واکنش معاون وزیر ورزش به اظهارات استقلالیها علیه او/ فرصت نداریم هرکسی حرفی زد جوابش را بدهیم/ مشکل امضا در استقلال حل شد
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۸۷۸۸۶
خبرورزشی – مهدی علینژاد، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان که برای دیدار انتخابی المپیک ۲۰۲۰ فوتبال ناشنوایان در کیش حاضر شده بود، گفت: یکی از سیاستهای وزارت ورزش تشویق فدراسیونهای ملی ما برای گرفتن میزبانیهای بینالمللی است. این رویدادها اگر رسمی و رویداد قارهای و جهانی باشد، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: فدراسیون ناشنوایان پس از اینکه مالزی به دلیل شرایط کرونایی نپذیرفت میزبان باشد، فدراسیون آسیایی با ما رایزنی کردند و ما هم پذیرفتیم که شرایط را برای میزبانی فراهم کنیم. ما هم با مسئولان مربوطه در منطقه آزاد کیش صحبت کردیم و میزبانی خوبی بود که ورزشکاران کشورمان هم نتایج خوبی گرفتیم. هم به المپیک ناشنوایان صعود کردیم و هم در فینال حضور داشتیم.
معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان درباره بحث پاداش ورزشکاران ناشنوا و اینکه آیا پاداش آنها با ورزشکاران المپیکی یکسان است، اظهار داشت: خب روشن است که سطح المپیک ناشنوایان با المپیک یکسان نیست. اگر بخواهیم مانند المپیک پرداختی داشته باشیم، از عدالت خارج است و به این شکل نخواهد بود. مساوات، لزوماً عدایت نیست و این نکته مهمی است که بعضاً به آن توجه نمیشود. جمع بندی ما در آخرین آیین نامه، قرار بر این است که میزان پاداش آنها از ۲۰ درصد المپیکی به ۶۰ درصد افزایش پیدا کرد و یعنی سه برابر شد. یعنی اگر به المپیک صعود کنند، ۶۰ درصد پاداش میگیرند و در المپیک هم مقامی کسب کنند، ۶۰ درصد افراد سالم پاداش میگیرند.
علینژاد در واکنش به این مسئله که صحبتهای او برخلاف محمدمهدی فروردین، رئیس فراکسیون ورزش مجلس است، گفت: من نقطه نظرات خودم را میگویم و همانطور که گفتم، مساوات لزوماً عدالت نیست.
وی درباره اینکه دوره ریاست زهرا اینچهدرگاهی در فدراسیون ژیمناستیک به اتمام رسیده و همانطور که وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد دیگر قرار نیست فدراسیونها با سرپرست اداره شوند و انتخابات به سرعت برگزار میشود و حالا وضعیت فدراسیون ژیمیناستیک چه خواهد شد، اظهار داشت: امروز که با هم صحبت میکنیم، بعد از ۱۶-۱۵ سال برای اولین بار هیچ فدراسیونی با سرپرست اداره نمیشود. پس از برگزاری انتخابات ورزشهای زورخانهای که روز گذشته برگزار شد و آقای باران چشمه به عنوان رئیس انتخاب شد، اولین روزی را پشت سر میگذاریم که ورزش کشور بدون سرپرست اداره میشود و این اتفاق مهمی است.
علینژاد افزود: برای سه انتخابات تیرماه نیز ما ۷۵ روز پیش از اتمام دوره چهار ساله رؤسا ثبت نام را آغاز کردیم، جلسات مربوط به تطبیق انجام شد و نهایتاً اسامی نامزدها برای تأیید صلاحیتها به مراجع ذی صلاح ارسال شد. به محض رسیدن اسامی تأیید شده، ما انتخابات را برگزار میکنیم و این در اختیار ما نیست. نهادهای مربوطه باید پاسخ بدهند، اما سیاست ما برگزاری انتخابات سه فدراسیون باقیمانده تا پایان تیرماه است، مگر اینکه اسامی تأیید صلاحیتها تا آن موقع نیاید و ما مجبور به تأخیر انداختن انتخابات شویم. این سه فدراسیون هم اسکیت، ژیمیناستیک و تیراندازی هستند.
وی درباره اینکه در مجمع انتخاباتی فدراسیون ورزشهای زورخانهای یکی از کاندیداها اعتقاد داشت، مهندسی صورت گرفته است، گفت: آقای احمدی دیروز درباره این موضوع صحبت کرده است. این فدراسیون زیرمجموعه من نیست که بخواهم دخالتی در آن داشته باشم. این رشته زیرمجموعه ورزش همگانی است.
معاون وزیر ورزش درباره وضعیت تیم ملی فوتبال ایران و دیدار حساس این تیم مقابل عراق خاطرنشان کرد: با توجه به نتایج بدی که در دور رفت گرفته بودیم کار بچهها خیلی سخت بود. بعد از کرونا و میزبانی متمرکز در بحرین، کار سختتر شد ولی خوشبختانه با همتی که بچهها انجام دادند و شارژ روحی خوبی که توسط دولت، وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال قبل از مسابقات شد، نتایج خوبی گرفتهایم و امیدوارم در دو بازی آینده نیاز نتایج خوبی رقم بخورد.
وی اضافه کرد: فردا بازی با کامبوج بازی سختی برای ما نیست و تیم قابل توجهای نیست ولی بازی عراق همیشه برای ما سخت بوده و ما حریفان سنتی برای هم هستیم. اگر بچهها بازی که با بحرین انجام دادند را با عراق هم رقم بزنند فکر میکنم این تیم را هم میتوانیم شکست دهیم و این تیم نمیتواند مقابل ما قد علم کند. واقعاً بازیکنان ما از تیمهای دیگر گروه شرایط بهتری دارند و امیدواریم بتوانند از این مرحله عبور کنند.
علینژاد درباره آشفتگی باشگاه استقلال عنوان کرد: مشکل امضاها حل شد و آقای آصفی در دو روز گذشته چکهایی را امضا کردهاند.
وی درباره اینکه پیشکسوتان استقلال در روزها اخیر اسم او را عنوان میکنند و میگویند مددی تحت حمایت او است، یادآور شد: صحبتهای کلی را قبول ندارم ولی درباره پیشکسوتان باید بگویم استقلال یک باشگاه قدیمی است و اگر به گذشته برگردیم این تیم بیش از ۸۰۰- ۷۰۰ نفر پیشکسوت دارد و ممکن است ۲۰-۱۰ نفر از آنها نظراتی داشته باشند ولی این به معنای جمع نظرات پیشکسوتان استقلال نیست این اشتباه است که اگر اینگونه فکر کنیم. اینکه اسم بنده را میآورند نمیدانم دلیلش چه است. وزارت ورزش بحث نظارتی و حمایتی خود را در چارچوب قانون دارد.
معاون وزیر ورزش ادامه داد: میدانید طبق قانون نمیتوانیم هیچ کمک مادی را به باشگاهها داشته باشیم، چون کمک به ورزش حرفهای ممنوع است ولی همه تلاشمان را میکنیم تا با محدودیتی که وجود دارد مشکلات را برطرف کنیم. این باشگاهها دولتی هستند ولی دولت نمیتواند به آنها کمک کند و این به نظر من یک تناقض است. برخی مواقع آدم حس میکند جریاناتی پشت موضوع است که میخواهد با فضاهای رسانهای و کانالهای هواداری، مطامع خاصی را برای بعضیها به وجود بیارد که طبعاً ماهم زیر بار این حرفها نمیرویم. من هم معاون وزارتخانه هستم و طبق وظایفم عمل میکنم وگرنه اینطور نیست که ما در این دو باشگاه منافعی داریم.
وی گفت: وظایف سازمانی داریم و طبق این وظیفه در راستای آن اقداماتی را انجام میدهیم. به هر حال افرادی غیر مسئول هستند و حرفهایی میزنند و نظارتشان را ارائه میدهند. بالاخره کشور ما کشور آزادی است ولی فرصت این را نداریم که هرکسی حرفی زد بخواهیم جوابش را بدهیم و یا از طریق مبادی قانونی پیگیری کنیم. مطالب زیادی گفته میشود ولی ما کار خودمان را ادامه میدهیم و آنچیزی که فکر میکنیم درست است را انجام میدهیم.
