سندروم گیلنباره بعد از ابتلا به کووید۱۹ شدیدتر میشود؟
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۸۰۰۵۳
به گزارش حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از سپوتنیک، با استناد به اثر تحقیقی متخصصان دانشگاه بیرمنگام، بیماری کووید ۱۹ میتواند باعث گسترش سندروم گیلنباره شود.
در مقاله الکس ریختنر، یکی از نویسندگان این تحقیقات آمده است که آنتی بادیهای تولید شده توسط ارگانیسمهایی که به ویروس کرونا مبتلا شده اند، مشابه آنتی بادیهایی است که باعث شیوع بیماریهای قلبی و پوستی میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سندرم گیلنباره یک پلی رادیکولونوروپاتی خود ایمنی است که با اختلالات اتونوم، اختلالات حرکتی و اختلالات حسی آشکار میشود. سندروم گیلن باره بیماری خود ایمنی نادر است که به اعصاب محیطی حمله میکند و معمولا با علائمی از قبیل درد، ضعف و بی حسی همراه است. در برخی موارد این بیماری موجب معلولیت میشود و گاهی اوقات کشنده است.
علت دقیق این بیماری مشخص نیست، اما اغلب پس از یک عفونت گوارشی موسوم به کامپلیوباکتر (Camplylobacter) رخ میدهد به گونهای که سیستم ایمنی بدن به اشتباه عصبها را مورد حمله قرار میدهد.
تحقیقاتی که در گذشته انجام گرفته حاکی از افزایش موارد ابتلا به سندروم گیلن باره در دوران شیوع ویروس زیکا در آمریکای لاتین است و در برخی از مطالعات نگرانیهایی در مورد احتمال ارتباط بین بیماری کووید۱۹ و سندروم گیلن باره مطرح شده است. در این بررسی جدید محققان انگلیسی به مقایسه موارد ابتلا به سندروم گیلن باره در این کشور در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ و در نیمه نخست سال ۲۰۲۰ و زمان شیوع کروناویروس پرداختند.
ویروس کرونا که شیوع آن از اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ میلادی در چین بود، علاوه بر ۳۰ استان و منطقه چین، به کشورهای دیگر دنیا نیز سرایت کرد.
در ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۹، مقامات چینی از شیوع ذات الریه پنومونی ناشناخته در شهر ووهان در بخش مرکزی این کشور (استان هوبی) به سازمان بهداشت جهانی اطلاع دادند. کارشناسان عامل ایجاد کننده بیماری را شناسایی کرده اند، این یک ویروس جدید است.
این ویروس میتواند از طریق قطرات تنفسی از انسان به انسان هم منتقل شود. حدس زده میشود که ممکن است این بیماری از طریق تماس با این آبزیان یا خوردن آنها منتقل شود، ولی هنوز نتیجه نهایی در این زمینه حاصل نشده است.
دوره نهفتگی این بیماری به طور متوسط حدود ۷ روز است و علائم بیماری پس از گذشت این بازه زمانی در بدن فرد مبتلا ظاهر میشود. علائم شامل تب، بدن درد، گلو درد، سرفه، درد عضلات، آب ریزش بینی، سر درد است. برخی دچار علائم گوارشی مانند تهوع و اسهال میشوند. آنچه باعث نگرانی میشود این است که فرد دچار ذات الریه شود.
سازمان بهداشت جهانی شیوع این بیماری را فوریتی با اهمیت بین المللی تشخیص داده و نام رسمی آن را بیماری کووید۱۹ گذاشته است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ویروس کرونا بیماری خود ایمنی اختلالات حرکتی سندروم گیلن باره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۸۰۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش