Web Analytics Made Easy - Statcounter

نادر فریادشیران، دروازه بان سال های دور تیم های ملی، استقلال، راه آهن، دارایی و شاهین مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت و اقدام به انتخاب برترین های قرن ایران کرد

میهمان این برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران، نادر فریادشیران بود. دروازه بان سابق تیم های ملی، استقلال، راه آهن، برق شیراز، شاهین تهران و دارایی و همچنین مربی تیم ملی فوتسال و فوتبال ایران در زمان حضور محمد مایلی کهن.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فریادشیران در این گفتگو با توضیح و دلایل خاص خود اقدام به انتخاب برترین های قرن ایران کرد و فضای جالبی را نیز در این گفتگو با برخی اظهارات خود ایجاد کرد. او همچنین در خصوص علی کریمی و علی دایی به صورت ویژه صحبت کرد و از مسئولین شهرداری تهران خواست تا ورزشگاه حیدرنیا را به نام محمد نصیری تغییر دهند. تا پایان این برنامه با ما همراه باشید.

سلام و درود می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. با یکی دیگر از برنامه های تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران همراه شما هستیم. کنار من نادر فریادشیران حضور دارد. نیازی به معرفی نیست، بازیکن و مربی سابق تیم ملی ایران. سلام، ممنون که در این برنامه مقابل دوربین رسانه طرفداری قرار گرفتید.

من هم سلام می کنم به شما و مخاطبان خوبتان. امیدوارم بحث و صحبت خوبی داشته باشیم که برای  مخاطبین شما دلنشین باشد.

اگر موافق باشید برویم سراغ ترکیب و با اولین پست، دروازه بان.

فوتبالیست های ما در پست دروازه بان در طول تاریخ جز الان که مقداری بالاتر رفته اند، در تمام دوران دروازه بان های ملی ما چند پله از فوتبالیست های دیگر بالاتر بودند. از عزیز اصلی بگیرید و دیگران تا برسیم به منصور رشیدی و افرادی که بودند. سخت است انتخاب دروازه بان برایم، طبیعتا ناصر حجازی ویژگی های خاصی دارد ولی چون من با ایشان هم دوره بودم و خیلی ایشان را دوست داشتم و توانایی های ایشان را از نزدیک دیدم و بعد از آن هم عابدزاده را دیدم، آن چیزی که از عابدزاده دیدم فراتر از همه گلرها بود و انتخاب احمدرضا عابدزاده است.

خود شما وقتی بازی می کردید با کدام مدافعان راحت بودید؟

دفاع های زیادی بوده که من با آنها بازی کرده ام، حسین کازرانی، نصرالله عبداللهی، قلیچ خانی، یک دوره ای من اردوی تیم ملی جوانان بودم، ناصر حجازی و مودت سرباز بودند و دروازه بان منصور قلمی بود، دروازه بان برای تمرین نداشتند در تیم ملی و ما چون همزمان اردوی جوانان بودیم من را به عنوان کمکی بردند آنجا. یادم است بازی با یک تیم خارجی بود و انقدر خوشحال بودم و امیدوار بودم که بازی کنم چون نه حجازی بود نه مودت. درست یک روز قبل از بازی مودت با سر تراشیده آمد و روز بازی هم ناصر حجازی آمد. گفتم چقدربدشانس هستم و من رفتم روی سکو و آن بازی با یک تیم خارجی بود، دقیق به خاطر ندارم کدام تیم بود. یک هفته پیش از آن با کاشانی و ابراهیم آشتیانی، قلیچ خانی و حق وردی و این افراد بازی کردم. من اعتقادم این است که برخی خیلی در دفاع تاثیر گذار بودند ضمن احترام به خیلی از دوستانی که همه سرور و بزرگ ما هستند، من محمد پنجعلی را یکی از بهترین دفاع ها می دانم. همچنین قاسمپور پستش هافبک بود ولی در شاهین که هم باشگاهی بودیم در دفاع هم فوق العاده بود. نفر بعدی هم پرویز قلیچ خانی که ایشان در پست هافبک و پشت مهاجم هم عالی بازی می کرد، شوت های خوبی هم داشت. ترجیحم پرویز قلیچ خانی و محمد پنجعلی برای پست دفاع است.

برای تکمیل پست دفاع، یک مدافع راست و یک مدافع چپ می خواهیم.

دفاع راست های زیادی را می شناسم در فوتبال ایران که تاثیر گذار بودند. ابراهیم آشتیانی، جواد زرینچه، نعیم سعداوی ولی مهدی مهدوی کیا به خاطر اینکه تنها بازیکن ماست که یازده سال در سطح اول فوتبال اروپا در هامبورگ بازی کرد. در تیم ملی وقتی محمد مایلی کهن برای بار اول از او استفاده کرد خیلی ها این تصمیم او را مسخره می کردند ولی شما شوت های موشکی او در دالیان و توانایی و استمرارش را دیدید. من نظرم مهدی مهدوی کیا در پست دفاع راست است ضمن احترام به همه.

دفاع چپ چطور؟

افراد زیادی هستند کسانی که می توانند در این پست قرار بگیرند. آنهایی که من بازی کرده ام با آنها، محراب شاهرخی، آندرانیک اسکندریان، جانملکی، مهرداد میناوند، رضا شاهرودی. ولی مجتبی محرمی ویژگی های زیادی داشت، قدرت حمل توپ و بازیخوانی خوبی داشت و انتخابم مجتبی محرمی است. هر چند یک بازی پنالتی خراب کرد و بعد خندید و خیلی ها بعد از آن به او گفتند چقدر بی خیال است اما باید بگویم آن خنده بدتراز گریه بود، مربیان این را می فهمند، بازیکن آنجا می خندد ولی در دلش گریه شدیدی می کند.

یک خط برویم جلوتر، خط هافبک و هافبک دفاعی.

هافبک دفاعی ما بازیکنان زیادی داریم. به جرات می توانم 10 بازیکن بگویم، پرویز قلیچ خانی، در دوره های گذشته محمد صادقی و خیلی های دیگر ولی من یک کسی را می شناسم که الان هم دارد به تیم ملی کمک میکند، به پرسپولیس هم کمک می کند. شخصیت و رفتارش، علی رغم اینکه ایشان درسهای آکادمیک ندارد اما از بعد انسانی خیلی پسر وارسته ای است. شوت هایی می زد که بی نظیر بود و یک سال هم حقش خورده شد. او داشت آقای گل جهان میشد اگر مسابقات بین قاره ای نبود، استرالیا و عربستان به عنوان قهرمان آسیا، برزیل به عنوان قهرمان آمریکا و آلمان. مسابقات در عربستان انجام شد، رونالدو در یک بازی شش گل به عربستان زد و کریم باقری فکر کنم 19 گل زده بود. رونالدو نازاریو ولی یک گل بیشتر زد، یعنی اگر آن بازی های بین قاره ای نبود کریم باقری آقای گل جهان می شد، کاری که علی دایی انجام داد. با احترام به همه انتخابم کریم باقری است.

هافبک راست.

تا دلت بخواهد در این پست بازیکن داشته ایم. به خصوص زمان ما علیرضا عزیزی فوروارد-هافبک بود و بی نظیر بود. یا بعضی از بازیکنانی بودند که در تیم های باشگاهی شان فوق العاده بودند در این پست بازی می کردند. از باشگاه استقلال و پرسپولیس، هم قبل از من هم بعد از من اما احساس می کنم که علی پروین هم به خاطر اینکه کاپیتان تیم ملی بود هم استمرار در بازی، ایشان در نزدیک 40 سالگی بازی می کرد و آقای گل هم شد و به خصوص رفتارهای عامیانه و مردمی که او دارد، حالا بعضی ها از نظر سیاسی می گویند یک بار اینور رای می دهد و یک بار آن طرف. خب باشد اما نظرش این است ما علی پروین را از بعد سیاسی نمی خواهیم انتخاب کنیم، عقیده ایشان برای خودش محترم است من علی پروین را به خاطر سوابقش در تیم ملی انتخاب می کنم. همینطور روشی که اولین بار ایجاد شد مثل زوج زرینچه و نامجومطلق ایشان و آقای آشتیانی تشکیل دادند و خط آتشی از راست بود که همه تیم ها را بهم می ریختند. علی پروین به نظر من از همه شایسته تر است.

سمت چپ زمین در پست هافبک؟

تا دلت بخواهد بال چپ یا هافبک چپ داشتیم. به نظر من کارو حق وردیان با آن فیزیک فوق العاده اش، علیرضا خورشیدی در هما یا بازیکنانی که در زمان ما بازی می کردند. در همه اینها حس می کنم قاسمپور یک توانایی دیگر دارد. فیزیک آنچنانی ندارد ولی فوق العاده باهوش بود. چند ماه پیش هم بچه های صنعت نفت آمدند و با بچه های راه آهن با هم بازی کردیم. ایشان هم بود، توپ به او بدهی نمی توانی پس بگیری، انقدر توانایی دارد که بعضی از بازیکنان ما الان ندارند بنابراین انتخابم ابراهیم قاسمپور است. در 19-20 سالگی فیکس تیم ملی آن موقع بود.

هافبک هجومی.

اینجا علی جباری را داشتیم، دو نفر داشتیم که شوت های خیلی خوبی می زدند، یکی از آنها عادلخانی بود که می گفت اگر در تیمی بودم که رو به روی من ناصر حجازی بود، حجازی به مربی می گفت مرا بگذار آن سمت دروازه، چون علی جباری و رضا عادلخانی جوری شوت می زدند که  موج برمی داشت. آن زمان هم که ما بدون دست کش گلری می کردیم، این موج باعث می شد به نوک انگشتت بخورد و این باعث می شد دستت برای یک نصفه روز دستت مرخص باشد، دستت باد می کرد و نمی توانستی بازی کنی. علی جباری بی نظیر بود، در یک بازی به تایلند سه گل زد با شوت های آنچنانی اش. خیلی افراد داریم که در این پست فوق العاده بودند. با همه اینها اعتقاد من این است علی کریمی به خاطر اینکه بازیکن سال آسیا شده، در سطح اول اروپا بازی کرده و توانمندی های زیادی دارد و به خصوص شخصیتی فوق العاده دارد که این شخصیتش آدم های سالم را از ناسالم جدا می کند، ما کمتر آدمهایی داریم که قضاوت کنند. قضاوت کردن در مورد آدم ها خیلی سخت است هم تبعات حقوقی دارد هم شاید شما اشتباه کنید ولی وقتی شما در مورد تاج صحبت می کنید علامت سوال بزرگی باید جلویش بگذارید. کسی که به نظرم فوتبال کشور را به خاک و خون کشیده است، باید محاکمه شود و زندان برود چرا؟ بدهی های میلیاردی ما را چه کسی خواهد جواب دهد؟ از جیب من و شما و بودجه بیت المال؟ ایشان که وضعش خوب است، باید پاسخگو باشد. علی کریمی جزو افرادی بود که جلوی این آقایان ایستاد حالا حرف ما کمتر شنیده می شد. ما از روز اول با این ها مخالفت کردیم و علی کریمی هم جزو آدم هایی بود که شهامت به خرج داد و در انتخابات فدراسیون شرکت کرد و من هم خودم نوشتم و گفتم علی جان اشتباه آمده ای، شهامت داشتی و آمدی ولی به تو رای نمی دهند اما دم علی کریمی گرم که آمد و دست این آقایان را رو کرد. برای همین علی کریمی را از حین اجتماعی و فنی انتخاب می کنم و او را جزو بهترین ها می دانم.

دو مهاجم.

در مهاجم که وحشتناک است، هرقدر جلوتر می رویم کار سخت تر می شود. در مهاجم ها شما آدمی مثل حسن روشن دارید با آن فیزیکش، خیلی فیزیکی عادی دارد ولی کارهایی فوق العاده می کند. آکروباتیک، دریبل زن، چرخش ها و ضربه زدن هایش هم بی نظیر بود. غفور جهانی را داریم که شیر گیلان است. غلامحسین مظلومی را داریم که چند دوره آقای گل شده است، همایون بهزادی، حسین کلانی و خیلی افراد که من اگر بخواهم اسم ببرم یک از یک بهتر هستند. در همین دوره این افراد مدیرروستا آقای گل می شود، علی موسوی و همین دوره خودمان تازه، قبلی ها را بگویم، شیرزادگان را می شود ندید؟ شما می توانید به فرض افتخاری را نبینید؟ صفریان پاک. خیلی ها هستند ولی من دو فرد شاخص دارم. یکی توانایی فردی و اخلاقی شان را لحاظ می کنم و اینکه عنوان داشته باشند. علی دایی را به این خاطر انتخاب می کنم. علی رغم اینکه علی دایی از من شکایت می کند و دو سال محکوم می کند، برادر و دوست من محمد مایلی کهن را به زندان می اندازد ولی من به دلیل اینکه سو پیشینه ندارم دو سال تعلیق می شوم. ولی دوست داشتم بروم زندان شاید باورتان نشود. اصرار می کردم به قاضی و می گفت می فرستم. گفتم یک رفتار غیرمرتبط انجام بدهم و بروم زندان و قاضی گفت تو را زندان می فرستم. زندان کرج گفت می فرستم ولی من می خواستم اوین بروم، میدانید که اوین کلاس دارد دیگر و نشد. علی دایی باید کسی مشاورش باشد که از علی دایی کمتر نباشد، علی دایی باید الان رئیس AFC باشد علی دایی جایگاهش رئیس فدراسیونی ما است که باید به آن برسد. حتما ایشان می تواند جای اینفانتینو و امسال آنرا هم بگیرد ولی وقتی می شود آقای دهقان، نتیجه اش را می بینید. علی دایی جایگاهش از همه اینها بالاتر است، فوتبال ما را با علی دایی می شناسند، ایشان همچنان رکورددار آقای گلی ما است. زمان ما گلهایی می زد بی نظیر. شما می توانید از حمید استیلی، منصوریان و بچه ها دیگر که با من انس داشتند بپرسید، من خیلی وقت ها می گفتم علی دایی عطش گل زدن دارد، جایی که می توانید بدید او بزند. علی دایی برند فوتبال ما است و از همه اینها بالاتر است.

اولین مهاجم تیم، علی دایی، آقای گل جهان.

در ضمن علی دایی در کارهای خیر هم سبقه دارد و امیدوارم این کارش را استمرار دهد و مقداری تبلیغات کارهایش را هم کم کند.

یک بازیکن دیگر لیست ما را تکمیل می کند.

اینجا کار من خیلی سخت است. حمید علیدوستی را بگویم، مظلومی را بگویم؟ در تیم خودمان عزیزی را بگویم؟ مهدوی کیا را بعضی مواقع استفاده می کردیم، مدیرروستا را داشتیم، فرهاد مجیدی را بگویم؟ علی موسوی را بگویم؟ همان تیم معروف 96. ما در این زمینه خیلی بازیکن داریم. یکی را انتخاب می کنم که چون در راه آهن با من بوده هنوز هم ارتباط داریم. اگر یک سوت بزنم الان می آید، نه تنها ناصر بلکه خیلی از بچه ها که با من ارتباط دارند خیلی از بچه ها هستند که بگویم کارم را انجام می دهند البته نه برای من، من بخواهم برای کسی دیگر می گویم آن کار را انجام دهند، مثل همین بچه های راه آهن که نسبت به من محبت دارند و من از همینجا هم از همه آنها عذرخواهی می کنم، از من بزرگتر هستند ولی با سوت من جمع میشوند، با سوت من می آیند و می روند. این سوت من نه اینکه بالاتر هستم اتفاقا همه از من بزرگتر هستند اسم بخواهم ببرم زیادند ولی چون مسئولیت این کارها با من است، چه روزی بیایم با چه تیمی بازی کنیم و اینها با من است. ناصر محمدخانی هم یکی از آنها است. با ناصر چون هم بازی بودم در تیم راه آهن بعد در تیم ملی با هم بودیم. به جز اینها دیگر با هم نبودیم و همیشه ناصر رقیب من بوده و خداراشکر کم هم به من گل زده است. ناصر محمدخانی یک ویژگی دارد که من آنرا در مسی دیده ام. پا به توپش و عبور از وسط بازیکنان وقتی تجمع زیاد بود بی نظیر بود. مثل کارهای مسی و یک ویژگی اخلاقی دارد که مسی هم دارد، حالا شاید برخی بگویند قیاس مع الفارق است و بله مسی جایگاهش مشخص است ولی من می گویم ایشان شبیه مسی بود نه مسی شبیه ایشان، البته قدمت ایشان از مسی بیشتر است چون قدیمی تر است. ایشان را می زدند ولی یک بار برنمی گشت ببیند کی زده و تلافی کند یا اعتراض کند یا به داور بگوید اخطار بده یا اخراج کن. سرش را می انداخت پایین و می رفت. به همین دلیل ناصر را انتخاب می کنم هر چند ناصر را خیلی اذیتش کردند و مردم کمکش کنند و بدانند ناصر یک جایگاه ورزشی دارد و ما باید به آن توجه کنیم، رفتارهای اجتماعی و مسائل خانوادگی به ما چه مربوط است. بنابراین ناصر محمدخانی را ضمن انتخاب به همه مهاجم ها انتخاب می کنم.