علینژاد درباره اینکه گویا وزارت ورزش و جوانان به باشگاه پرسپولیس دستور تمدید قرارداد با شرکت آتیه داده پرداز را داده است، افزود: خیر، ما به هیچ وجه در مورد استقلال و پرسپولیس بحثهای اینچنینی نمیکنیم. هیچ توصیهای برای تدام یا عدم تداوم قراردادهای باشگاه نداشتیم. هزینه دو باشگاه به هر دلیلی اضافه میشود و منابع مالی محدود است. ساز و کارها دولتی است و اینها خودشان مشکلزا میشوند. علت اینکه میگوییم این دو باشگاه خصوصی شوند، برای همین مشکلات موجود است. وقتی بخش خصوصی وارد شود، از این قید و بند حوزه دولتی خارج میشود. دولتی بودن این دو باشگاه زمانی به کارشان میآمد که ما بتوانیم به آنها کمک کنیم، اما اکنون که دولت نمیتواند کمک کند، دولتی بودنشان خاصیتی ندارد.
وی درباره اینکه گفته میشد دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در دولت تدبیر و امید خصوصی میشوند اما هنوز این اتفاق رخ نداده، گفت: میبینم که برخی میگویند امکان خصوصی شدن این دو باشگاه وجود ندارد و این حرف آنهایی است که خودشان میدانند در گذشته با استقلال و پرسپولیس چه کردند و کاری که آنها انجام دادند، باعث میشود این دو باشگاه امکان خصوصیسازی نداشته باشند. با این حال، در یک سال و نیم اخیر، اتفاقات خوبی رخ داد و زحماتی که این دوستان کشیدند، جبران شده است! مشکلات حل شده و موضوع شفاف شده است و طبیعتاً وقتی یک سال و نیم پیش و در بودجه سال ۹۸ بحث خصوصی شدن این دو باشگاه دیده شده بود، شرایط امکان پذیر نبود.
علینژاد تصریح کرد: اقدامات خیلی زیادی در افزایش سرمایه دو باشگاه و ثبت برند آنها شد، همچنین در شفافسازی و درآمدزایی آنها نیز اقدامات لازم صورت گرفت. همه اینها باعث شد شرایط خصوصی سازی شدن فراهم شود. کار بسیار دشوار، سخت و به زعم برخی نشدنی بود. اکنون شرایط و امکان خصوصی شدن دو باشگاه وجود دارد و در اختیار سازمان خصوصی سازی قرار گرفته است و از حوزه ما خارج شده و در حوزه وزارت اقتصاد است که از طریق فرابورس خصوصی شود.
معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان درباره اینکه محمدمهدی فروردین اعلام کرده ورزشگاه درفشیفر از اموال باشگاه پرسپولیس معارض دارد، گفت: معارض ندارد، معارض داشته است. اینکه میگویم کارهای سختی انجام شده، همین بحثهاست. درفشیفر سالها معارض داشت. وقتی میخواهیم سندی را به نام باشگاه بزنیم تا سرمایهاش شود و معارض دارد، انجام این کار سخت است و ما با کمک قوه قضایی این کار را انجام دهیم. از کیان دولت، کیان عمومی و بودجه دولتی و مالکیت عممی دفاع شد و قوه قضایی کمک کرد. با رفع معارضین سند تک برگ صادر شد، وگرنه ثبت زیر بار این مسئله نمیرفت. احتمالاً آقای فروردین مطالبی که میگوید برای اسناد گذشته است و به این موضوعات جدید اشراف نداشته است.
علینژاد درباره زمان اضافه شدن عضو جدید به هیئت مدیره باشگاه استقلال گفت: فرآیند آن در حال طی شدن است و دو سه نفر را به مراجع ذی صلاح اعلام کردیم که استعلامها بیاید و پس از آمدن استعلامها کارها انجام میشود و برای پرسپولیس هم این اقدام را انجام دادیم. برای هیئت مدیره باشگاه استقلال دو نفر اضافه خواهند شد و به همین دلیل بیش از یک نفر را معرفی کردیم.
