حال ناخوش تالاب های اردبیل
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۰۸۴۰۵
ایسنا/اردبیل کارشناس ارشد آبخیزداری و فعال محیط زیست گفت: زیستگاههای تالابی یکی از با اهمیتترین اکوسیتمهای طبیعی کره زمین هستند که نقش بهسزایی در توسعه جوامع اطراف خود ایفا می کنند.
فاطمه کاتب در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: تالابها غنیترین منبع غذایی جهان هستند طوری که ارزش اکولوژیک تالابها 10 برابر جنگلها و 200 برابر زمینهای زراعی برآورد شده است و منبع ارزشمند ذخیره آب شیرین،کاهش خطرات سیل، تغذیه آب های زیرزمینی، تصفیه هوا، تصفیه آب و آلایندهها از جمله اهمیت و کارکردهای مهم تالابها هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به مشکلات و عوامل تخریب تالابها در کشور تصریح کرد: عواملی مانند توسعه و تبدیل اراضی کشاورزی پمپاژ آب از تالاب برای آبیاری، تغییر در رژیم هیدرولوژیک و سدسازی در مسیر جریان، تخریب پوشش گیاهی در مناطق بالادست، کاهش کیفیت آب و ورود رسوبات و آبهای آلوده (فاضلابهای خانگی و صنعتی)، خشکسالیها و مدیریت نامناسب منابع آب، افت سطح آبهای زیرزمینی، ورود گونههای غیربومی از جمله مشکلات و چالش های پیش روی تالاب ها در کشور است.
کاتب با بیان اینکه استان اردبیل دارای 44 عرصه تالابی است، ادامه داد: یکی از مهمترین تالابهای دارای آب شیرین استان، تالاب نئور با وسعت متوسط 420 هکتار است.
به گفته این فعال محیط زیستی، از کارکردهای شاخص و با اهمیت تالاب نئور میتوان به زیستگاه طیف وسیعی از تنوع زیستی شامل پرندگان، دهها گونه آبزی، تنوع غنی گیاهی، کنترل روانابهای تولیدی بالادست شهرستان هیر و کنترل سیلاب، پتانسیل گردشگری، نگهداری رسوبات حاصل از روانابهای بالادست، سیمای سرزمین، آبزی پروری اشاره کرد.
این فعال محیط زیستی با بیان اینکه طی سالهای اخیر شاهد تخریب این تالاب ارزشمند استان هستیم، اضافه کرد: این تالاب با تهدیدات مختلفی همچون وجود و رشد بی رویه ماهی کاراس در تالاب، فشار چرا بیرویه در مراتع بالادست، ایجاد آلودگی و تخریب در اثر ورود گردشگران، توسعه زراعت در اراضی بالادست تالاب و صید بی رویه گونههای آبزیان بومی روبرو است.
کاتب افزود: از عمدهترین منابع آلاینده در این تالاب و سایر تالابهای استان اردبیل گردشگران و گاها جوامع محلی هستند که مقابله با آن در وهله اول نیازمند شناسایی منابع آلاینده در حوضه آبریز تالاب و کنترل منابع تولید پساب و پسماند است.
وی ادامه داد: برنامه جامع مدیریت تالاب نئور با همکاری تمامی ذینفعان و دستاندرکاران استانی در سال 1399 تنظیم شده است و امیدواریم این برنامه هرچهسریعتر اجرایی شود و بیش از این شاهد تخریب این اکوسیستم ارزشمند نباشیم و این امر بدون همکاری و جلب مشارکت جوامع محلی امکانپذیر نخواهد بود.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: الویت اصلی دستگاههای اجرایی و متولی امر در وهله اول باید معطوف به جلب اعتماد آبخیزنشینان و جوامع تالابی باشند زیرا که بدون حمایت و همکاری این قشر برنامه حفاظت و احیا معنایی نخواهد داشت.
به گفته کاتب، در مرحله بعد نیازمند همافزایی تمامی دستاندرکاران و سازمانهای مختلف ذینفع و دخیل است و سازمانهای متولی باید چشماندازها و برنامه هایی که در جهت احیای تالابها تنظیم میکنند، رویکرد از پایین به بالا بوده و جوامع محلی در مراحل مختلف، برنامهریزی، اجرا و نگهداری از هرگونه اقدامات حفاظتی در منطقه حضور داشته باشند و تصمیمگیری مشارکتی صورت پذیرد.
کاتب اضافه کرد: افزایش آگاهیها در مورد ارزشها و تهدیدات تالاب و ارتقای مشارکت عمومی، ارتقای معیشت جوامع بومی (معاش پایدار)، آگاهی سیاستگذاران و تصمیمسازان، توانمندسازی و ظرفیتسازی جوامع محلی، مدیریت مشارکتی تالاب و اجرای طرحهای احیای تالاب با مشارکت جوامع محلی از جمله اقدامات مهم در راستای حفظ و صیانت از تالابهای استان به خصوص تالاب نئور است.
