سهم بورس در اولین دور از مناظرات چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۴۴۹۷۹
اولین دور از مناظرات ریاستجمهوری روز شنبه با محوریت موضوعات اقتصادی برگزار شد.
به گزارش سرویس بورس مشرق، گفتوگویی که بیش از سه و نیم ساعت به طول انجامید و ۲۱ سوال تخصصی از هفت کاندیدای ریاستجمهوری پرسیده شد اما بازار سرمایه و جامعه میلیونی آن جایی در اولین مناظره نداشت. البته نامزدها در صحبتهای خود جسته و گریخته از بورس نام بردند اما اشاره به بازار سهام و سهامداران در گفتوگوی آنها نه «تشریح برنامهها» بلکه «تخریب دیگری» بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید:
بازی ناگزیر دولت با بورساما تنها خود بورس نبود که جایی در سوال از نامزدهای ریاستجمهوری و البته برنامههای اقتصادی آنها نداشت بلکه به مسائل اثرگذار بر بازار سرمایه نیز اشارهای نشد. به عنوان نمونه تحریمها و تاثیری که طی سالهای اخیر بر عملکرد بنگاههای بورسی اعم از شرکتهای صادراتمحور یا واردکنندهها داشته نیز در این مناظره مغفول ماند. قیمتگذاری دستوری و مشکلاتی که برای اقتصاد و تولید ایجاد کرده نیز آنچنان که باید مورد سوال قرار نگرفت. به جای آن بینندگان مناظره بارها درخصوص پرداخت یارانه با مبالغ مختلف به مردم، طعنه زدن به یکدیگر و زیرسوال بردن سواد و تحصیلات دانشگاهی کاندیداها شنیدند.
اگر بخواهیم نگاهی گذرا به معدود صحبتهایی که در این مناظره درخصوص بورس شد بیندازیم، محسن رضایی در قسمتی از سخنان خود با بیان اینکه در مساله بورس، دولت راه غیر قانونی را در کسری بودجه خود در پیش گرفت، عنوان کرد: «نرخ سود بانکی را پایین آوردند و نرخ ارز را به غلط ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند. این پول به سمت بورس رفت و بدون حساب و کتاب مردم را تشویق کردند در بورس سرمایهگذاری کنند، بعد که برای بودجه کشور از این طریق تامین مالی کردند، مردم را در زمین و آسمان رها کردند.» وی اما عنوان نکرد که دولت برای تامین کسری بودجه بهتر بود چه راه دیگری را در پیش بگیرد یا آنکه منظور از رها کردن مردم میان زمین و آسمان چیست؟ آیا دولت باید برای جلوگیری از زیان سهامداران بهصورت مصنوعی قیمتها را بالا نگه دارد یا سهام را بهگونهای که سهامدار ضرری نکند از او خریداری کند؟
رضایی همچنین در تشریح برنامههای خود از «ایجاد صندوق جبران ضرر مالباختگان بورس» سخن گفت. آیا میتوان سرمایهگذاری که در یک بازار دچار زیان میشود را «مالباخته» نامید؟ آیا اگر شخصی در اوج قیمتها خودرویی را خریداری کرده باشد، در صورت کاهش قیمت میتوانید به وی عنوان «مالباخته» را اطلاق کنید؟ آن نیز بازاری که تضمینی برای سوددهی ندارد و اصل سرمایه که همان سهام موجود در پرتفوی سرمایهگذار هست نیز شاید ارزانتر شده باشد اما از دست نرفته است.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز کاندیدایی بود که البته خودجوش به موضوع بازار سرمایه پرداخت و گفت: «بحث بعدی حل و فصل مساله بورس است، بورس یک مساله حاد و یک مساله ساختاری مزمن دارد، مسائل حاد و مزمن الان در مجلس در حال بررسی شدن است تا اصلاح شود. مساله ساختاری را نیز با سه دستورالعمل در سه چهار روز اول دولت به سمت رشد بهبود بازار سرمایه خواهیم برد.» وی پیشتر نیز گفته بود «مشکل بورس را سه روزه حل میکنم». اما چگونه میتوان مشکلات ساختاری ایجاد شده در یک بازار را نه سهروزه حتی یکماهه حل کرد؟ به نظر میرسد وی یا برنامهای همانند صندوق مالباختگان محسن رضایی دارد یا به دنبال تزریق پول برای رشد مصنوعی قیمت سهام است. پولی که البته از جابهجایی از یک جیب مردم به جیب دیگر آنها خواهد بود.
مرغ یا تخممرغ؟همه این اظهارات نادرست و آدرس دادنهای غلط تنها در یک چیز خلاصه میشود و آن چیزی نیست جز «خطای تشخیص در شناسایی علت و معلول». در ادبیات عامه، چنین رویکردی مشابه داستان قدیمی «مرغ و تخممرغ» است و بعضا افراد در یافتن درست منشأ و نتیجهگیری از آن دچار سردرگمی و اشتباه میشوند. اگر تنها به بحث درخصوص بازار سهام اکتفا کنیم، حباب، رکود، رویای کسب سود یک شبه از بورس، قفل معاملات، صفنشینیهای بیپایان، حرکتهای گلهای و بدون تحلیل، رانت، فساد، تخلفات معاملاتی و غیره و غیره همگی معلول شرایطی هستند که علت آن یک سیستم ناکارآمد اقتصادی و بازاری نابازار است و حل آن در گرو ریشهیابی مشکلات است. اما ریشه اصلی خیلی از این ناکارآمدیها نگاه دولتی به بازاری است که ذاتا بر اساس مفاهیم اقتصاد آزاد بنا شده است.
نگاهی که سالهاست سهامداران را درگیر خود کرده است. اگر کتاب «ناگفتههای بورس» را خوانده باشید، علی صالحآبادی به عنوان نخستین رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در بیان خاطرات خود به وضوح غلبه چنین دیدگاهی بر بازار را نشان میدهد. وی سال ۸۴ بر کرسی ریاست سازمان بورس تکیه زد. درست زمانی که بازار سهام در حال تخلیه حبابی بود که طی سالهای ۸۲ و ۸۳ شکل گرفته بود. در این زمان وی برای حل مشکل بازار، دامنه نوسان را به ۲درصد کاهش داد و اصلاحی که میتوانست در چند روز جمع شود، چند ماهی به درازا کشید؛ اقدامی که در خاطرات صالحآبادی از آن بهعنوان «تدبیری» برای ملایم کردن مسیر کاهشی قیمتها یاد شد. سالها بعد همین دیدگاه به شکلی متفاوت گره بازار سهام را کورتر کرد و به نظر میرسد در صورت طی طریق در همین مسیر، باز همچنین تجربیاتی به حافظه سهامداران اضافه خواهد شد. روسایی که برای هر مشکلی راهحلی ثابت یعنی «دخالت در مسیر طبیعی بازار» را برمیگزینند و به ناکارآمدی آن میافزایند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصادمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا فلسطین بورس بازار بورس بورس تهران شاخص بورس اخبار بورس فرابورس سازمان بورس و اوراق بهادار بازار بازار سرمایه بازار سهام سهام مناظره انتخاباتی انتخابات بازار سرمایه بازار سهام سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۴۴۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا بورس درجا میزند؟!
حمید میرمعینی در خصوص عوامل رشد بورس در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: با درایت مسئولین شرایط بحرانی منطقه مدیریت و از تنشهای سیاسی کاسته شد؛ در شرایطی که وجود داشت فراز و فرودهای اقتصادی طبیعی بود، اما با شرایط فعلی میتوان به رشد بازار سرمایه امیدوار بود.
کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: بازار سرمایه ایران پتانسیل این را دارد که در همین شرایط کمک حال اقتصاد ایران باشد؛ بر اساس شعار سال که از سوی رهبر معظم انقلاب، جهش تولد با مشارکت مردم تعیین شده است، بورس میتواند محلی مناسب برای مشارکت سرمایهای عمومی در تولید باشد.
میرمعینی تصریح کرد: در صورت تعیین سیاستهای درست و کارسازی مناسب دولت، بازار سرمایه محل مناسبی برای تعالی اقتصاد کشور است و قطعا سرمایهگذاران منتفع خواهند شد. نکته حائز اهمیت توجه به تامین عوامل محرک بازار سرمایه است. در اولین نگاه واجب است که نسبت به مدیریت شرایط تحریمها چاره اندیشی دقیق انجام گیرد.
وی ادامه داد: در بحث سیاست گذاریهای اقتصادی نیز توجه به بحث کسری بودجه حائز اهمیت است چرا که تاکنون نیز این موضوع باعث آسیب زیادی به اتصاد کشور شده است. نحوه جبران کسری بودجه بسیار مهم است و اگر درست انجام نشود، شاهد تورم افسار گسیختهای خواهیم بود که اثر زیادی بر بازده شرکتهای بورسی خواهد داشت.