وی درباره اعتراضهای فرهاد مجیدی به وضعیت استقلال و اینکه گویا قرار بوده جلسهای با مدیران وزارت ورزش و جوانان داشته باشد، تاکید کرد: قطعاً قرار نیست با ما جلسهای باشد و موضوعات داخلی باشگاه استقلال است. این باشگاه مدیرعامل و هیئت مدیره دارد و مربی هم در چارچوب وظایف خودش، کارهایش را انجام میدهد.
معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان درباره اینکه پس با این شرایط وزارت ورزش از عملکرد احمد مددی رضایت دارد، تصریح کرد: طبیعتاً رضایتمندی وجود دارد که او ادامه کار میدهد. سؤتفاهماتی با هیئت مدیره بود که جلسهای در این خصوص داشتیم و هفته آینده هم هیئت مدیره با مدیرعامل باشگاه جلسه داشت. درباره سؤتفاهمات هم ما ۷ ساعتی جلسه داشتیم که اگر بخواهم درباره آنها صحبت کنم، از حوصله خارج است.
منبع: پارس فوتبال
کلیدواژه: استقلال استقلال خبر ویژه مهدی علی نژاد معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش و جوانان باشگاه استقلال دو باشگاه علی نژاد هیئت مدیره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۸۷۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشکل اشتغال همچنان به قوت خود باقی است آقای وزیر!طرحی برای استیضاح دیپلماسی اقتصادی/چند نکته درباره یک سکانس جنجالی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ۱۵درصد کرسیهای مجلس در انتظار انتخابات دور دوم، بازگشت شاخصهای پولی به پیش از تحریم، دیدار اعضای تیم ملی فوتسال با رهبر انقلاب و ریزش بیش از۷۵ درصدی معاملات ملک از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مجتبی اسکندری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: ۳سال پیش که جواد ظریف در گفتوگوی جنجالی خود، میدان را مقدم بر دیپلماسی میدید، یک فرار به جلوی پنهان نیز مرتکب شد و آن این بوده که سیاست خارجی هرگز در خدمت اقتصاد نبوده است.
هرچند که دیپلمات ریش پروفسوری به مراتب فن مذاکره سیاسی و انگلیسی نوشتن متون حقوقی را بهتر از پیشینیان و پسینیان خود بلد بود، اما نه او و نه هیچکدام از سکانداران سیاست خارجی کشور طی دهههای گذشته (از کریم سنجابی تا حسین امیرعبداللهیان) هرگز اقتصاد را در اولویت مسائل خود ندیدند و دیپلماسی را صرفا به حیطه مسائل خاص و انتقال پیام و بستههای غیرعملیاتی تنزل دادهاند. ممکن است عدهای از طرفداران وزیر خارجه سلبریتی شده سابق، خرده بگیرند که برجام یک دستاورد اقتصادی بود، اما نیک میدانیم که برجام تنها یک دستاورد سیاسی با تاریخ انقضای زودرس بود که هرچند از بیدستاوردی سیاسی پیش و پس از آن، بهینهتر بود با این حال، هرگز مطلوبیتهای اقتصادی در اولویت دایره عمل دیپلماتهای کشور قرار نداشته است و با اندوه فراوان میتوان از غیاب کامل دیپلماسی اقتصادی و حیات نباتی آن در ایران سخن بگوییم.
آیا مساله آبهای مرزی که حیات بسیاری از مرزنشینان کشور (۱۶ استان) در گرو حل آبرومندانه این چالش است، اولویت ندارد و طالبان و ترکیه باید شیرفلکه بقای مرزنشینان ایرانی را کنترل کنند؟ آیا حذف پیدرپی کشور از خطوط کلیدی انتقال انرژی (اتیلن، نفت و گاز و برق) شرق و غرب باوجود ظرفیتهای چشمگیر ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی کشور نباید باعث سرافکندگی دیپلماتهای کمدقت کشور شود؟ حذف از راه ابریشم جدید چینی (باوجود نقش تاریخی ۱۵۰۰ساله ایران در این راه و بهرغم چند دوره غش دیپلماسی به سمت پکن) و کریدور مدیترانهای هندیها و دور زدن تنگه هرمز (با پروژه دلفین امارات) و طرحهای عراق و روسیه که کریدورهای شرق به غرب و شمال و جنوب را به زیان ایران دور زدهاند، باعث بلاموضوع شدن وجود یک دستگاه بوروکراتیک برای سیاست خارجی ایران نمیشوند؟ مشارکت سنگین چینیها در عربستان برای سرمایهگذاری در توسعه میادین نفتی و گازی عربستان، در حالی که قرارداد ۲۵ساله ایران و چین با آن همه جنجال و هیاهو توسط دو کابینه قبلی و فعلی به قیمت ۴۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری به شهروندان فروخته شد و بعد از گذشت ۴سال از امضای قرارداد، ۴۰۰دلار سرمایهگذاری مستقیم توسط چینیها هم در میادین نفتی و گازی و زیرساختهای ایران مشاهده نشده چه برسد به رقم افسانهای یادشده! آیا این تلنگری به ساختارهای دیپلماسی کشور نخواهد زد؟
سیاست خارجی گلایهمند از میدان، دقیقا چه گلی بر سر توریسم در ایران زد؟ آیا توانسته از ظرفیتهای تنوع اقلیمی و تاریخی و جغرافیایی برای جذب گردشگران کشورهای مرفه استفاده کند؟ آیا دستگاه سیاست خارجی پرطمطراق و کمدستاورد کشور طی ۳دهه اخیر توانسته ۹۰میلیارد دلار (یعنی برای هر سال ۳میلیارد دلار) فاینانس خارجی برای پروژههای داخلی تامین کند؟ قطر تنها برای ۳سال آینده بیش از ۳۵میلیارد دلار سرمایهگذاری چینیها در میدان گنبد شمالی (پارسجنوبی) و تولید و صادرات الانجی را گارانتی کرده است و در عین حال ایران با ناترازی ۲۴۵میلیون مترمکعبی در روز برای تامین گاز شهروندان در فصول پیک روبهروست. در همین حال، دستگاه دیپلماسی کشور چه برنامهای برای استیفای حقوق ایران از میدان گازی آرش دارد؟ آیا باوجود کثرت تعداد همسایگان ایران، قرارداد دیسپچینگ بزرگی برای تامین برق مورد نیاز کشور در فصل تابستان طی این سالهای مبتلا به ناترازی، امضا شده است؟ کدام پروژه بزرگ سوآپ انرژی میان ایران و همسایگانش در دست اجراست؟
آیا وابسته کردن تجارت خارجی کشور به درهم امارات، آن هم در شرایطی که با این کشور اختلافات ارضی جدی داریم، مایه تفاخر است؟ دستگاه دیپلماسی که در برابر مهاجرت گسترده نیروهای انسانی عمدتا کیفی از کشور در تمامی این سالها سکوت اختیار کرده، آیا یکبار هم شده که از سطح شعار فراتر برود و از ظرفیتهای این پرندههای مهاجر برای توسعه اقتصادی کشور و جذب سرمایه و تکنولوژی به مملکت بهره ببرد؟ چند قرارداد خرید لایسنس و پتنت از تکنولوژیهای روز برای تولیدکنندگان داخلی طی ۱۸سال گذشته به ثمر نشسته است؟ آیا ایران حتی ظرفیت ایجاد واحدهای تولید توپ فوتبال برای نایک و پوما را نداشت که بنگلادش و پاکستان در این زمینه هم از ایران جلو زدهاند؟ آیا دستگاه دیپلماسی طی این سالها توانسته حیثیت کلاسیک برندهای مهم ایران در تولید فرش و زعفران و خرما و خشکبار را حفظ کند یا در این بازارها هم بازنده بودیم؟
