جزئیات ترور معاون عمرانی حرم امامزاده صالح (ع) | قاتل پس از ترور به یکی از پارک های شمال تهران رفته است
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۸۰۳۰۹
به گزارش همشهری، ساعت 8صبح یکشنبه نهم خردادماه اهالی خیابانی در حوالی دزاشیب صدای تیراندازی شنیدند و همزمان مردی را دیدند که تیر خورده و خونآلود روی زمین افتاده بود. با گزارش حادثه به پلیس و اورژانس، مأموران کلانتری101 تجریش راهی محل حادثه شدند و تحقیقات آغاز شد. قربانی مردی حدودا 40ساله بود که گلوله به شکمش اصابت کرده بود و با حضور اورژانس برای درمان به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گزارش یک قتل
با مرگ مرد زخمی، گزارش این تیراندازی مرگبار به قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران اعلام شد. او به همراه کارآگاهان تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران و متخصصان پزشکی قانونی راهی محل تیراندازی شدند. در بررسیهای اولیه مشخص شد که مقتول مهندس طاهری نام داشته و معاون عمرانی حرم امامزاده صالح بوده است. محلی که تیراندازی در آنجا رخ داده بود، جایی بود که مقتول به همراه خانوادهاش در آنجا زندگی میکرد. بهگفته خانوادهاش، مهندس طاهری صبح روز حادثه برای رفتن به محل کارش خارج شده و در نزدیکی خانهاش هدف شلیک گلوله قرار گرفته بود. در بررسیهای میدانی از محل تیراندازی، دو پوکه بهدست آمد و این نشان میداد که عامل تیراندازی 2گلوله به سمت مهندس سعید طاهری شلیک کرده که یکی از آنها به شکم مهندس جوان اصابت کرده و مرگ او را رقم زده بود.
تیم جنایی در گام بعدی برای بهدست آوردن ردی از قاتل، به بازبینی تصاویردوربینهای مداربستهای که در محل وجود داشت، پرداخت و مشخص شد مردی با لباس مبدل درحالیکه ماسک بهصورت و عصای نابینایان بهدست داشته، ساعتی قبل از تیراندازی و خروج مقتول از خانهاش در اطراف آنجا کمین کرده بود. او درست مقابل خانه مهندس جوان به انتظارش نشسته بود که به محض خروج مقتول از خانه، با اسلحه کلت اقدام به تیراندازی کرده بود. مرد تیرانداز پس از شلیک 2گلوله سوار بر خودرویی شده و از محل فرار کرده بود. در ادامه تحقیقات، اطلاعاتی بهدست آمده که نشان میداد قاتل پس از تیراندازی خودش را به پارک جمشیدیه رسانده و لباسهای مبدل خود را از تن بیرون کرده و لباسهای خودش را پوشیده است. سپس از پارک خارج و پس از آن ناپدید شده است.
او در تمام این مدت ماسک بهصورت داشته و چهرهاش قابل شناسایی نبوده است. از سوی دیگر تیم جنایی به تحقیق از خانواده مهندس طاهری پرداخت که آنها گفتند وی با هیچکس خصومتی نداشته و کاملا آرام و خوش اخلاق بوده و صبح روز حادثه طبق معمول همیشه برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده بود که این حادثه رخ داد. هماکنون، گروهی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران ماموریت یافته با انجام بررسیهای تخصصی هویت مرد تیرانداز را شناسایی و او را دستگیر کنند.
کد خبر 604554 برچسبها تروریسم در ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تروریسم در ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۸۰۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیبترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد.
به گزارش ایسنا، همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلاآنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقهای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاصمتهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاصبا قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پروندههای قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدممیلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.