15 خرداد؛ جلوه اصالت تمدن اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۲۴۳۷۹
گروه دیدگاه، سجاد تنها ـ قیام 15 خرداد سال 1342 نقطه عطف و تاریخ ساز انقلاب اسلامی است که از جهات مختلفی میتوان در مورد آن بحث و بررسی صورت گیرد، یکی از آن جهات ریشه یابی اصالت اسلامی قیام است.
ارائه مفهومی روشن از تمدن اسلامی علاوه بر اینکه می تواند به مثابه یک شاخص برای ارزیابی شرایط و ریشه یابی قیام 15 خرداد بپردازد قادر است چشم انداز و راهبردهای حرکت تمدنی و تمدن سازی امت اسلامی در عصر حاضر را به خوبی ترسیم نماید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آغاز تمدن اسلامی را میتوان از زمان شروع دعوت پیامبر عشق و رحمت حضرت محمد (ص) دانست که با دعوت امام خمینی (ره) این تمدن به اوج خود رسید وجهان اسلام را به سوی بیداری حرکت داد. به همین خاطر رهبرانقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله) نظریه جدید «تمدن نوین اسلامی» را مطرح کرده است.
از دیدگاه امام خامنه ای گسترش و ترقی تمدن نوین اسلامی به همت و خرد دستهجمعی نیاز دارد که این موضوع در قیام 15 خرداد به وضوح مشهود است .
بررسی بیانات ایشان نشان می دهد که شکل گیری جامعه اسلامی، زمینه را برای الگوگیری و آغاز تمدن اسلامی که تجلی کامل آن با تحقق انقلاب اسلامی ظهور کرد، را فراهم ساخت.
(یک تحوّل دیگری که امام به وجود آورد، تحوّل در نگاه به دین بود؛ مردم، دین را فقط وسیلهای برای مسائل شخصی، مسائل عبادی، حدّاکثر احوال شخصی میدانستند، فقط برای همین مسئلهی نماز و روزه و فرض کنید که وظایف مالی و ازدواج و طلاق؛ در همین حدود؛ دین را، وظیفهی دین و مسئولیّت دین و رسالت دین را محدود به این چیزها میدانستند. امام برای دین، رسالت نظامسازی و تمدّنسازی و جامعهسازی و انسانسازی و مانند اینها تعریف کرد؛ مردم نگاهشان به دین بکلّی متحوّل شد. یک تحوّل دیگر، تحوّل در نگاه به آینده بود. در آن دورانی که نهضت شروع شد و امام وارد میدان شدند، با همهی شعارهایی که حالا بعضی از احزاب و بعضی و از گروهها و گروهکها میدادند -که خیلی محدود و کوچک هم بودند- در نگاه مردم آیندهای دیده نمیشد. یعنی مردم یک افق و آیندهای در مقابل چشم نداشتند؛ این تبدیل شد به ایجاد تمدّن نوین اسلامی. یعنی شما امروز به ملّت ایران نگاه کنید، این دست مبارک امام است که این حالت را به وجود آورده؛ مردم دنبال این هستند که تمدّن نوین اسلامی را تشکیل بدهند و به وجود بیاورند؛ اتّحاد عظیم اسلامی را به وجود بیاورند، امّت اسلامی را تشکیل بدهند. نگاه عامّهی مردم، تودهی مردم این است)[1]
تمدن اسلامی، تمدنی دینی است که مؤلفههای آن بر محور دین اسلام تعریف میگردد. به دلیل وجود همین پسوند پُرمایه، از یک سو قابلیت تحدید زمانی و تعریف معنایی دارد؛ زیرا آغاز و انجامش تقریباً مشخص است و از سوی دیگر، دارای گستردگی مفهومی و موضوعی بسیاری است که همه پیچیدگیها، ظرایف و جهانشمولی دین اسلام را ـ به عنوان دینی الهی ـ در خود جای می دهد.
بدین ترتیب، تمدن اسلامی دارای همه ویژگیهای تمدن الهی در چهارچوب آموزههای قرآنی و متکی بر سنت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است و مؤلفههای آن دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین، مقررات، اصول دینی و... می باشد.[2]
تمدن اسلامی انقلاب ایران تنها تمدن دینی است که دین، زیر بنای شکل گیری آن میباشد. تمدن اسلامی با اساس نگرش توحیدی، تمدنی است ایدئولوژیک با مجموعهای از ساختهها و اندوختههای معنوی و مادی جامعه اسلامی که انسان را به سوی کمال معنوی و مادی سوق میدهد.