با وجود عضویت با وزن موسس ایران در سازمانهای اقتصادی بینالمللی مانند فائو، یونیدو، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و… چند دلار تسهیلات برای طرحهای زیرساختی کشور توسط دستگاه دیپلماسی طی ۲دهه اخیر جذب شده است؟ چرا هنوز پس از ۳دهه تلاش ظاهری، ایران به عضویت دائم سازمان تجارت جهانی درنمیآید؟ عایدات عضویت ایران در مجمع جهانی کشورهای صادرکننده گاز چیست؟ چرا جایگاه ایران در اوپک تنزل یافته است؟ چرا صنایعدستی ایران بهنام کشورهای همسایه مهر اصالت یونسکو را دریافت میکنند و میراث ناملموس فرهنگی کشور و بزرگان تاریخ علم و فرهنگ و ادب کشور بهنام کشورهای دیگر به ثبت میرسند؟
چرا بهجای قراردادهای اقتصادی میلیارد دلاری، دستاوردهای سفرهای خارجی مقامات دستگاه دیپلماسی به ممالک دیگر، صرفا چند سند یادداشت تفاهم است (که به اندازه واردات یک تن نهاده دامی هم ارزش اقتصادی ندارد)؟ چرا بهجای دیپلماتهای بوروکرات، مدیران کاله، دیجیکالا، اسنپ و پتروشیمی خلیجفارس و اسنوا و… وزیر خارجه را در سفرهای خارجی همراهی نمیکنند؟ بیگمان میشود این بحث را با دستکم ۱۰۰۰ پرسش ناگوار دیگر استمرار بخشید، اما پاسخ درخوری دریافت نخواهیم کرد. دستگاه دیپلماسی ایران چابکی خود را بهطور کامل از دست داده و جز در حوزه دیپلماسی نظامی (که به کنایه دیپلماتها، میدان نامیده میشود و خارج از چارچوب بوروکراتیک دستگاه دیپلماسی نیز قرار میگیرد) که به وسع خود دستاوردهای ملموسی به دست آورده، چیزی برای فروختن به افکار عمومی ندارد.
شاید برای دیپلماتهای بدون اربابرجوع ایرانی، افکار عمومی هم ارزش خاصی نداشته باشد وگرنه برای مردم مهم است که نقش دستگاه دیپلماسی خود را در سطح رفاه و معیشتشان جستوجو کنند. خاصه اکنون و در پس سالی که گذشت، ۸۰۶هزارمیلیارد تومان مالیات مردم، ستون فقرات بودجه دولت بود و حالا آنتروپی تعادل عمومی، به سمت مطالبات مردم سنگینی میکند.
مشکل اشتغال همچنان به قوت خود باقی است آقای وزیر!
دنیا حیدری طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان مشکل اشتغال همچنان به قوت خود باقی است آقای وزیر! نوشت: مراسم تجلیل از قهرمانان و مدالآوران سال ۱۴۰۲ بهترین فرصت برای جامعه ورزش بود تا دغدغهها و مطالبات خود را به گوش مسئولان به خصوص رئیس قوه مجریه برسانند. فرصتی که البته وزیر ورزش هم استفاده خود را از آن برد و از برداشتن گامهای بلندی در جهت حل مشکلات قهرمانان و مدالآوران در سالی که گذشت خبر داد و گفت که اصلاحات قانون سرباز قهرمان و آییننامه اجرایی آن که زمینه کاهش دغدغه اشتغال و سربازی قهرمانان و افزایش دامنه شمول آن را فراهم کردهاست. هر چند نمیتوان چشم بر حل مشکل سربازی برخی قهرمانان و اشتغال تعداد محدودی از ورزشکاران بست. با وجود این، اما اشتغال و در کنار آن مسکن که کیومرث هاشمی از انجام اقداماتی برای حل و فصل این مورد هم خبرهایی داده، همچنان بزرگترین مطالبه ورزشکاران، قهرمانان و مدالآوران است. مسئلهای که سالهاست وعده حل آن داده شده، اما بهرغم آنکه یکی از مصوبات شورای ورزش نیز هست، هنوز هم نتوانسته تمام قهرمانان و مدالآورانی را که مشمول آن میشوند، تحتپوشش قرار دهد. شاید به این دلیل که بهزعم برخی این مورد خاص هنوز متن صریح قانون نیست و به همین دلیل خاص، با وجود صحبتهای وزیر ورزش در خصوص حل و فصل اشتغال ورزشکاران، مسئله شغل و امنیت شغلی همچنان یکی از اصلیترین مطالبات جامعه ورزش است. به طوری که مدالآوران در مراسم تجلیل از قهرمانان نیز بدان اشاره کرده و سعی داشتند در اندک فرصتهایی که برای صحبت در اختیارشان گذاشته شدهبود، این مورد خاص را به گوش ریاست جمهوری برسانند.
