آن شب دخترم از من خواست تا یک لیوان آب به او بدهم. وقتی میخواستم لیوان آب را به دخترم بدهم، همسرم به من اعتراض کرد و گفت باید لیوان آب را به او بدهم. من به او گفتم صبر کند تا دخترم گندم آب بخورد، اما او شروع به داد و فریاد کرد و گفت من همیشه دخترم را به او ترجیح دادهام. جواب دادم بچه در اولویت است و او اگر خیلی تشنه است خودش از یخچال آب بردارد. همین موضوع باعث درگیری ما شد. همسرم به آشپزخانه رفت و چاقو کشید. من چاقو را بهزور از دستش گرفتم، اما بار دیگر به آشپزخانه رفت و حتی سه مرتبه چاقو برداشت. من هر بار بهزور چاقو را از او گرفتم. اما او چند ضربه چاقو به من زد که بیهوش شدم و وقتی در بیمارستان به هوش آمدم متوجه شدم همسرم به خاطر چاقوخوردگی جان سپرده است.
این زن ادعا کرد همسرش سابقه خودکشی و خودزنی داشته و بههمینخاطر به زندگیاش پایان داده است.
وقتی پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد بعضی از ضربههای واردشده به مرد جوان ناشی از خودزنی بوده است، فرضیه خودکشی قوت گرفت، اما بار دیگر خانواده پویا اعلام کردند عروسشان به خاطر اختلافهای زیاد با پسرشان او را کشته و با دروغگویی قصد دارد پلیس را گمراه کند.
در ادامه تحقیقات پلیس به بازجویی از اعضای خانواده پویا و رؤیا پرداخت.
خواهر رؤیا گفت: شوهرخواهرم مهندس و نخبه بود، او همیشه دچار توهم بود. او فرمول جدیدی کشف کرده بود و فکر میکرد خواهرم آن فرمول را به رئیس پویا داده است. میگفت بیمحلی رئیسش به او به خاطر این است که رؤیا فرمول را به او داده است. اما خواهرم اصلا رئیس پویا را نمیشناخت و تا به حال او را ندیده بود.
این زن در ادامه اظهاراتش گفت: آنها یک بار وقتی که گندم دوساله بود، از هم جدا شدند و دادگاه حکم داد که گندم پیش مادرش بماند. اما بعد از مدتی پویا چند واسطه فرستاد که رؤیا به خانه برگردد و گفت دیگر او را اذیت نمیکند، با این حال بعد از رجوع باز هم با یکدیگر درگیریهایی داشتند. از طرفی رؤیا میگفت گندم به پدرش وابسته است و بههمیندلیل او نمیتواند از شوهرش جدا شود.
در ادامه تحقیقات پلیس چند نامه دستنویس از پویا را کشف کرد که متعلق به چندین سال قبل بود. در نامهها پویا از همسرش خداحافظی کرده و نوشته بود قصد خودکشی دارد.
در نهایت پرونده مرگ مرموز مهندس جوان با صدور کیفرخواست برای همسر او به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به آن رسیدگی شود. این در حالی است که خانواده پویا برای عروسشان اشد مجازات خواستهاند.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: مرگ مرگ مشکوک درگیری خانواده پویا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۵۶۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
دختری که در یک جدال خانوادگی مادرش را به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
به گزارش مشرق، فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.»با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند. یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم اما من قاتل مادرم نیستم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.
بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران