Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین: متن یادداشت امین بالین، نویسنده بر کتاب «شاید برگردم» به این شرح است: «اجازه بدهید طبق روال معمول از جمله آغازین داستان صحبت کنم: «همه جا پای یک سایه در میان است.» این رمان من را یاد داستانی کوتاه از بهرام صادقی انداخت (آقای نویسنده تازه‌کار است). قصد مقایسه این دو اثر را با هم ندارم و قضاوتم را می‌گذارم برای خودم اما لازم می‌دانم به این نکته که چه وجه تشابهی بین این رمان عجیب و دیوانه با داستان آقای بهرام صادقی وجود دارد، اشاره‌ای داشته باشم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

صادقی در داستان «آقای نویسنده تازه‌کار است» به زیبایی به ما چگونه نوشتن داستان را یاد می‌دهد، یعنی شما مادامی که یک قصه جذاب سرگرم‌کننده را دنبال می‌کنید یاد می‌گیرید چگونه باید مثلا یک فضاسازی داستانی درست کنید و چه لحن و لباسی به شخصیت هاتان بپوشانید. اما رمان «شاید برگردم» به صورتی جامع‌تر با یک داستان پیچیده تو در تو و البته لحنی بسیار روان و یکدست ما را با جهانی آشنا می‌کند که شخصیت اصلی و قهرمان داستانش زنی جسور است و قصد دارد از سایه‌ها (تخیلات و خاطره‌ها و تجربه زیستی خود) یک داستان بنویسد.

در این رمان خانم سلیمانی به خوبی توانسته است با یک شخصیت‌پردازی بی‌نقص با توجه به متریالی که دم دست دارد و بالاتر اشاره کردم، یک رمان بنویسد و دست منِ مخاطب را بگیرد ببرد در دل داستانش و درگیر کشمکش‌ها و چالش‌های بسیار زیادی بکند، مدام با فلش‌بک‌های بسیار زیاد ما را به عقب و جلو هل بدهد و با تعلیق‌های درست و بجا گاهی از ما بخواهد درجا بزنیم و منتظر بمانیم بدون آنکه خسته شویم. چرا که ما هم مثل قهرمان این داستان تشنه یاد گرفتن و نوشتن قصه‌های خودمان و البته فهمیدن چه می‌شود این رمان هستیم.

در اینکه قهرمان و شخصیت اصلی داستان یک نویسنده است و سایه‌ها و شخصیت‌های فرعی و تیپ‌ها در واقع تخیل یک داستان‌نویس هستند من شک ندارم. (همه آدم‌ها توی سرم تاب می‌خورند. فروغ، سپهر، مارتین و... بخشی از داستان) خانم سلیمانی توانسته بسیار هوشمندانه و بی‌نقص شخصیتی بسازد که آن شخصیت نویسنده‌ای است که می‌خواهد مثل آفریدگار همین داستان داستانی خلق کند. جدا از بحث شخصیت‌پردازی، لحن روان و یکدست، جمله‌های تامل‌برانگیز و حتی دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها باعث می‌شود تعلیق‌ها و خلق بحران‌های جدید مخاطب را خسته و دلزده نکند بلکه مدام به دنبال کشف چیزی بگردد.

جایی از داستان می‌خوانیم: «به نظرم مرد زبلی آمد. از جمله‌بندی‌هایش خوشم می‌آمد. می‌شد از لحن حرف زدنش توی نوشته‌هام استفاده کنم.» خب اینجا با یک دقت کوچک ما می‌توانیم بفهمیم نویسنده به صورت غیر مستقیم در داستانش از ما می‌خواهد بی‌تفاوت از کنار شخصیت‌ها رد نشویم، به نوع پوشش، قیافه، رنگ پوست و لحن حرف زدنشان توجه کنیم. در واقع همین‌طور هم هست. شاید بزرگ‌ترین شخصیت‌های داستانی نویسنده‌های بزرگ ادبیات جهان در دنیای واقعی وجود داشتند و نویسنده آنها را رام و اسیر خود کرده یا بهتر است بگوییم آنها را کشته و دوباره زنده کرده و این بار با رفتار، تیپ و قیافه‌ای کمی اغراق‌آمیزتر در داستانی زنده کرده است.

در ادامه داستان می‌خوانیم: «صبح زود بیدار شدم دلم می‌خواست خوابم را بنویسم!» اینجا هم فکر می‌کنم نویسنده از مخاطب خاص خودش می‌خواهد بی‌تفاوت از کنار خواب‌هایش رد نشود چرا که خواب‌ها ممکن است بهترین ایده برای نوشتن یک داستان باشد.

با هم جمله‌هایی زیبا از این داستان را می‌خوانیم:

نویسنده‌ای که مثل قبل بنویسد، باید چند وقتی از نوشتن فاصله بگیرد.
نگهبان توی باغ قدم‌رو می‌رود. با آن لباس پلیسی که پوشیده بیشتر احساس ترس به جان آدم می‌افتد تا امنیت!
زن که باشی برای همه مادری، حتی برای مردی که از خودت بزرگ‌تر باشد.
بیچاره این نسل، نویسنده عجیب حرام شده‌اند، هیچ‌کس نیست دستشان را بگیرد و حالی‌شان بکند داستان‌نویس شدن به این راحتی‌ها نیست.
وقتی آدم زیادی تنها می‌شود و خیال می‌کند دیگر کسی توی دنیا نیست، سایه‌ها جان می‌گیرند، صورت می‌گیرند، قلب می‌گیرند و می‌شوند یک انسان و راه می‌افتند توی زندگی آدم، طوری که خیال می‌کند هزاران سال است می‌شناسدشان.

کد خبر 604610 برچسب‌ها ادبیات کتاب - معرفی و نقد

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: ادبیات کتاب معرفی و نقد یک داستان شخصیت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۸۲۶۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دفتر یادداشت روزانه یک نویسنده» نوشته فئودور داستایوفسکی با ترجمه ابراهیم یونسی به‌تازگی توسط انتشارات معین به چاپ سوم رسیده است. این‌کتاب در قالب یک‌مجموعه‌ سه‌جلدی در سال ۱۳۹۳ به چاپ رسید و سال ۱۴۰۰ نسخه‌های چاپ دومش عرضه شدند.

این‌کتاب، مجموعه‌ای از نوشته‌های داستانی و غیر داستانی داستایوفسکی است و یادداشت‌هایی با موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شخصی را از این‌نویسنده شامل می‌شود. داستایوفسکی در نوشته‌هایی که در این‌مجموعه چاپ شده‌اند، مسایل سیاسی روز، ماجراهای تبعیدش به سیبری، حوادث روزمره و کتاب‌هایی را که مشغول نگارش آن‌ها بود و همچنین نگاهش به مذهب و جامعه را ثبت و ضبط کرده ‌است.

چاپ سوم این‌مجموعه در آستانه سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شده است.

کد خبر 6092866 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • زرنگ‌بازیِ سعید آقاخانی در نون‌خ ۵ که شاید متوجهش نشده‌اید
  • «حذف و اضافه» رمانی درباره همه آنچه در دانشگاه‌ها می‌گذرد
  • سریال قطب شمال اقتباسی از رمان کنت مونت کریستو یا نسخه ایرانی یک سریال ترکی؟
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • نویسنده اسیر فلسطینی برنده جایزه ادبی بوکر شد
  • اسیر فلسطینی صهیونیست‌ها برنده بوکر عربی ۲۰۲۴ شد
  • با اشتباه مرگبار رایا: تاتنهام شاید برگردد! (عکس)‏
  • ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel