دولت، اقتصاد را قفل نکرد
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۴۵۵۸۲
روزنامه ایران دوشنبه ۱۷ خرداد در گزارشی پاسخ کارشناسان به اتهامات نامزدان ریاست جمهوری را بررسی کرد و نوشت: در واقع هیچ یک از نامزدها پاسخ روشنی به سؤالات اقتصادی مطرح شده ندادند و بهجای تبیین برنامههای اقتصادی مناظره را به صحنه انتقاد از عملکرد ۸ ساله دولت بدل کردند.در این مناظره سؤالات اقتصادی با محوریت خصوصی سازی، حجم نقدینگی، تورم، افایتیاف، فقر و ارزش پول ملی مطرح و مورد بحث قرار گرفت اما در اغلب موارد نامزدها به جای ارائه راهکار به شرح وضع موجود اکتفا کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران در ادامه ضمن بررسی محورهای اقتصادی مطرح شده در صحبتهای برخی از نامزدها در گفتوگو با کارشناسان به راستی آزمایی اتهامات وارد شده به دولت پرداخت.
اظهار نظرکاندیداها
دولت تدبیر و امید فکر میکرد اگر قفلهای خارجی را باز کند، قفلهای داخلی خود به خود باز میشود. وقتی کلید را بالا بردند من میدانستم این کلید برای باز کردن قفلهای داخلی نیست. این دولت برای تأمین بودجه دست در جیب ملت کرده است.
پاسخ علی قنبری، اقتصاد دان
در ابتدا این را بگویم که کاندیداها باید نظرهای خودشان را در ارتباط با برنامه هایشان بگویند و اینکه به دولتهای گذشته بپردازند و به مسائلی بپردازند که مربوط به گذشته است دردی را دوا نمیکند. من فکر میکنم باید کاندیداها در مورد سؤالی که از آنها میشود و با توجه به چارچوبهایی که وجود دارد مسائل را بیان کنند. در ارتباط با این موضوع باید بدانیم که مسائل داخلی و خارجی به هم وابسته هستند و اینگونه نیست که مسائل داخلی و خارجی به هم ربط نداشته باشند. هم برجام و هم نقض آن باعث تأثیر بر مسائل داخلی شد و تحریمها اثرهای منفی بسیاری بر مردم، دولت و روند توسعه ایران گذاشت. صحبتهای آقای رضایی بدون توجه به مسائل بینالمللی موضوعیت ندارد. بسیاری از مسائل داخلی و خارجی به کلیت نظام برمی گردد و در اختیار رئیس جمهوری نیست. بنابراین کاندیداها با توجه به کلیت مسائل داخلی و خارجی نمیتوانند دیدگاه مستقلی ارائه بدهند چون مسائل به هم وابسته هستند.
همچنین برای تنظیم بودجه یک روند قانونی وجود دارد و تصویب و اجرای آن در اختیارات دولت و مجلس با هم و تحت تأثیر درآمدهای کلی کشور است. منابع و مصارفی که در بودجه است متأثر از شرایط کلی کشور مانند کرونا، تحریم و فروش نفت است. وقتی که این مسائل وجود داشته باشد دولت باید راهکار ارائه بدهد.
پاسخ آلبرت بغزیان، اقتصاد دان
از یکسری استعارهها مانند کلید، قفل داخلی و... استفاده میشود که این چه معنی دارد. ما ایرانیها عادت کردهایم که با استفاده از استعاره یا کنایهای آن را جایگزین صحبت اصلی بکنیم. مثلاً ما کجا قفل داشتیم؟ آیا تولید قفل شده است و تاجر از تجارت افتاده است. من اعتقادی ندارم که با این کلمهها بخواهیم مسائل مهم تری را تفسیر کنیم. اما به هر حال آقای روحانی چیزهایی را ادعا کردند که قابل اجرا بود یعنی در بحث کنترل نرخ ارز، تورم، پیادهسازی اقتصاد مقاومتی چیزی نبود که قابل اجرا نباشد و آن هم برای هشت سال. بحث نظارت و اراده بود و وقتی نخواهد فرقی نمیکند کلیدها به آن مسائل بخورد یا نه. مناظره رئیس جمهوری بالاترین سطح نشست کشور است و افرادی شرکت میکنند که تعیین کننده هستند و من از یک جهتی به آن نگاه میکنم که چند آدم حرفهای نشستهاند و صحبت میکنند و من باید بدانم برنامه کدام یک عملیتر است. وقتی که درد دل در مناظرهها بیان میشود مأیوس میشوم و افرادی که خود را در حد رئیسجمهوری شدن میبینند در آن نشست جواب سؤال را به گونهای دیگر میدهند و فکر میکنند که الان فرصت خوبی است برای نمایش خود. این نشان میدهد که ادامه ۴ سالشان چطور ممکن است باشد.در بحث بودجه هم یا میدانستند دست در جیب ملت کردهاند و چند ماه هم دست در جیب بوده است و چرا جلسه خصوصی و محرمانه نمیگذاشتند و این را با رئیسجمهوری حل نمیکردند. پس آقای رضایی نباید به مرحلهای برسد که کسی که دارد اشتباه میکند بگذارد اشتباهش را ادامه دهد. اقتصاد به مرحلهای برسد که مردم متنفر شوند و آقای رضایی فردای آن بیاید آن صحبتها را بکند. به نظر من خودخواهی است.
صحبتی وجود دارد که میگویند وقتی دشمنت اشتباه میکند دخالت نکن وبگذار ادامه بدهد. اما در اینجا مردم ضرر کردند. و من نباید بهعنوان یک نامزد انتخاباتی برای رأی آوردن بگذارم شرایط دولت قبل به این مرحله برسد و من بگویم که در دولت جدید این مشکل را حل میکنم.
اظهار نظرکاندیداها
اقتصاد کشور را به این روز انداخته اید. داد کارآفرین و کارگر و کشاورز را درآوردید؟
پاسخ علی قنبری، اقتصاد دان
پاسخ به این سؤال میتواند مربوط به سؤال قبلی هم باشد یعنی در مشکلات کشور مسئولان نظام دخیل هستند. یعنی شرایط ارتباط با جهان، تولید، صادرات را بحرانی کردهاند و همه اینها در مسأله تأثیر دارند. فشارهای کرونا، تحریم و عدم ارتباط با بانکهای خارجی و امکان دریافت پول نفت وجود نداشته باشد. مجموعاً این مشکلات در کشور به وجود میآید و فقط دولت نیست که در این زمینه مقصر است.
پاسخ آلبرت بغزیان، اقتصاد دان
الان مسلماً این اتفاق افتاده است و از کشاورز و کارگر ما و قشر کم درآمد ضرر کردهاند و قشر بالای جامعه ناراحت نیستند چون دارایی هایشان چند برابر شده است. مسلماً به قشر پایین فشار آمده است و من هم موافق هستم که آن قشر کارگر و مشاور آسیب دیدهاند. قوه قضائیه بعد از ارتکاب جرم وارد ماجرا میشود پس مسائل پیش گیرانه مربوط به قوه قضائیه نیست.
اظهار نظرکاندیداها
FATF را بهانه حل نکردن مسائل کردهاید.
پاسخ علی قنبری، اقتصاد دان
واقعیت این است که اف ای تی اف یک مشکلاتی ایجاد کرد و تحریمها و با برجام هم بر این مشکلات افزوده شد و باید حقیقت را هم پذیرفت و هم بیان کرد. میتوانیم بگوییم که دولت در شرایط سخت و بحرانی با این مشکلات مواجه بود و درست است که ممکن است مدیریت داخلی و عملکرد دولت هم ضعیف بوده باشد اما شاید بیشتر از ۷۰ درصد مربوط به شرایط تحریمی و عدم سرمایهگذاری خارجی و بسیاری دیگر از مسائل بوده باشد.
پاسخ آلبرت بغزیان، اقتصاد دان
اف ای تی اف هم یک جزء است. وقتی ماشین درست کار کند ولی باطری خراب باشد کار نمیکند. آیا واقعاً باطری چند درصد ارزش ماشین است. اف ای تی اف بدون تحریمها برداشته نمیشود. یعنی خود به خود نمیشود اف ای تی اف را بپذیریم اما تحریمها سر جایشان باشند. اینها لازم و ملزوم همدیگر هستند. ما اف ای تی اف را کش دادیم ربطی به یکسری اصول دارد که ما نمیتوانستیم آن را بپذیریم.به نظر من اولین بحث تحریمها هست.
