کرونا پا روی گلویش گذاشته و به سختی نفس می کشد!
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۸۸۳۲۴
در میان هیاهوی بازار، دالان سربستهای به سختی نفس میکشد؛ دالانی که حالا بیشتر محل رفت و آمد باربرهاست و نه چندان خبری از مشتری هست و نه حتی رهگذر. «اودلاجان» انگار فرزند ناخلف بازار بزرگ و شلوغ تهران است؛ بازاری که حالا کرونا پایش را محکم رو گلویش گذاشته تا شاید همین اندک جانی هم که دارد را بگیرد.
به گزارش ایسنا، قرار بود «اودلاجان» با شکل و شمایلی سنتی و دلنشین، بازار صنایع دستی تهران باشد و به همین خاطر هم بود که ۱۰ مهرماه ۱۳۹۵ پروژه احیاء و مرمت بازار اودلاجان با هدف شکلگیری محلی دایمی برای عرضه صنایعدستی با واگذاری نزدیک به ۲۰ حجره افتتاح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند بازار اودلاجان پیش از شیوع ویروس کرونا هم رونق چندانی نداشت، اما این روزها بازار کاسبی هنرهای دستی بیش از پیش رو به کسادی رفته است. در این میان برای آنچه بیش از همه میتوان نگران بود، وضعیت معیشتی تولیدکنندگان این محصولات در شهرها و روستاهاست که از قرار معلوم حالا نیز حمایت مشخصی از سوی مسئولان دریافت نمیکنند.
اودلاجانی که قرار بود یکی از زیباترین و پررفت و آمدترین گذرهای بازار تهران و محلی برای جذب توریستهای خارجی باشد، حالا در شلوغی بازار تک و تنها مانده است و جز تعدادی از فروشندگانی که به گفته خودشان به سختی سرپا ماندهاند، همراه دیگری ندارد. نه اینکه اودلاجان اصلا مشتری نداشته باشد، اما تعداد مشتریها آنقدر نیست که فروشندگان را داخل حجرههایشان نگه دارد. برخی مغازه ها تعطیل هستند یا اینکه رستوران و کافه شده و برخی هم اساسا تغییر کاربری دادهاند. آنهایی هم که به صنایعدستی وفادار ماندهاند، یا زنده بودنشان را مدیون فضای مجازی میدانند یا اینکه اساسا به فکرِ رفتن هستند.
البته که اودلاجان مدتی است، به خاطر موقعیت جغرافیایش به محل خوبی برای رفت و آمدها و عبور باربرها تبدیل شده است. سقف زیبایش میتواند برای دقایقی هم که شده سایهای برای رهگذرهای بازار تهران باشد. حالا اگر بخت مغازهها هم بلند باشد، ممکن است نگاه این رهگذرها به ویترینهای خوش آب و رنگ حجرهها بیفتد.
یکی از همین فروشندههای جوان درباره وضعیت بازار میگوید: از زمانی که کرونا آمد تقریبا کسب و کار ما هم نیمه تعطیل شد و اسفندماه هم با اعلام رسمی به طور کلی تعطیل شدیم؛ بنابراین تنها راه ادامه فعالیت هم فروش آنلاین بود. خیلی از کسبه بازار که به شکل سنتی فعالیت میکردند، ورشکسته شدند و آنهایی هم که به روزتر بودن و راهکار استفاده از شبکه های اجتماعی را میدانستند، توانستند کم و بیش ادامه بدهند. در دوران کرونا آسیبهای زیادی دیدیم، اما از این جهت خوب بود که توانستیم فروش آنلاین را تقویت کنیم.
او یادآور میشود که خیلی از وعدههایی که داده شد، همانند افزایش تبلیغات محیطی و بحث مالیاتی تا حدودی که رضایت ما جلب شود، انجام نشد. از دو سال پیش تا الان هم بازار در چند نوبت تعطیل شد و جالب است که همیشه بازار را تعطیل میکنند، اما ادارات دولتی باز هستند؛ این درحالی است که ما باید حقوق کارگرها و افرادی که با ما کار میکنند را هم پرداخت کنیم. ما حداقل انتظار داشتیم که در این دو سال مسئولان به ما سر بزنند و خسته نباشید بگویند، اما این اتفاق نیفتاد و به این نتیجه رسیدیم که فقط باید روی پای خودمان بایستیم. اگر میخواستیم منتظر کمک باشیم، تاحالا باید دهها بار ورشکسته شده بودیم.
اما فروشنده دیگری که تنها در حجرهاش نشسته با بیان اینکه قبل از کرونا هم وضعیت بازار اودلاجان بد بود و الان بدتر هم شد، میگوید: همان طور که میبینید نه رفت و آمدی هست و نه خرید و فروشی و ما میخواهیم جمع کنیم و برویم. متاسفانه تبلیغات درست انجام نشد و یه مدت کوتاه کارهایی انجام دادند و بعد هم تمام شد. اوایل که میخواستند بازار را افتتاح کنند برخی از مسئولان به اینجا آمدند، اما بعد دیگر اصلا خبری نشد.
در میانه بازار فروشنده دیگری که سن و سال مسنی هم دارد، رو به روی مغازه خود روی سکو نشسته است؛ وقتی حرف از رونق بازار میشود آه بلندی میکشد و میگوید: فروش خیلی کم شده و در واقع میتوان گفت که اصلا دیگر فروشی در کار نیست. در این مدت دو سال هم هیچ کمکی به ما نشد و همین الان هم که اینجا نشستهام پیام مالیات برایم آمده است.
در بخش انتهای بازار نیز فروشنده خانمی که به نوعی کارگاه تولید صنایع دستی هم دارد، میگوید که «ما الان چهار سال است که در اینجا کار صنایع دستی انجام میدهیم؛ تا قبل از آمدن کرونا از شرایط راضی بودیم، اما از دو سال پیش تاکنون نه ترویستی میآید و هم اینکه باید پرسنل را کم میکردیم. الان هم تنها امید این است که کرونا برود تا بتوانیم کار کنیم». او با بیان اینکه هیچ گونه حمایتی در این مدت از ما نشده است، یادآور میشود که حتی گاهی مجبور شدیم که از جیب بخوریم تا سرپا بمانیم.
اما ابوالقاسم حیدری، مدیر هیات امنای بازارچه صنایع دستی اودلاجان نظر دیگری دارد و همچنان به آینده بازار اودلاجان امیدوار است؛ او میگوید: در دوران کورنا توریستها کم شد و با توجه به اینکه تردد به بازار از طریق مترو است، بازار گاهی تعطیل و نیمه تعطیل و ضربه شدیدی به بازارچه وارد شد. البته در این مدت وامهایی از طریق صندوق کارآفرین هنر به بازارچه تعلق گرفت.
او ادامه میدهد: قرار بود به مدت سه سال محیط اطراف بازارچه در اختیار اودلاجان قرار بگیرد تا بتوانیم مردم را جذب کنیم، اما فعلا مسکوت مانده است؛ اما همچنان به دنبال انجام این کار هستیم تا به واسطه آن تبلیغاتی برای بازارچه آغاز شود و مردم را برای حضور دعوت کنیم. اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم این رکود را تا اندازهای جبران کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: صنایع دستی صنایع دستی و هنرهای سنتی روز صنایع دستی بازار اودلاجان همه باهم علیه کرونا بازار اودلاجان صنایع دستی دو سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۸۸۳۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سعی کردیم وفادار به واقعیت باشیم/فیلم دفاع مقدس باید برای نسلی که جنگ را یک روز هم ندیده جذاب باشد
حبیبالله والینژاد گفت: ما سعی کردیم راوی باشیم و امانتدار اگرچه امانتداری سخت است چرا که میخواهیم درست بگوییم و البته جذاب که این کار سختی است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حاج حبیب والینژاد که در کارنامه هنری خود آثاری چون «پایان انتظار»، «نیمه پنهان ماه»، «ایستاده رد غبار»، «بادیگارد» را ثبت کرده خاطراتش را از عهد اخوت و صیغه برادری رزمندگان آغاز کرد. او در شب خاطره حوزه هنری برای حاضران در سالن سوره شرح داد: پیش از عملیاتها عهد و پیمانی بسته میشد تا بازماندگان ماموریتها حتی یک ثانیه از لحظات جنگ را برای مردم بازگو کنند. یکی وفای به عهد را با روایتگری یکی با تصویر باید رویت میکرد. من سعی کردم وقایع را به تصویر بکشم ولی اینکه چقدر توانستهام عهد اخوت، برادری و توکل را نشان نشان دهم، نمیدانم.
او افزود: همه قهرمانان کشورمان فقط توکل کردند و هرکس توکل کرد و به ماجرای کربلا ایمان داشت در این مسیر موفق شد چون مسیر، مسیر سختی است و حتی انتخابش هم سخت است.
حاج حبیب والینژاد اظهار کرد: من توفیق داشتم که در حوزه هنری فیلمبرداری را آموختم بنابراین سعی میکردم در میدان لحظات را ثبت کنم. و اما سینما، قاب سینما برای امروز است که به گفته مقام معظم رهبری ما تکلیف داریم به تصویر بکشیم. سختی کار تا اینجاست که چطور آن را تبدیل به فیلمنامه جذاب و دیدنی کنیم. کار ساخت فیلم دفاع مقدس و «آسمان غرب» خیلی کار سختی بود و خیلی از افراد برای تولید آن کمک کردند. من به عنوانسرباز در ارتش با دوستان هوانیز خواستم با عهد اخوتی که بستهایم تنها سه روز از انتخاب، توکل و نبرد شهید شیرودی و دوستانی را که به او کمک کردند، نشان دهیم.
وی ادامه داد: در شرایطی که ارتش عراق از چندمرز سعی کرد وارد کشور شود، شهید شیرودی و همرزمانش عهد اخوت بستند. در آن زمان شرایط سختی وجود داشته و انتخاب حضور در میدان هم انتخاب سخت بوده است. از طرفی عراق محل اسکان نیروهای ایرانی را هم بمباران میکرد تا به سرپل ذهاب نروند.
وی با اشاره به اینکه برای ما هم از این دست تصمیمها خیلی زیاد است به زیاد بودن قهرمانان بیادعایی که از جانفشانیهایشان صحبت نمیکنند و قهرمانان کشور هستند، پرداخت.
تهیه کننده «آسمان غرب» خطاب به حاضران در سالن تاکید کرد: ماجراها و رشادتهایی در سینه همرزمان و افرادی که در جنگ حضور داشتهاند وجود دارد که رفتن سراغ آنها و یددن و شنیدن آنها کار شما است. ما با ساخت «آسمان غرب» قدم اول را برداشتیم و قدمهای بعد را شما باید بردارد. تمام آنچه در سینه مبارزان و مردان جنگ وجود دارد یک درس برای نسل امروز است تا برای آینده عبرت بگیرید. برای همین هم مقام معظم رهبری فرمودند درباره قهرمانها بگوییم و فیلم درباره آنها بسازیم. شهید شیرودی این قهرمانی را برای سه روز در منطقه سرپل انجام میدهد و خوب است که پس از آن را شما بخوانید، ببینید و بگویید.
وی درادامه به خاطرات نیروهای هوانیروز در پادگان ابوذر و شهید شدن هزار ایرانی در یک روز سخن گفت. وی همچنین یادآور شد: فیلم سینمایی «آسمان غرب» درباره سه روز عملیات قهرمانه شهید علی اکبر شیرودی و همرزمانش است.
والی نژاد در ادامه به شرایط سخت ساخت فیلم «آسمان غرب» اشاره کرد و در ادامه از شهید مرتضی آوینی یاد کرد.
وی در پایان سخنانش گفت: با مرتضی آوینی در حوزه هنری و در دوره بعد از جنگ همکاری کردم. آنچه شهید آوینی ساخت در دورهای بود که در بخش تولید روایت فتح بودم و برخی آثار ساخته شد. ما سعی کردیم راوی باشیم و امانتدار. اگرچه امانتداری سخت است چراکه میخواهیم درست بگوییم و البته جذاب که این کار سختی است. ما سعی کردیم وفادار به واقعیت باشیم. فیلم باید برای نسلی که جنگ را یک روز هم ندیده جذاب باشد و در عین حال واقعیت داشته باشد. من از شهید آوینی آموختم و در روایت فتح مستندسازی کردم.