رهبرانقلاب در این باره بیان می فرمایند: (از میان همهی ملّت های زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت می گمارد؛ و در میان ملّت هایی که بهپاخاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومت ها، آرمان های انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.)[3]
متاسفانه ابعاد گستردهای از قیام ۱۵ خرداد ناشناخته مانده است، حال آنکه این نهضت ظرفیت آن را دارد، تا به عنوان الگویی برای جوانان و نسلهای آینده به عنوان تجلی یک تمدن اسلامی بهره برداری شود.
از بین 13 قیامی که در طول تاریخ ایران رخ داده است تنها قیام امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و انقلاب اسلامی ایران را بنا کرد. مردم ایران در این حرکت تاریخی نشان دادند که با تمام توان پشتیبان حکومت دینی برای تحقق تمدن اسلامی برگرفته از اسلام ناب محمدی هستند و قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ حرکتی زمینه را برای شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی فراهم کرد و ۱۵ سال بعد با پیروزی انقلاب همراه شد.
قیام 15 خرداد، نقطه عطفی در تاریخ تمدن اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) است.در روز عاشورای سال 42 امام خمینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبندهای پرده از جنایات شاه و اربابان او برداشت. فردای آن روزیعنی در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاهنشاهی به خانه حضرت امام خمینی(ره) در قم یورش بردند و ایشان را دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند.
در پی این بازداشت خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانههایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به اتفاق افتاد .
تظاهرات مردم در شهر های مختلف رژیم شاهنشاهی را سخت به وحشت انداخت تا برای سرکوب این قیام تاریخی دست به اسلحه برده و حدود 15 هزار نفر از مردم عزیزایران را به خاک و خون کشید.
بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع رژیم شاهنشاهی تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار ساخت و نقطه آغازی برای طوفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرتها و نیروی نظامی میدانست مانند تارعنکبوت از هم گسست.
رهبرانقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله): (ما میتوانیم تمدّن نوین اسلامی را برپا کنیم و دنیایی بسازیم که سرشار باشد از معنویّت و با کمک معنویّت و هدایت معنویّت راه برود.)[4]
[1] سخنرانی رهبرانقلاب مورخ .۱۳۹۹ /۰۳/۱۴
[2] تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، جان احمدی، فاطمه، ص۵۱-۵۲، نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
[3] سخنرانی معظم له مورخ .۱۳۹۷ /۱۱/۲۲
[4] ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: تمدن اسلامی انقلاب اسلامی امام خمینی دین 15 خرداد انقلاب اسلامی ن نوین اسلامی قیام 15 خرداد تمدن اسلامی امام خمینی ن سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۲۴۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: ایدئولوژی مارکسیم که بعد از تحقق انقلاب اکتبر روسیه توجه نیروی انقلاب جوان را به خود جلب کرده و بهعنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مطرح بود، در ایران هم به خاطر همسایگی با روسیه تأثیر خود را گذاشت و مبلغان این ایده سعی کردند با شیوههای تبلیغاتی و همچنین ایجاد تشکیلات مخفی و در عینحال منسجم، اهداف خود را در جهت تغییر جامعه ایران و برقراری نظام سوسیالیستی پیش ببرند.
مارکسیم با هر حرکت سیاسی و مذهبی به شدت مخالفت میکرد و اساساً دین را افیون جامعه میپنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان میخواستند دین را از اجتماع ریشهکن کنند.
یکی از موفقیتهای چشمگیری که استاد مرتضی مطهری در برابر مشکلات هجوم فرهنگی مارکسیم داشت این بود که با هوشمندی و تدبر و تیزبینی مسائل را میدید و با آنها برخورد میکرد و از آن هراسی نداشت، بلکه از آنها استقبال و با آنها مبارزه میکرد. او کاملاً با توطئه و دسیسههای کمونیستها آشنا بود و میدانست که مارکسیتها برای گمراهی مردم و به ویژه جوانان ابتدا شعارهای به ظاهر مردمی میدهند و هنگامی که به قدرت رسیدند بر علیه دین وارد صحنه میشوند.
