اگر از لپ تاپ زیاد استفاده می کنید؛بخوانید
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۱۹۳۷۳۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،امروزه لپ تاپ یکی از رایجترین ابزارهای بهره وری است که قابل حمل، راحت و درای قدرت میباشد. علاوه بر این به طور بی سیم به اینترنت وصل میشود. بسیاری از لپ تاپها از بلوتوث استفاده میکنند. اما با وجود تمام این قابلیت ها، لپ تاپ نباید روی پا قرار بگیرد مگر اینکه بخواهید خود را در معرض امواج الکترومغناطیسی مضر (EMF) قرار دهید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لپ تاپ در بسیاری از فرکانس ها، EMF پراکنده میکند، این EMFها میتوانند برای سلامت بدن بسیار مضر باشند. اگر عادت به گذاشتن لپ تاپ بر روی پای خود دارید، باید بدانید که اندامهای حیاتی مقدار زیادی از تابش الکترومغناطیسی را از لپ تاپ دریافت میکنند.
به چه دلایلی نباید لپ تاپ را روی پا و نزدیک خود قرار دهید:
۱. به اندامهای شما آسیب میرساند:
لپ تاپ میتواند کاملا بی ضرر به نظر برسد، اما سیگنالهای اینترنتی بی سیم (ماکروویو) را دریافت میکند. نزدیکی آن به سیستم تناسلی فرد میتواند خطراتی را بر روی تعداد اسپرم یک کاربر مرد و تولید تخمک یک کاربر زن ایجاد کند.
محققان در آرژانتین دریافته اند که قرار دادن یک لپ تاپ روی پاها و نزدیک بیضه ها، به DNA سلولهای اسپرم آسیب میزند. علاوه بر این، مطالعهای که توسط انجمن آمریکایی بر روی داروهای تولید مثل انجام شد، نشان داد که نگه داشتن لپ تاپ روی پا میتواند روی باروری نیز تاثیر بگذارد.
۲. میتواند منجر به انواع خاصی از سرطانها شود:
محققان سوئیسی، دریافته اند که یک لپ تاپ داغ میتواند منجر به آسیب پوست پا شود. حتی ممکن است منجر به سرطان پوست نیز شود، زیرا التهاب طولانی مدت پوست میتواند به طور بالقوه احتمال ابتلا به سرطان پوست را افزایش دهد، که نسبت به شکل متداول سرطان پوست، تهاجمیتر است.
از آنجا که افراد لپ تاپ را نزدیک به اندامهای جنسی خود قرار میدهند، ممکن است موجب سرطان بیضه و تخمدان نیز شود.
۳. باعث کمردرد و گردن درد میشود:
مطالعه اخیر نشان داد که خم کردن بدن به سمت لپ تاپی که روی پا قرار داده شده است، میتواند باعث کمر درد و گردن درد شود. لپ تاپ را روی یک میز مناسب قرار دهید. هنگام استفاده از لپ تاپ یا مانیتور روی میز، از یک میز با پایههای مناسب و بلند استفاده کنید، زیرا برای وضعیت بدن شما بهتر است
۴. باعث مشکلات خواب میشود:
ممکن است زمانهایی که در حال استراحت و تایپ کردن در رختخواب هستید، لپ تاپ را روی پا قرار دهید. نور مصنوعی مانیتور وقتی به چشم میخورد از ترشح "ملاتونین"جلوگیری میکند، بنابراین اگر بی خواب هستید، شاید زمان آن رسیده که لب تاپ را با کتاب عوض کنید
۵. میتواند منجر به مشکلات بارداری شود:
استفاده از لپ تاپ بطور مداوم میتواند بر باروری و توانایی زنان بر تولید مثل تاثیر بگذارد، زیرا میتواند تخمک گذاری را به تاخیر انداخته و بارداری را با مشکل روبرو کند.
اما اگر باردار شدید و همچنان به استفاده از لپ تاپ روی پا یا شکم ادامه دهید، تابش الکترومغناطیسی میتواند باعث مشکلات سلامتی در جنین شود، ممکن است نوزاد با علائم مشکلات مادرزادی و رشدی متولد شود.
۶. میتواند پوست را بسوزاند:
یک گزارش پزشکی نشان داده است که قرار دادن وسایلی مثل لپ تاپ در کنار پوست برای مدت زمان طولانی، میتواند منجر به آسیب غیر معمول پوست و یا خارش ناشی از قرار گرفتن طولانی مدت در معرض گرما شود.
این وضعیت که به آن سندروم تست نیز گفته میشود، متناسب به این که چقدر لپ تاپ روی زانو فرد قرار میگیرد و چقدر داغ میشود، گسترش مییابد. در حالی که این سندرم به طور کلی بی ضرر است و خود به خود رفع میشود، اما در صورت قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آن، میتواند باعث تغییر رنگ دائمی پوست شود.
۷. میتواند به DNA آسیب برساند:
آسیب به ژنوم یک سلول چیزی است که باعث بیشتر انواع سرطانها میشود. از آنجا که تشعشعات لپ تاپ سرطان زا است، بررسی اینکه آیا این تابش بر DNA تاثیر میگذارد یا نه، اهمیت دارد.