بیشک مشکلات و موانع زیادی بر سرراه این مسئله وجود دارد و وزارت ورزش به تنهایی نمیتواند از عهده آن برآید و باید ارگانهای مختلف دستبه دست هم دهند برای حل و فصل اصولی اشتغال ورزشکاران، به خصوص قهرمانان و مدال آوران، اما پذیرفتنی نیست که وزارت ورزش به عنوان متولی این حوزه با چشم بستن روی واقعیت، روی موارد خاص مانور دهد تا این تصور ایجاد شود که مشکل اشتغال ورزشکاران حل و فصل شدهاست. حال آنکه برکسی پوشیده نیست که این معضل همچنان به قوت خود باقی است و این را میتوان از گلههای گاه و بیگاه ورزشکاران و قهرمانانی دریافت که یا ناچار به زدن قید ورزش قهرمانی میشوند یا گاهی حتی برای در آوردن نان حلال روی به دستفروشی میآورند. هر چند که کار کردن عیب و عار نیست و اندک ورزشکارانی که برای امرار معاش به دستفروشی روی میآورند نیز به راهی که برای درآوردن روزی حلال درپیش گرفتند، افتخار میکنند، اما بدون شک انتظار میرود وزارت ورزش به کمک سایر ارگانها و البته با کمک دولت شرایطی را مهیا کند که ورزشکاران بتوانند با داشتن شغل و البته امنیت شغلی، تمام تمرکز خود را روی ورزش گذاشته و برای کسب عنوانها و مدالهای درخور توجه و به اهتزاز درآوردن پرچم پرافتخار ایران تلاش کنند.
هیچ شکی نیست که هموار کردن این مسیر کاری بس سخت و دشوار است، اما سنگلاخی بودن این مسیر دلیل نمیشود که وزارت ورزش با نمایش دادن نیمهپر لیوان، سعی در پنهان کردن نیمه خالی لیوان را داشته باشد. آن هم درست در مراسمی که یکی از مهمترین مطالبه نمایندگان ورزشکاران و قهرمانان، داشتن شغل است! شغلی را که بتواند آنها و خانوادهای که دارند، تأمین کند تا ورزشکار بدون هیچ دغدغهای برای امرار معاش، تنها هدفش کسب مدال و رفتن روی سکو در میادین بینالمللی باشد.
البته که قولهای زیادی در این راستا دادهشده و در برخی شهرها نیز تعداد اندکی از قهرمانان و مدال آوران توانستند با توجه به مصوبات دولت و تلاشهای مسئولان شغلی در یکی از دستگاههای دولتی برای خود دست و پا کنند، اما این مسئله به همه استانها و شهرستانها تعمیم داده نشده و همچنان ورزشکاران و قهرمانان بسیاری هستند که اگر چه مشمول قانون استخدام هستند، اما هنوز چشم انتظار مساعدت آقایان مسئول در ادارات مختلف جهت اشتغال هستند و این نشان از آن دارد که موانع بر سر اشتغال ورزشکاران همچنان به قوت خود باقی است. حال آنکه ریاست جمهوری یکبار دیگر در مراسم تجلیل از قهرمانان و مدالآوران نیز تأکید کرد که باید زیر ساختهای لازم برای گسترش ورزش قهرمانی فراهم شود تا قهرمانان هیچ دغدغهای جز میدان و قهرمانشدن نداشتهباشند و یکی از این زیرساختهای لازم بیشک مسئله اشتغال ورزشکاران است.
