سرگذشت زندگی تلخ فرشته
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۸۳۴۶۳
من و خواهر بزرگم با امید به آینده بهتر در کنار خانواده سعی می کردیم خوب درس بخوانیم اما از زمانی که پدر فوت شد همه چیز عوض شد ... فرشته با وجود این که سن کمی داشت اما کوله باری از غم بر دوشش سنگینی می کرد، در خلال صحبت هایش ناگهان بغضش ترکید و شروع به گریه کرد و من به عنوان مشاور و مددکار کلانتری سعی در آرام کردن او را داشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی آرام شد از او خواستم ماجرای ترک منزلش و زود پشیمان شدنش را برایم تعریف کند تا به او در حل مشکلش کمک کنم .
فرشته با بغض گفت تا زمانی که پدر زنده بود زندگی نسبتا خوب وآرامی داشتیم من و خواهر بزرگم با امید به آینده بهتر در کنار خانواده سعی می کردیم خوب درس بخوانیم اما از زمانی که پدر فوت شد همه چیز عوض شد دیگر خبری از آرامش در منزل ما نبود به خاطر مشکلات مالی مادرم مجبور بود پرستار یک خانم مسن شود و از صبح برای پرستاری از او می رفت و شب برمی گشت و خواهرم برای تأمین هزینه ها به عنوان فروشنده بیرون از منزل کار می کرد. بعد از مدتی از ناچاری به طبقه پایین منزل دایی ام نقل مکان کردیم که اوضاع بهتر شود اما اوضاع زندگی بدتر شد.
دایی ام در تمام امور زندگی ما دخالت می کرد در زمان رفت وآمدها، نوع پوشش و ... تا اینکه سرمسائل جزئی با مادرم دعوا و کتک کاری می کرد من و خواهرم اگر از مادر دفاع می کردیم به طرز وحشیانه ای به ما حمله می کرد و مارا مورد ضرب و شتم قرار می داد دیگر از این وضعیت خسته شده بودیم از دایی هم می ترسیدیم هم متنفر بودیم تا اینکه یک شب مادر در منزل با خانم همسایه زمان کوتاهی صحبت می کرد دایی متوجه شد و مادرم را کتک زد و من وخواهرم که طاقت کتک خوردن مادر را نداشتیم دخالت کردیم که ما را به شدت کتک زد و همان شب من و خواهرم از منزل خارج شدیم و دو شب در سالن انتظار بیمارستان بودیم اما به خاطر مادرم دوباره برگشتیم ولی دیگر رفتارهای پرخاشگرانه دایی برایمان غیر قابل تحمل است.
مهمترین مسئله ای که در بحث سبب شناسی می توان به آن اشاره نمود:
فرشته در اوایل دوران بلوغ دچار بحران هایی روحی شدیدی می شود بعد از فوت پدر خانواده نقش اصلی و نگه دارنده خانواده را معمولامادر ایفا می کند اما متاسفانه مادر فرشته به دلیل مشکلات مالی در گیر کار می شود و از فرزندان خود بخصوص نیازهای عاطفی فرشته در سن حساس بلوغ غافل شده و همین مسئله در بوجود آمدن مشکلات روحی و ناسازگاری های فرشته تأثیر گذار بوده است.
فرشته بعد از مرگ پدر و رویارویی با مشکلات خانواده اعم از مشکلات اقتصادی، خلاء های عاطفی... دچار خلق افسرده و تحریک پذیر شده و متاسفانه پیگیری های لازم در جهت درمان از سوی خانواده صورت نگرفته و افسردگی باعث احساس غمگینی و ناامیدی بیشتر در فرشته شده و نگرش منفی نسبت به خود و اطرافیان به خصوص دایی اش پیدا می کند فرشته از هوش هیجانی پایینی برخوردار است و در مواقع بحرانی هیجانی عمل کرده ،همچنین ضعف در مهارت تفکر انتقادی فرشته باعث شده توانایی درست اندیشیدن و تجزیه وتحلیل وضعیت موجود را نداشته باشد و تصمیم به فرار با خواهر بزرگتر می گیرد که معمولا کمتر به تبعات آن فکر می کنند.
با توجه به حساسیت دوران بلوغ و نیاز به حمایت عاطفی خانواده در عبور سالم از این برهه حساس متأسفانه دایی خانواده به عنوان حامی وقیم خانواده بجای حمایت های مالی و عاطفی از این خانواده آسیب دیده با رفتارهای پرخاشگرانه سعی در کنترل رفتارهای این خانواده آسیب دیده را دارد که متاسفانه خانواده به خصوص فرزندان را دچار آسیب بیشتری می کند.