اظهار نظرکاندیداها
بانک مرکزی به تقاضای دولت پول چاپ کرده و ۳۴ هزار میلیارد تومان اعتبار را به دولت آینده حواله کردهاند و بدهی را بر دوش دولت آینده گذاشته است.
پاسخ علی قنبری، اقتصاد دان
این صحبتی که زاکانی کرده است خب باید بداند این موضوعی هست که دولت و مجلس با هم تصویب کردهاند و دولت برای اینکه بخواهد سرمایهگذاری انجام بدهد و برای هزینهها باید از راههایی استفاده کند. به اعتقاد من این اتفاق با آگاهی مجلس و نمایندگان بوده است و نباید فقط دولت را مقصر دانست.
پاسخ آلبرت بغزیان، اقتصاد دان
اینکه مسلماً بانکهای مرکزی بهنام مشاور پولی دولت و تخصصی در این زمینه عواقب پول بدون پشتوانه را پیشبینی بکنند. الان از کاندیداها انتظار نیست که در زمین اقتصاد صحبتهای تخصصی داشته باشند بنابراین این انتطار نمیرفت که به همه سؤالها پاسخ دهند و در بخش پولی کسی که بتواند به همه سؤالها پاسخ دهد اقتصاد دان است. جوابها فقط میتوانست اطمینان به مردم بدهد.
در ارتباط با بحث نقدینگی بانک مرکزی پایش میکند و نمیتوانم بپذیرم که بانک مرکزی یکدفعهای متوجه شود که این قدر پول و نقدینگی وجود داشته و ما خبر نداشتهایم.
پولی که اشاره کردهاند در حد ملی پولی نیست و وقتی به رقم اشاره میشود فقط میخواهند عمق فاجعه را نشان دهند و در این بحثها گفتن این صحبتها هیچ کمکی به حل مشکل نمیکند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا انتخابات ۱۴۰۰ صدا و سیما کرونا انتخابات ۱۴۰۰ صدا و سیما شورای نگهبان اقتصاد مقاومتی انتخابات ریاست جمهوری آلبرت بغزیان روزنامه ایران اخبار کنکور مسائل داخلی و خارجی روزنامه ایران رئیس جمهوری اقتصاد دان اف ای تی اف تحریم ها صحبت ها مطرح شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۴۵۵۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
عصر ایران - دولت جمعگرا (collectivist state) به دولتی گفته میشود که سراسر زندگی اقتصادی را تحت کنترل خود درمیآورد. نمونۀ اعلای چنین دولتی، در کشورهای کمونیستی شکل گرفت. یعنی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی.
مداخلۀ دولت جمعگرا در حیات اقتصادی جامعه، بسیار فراتر از مداخلات دولتهای توسعهگرا و سوسیال دموکراتیک میرود. این دو دولت اخیر، با هدف راهنمایی یا پشتیبانی کلی از اقتصاد خصوصی در زندگی اقتصادی مداخله میکنند. اما دولت جمعگرا در واقع اقتصاد را ملک طلق خودش میداند.
در شوروی و اروپای شرقی، دولتهای جمعگرا میکوشیدند سرمایهگذاری خصوصی را کلاً از بین ببرند و به جای آن، اقتصادهایی با برنامهریزی مرکزی، همراه با مدیریت شبکۀ وزارتخانههای اقتصادی و کمیتههای برنامهریزی برپا کنند.
بنابراین آنچه "اقتصاد دستوری" خوانده میشود، از راه سیستم برنامهریزی "مستقیم" سازمان یافته بود که در نهایت بالاترین ارگانهای حزب کمونیست آن را کنترل میکردند.
توجیه "جمعی کردن" دولت (یا لغو مالکیت خصوصی به سود نظام مالکیت اشتراکی یا عمومی)، از گرایش بنیادی سوسیالیسم به ارجحیت دادن مالکیت عمومی بر مالکیت خصوصی ناشی میشود؛ اما استفاده از دولت برای رسیدن به این هدف، بیش از آنکه ناشی از نوشتههای مارکس و انگلس باشد، محصول تلقی مثبت از "قدرت دولت" است.
مارکس و انگلس "ملی کردن" را رد نکرده بودند. بویژه انگلس معتقد بود که در دورۀ "دیکتاتوری پرولتاریا" کنترل دولت تا کارخانهها، بانکها، ترابری و مانند آنها گسترش مییابد. با این حال این دو اندیشمند کمونیست تصور میکردند که دولت پرولتری کاملا موقت خواهد بود و همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، این دولت نیز رو به فرسایش خواهد گذاشت.