چند نکته درباره یک سکانس جنجالی
ژوبین صفاری طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان چند نکته درباره یک سکانس جنجالی نوشت: ماجرای سکانس جنجالی سریال افعی تهران و شکایت وزارت آموزش و پرورش مورد بحث بسیاری در شبکههای اجتماعی شده است. نگارنده این سریال را به جز آن سکانس برخورد پیمان معادی و معلم قدیمیاش را ندیده و قصد پرداختن به سریال را ندارم، اما چند نکته درباره این مسئله که این روزها مورد بحث است را مطرح میکنم، نخست آنکه به واقع همانطور که بسیاری از نسل ما آن را تجربه کرده، تنبیه بدنی در مدارس وجود داشت و امروز اگرچه این میزان به حداقل رسیده، اما گاه همچنان اثرات آن وجود دارد. واقعیت این است که این موضوع در بستری از یک عمق فرهنگی منتقل شده از نسلهای گذشته ناشی میشود که در خانوادهها هم نمود آن قابل مشاهده بود. در واقع نوع تربیت فرزندان در اکثر خانوادهها هم با تنبیه بدنی و رفتارهایی همراه بود که اثرات روانشناختی آن در بزرگسالی نمود داشت. قصههای مجید مرحوم پوراحمد و مشق شب مرحوم کیارستمی به بخشی از آن در نهاد مدرسه اشاره داشت. واقعیت آن است که اثرات این رویههای گاه مخرب در بزرگسالی ادامه داشته و دارد و بعضا در اتاقهای درمان قابل رهگیری و حل و فصل است. پرداختن به اینکه فرهنگ غلط آموزشی و پرورشی در مدارس و خانوادهها از کجا ناشی میشود نیازمند بحثهای مفصل جامعه شناختی و روانشناختی است، اما هنوز هم در نسل جدید معضل تربیت به اشکال دیگر و نه لزما به صورت تنبیه بدنی وجود داشته و دارد. این مسئله حتی در ضرب المثلهای ما هم رایج بود مانند چوب معلم گله... و....
اما مسئله بر سر این است که آیا میتوان به قطعیت نسل گذشته را محکوم و یا حتی از آن انتقام گرفت؟ پاسخ به این سوال کمی پیچیده است. به بیان دیگر میتوان رویههای غلط گذشته را برای درس گرفتن از آن و تبری جستن از تکرار آن تقبیح کرد. اما به واقع نسل گذشته هم همینقدر از شیوه تربیتی آگاهی داشته است و خود نیز محصول و قربانی همان روندهای معیوب گذشته بودهاند. انتقام گرفتن از این ناآگاهی هرچند میتواند یک دلخوشی موقتی ایجاد کند، اما به واقع اثر چندان مثبتی جز ترویج دوباره روحیه خشم و انتقام ندارد. خشمی که میتواند در اتاق درمان روانشناسی پالایش یافته و تبدیل به رفتار سالم در کلیت رفتار شخص و جامعه شود.
جامعه ایران امروز بیش از هر چیز به همدلی ولو با اشتباهات گذشته دارد و از رهگذر روحیه انتقام جویی چیزی حاصل نمیشود. کماینکه رفتار وزارت آموزش و پرورش و قدسیت دادن به معلمان خطاکار نیز مسئلهای را حل نمیکند و تنها به فضای دوقطبی و خشونت طلبانه دامن خواهد زد.
واقعیت این است که ما در بعضی موارد اجتماعی در مرحله گذار هستیم که تا رسیدن به وضعیت نسبتا مطلوب در رفتار درست اجتماعی، اینگونه برخوردها طبیعی است، اما سالم نیست.
در نهایت اینکه نگارنده در طول تحصیل معلمهای بسیار خوب هم کم نداشته، اما برای نسل دهه ۵۰ و ۶۰ همچنان برخی از تروماهای رفتارهای نادرست حل نشده باقی مانده است.