همزمان با سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری در فرصتی که دست داد به مرور زندگی و فعالیتهای سیاسی، علمی، فرهنگی و تالیفات این شهید پرداختیم که مشروح آن در ادامه این گزارش میآید؛
معرفی اولیه
مرتضی مطهری، مشهور به استاد مطهری، شهید مطهری، متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و یکی از دانشمندان اسلامشناس در قرن چهاردهم بود. وی فرزند حاج شیخ محمدحسین مطهری و همسرش سکینه، در ۱۳ بهمن سال ۱۲۹۸ شمسی مطابق با ۱۲ جمادی الاولی ۱۳۳۸ قمری در فریمان به دنیا آمد. پدر استاد، مرحوم حاج شیخ محمدحسین مطهری مردی با تقوا و از شخصیتهای مورد احترام بود و او را میتوان اولین معلم در تکوین شخصیت روحی و معنوی استاد دانست.
او شاگرد امام خمینی و علامه طباطبایی بوده که توانست در تمامی رشتههای معارف اسلامی، صاحبنظری ژرفاندیش و محققی دقیق و در پارهای از حوزهها همچون فلسفه، فقه و اصول فقه در قله اجتهاد قرار بگیرد. ایشان از اساتید فلسفه و کلام اسلامی و تفسیر قرآن بود و آثار بسیاری هم در موضوعات مختلف نوشته است.
استاد علاوه بر فعالیتهای علمی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در سیاست نقش بسزایی داشت؛ او از افراد تاثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران بود. از جمله فعالیتهای استاد، مبارزه با جریان فکری مارکسیسم، تاسیس حسینیه ارشاد، عضو هیات موتلفه اسلامی و ریاست شورای انقلاب تا روز شهادت را میتوان نام برد. سالروز شهادت شهید مطهری در ایران به عنوان روز معلم نامگذاری شده و این روز با بزرگداشت مقام معلم همراه است.
ورود به حوزه علمیه مشهد و قم
مرتضی مطهری در دوازده سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. رفته رفته افکاری بلند و سوالهایی سرنوشتساز برایش آشکار شد؛ جهان، آفریده کیست؟ خدا، چگونه صفاتی دارد؟ انسان، برای چه آفریده شده است؟ این پرسشها همه فکر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضی آرزو میکرد که روزی بتواند در درس میرزا مهدی شهیدی رضوی مدرس فلسفه الهی حاضر شود، اما این آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال ۱۳۵۵ قمری درگذشت.
او سال ۱۳۱۶ در زمان حکومت رضاخان راهی حوزه علمیه قم شد. مطهری به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، با شور و علاقهای وصف نشدنی، به تلاش و فعالیت پرداخت. پشتکار و کثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفتزده کرد. امام خمینی درس اخلاق تشکیل داد و به انسانسازی پرداخت. مطهری به زیارت آن استاد آمد و از او سیراب شد. این درس در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم علمی آن. درس «یافتن» و «رسیدن» بود نه فقط «دانستن» و «آموختن». مرتضی از سویی، غرق در مطالعه و تحصیل و تدریس و از سویی دیگر یکی از مهمترین کارهایش و بلکه عالیترین و مهمترین فعالیتش، راز و نیاز و مناجات نیمه شب و اشک سحر بود.
اساتید
مطهری نزد آیتالله صدوقی، کتاب «مطول» را یاد گرفت و در محضر آیتالله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را آموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت کوه کمری، سید محمد محقق یزدی معروف به داماد انگجی و میرزا مهدی آشتیانی در علوم گوناگون بهرهمند شد.
دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی، مرتضی را وارد دنیایی جدید کرد. حاج میرزا علی آقا با نهج البلاغه زندگی میکرد، با آن تنفس میکرد و روحش با این کتاب همدم و جملههای گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهمتر آنکه به هر آنچه میدانست عمل میکرد.
مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. او بحث حکمت از «شرح منظومه» حکیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتالهین شیرازی را در محضر امام خمینی آموخت. وی بعد از ورود آیت الله بروجردی به قم، در درس فقه و اصول ایشان شرکت کرد و از بحثهای مجتهدپرور او بهرهمند شد. مطهری پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیتالله بروجردی تقلید میکرد. ایشان، درس اصول فقه را از مباحث عقلیه بهطور خصوصی از حضرت امام خمینی فرا گرفت و راز و رمز اجتهاد را از ایشان آموخت.