ناصر محمدخانی ترکیب یازده نفره ما را تکمیل کرد. ما یک انتخاب دیگر داریم از این تیم و سه بازیکن برتر آن.

علی دایی اول بدون فکر کردن. علی کریمی را به خاطر شخصیت اجتماعی اش و اینکه بهترین بازیکن آسیا انتخاب شده، نفر دوم قرار می دهم. علی پروین هم به خاطر لوتی گری اش سومین نفر.

بهترین مربی قرن از نظر شما. یک مربی ایرانی و یک مربی خارجی که در ایران کار کرده است.

خیلی مربی داریم در ایران که خیلی از مربیان خارجی های ما موفق تر بوده اند. در مورد کی روش او فقط در خصوص صعود به جام جهانی افتخار آورد، در جام ملت ها یک تشتک هم نیاورد ولی مربیان ایرانی بودند که مدال آوردند، قهرمانی آوردند. ته دل من محمد مایلی کهن است اما رفتار و منش حشمت مهاجرانی باعث می شود رفاقت را کنار بگذارم و ایشان را انتخاب کنم.

مربی خارجی چطور؟

ضمن احترام به همه مربیان، ما مربیان زیادی داشتیم که تاثیر زیادی روی فوتبال ما داشته اند، رایکوف قطعا یکی از تاثیرگذارترین مربیان تاریخ فوتبال کشور ما بوده هم در سطح باشگاهی هم ملی بعد از آن هم خیلی مربیان داشتیم که به ایران آمدند، مثل ایویچ، بلاژویچ. ایویچ از نظر فنی از همه بالاتر بوده است و فنی ترین مربی تاریخ فوتبال ما است ولی متاسفانه به دلایل مختلف قبل از جام جهانی به خاطر آن بازی که در ایتالیا انجام شد ایشان را عوض کردند ولی از نظر عنوان هم کارلوس کی روش هم خیلی زحمت کشید ولی به خاطر رفتار خوب برانکو، هم تیم را به جام جهانی برده هم عنوان برای ما در آسیا آورده هم با پرسپولیس به فینال آسیا رفته و رفتارهای جنتلمنانه ای که از ایشان دیدم، واقعیتش این است که کی روش باید باشد یا ایویچ ولی استنباطم این است که برانکو را به خاطر رفتارهای اخلاقی اش ترجیح می دهم.

بهترین داور قرن؟

خیلی داور داریم ما، از جعفر نامدار که در جام جهانی قضاوت کرده. آقای بهارمست که یکی از آدم هایی هستند که در فوتبال دنیا و کمیته داوران جهان نقش دارند، علیرضا فغانی رفیق و بچه محل خود من در جام جهانی قضاوت کرده و خیلی داوران دیگر، محمد صالحی، اقای نظری و افراد دیگر ولی به جهتی جایگاهی که علیرضا فغانی دارد، من انتخابم ایشان است چون در دو جام جهانی، فینال جام جهانی، مسابقات قاره ای و در بالاتر سطح قضاوت داشته او را انتخاب می کنم، همینطور شخصیت خوبی که دارد، یک آزادگی دارد که من این را لحاظ می کنم مثل علی کریمی. علی کفاشیان در یک بازی که ایشان در تبریز سوت می زنند سفارش می کند به ایشان که این هم یکی از تخلفات رئیس وقت فدراسیون است، به ایشان می گویند هوای تیم تبریزی را داشته باش! رئیس فدراسیون چکاره است که بگوید هوای تیم تبریز را داشته باش؟ اگر رصد شود از طریق فدراسیون جهانی قطعا ایشان برای همیشه به خانه اش می رود ولی علیرضا فغانی قبول نمی کند و چیزی که نظرش بود را انجام می دهد. هنوز هم من با ایشان در ارتباطم و جزو بهترین داورهای جهان هم می توانند باشند ایشان.

برترین تیم قرن.