نرخ بهره بالای بانکی و تامین سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در بحث سیاستهای پولی از جمله افزایش نرخ بهره بانکی، سیاستهای دولت موجب شده است که بخشی از نقدینگی جامعه به سوی سپرده گذاری حرکت کند؛ این موضوع موجب میشود که نرخ تامین مالی برای پروژههای اقتصادی به شدت افزایش یابد.
وی تاکید کرد: در حال حاضر نرخ بهرهای که سرمایه با آن به دست تولید کننده و یا هر متقاضی میرسد کمتر از ۴۰ درصد نیست؛ بنابراین سرعت گردش مالی کاهش مییابد و معوقات بانکی نیز افزایش خواهند یافت. این چرخه معیوب به راحتی میتواند بانکها را در انجام تامین مالی فلج و اقتصاد کشور را دچار آسیب کنند.
نقش بازار سرمایه در اقتصاد چیست
میرمعینی تصریح کرد: در صورتی که در دولت تصمیم به رونق بازار سرمایه داشت باشد، بورس این قدرت را دارد که فصل جدیدی در گردش نقدینگی کشور بگشاید؛ همچنین اگر بازار سرمایه بتواند این جریان نقدینگی را به درستی به سمت تولید هدایت کند، میتوان تولید کشور را متحول کرد.
وی ادامه داد: دولت باید با انجام مانورهای اقتصادی مناسب در جهت تقویت بازار سرمایه بکوشد چرا که تنها عاملی که میتواند به سرعت تولید ناخالص ملی ما و دیگر فاکتورهای اقتصادی را متحول کند بازار سرمایه است. در خصوص سیاستهای دولت که منجر به تامین بازار سرمایه میشود میتوان به کاهش نرخ بهره بانکی اشاره نمود که میتواند جریان نقدینگی را به سوی بازار جذب کند.
دلار نیمایی و رانتی عظیم
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: کاهش نرخ بهره تامین سرمایه در فصول ارزش گذاری داراییهای مالی هم موجب میشود نرخ بازه مورد انتظار در تناسب با آن کاهش یابد. دومین موضوع افزایش نرخ دلار نیمایی و نزدیک کردن آن به بازار آزاد است. شایان ذکر است که از رانت عظیم دلار نیمایی فقط عدهای خاص منتفع میشوند و در نهایت کالایی که با نرخ ارز نیمایی وارد میشوئد با قیمت بازاری به دست مصرف کنندگان میرسد.
وی ادامه داد: در شرایطی که کار به دلار نیمایی متصل است صادر کنندهای که با هزار زحمت و خاک خوردن محصولی صادراتی را تولید کرده و در خارج از کشور به فروش رسانده است، زمان تسویه حساب ارزی خود از سود زحمت خود بر خلاف واردکنندهای که صرفا دلالی کرده است بی نصیب میمانند.
میرمعینی تاکید کرد: اگر قیمت دلار نیمایی به بازار آزاد نزدیک شود به راحتی شاهد رشد در شرکتهای بورسی صادرات محور خواهیم بود. همچنین لغو قیمت گذاری دستوری نیز از دیگر عوامل موثر بر بورس است؛ به دلیل اینکه در شرایط قیمت گذاری دستوری کسی بجز دلال منتفع نمیشود. با قیمت گذاری دستوری تولید کننده با ضرر تولید میکند و نهایتا مصرف کننده نیز کالا را با قیمت بالا میخرد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: به عنوان چهارمین مورد موثر بر بازارسرمایه میتوان به واگذاری شرکتهای کم بازده دولتی به بخش خصوصی مانند خودروسازان اشاره کرد. پنجمین عامل که به عنوان یک عامل متحرک بسیار حائز اهمیت است تجدید ارزیابی داراییهای شرکتهای بورسی است که در بروز رسانی ترازنامههای آنها و حدود فعالیتشان تاثیر میگذارد.
وی در پایان تاکید کرد: تمام این موارد به اراده دولت باز میگردد. اهالی بازار سرمایه هم اکنون سه سال است که از جاماندگی این بازار گله میکنند و این موضوع به نظر من هیچ دلیلی بجز ضعف در تصمیمگیری و بی میلی دولت به رشد بورس ندارد.
انتهای پیام/