مطالعات نشان میدهند که EMF ها، واقعا میتوانند به هسته سلول نفوذ کرده و با DNA تداخل داشته باشند. به محض ورود، آنها میتوانند انواع اکسیژن واکنش پذیر تولید کنند که لزوما بد نیست، اما وقتی اکسیژن واکنش پذیر، بیش از اندازه تولید شود، میتواند به غشای سلول آسیب برساند و مکانیسمهای ضد اکسیداتیو در بدن را مختل کند. این کار امکان نفوذ به هسته را فراهم میآورد و به طور موثر رشتههای DNA را میشکند، به همین دلیل برخی از سرطانها آغاز میشوند.
با توجه به اینکه DNA دارای ویژگیهای رسانش الکتریکی است، واکنش پذیری بیشتر بین DNA و EMFs وجود دارد، بنابراین کاهش قرار گرفتن در معرض آن، حیاتی است.
این دلایل کاملا قانع کننده است که لپ تاپ را روی پا قرار ندهید، به خصوص زمانی که به وای فای متصل هستید. سعی کنید آن را روی میز قرار داده و فاصله ایمن بین خود و دستگاه را تا حد ممکن حفظ کنید. از یک محافظ و سپر استفاده کنید. سپر یک وسیله مناسب برای جلوگیری از تابش اشعه لپ تاپ است که به شما اجازه میدهد از لپ تاپ تان به راحتی استفاده کنید، میزان اشعه را کاهش دهید و گرمایی که تولید میکند را به حداقل برسانید.
چگونه اثرات جانبی اشعه لپ تاپ را کاهش دهید؟
بهترین کار انجام اقدامات احتیاطی به هنگام استفاده از لپ تاپ است. چند نکته وجود دارد که باید آن را در ذهن داشته باشید:
فاصله، مهمترین عامل در کاهش اثرات گرما و فرکانس RF است.
در صورت امکان از یک صفحه کلید و یک ماوس جانبی استفاده کنید، تا مجبور نباشید که دستان خود را مستقیما روی لپ تاپ قرار دهید.
از کابل شبکه برای دستیابی به اینترنت استفاده کنید.
زمانی که از وای فای استفاده نمیکنید، آن را خاموش کنید.
منبع:بهداشت
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رایانه لب تاپ استفاده از لپ تاپ تواند منجر لپ تاپ را روی استفاده کنید روی پا قرار لپ تاپ روی قرار دهید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۱۹۳۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادامه جنجال توسلجویی علمالهدی به شاهنامه | نمیدانستید منیژه، زن بادهنوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
در سخنان علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره حجاب، سایت عصرایران در یادداشتی نوشته است؛
در خبرها آمده بود که احمد علمالهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».
اینکه جناب علمالهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواستهای است بر آنچه به عنوان دینگریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبونهای رسمی انکار شده است.
محافظهکاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دینگریزی در جامعۀ ایراناند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علمالهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژهای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنهاش را ندیده بود، ولی شرابخواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگیهای او بوده است؟
در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل میبندد و او را به خیمهاش دعوت میکند. چند شبانهروز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن میشود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان مینواختند.
ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:
نهادند خوان و خورش، گونهگون
همی ساختند از گمانی فزون
نشستنگه رود و می ساختند
ز بیگانه خیمه بپرداختند
پرستندگان ایستاده به پای
ابا بربط و چنگ و رامش سرای
میِ سالخورده به جام بلور
برآورده با بیژن گیو زور
سه روز و سه شب شاد بوده به هم
گرفته بر او خواب مستی ستم
در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه میشود، فردوسی میگوید:
به پرده درآمد چو سرو بلند
میانش به زرین کمر کرده بند
منیژه بیامد گرفتش به بر
گشاد از میانش کیانی کمر
به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علمالهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیدهای به نام دینگریزی را پذیرفتهاند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علمالهدی در شکلگیری آن پدیده نقش موثری داشتهاند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟
مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده مینواختند تا خلوت و معاشرتشان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علمالهدی به آن تمسک جستهاند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علمالهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.
این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سختگیریها موجب دینگریزی جوانان [یا دست کم لایههای قابل توجهی از آنان] نشده؟ قطعا اگر این سختگیریها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژهای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواریاش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوشبر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:
نهفته به کاخ اندر آمد به شب
به بیگانگان هیچ نگشاد لب
چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت
نگار سمنبر در آغوش یافت
در سخنان آقای علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علمالهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی میزیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشاندهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.
نکتۀ مهمتر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.
اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباسهای گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدنشان را میپوشاند و در نتیجه آفتاب تن آنها را میدید و میسوزاند.
اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباسهای با آستین بسیار بلند را نمیپسندید و اگر لباسی میخرید و آستیناش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را میبرید، دلیلش این بوده که چنین جامههایی را اشراف از سر تفاخر میپوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباسهایی نداشتند.
احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه میگوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشارهای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.
به عنوان جمعبندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن بادهنوشی مثل منیژه به میان میآید، یعنی جناب علمالهدی هم واقفاند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیتهایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار میشود.
دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علمالهدی و همفکران محافظهکار ایشان میگویند، سختگیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آنها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دینگریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دینگریزی به دینستیزی هم منتهی خواهد شد.
سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشتهاند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.