تهیه وتنظیم :کارمند رتبه 14 سمانه القاصی کارشناس مرکز مشاوره آرامش پلیس البرز
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۸۳۴۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، در حقیقت خودشان هستند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر مژگان خانبابا، مشاور امور بانوان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، به بررسی نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی پرداخته است.
معنویت؛ تلاشی برای درک زندگی واقعی
«معنوی و معنویت» منسوب به معنا، غالباً در مقابل ظاهری، مادی و صوری به کار میرود. واژه «معنویت» را شاید بتوان با این آیه قرآن به خوبی بیان کرد: «كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الْأَرْضِ» (سوره رعد؛ آیه 17) در این آیه حق ثابت و ماندنی، و باطل همچون کف روی آب، ناپایدار و زوالپذیر معرفی شده است. این آیه میتواند مقایسه ظاهر و معنا باشد.
وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوینقش زنان در معنویتبخشی به زندگی
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، کافی است تنها به یکی از روایات قرآنی، آن هم روایتی که تنها در آن روایت، نام زنی به صراحت آمده است، مراجعه کنیم. داستان حضرت مریم بنت عمران، یکی از چهار زن برگزیده عالم که مادرش پس از وضع حمل از اینکه دختری زاده، نگران است: «وَ لَیسَ الذَّکَرُ کَالاُنثَی» (آل عمران/ آیه 36)
اما همین دختر چنان به تربیت معنوی خود مشغول میشود و از خود آغاز میکند که سرمشق و الگوی پیامبر خدا میگردد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرَیَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزقًا» (همان سوره/ آیه 37) پیامبری که خود متصل به منبع وحی است، میپرسد: «یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هَذَا» (همان آیه).
شاید این بخش از آیه همان حلقه مفقوده در جامعه زنان امروزی باشد. ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، درحقیقت خودشان هستند.
آنها غافل از اینکه شبانهروز توسط فرزندانشان رصد میشوند و فرزندان آنها با چشمانی تیزبین الگوهای زندگی خود را در مادران خود جستجو میکنند، به جای پرداختن به رشد معنوی خود، فرزندان را به دست کسان دیگری، خواسته یا ناخواسته میسپارند و از نقش اصلی خود در این فرایند کاملاً غافل میشوند: «یَا ایُّها الّذینَ آمَنُوا عَلیکُم اَنفُسَکم» (المائده/ 105)
در روایت حضرت مریم سلام الله علیها، هر بار حضرت زکریا علیه السلام نزد او میرود، رزقی میبیند: هر بار رزقی، یعنی هر بار ثمره و پاداش فعلی الهی متفاوت از دیروز و فردا.
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی
معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی: «مَنِ اِسْتَوَى یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» این الگو چنان تأثیرگذار است که پیامبر الهی را به حرکت درآورده، او را از ناامیدی از درگاه الهی که متناسب با شأن پیامبریاش نیست، به سوی امید «رَبِّ هَب لِی مِن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیِّبَة» (همان سوره/ آیه 38) و امیدبخشی : «وَ امرَاتِی عَاقِر» (همان سوره/ آیه 40) به حرکت درمیآورد.
آنچه که از زنان در جامعه امروزی انتظار میرود؛ یعنی توجه به معنویت و پرهیز از روزمرگی و معنابخشی به زندگی خود و اطرافیان (خانواده)، ایجاد شوق، پویایی، تحرک و نشاط معنوی در زندگی با متصل شدن به خالق هستی و ایجاد رابطه دوستی با تنها دوست اطمینانبخش و مطمئن: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد/آیه 28)
سپس داستان از انحصار در خانواده و اطرافیان درآمده، خطاب آن جهانی میشود: «وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» (همان سوره/آیه 42) رسالت مریمی که در واقع پیامبر نیست، از حوزه خانواده و عشیره به جهانیان گسترش مییابد.
این داستان، ذهن خواننده را به رسالت پیامبران بزرگ الهی و از جمله پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نزدیک و منتقل میکند. آنجا که از حوزه عشیره و خانواده: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء/ 214) و مخاطبینِ خاصِ«رِحْلَة الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ» (قریش/آیه2) به دعوتی جهانی : «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ» (الحجر/ آیه 95) گسترش مییابد.
رسالت معنوی حضرت مریم سلام الله علیها از خود شروع میشود، به خانواده میرسد و از آنجا به خارج از خانواده و جهانیان منتقل میشود. این، نقش معنوی یک زن از نگاه قرآنی است.
انتهای پیام/