در سال ۱۳۲۹ استاد مطهری در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد و مبحث الهیات از کتاب شفا تالیف ابوعلی سینا را از آن حکیم بزرگ یادگرفت. علامه طباطبایی، درس دیگری غیر از الهیات شفا در فلسفه شروع کرده بود که در شبهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیتالله دکتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دکتر احمد احمدی شرکت میکردند.
ثمره این مجمع علمی بزرگ، شاهکاری جهانی در کلام و فلسفه به نام کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است. سهم مطهری در آفرینش این اثر پربار و ماندگار، اگر بیشتر از علامه طباطبایی نباشد، بدون شک، کمتر نیست. استاد مطهری، همچنین در دوره تحصیل همفکر و یار و یاور سازمان انقلابی و اسلامی فداییان اسلام بود. این حزب سیاسی اسلامی که در سال ۱۳۲۴ از سوی روحانی مبارز سید مجتبی نواب صفوی تشکیل شد نقش مؤثری در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت.
تهران؛ تدریس در مدرسه مروی و دانشگاه تهران
مرتضی مطهری، علاوه بر مباحثه دروس اصولی، فقهی و فلسفی، خود در حوزه تدریس داشت. او کتابهای مطول در علم معانی، بیان و بدیع، شرح مطالع در علم منطق، کشف المرا در علم کلام و عقاید، رسائل و کفایه در علم اصول فقه، مکاسب در فقه، شرح منظومه و اسفار در فلسفه را تدریس کرد.
استاد مطهری در سال ۱۳۳۱ با دختر آیت الله روحانی (ره) ازدواج کرد و در همان سال در حالی که به تدریس مشهور بود به تهران هجرت کرد. علت این هجرت را برخی تنگدستی شمردهاند، اما سببش هرچه بود، باید آن را لطف خفی الهی شمرد زیرا حضور مطهری در تهران و در جمع دانشگاهیان و روشنفکران، سراسر خیر و برکت و مایه تربیت و هدایت شد.
مطهری از ابتدای ورود به تهران، به سازندگی پرداخت. او در مدرسه مروی، آموزش فلسفه اسلامی را به شکل تطبیقی و مقایسهای برای جویندگان حکمت و حقیقت، آغاز کرد. سخنرانیهای روشنگر و مفید استاد، همزمان با تدریس در مدرسه مروی، در تهران آغاز شد. او توجه بسیاری به حل شبهات و پاسخگویی به سوالهای موجود درباره معارف اسلامی داشت و با مطالعه، تحقیق، دقت، تلاش و اخلاص در این راه موفق شد.
در سال ۱۳۳۳ استاد مطهری تدریس در دانشگاه تهران را شروع کرد. استاد در دانشکده معقول و منقول الهیات و معارف اسلامی آن دانشگاه بیش از بیست سال به مبارزه عالمانه با جهل، مادیگری و غربزدگی پرداخت. رفتار ایشان با دانشجو به قدری صمیمی بود که دانشجو به استاد عشق میورزید و مرید او بود. وی در آن دانشکده، دورههای لیسانس و دکترا، کلیات علوم اسلامی،منطق، فلسفه، کلام، عرفان، اصول فقه، فقه و حکمت عملی، فلسفه شرح منظومه، الهیات شفا، مقاصد الفلاسفه غزالی، تاریخ فلسفه، تاریخ مجادلات اسلامی و روابط فلسفه و عرفان را تدریس میکرد.
استاد مطهری بنا به توصیه امام خمینی(ره) از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷، هفتهای دو روز به قم میرفتند و در حوزه علمیه، دروس مهمی مانند شناخت، اصل غایت، فلسفه هگل، معارف قرآن، مارکس و مارکسیسم، منظومه، نجات و اسفار تدریس میکردند. استاد به حکم وظیفه شرعی از تهران به قم میرفتند تا تدریس کنند در حالی که در تهران، استادان با سابقه دانشگاه، با تقاضای بسیار در کلاس درس ایشان شرکت میکردند.
فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
استاد مطهری در زمینههای مختلفی فعالیت داشت. گوشهای از فعالیتهای سیاسی،اجتماعی و خدمات فرهنگی استاد عبارتند از: نقطه ارتباطی جامعه با امام راحل در دوران تبعید امام، عضویت در جامعه روحانیت تهران و پیشبرد اهداف این نهاد روحانی در انقلاب، مسؤولیت شورای انقلاب پس از مهاجرت امام خمینی (ره) به پاریس، یار نزدیک امام پس از بازگشت امام از تبعید و مبارزه با مکاتب الحادی و مادی.
مبارزه با مارکسیم
ایدئولوژی مارکسیم که بعد از تحقق انقلاب اکتبر روسیه توجه نیروی انقلاب جوان را به خود جلب کرده و بهعنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مطرح بود، در ایران هم بخاطر همسایگی با روسیه تاثیر خود را گذاشت و مبلغان این ایده سعی کردند با شیوههای تبلیغاتی و همچنین ایجاد تشکیلات مخفی و در عینحال منسجم، اهداف خود را در جهت تغییر جامعه ایران و برقراری نظام سوسیالیستی پیش ببرند.
مارکسیم با هر حرکت سیاسی، مذهبی به شدت مخالفت میکرد و اساسا دین را افیون جامعه میپنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان میخواستند دین را از اجتماع ریشهکن کنند.
یکی از موفقیتهای چشمگیری که استاد مطهری در برابر مشکلات هجوم فرهنگی مارکسیتی داشت این بود که با هوشمندی و تدبر و تیزبینی مسائل را میدید و با آنها برخورد میکرد و از آن هراسی نداشت، بلکه از آنها استقبال و با آنها مبارزه میکرد. او کاملا با توطئه و دسیسههای کمونیستها آشنا بود و میدانست که مارکسیتها برای گمراهی مردم و به ویژه جوانان ابتدا شعارهای به ظاهر مردمی میدهند و هنگامی که به قدرت رسیدند بر علیه دین وارد صحنه میشوند.
فعالیت علمی؛ نشریه مکتب تشیع تا تدوین داستان راستان
شهید مطهری بعد از حدود سی سال بهرهگیری از قرآن و عترت، قدم در سنگر نویسندگی گذاشت و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان اسلام شد. این مرزبان، فقط به حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالهای موجود درباره مسائل اسلامی میاندیشید و هدف نوشتههایش همان بود.
او معتقد بود دین اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین بهطور تدریجی در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم، آموزشهای غلطی است که به نام اسلام داده میشود. این دین مقدس بیش از هر چیز، از طرف برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه میبیند.
در سال ۱۳۳۶ توسط جمعی از دانشمندان حوزه علمیه قم، نشریه مکتب تشیع شروع به فعالیت کرد. استاد مطهری هم با این مجله، همکاری علمی و ارشادی داشت. مقالات استاد مطهری از جمله اصالت روح، قرآن و مسألهای از حیات، توحید و تکامل و حق عقل در اجتهاد در نشریه مکتب تشیع منتشر شد.
سخنران جلسات انجمن اسلامی پزشکان
بعد از تاسیس انجمن اسلامی پزشکان استاد مطهری یکی از مهمترین سخنرانان جلسات این انجمن بود. ایشان در سخنرانیهایش، موضوعات حساس و سرنوشتسازی مانند توحید، نبوت، معاد، مسأله حجاب، بردگی در نگاه اسلام، صلح امام حسن (علیهالسلام)، امام صادق (علیهالسلام) و مساله خلافت، مساله ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام)، تربیت اسلامی، فطرت، ربا، بانک، بیمه را مورد بررسی قرار داد و آثاری ارزشمند به یادگار گذاشت.
تدوین داستان راستان
طرح تدوین داستان راستان از سوی یکی از موسسات علمی به آیتالله مطهری پیشنهاد شد. این کار چون از منظر استاد پسندیده و مفید بود، آن را انجام داد. او در زمانی شروع به داستاننویسی کرد که استادی مشهور در دانشگاه بود و از شخصیتها و عالمان مهم مذهبی در کشور شمرده میشد. جلد اول داستان راستان در سال ۱۳۳۹ و جلد دوم در سال ۱۳۴۳ چاپ و منتشر و با توجه و استقبال کمنظیر مردم مواجه شد.