اما دولت جمعگرای شوروی همیشگی و دارای قدرتی فزاینده و بوروکراتیک شد. در زمان حکمرانی استالین، سوسیالیسم به طور کامل با دولتگرایی مترادف شد و پیشرفت سوسیالیسم در گسترش مسئولیتها و اختیارات سازمان و تشکیلات دولتی بازتاب یافت.
دولتگرایی یا statism که در ایران به "اتاتیسم" مشهور شده، یعنی اعتقاد به اینکه دخالت دولت مناسبترین وسیلۀ رفع دشواریهای سیاسی یا پدیدآوردن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است. ایمانی ژرف و شاید تردیدناپذیر به دولت، به منزلۀ سازوکاری که با آن اقدام جمعی را میتوان سازماندهی کرد و به هدفهای مشترک دست یافت. زیربنای این دیدگاه را تشکیل میدهد.
دولت آرمانی اخلاقی، وسیلهای در خدمت ارادۀ عمومی تلقی میشود. دولتگرایی یا استاتیسم کاملا در نقطۀ مقابل آنارشیسم است. در آنارشیسم فرض بر این است که انسانها در غیاب منبع اقتداری به نام دولت نیز میتوانند همکاری جمعی مطلوبی داشته باشند و به زندگی خودشان سامان دهند. اما دولتگرایی مخالف چنین ایدهای است.
دولتگرایی در سیاستهای حکومت که زندگی اقتصادی را تنظیم و کنترل میکند به روشنی دیده میشود. این سیاستها از ملی کردنِ گزینشی و مدیریت اقتصادی (که گاه هدایت خوانده میشود) گرفته تا کورپوراتیسم (در هر دو شکل لیبرالی و فاشیستی) و جمعگرایی به شیوۀ شوروی را در بر میگیرد.
جمعگرایی در واقع حد اعلای دولتگرایی است. در مارکسیسم، چنانکه گفتیم، دولتگرایی ناشی از نگاه مثبت به دولت بود؛ نگاهی که مارکس و انگلس نداشتند. مارکس اصولا دولت را همانند دین و سرمایه، پدیدهای منفی میدانست که نهایتا باید از بین برود. غایت اندیشۀ مارکس، سرشتی آنارشیستی داشت چراکه بیدولتی را تجویز میکرد.
اما مارکسیستهایی که توانستند حکومت تشکیل دهند، نه تنها دولت را از بین نبردند، بلکه دولتهایی فراگیر یا توتالیتر تشکیل دادند که بر همۀ حوزههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه سلطۀ کمنظیری داشت؛ سلطهای که در تاریخ بشر فقط در نازیسم و تا حدی هم کاتولیسیسم عصر قرون وسطی مشاهده شده. بنابراین collectivism یا جمعگرایی در قبال نهاد دولت را میتوان راهی به سوی توتالیتاریسم نیز دانست.
در زندگی شخصی و اجتماعی (و نه در مقام تعیین ماهیت دولت)، جمعگرایی البته در برابر فردگرایی قرار میگیرد و لزوما پدیدهای منفی نیست. یعنی در بسیاری از موارد، جمعگرایی بر فردگرایی ارجحیت پیدا میکند و اصولا زمینهساز همکاری بین افراد است. بنابراین جمعگرایی اگر رقمزنندۀ ماهیت و کیفیت دولت نباشد، پدیدهای مذموم نیست.
دولتهای جمعگرا اگرچه مارکسیست بودند ولی برخلاف نظر مارکس، محصول خوشبینی به نهاد دولت بودند. ضمنا این دولتها برخلاف غایت اندیشۀ مارکس، خودشان را نهادی موقت و نهایتا زائد در زندگی بشر نمیدانستند؛ چراکه اصولا با این فرض تاسیس و فربه شده بودند که بهترین نوع همکاری جمعی انسانها تحت کنترل و هدایت دولت امکانپذیر است.
با چنین نگاهی به نهاد دولت، دلیلی برای اعتقاد به اضمحلال و انحلال نهاد دولت به عنوان نشانۀ سعادت و آزادی انسان وجود ندارد و دولت نه تنها شر ضروری نیست، بلکه خیر ضروری است.
کانال عصر ایران در تلگرام