این فعال محیط زیست ادامه داد: حال تالابهای استان اردبیل خوب نیست و نیازمند همکاری و مشارکت تمامی اقشار مردم و مسئولان امر است و اینکه هرجایی تخریب صورت میگیرد بیشک رد پای انسان حضور دارد و اگر میخواهیم تالابهای استان حفظ شوند تا حد امکان دستورزیها و تغییرات انسانی را بهبهانه توسعه از این اکوسیستمهای طبیعی دور کنیم.
کاتب افزود: این مواهب الهی میراثی برای آیندگان هستند و اگر زیرساختهای مناسب گردشگری و فرهنگ طبیعت گردی را نداریم ورود گردشگران را به این اکوسیستمهای با ارزش متوقف کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی هفته محیط زیست تالاب زیستگاه تالاب های استان فعال محیط تالاب نئور جوامع محلی تالاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۰۸۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأملاتی در بومینبودن نظریههای جامعهشناسی کشور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بیشتر پژوهشهایی که در اجتماع علمی ایران صورت گرفته و میگیرد، مبتنی بر دستاوردهای دانشمندان غربی است و این دستآوردها چه در نظریهها و چه در روشها و فنون پژوهشهای تجربی، دارای دقت و اعتبار بالایی هستند.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که تئوریها و روشها با دقت تقریباً وسواسگونهای توسط دانشمندان و پژوهشگران غربی، ابداع و ساخته و برخی از آنها به وفور در جامعۀ خودشان به کار گرفته میشوند.
* دلایل خطای شناختی در پژوهشهای تجربی جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر مفاهیم و تبیینها و اِسنادهای آن نظریهها، برای جامعهشناسی و پژوهشهای تجربی جامعهشناختی در جامعۀ ایران ممکن است نوعی خطای شناختی شکل بدهد و احتمالا داده است، از آنجا که جامعۀ آمریکا، آلمان، فرانسه و دیگر جوامع غربی که نظریهپردازان در آن زمینه و مبتنی بر آن جوامع، به برساختن نظریههای خود اقدام کردهاند و میکنند.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ بهرغم شباهتهای انسانی ما آدمیان، از نظر دین و اعتقادات، از نظر ارزشها و هنجارها و رمزگان تفسیر معنا، از نظر شیوه توزیع قدرت، از نظر کمّوکیف وقایع و رویدادهایی که در دورههای تاریخی گذشته در جوامع آنها روی داده و اثرات و پیامدهای آن باقی است، از نظر رشد و توسعۀ اقتصادی، از نظر محیط طبیعی و جغرافیایی و نیز از نظر برخی عوامل دیگر، با جامعۀ ایران بطور معناداری متفاوت است واین خطای شناختی شکل میگیرد.
نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود* عواقب حل مسائل با مفاهیم عاریتی
این پژوهش توضیح میدهد که کاربست نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود. گرچه به عنوان جامعهشناس موظف هستیم - به قول گیدنز- به فرازبان جامعهشناسی سخن بگوییم، اما نگرانی این است که اطمینانی نیست که مفاهیم عاریتی، بتوانند شناخت دقیق و صحیحی را برای ما شکل دهند و ما را در حل برخی از مسائلمان، اجتماعی یا فرهنگی بهطور مؤثری یاری دهند.
نبوی ادامه میدهد که احتمالا بسیاری از پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشود. بماند از اینکه برخی از پژوهشگران بنا به دلایل اجرایی، فرهنگی یا بخش اقتصادی، حتی همان اصول علمی را در نقدنشدههای مختلف پژوهش خود رعایت نمیکنند.
خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشودنبوی بیان میکند که زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی از دو سو مبدل به مسأله شده است:
نظریههای برساختهشده در جوامع غربی برای کاربست در پژوهشهای بومی، مناسبت کمتری دارند و ممکن است ما را دچار خطای شناختی کنند، اما ما از آن آگاه نیستیم یا اگر آگاه باشیم تلاش جدی برای اصلاح نظریهها و بومیسازی آن آنجام نمیدهیم. نظرهای ساخته وپرداخته شده توسط اندیشمندان بومی به علت ناآشنایی با فرازبان جامعهشناسی، دارای ماهیت جامعهشناختی نیستند و در اجتماع علمی جامعهشناختی به رسمیت شناخته نمیشوند.این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم. چه بسا بخش قابل ملاحظهای از بحرانها و ابربحرانها، ناشی از سوءمدیریت نباشد و در اثر تشخیص نادرست یا نادقیق که به علت خطای شناختی روی میدهد، شکل گرفته باشد.
انتهای پیام/