چند تیم می توانیم داشته باشیم، آن تیمی که قهرمان آسیا شد با مربیگری بیاتی. تیمی که زمان حشمت خان قهرمان شد، بازیهای آسیایی تهران. جام جهانی زمان حشمت خان که من هم جزو آن تیم بودم، جام جهانی آرژانتین ولی من یک تعصب دارم نسبت به تیم 96. از نظر من تیم قرن تیم 96 است. اگر 98 هم می گویند همان تیم ماها بود دیگر، ما دو بازی مربی تیم ملی نبودیم، بازی با استرالیا و ژاپن و بعد از آن تیم رفت جام جهانی.

پس انتخاب شما تیم ایران در سال 1996 است. انتخاب پایانی سه ورزشکار برتر قرن است.

در واقع دیگر فوتبال ما به این عدد و رقم ها نمی خورد. بهترین عنوان های ما در فوتسال جهان است که یک افتخارش برای مایلی کهن است که برای اولین بار ما را چهارم کرد بعد از آن می گفتند فوتبال مال ما است و دوره آقای شمس و جدید ها که اتفاقات خوبی افتاد. در سطح جهانی فوتبالیست های ما جایگاهی برای عرض اندام ندارند. غلامرضا تختی به خاطر مدالهایی که آورده به ویژه در المپیک، قطعا جزو اولین هاست در مدال ها همچنین عبدالله موحد که از همه بیشتر است و شش عنوان جهانی دارد. حالا شاید شما ندانید ولی من چون کارم ورزش بوده و شغلم بوده همه رشته ها را می دانم و اطلاع هم دارم. غلامرضا تختی را به خاطر منش های پهلوانی و اخلاق هایی که داشته و عنوان هایی که آورده انتخاب می کنم. غلامرضا تختی را من بهترین ورزشکار قرن می دانم.

انتخاب دوم.

عبدالله موحد جزو کسانی بود که هم تحصیل کرده ورزش بود هم روش های انسانی و بسیار اخلاق مدارانه داشته و برای خودش جایگاهی در کشته تعریف کرده که همه می دانند، الان هم که به ایران برگشته و خدا کند همه برگردند، این جدیدها هم که رفته اند امیدوارم برگردند. موحد را به خاطر استمرار در کسب عنوان قهرمانی اش انتخاب می کنم.

انتخاب پایانی.

زیاد هستند واقعا، ضمن احترام به تمام قهرمانان جهان و المپیک، از هادی ساعی، رضازاده، دبیر و سوریان و خیلی ها هستند. آقای نصیری از حرف های من ناراحت نمی شود، یک عده از آدمها هستند که هم خدا کمکشان کرده هم خودشان تلاش کرده اند. اقای نصیری بدون پدر و مادر از یتیم خانه به جایگاه رفیعی در وزنه برداری می رسد که رکوردش تا سالها باقی می ماند. خیلی افراد هستند ولی چون ایشان بدون پدر و مادر و از پرورشگاه می آید، کسی ناراحت نشود از حرف های من، حالا داور دیگر هم هست که مثل ایشان بوده و اسمش را هم آوردم ولی اشاره نمی کنم ولی محمد نصیری که از دوستان من است و با او در ارتباط هستم، ایشان قهرمان جهان، رکورددار جهان، قهرمان المپیک، نابغه است ایشان. من افتخار این را داشتم که در زمان حضور در تیم جوانان هم تمرین های ایشان را می دیدم هم رفاقت داریم با هم قبل از انقلاب. یک خواهش هم از مسئولین وزارت ورزش دارم، محمد نصیری قهرمان جهان و المپیک است و الان سنش بالای 75 است، ورزشگاه حیدرنیا الان به عنوان یک شهید است، ایشان چون یک سال معاون اداره تربیت بدنی شد و رفت جبهه و شهید شد و برای من هم قابل احترام است این ورزشگاه را به نامشان کردند ولی میادین و خیابان ها و خیلی جاها وجود دارد که شما می توانید آنجا ها را به نام شهید حیدرنیا کنید و این ورزشگاه را به نام محمد نصیری، این قهرمان ملی که به نام ایشان بود برگردانید. این دین به گردن وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و شهرداری تهران است. این همه خیابان و میدان داریم که به نام شهید حیدرنیا کنند و ورزشگاه حیدرنیا را به نام محمد نصیری برگردانند.