تاسیس حسینیه ارشاد
استاد مطهری سالها بود که آرزوی تاسیس موسسهای علمی فرهنگی را داشت تا بتواند جوابگوی نیازهای فکری جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالی اسلامی بپردازد. سرانجام در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستانش، از جمله آقای محمد همایون، حجت الاسلام سید علی شاهچراغی، موسسه حسینیه ارشاد را تاسیس کرد. بعد از تاسیس حسینیه ارشاد، به کار این موسسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهی و درایت به همکاری و برنامهریزی پرداخت. او دانشمندان بسیاری را به آنجا دعوت میکرد تا سخنرانی کنند و خود نیز یکی از موفقترین سخنرانان آن بود.
تالیف علل گرایش به مادی گری
کتاب علل گرایش به مادی گری که تکمیل شده دو سخنرانی استاد مطهری در سالهای ۴۸ و ۴۹ در دانشسرای عالی است در سال ۱۳۵۰ منتشر شد. استاد این اثر کارآمد را در زمانی تالیف کرد که در میان نسل جوان، گرایشی به مکاتب مادی و از جمله مارکسیسم مشاهده میشد. سران سازمان منافقین هم در حال گرایش به مارکسیسم بودند که سرانجام مارکسیست شدند و بهطور رسمی این تغییر ایدئولوژی را اعلام کردند. استاد در این کتاب به بررسی نقش کلیسا، مفاهیم فلسفی، اجتماعی و سیاسی در گرایش به مادی گری پرداخته است و علل لغزشها و انحرافها را در این زمینه روشن میسازد.
تالیف مقدمهای بر جهانبینی اسلامی
آخرین اثر قلمی استاد مطهری، کتاب «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی» است این کتاب در سالهای ۵۶ و ۵۷ به رشته تحریر در آمد. آن استاد عالیقدر انحرافات فراوانی در نشریات برخی گروههای به ظاهر اسلامی و آثار بعضی روشنفکران مسلمان درباره جهانبینی اسلامی مشاهده میکرد. به همین دلیل و برای جلوگیری از التقاط، و از همه مهمتر برای روشن کردن نظر اسلام، این اثر را نوشت و در آن بسیاری از اشتباهات فکری روشنفکران را آشکار ساخت. در این کتاب، مواضع و جهانبینی بعضی از گروهکها مانند منافقین مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
تدوین ماتریالیسم در ایران
کتاب «علل گرایش به مادی گری» که در سال ۱۳۵۰ منتشر شده بود مورد استقبال مردم قرار گرفت، بهطوری که در سال ۱۳۵۷ به چاپ هشتم رسید و استاد مقدمهای تحت عنوان «ماتریالیسم در ایران» به آن اضافه کرد. استاد مطهری در این مقدمه به افشا و نقد شیوههای جدید تبلیغ ماتریالیسم در ایران میپردازد و این بحث را در دو بخش تحریف شخصیتها و تحریف آیات قرآن ارایه می کند.
در این مقدمه سودمند بود که آراء برخی از گروهکها، از جمله گروهک فرقان مورد نقد و بررسی قرار گرفت و پوچی و سستی آن آشکار شد. بعد از انتشار این مقدمه، گروهک فرقان اطلاعیهای منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است: « هر کس که در مسیر افکار ما قرار گیرد، به طریق انقلابی پاسخ او را میدهیم.» استاد مطهری در پاسخ به این اطلاعیه گفت:« اگر قرار باشد که انسان از دنیا برود، چه بهتر که در راه اصلاح عقاید و دفاع از اسلام باشد، و من در این راه کوچکترین تردیدی ندارم.»
فهرست آثار استاد مرتضی مطهری
استاد مطهری، آثار بسیاری نوشته اند که نام این آثار را می خوانیم؛
آثار منتشر شده استاد بیش از ۵۰ کتاب است که برخی از مهمترین آن عبارتند از:
مقدمهای بر جهانبینی اسلامی؛
آشنایی با قرآن؛
اسلام و مقتضیات زمان؛
انسان کامل؛
پیرامون انقلاب اسلامی؛
پیرامون جمهوری اسلامی؛
تعلیم و تربیت در اسلام؛
توحید؛
نبوت؛
معاد؛
حماسه حسینی؛
خدمات متقابل اسلام و ایران؛
عدل الهی؛
داستان راستان؛
سیری در نهج البلاغه؛
سیری در سیره نبوی؛
سیری در سیره ائمه اطهار (علیهمالسلام)؛
شرح مبسوط منظومه؛
علل گرایش مادّیگری؛
فطرت؛
فلسفه اخلاق؛
فلسفه تاریخ؛
گفتارهای معنوی؛
مسأله حجاب؛
نظام حقوق زن در اسلام؛
قیام و انقلاب مهدی (عج)
برخی از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از:
شرح منظومه (به زبان عربی به قلم حجةالاسلام شیخ محمدتقی شریعتمداری)
آشنایی با قرآن (جلدهای ۵ تا ۱۵)؛ فلسفه تاریخ (جلدهای ۲ تا ۴)
مسأله بردگی در اسلام
پانزده گفتار
توکل و رضا
انسانشناسی
حاشیه بر تفسیر المیزان
حمله محمدرضا پهلوی و دستگیری استاد
یکی از عالمانی که در هدایت و راهنمایی مردم در قیام ۱۵ خرداد نقش اساسی و سازنده داشت، استاد مطهری بود. او در سخنرانی آتشین و انقلابی خود در شب عاشورا خطاب به روحانیت گفت: «باید واقعیت را بگویید و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتاری بایستید.» بعد خطبه امام حسین (علیهالسلام) ( ... مَن رأی سُلطاناً جائِراً ...) را مطرح کرد و بهطور صریح و قاطع به محمدرضا پهلوی حمله کرد. به دنبال این سخنرانی حسینی بود که استاد مطهری دستگیر و زندانی شد. این حبس، حدود دو ماه به طول انجامید.
استاد مطهری یکی از اعضای شورای رهبری حزب سیاسی اسلامی و نظامی هیأتهای مؤتلفه اسلامی بود. او در جمع آنان، مباحث سودمندی در خصوص انسان و سرنوشت سخنرانی کرد. بعد از تبعید امام خمینی(ره)، مهمترین عکسالعمل اسلامی در برابر این ظلم بزرگ، ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت بود که به دست قهرمانان هیأتهای مؤتلفه اسلامی انجام شد و ارشاد و تأیید استاد مطهری بود که این اقدام را به ثمر رساند.
آیتالله مطهری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تثبیت حکومت اسلامی، فعالیتهای بسیار ارزنده و سرنوشتسازی انجام داد. از آن جمله ایشان مهمترین و مورد اعتمادترین مشاور امام راحل بود و نظرشان درباره معرفی افراد برای مسؤولیتهای مختلف، پذیرفته میشد.
شهادت
بعضی از اعضای شورای انقلاب در شب یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ جلسهای را درباره مسایل جاری مملکت در منزل دکتر سحابی تشکیل دادند که تا ساعت ۱۰:۰۵ شب ادامه داشت. استاد مطهری در پایان جلسه از منزل سحابی خارج شد تا به طرف اتومبیل دوستش برود. وقتی که به اول کوچه رسید شخصی از پشت سر ایشان را به نام صدا زد. وقتی استاد سرش را به پشت برگرداند توسط او ترور شد. این شخص، یکی از اعضا گروه منحرف فرقان به نام محمدعلی بصیری بود. پس از تیراندازی، استاد را به بیمارستان طرفه بردند، ولی معالجه اطبا و پزشکان اثر نداشت و سرانجام به شهادت رسید.
پیکر استاد در صبح روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت در میان جمعیتی انبوه از دانشگاه تهران تشییع و به قم منتقل شده و در مسجد بالا سر مرقد مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نزدیک قبر آیات عظام حائری، صدر، خوانساری، دفن شد.
پیام امام راحل
«گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند به پیروزی رسید، لکن بر ملت و به حوزههای اسلامی و علمی خسارتهای جبرانناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد. همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلامشناس عظیمالشان آقا، حاج شیخ مرتضی مطهری (رحمةاللهعلیه). آنچه باید عرض کنم درباره او این است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست خیانتکار این درخت ثمر بخش را از حوزههای علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانهای محکم برای حوزههای دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای اسلام و ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند.»
کد خبر 6088411 الناز رحمت نژاد