ممنون از شما. صحبت پایانی شما با مخاطبان رسانه طرفداری.

ممنون امروز روز خوبی برای من بود، خوشحال شدم در خدمت شما و علاقه مندان سایت طرفداری بودم. اگر خارج از موضوع صحبتی کردم همینجا عذرخواهی می کنم ما به دلیل اینکه ترک هستیم و ترک ها راحت صحبت می کنند، اگر من به کسی چیزی گفتم و حرفی زدم به کسی برخورده برمن خورده نگیرند و فکر کنند که یک ورزشکار و ریش سفید از آن باب حرفی زده، اگر من اینجا صادقانه در مورد کسی صحبت می کنم جای دیگر هم همینطور است. ما پشت و رو نداریم در ورزش و امیدوارم که فوتبال و ورزش ما به جهتی برود خلاف این جهت که تا الان رفته. 42 سال است که خطا می رویم، حرمت پیشکسوتان را رعایت نمی کنیم، حق و حقوق پیشکسوت را نمی دهیم، باشگاه های ما در مورد پیشکسوت ها دارند خیانت می کنند. علیرضا عزیزی دربیمارستان است، حاج محمد در بیمارستان است، رضا وطنخواه تا دیروز بیمارستان بود و خیلی آدم های دیگر دارند یکی یکی می افتند. آقایان باشگاه ها که میلیاردی به بازیکنان پول می دهید، 8 میلیارد به مربی می دهید، کمی به پیشکسوتان هم توجه کنید چرا که هویت آنها باعث شده تا شما الان مدیرعامل شوید. به خودتان برگردید. وزارت ورزش و هرکس می خواهد وزیر شود برگردد به اینکه خطا کردید و جبران کنید. به پیشکسوتان و قهرمان ها احترام بگذارید، بیمه پیشکسوتان را ندادید، بازنشستگی آنها را ندادید، یک موقع جوان بوده پول گرفته قدرش را ندانسته الان هیچ چیز ندارد. الان از کجا بیاورد؟ شما صندوق حمایت وظیفه دارید بودجه تان را ده برابر کنید، نمایندگان مجلس که خواب هستید الان بلند می شوید ما طرفدار مردم هستیم، همه شما زمان انتخابات می آید سراغ ماها، انتخابات که تمام شد دیگر نه به ما کار دارید نه ورزشکارها الان همه منت ما را می کشید، آن روزی که رای را می گیرید ورزشکار ها را فراموش نکنید. نادر فریاد شیران الحمدالله به هیچکدام از شما نیاز ندارد سقف زندگی ام را کوتاه گرفته ام و اندازه آن پایم را دراز می کنم ولی خیلی از آدم ها هستند از من به مراتب معروف تر و بهتر بوده اند ولی الان در زندگی شان چیزی ندارند و هفت شان گرو شش است. خواهش می کنم به اینها توجه کنید، امیدوارم سر عقل بیایید و حرمت این جوانانی که هستند را هم داشته باشید اینها هم بازنشسته می شوند، قدر پیشکسوتان را بدانید.

ممنون از گفتگوی رک و صریحی که داشتید. این رک بودن ویژگی ما ترک ها است و ممنون از مخاطبان رسانه طرفداری که همراه ما بودند.

فرم نظرخواهی تکمیل شده نادر فریادشیران

 

اخبار داغ 

تجاوز به گلناز جلوی دخترش توسط رستوراندار تهرانی + جزییات نادر فریادشیران در طرفداری: به دخترم می گویم نسل سوخته من هستم نه شما دهه شصتی ها! باشگاه استقلال پول نداشت، فرهاد مجیدی پول غذای بازیکنان را از جیبش داد! درگیری لفظی بازیکن سابق پرسپولیس با خبرنگار بحرینی در آستانه دیدار مهم تیم ملی گواردیولا: بازگشت به بارسلونا؟ با منچسترسیتی قرارداد دارم؛ کومان برای بارسا ایده آل است گابریل ژسوس گزینه جدید یوونتوس برای جانشینی کریستیانو رونالدو

منبع: طرفداری

کلیدواژه: نادر فریادشیران برترین های قرن محمد مایلی کهن رسانه طرفداری ناصر محمدخانی ضمن احترام انتخاب می کنم بی نظیر دروازه بان محمد نصیری ناصر حجازی فوق العاده تیم ملی همه اینها علی کریمی قلیچ خانی جام جهانی علی پروین فوتبال ما بعد از آن علی دایی یک بازی آقای گل خیلی ها راه آهن آدم ها تیم ها ولی من بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۵۴۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده

دوست قدیمی‌اش سلیم غفوری می‌گوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآورده‌‌اند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشت‌ماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر می‌دادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالب‌زاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختی‌ها و پیچیدگی‌ها کنفرانس افق نو را راه انداخت. 

سال‌ها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته می‌شود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های اوست، نادر طالب‌زاده را  بیش از هرچیزی با فعالیت‌های انقلابی‌اش می‌شناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی می‌کرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.

همان‌جا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری می‌کرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبهه‌ای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش می‌گوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.

طالب‌زاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سال‌های اخیر به واسطه فعالیت‌های ضد استکباری‌اش در لیست تحریم‌های آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.

حقیقتی که نادر طالب‌زاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلم

برنامه «عصر» را می‌توان یکی از مهمترین‌های فعالیت‌های او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامه‌ای که پلی ارتباطی و البته حلقه‌ای برای گردآوری چهره‌های استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالب‌زاده دنبالش می‌کرد. طالب‌زاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهره‌هایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.

اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائم‌مقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سال‌های نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.

غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه می‌شد. وقتی به زمانِ‌جنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاع‌مقدس را با شکل و شمایلی درست پیش می‌برد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاه‌های فلسطینی‌ها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و درباره‌شان می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد. 

این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامه‌سازی نادر طالب‌زاده گفت؛ «مهمترین نکته‌ای که طالب‌زاده در عرصه برنامه‌سازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار می‌داد. بنابراین دست روی نقاطی می‌گذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را می‌آوردند و روی آن ذره‌بین می‌گذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته می‌کردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانه‌ای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی می‌رسیدند و می‌آمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان می‌کردند.

در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را می‌بینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»

اما شاید نگاه صهیونیست‌ستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالب‌زاده در جای جایِ فعالیت‌های فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همان‌گونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغه‌اش این بود آن‌چیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته می‌شود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او می‌توان به وضوح مشاهده‌اش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده می‌شود.

طالب‌زاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاع‌مقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالب‌زاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالب‌زاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکایی‌ها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانه‌ای مسلط بر جهان عمل می‌کند.»

او بزرگترین آرزوی طالب‌زاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است.  سال‌ها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانه‌ای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.

شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچه‌های رسانه‌ای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دوره‌های مختلفی برگزار کرد و ساعت‌ها کارشان را می‌دید و راهنمایی‌شان می‌کرد. برای رشد و آموزش بچه‌های رسانه‌ای جبهه انقلاب واقعاً وقت می‌گذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالب‌زاده‌اند. 

در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛‌ نادر طالب‌زاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهل‌بیت و فضایِ دینی گلایه‌ها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بین‌المللی در این عرصه تأکید می‌کرد. "ما باید روایت‌های دینی و مذهبی‌مان را چارچوب و ساختار بین‌المللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ‌ پرسش‌ها،‌ ابهامات و نظریات دینی‌شان دست یابند."

و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفت‌وگوی زنده در تلویزیون است؛‌ نادر طالب‌زاده در یکی از گفت‌وگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریال‌های دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفت‌وگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت:  "یادم می‌آید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زنده‌ای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامه‌ای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخی‌ها را هم می‌خواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمی‌شودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فیلم/ مشاهده گونه نادر پلنگ سایبان در لرستان
  • تصاویر نادر از پلنگ لرستان در قلب شب
  • فیلم | مشاهده گونه نادر پلنگ سایبان در لرستان
  • تنها شانس قهرمانی ایران در والیبال اروپا کمرنگ شد
  • عکس/همایش «قدس از چشمان آقای نادر»
  • ببینید | ظهور شتر مرغ نادر در عربستان پس از یک قرن
  • چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده
  • گل اول فوتسال ایران به تایلند +فیلم
  • گل مهدی کریمی به تایلند در جام ملت های فوتسال آسیا (تایلند 0-1 ایران)
  • با تنها ۷ بازی؛ صعود لیونل مسی به صدر جدول برترین گلزنان MLS