حضرت شاهچراغ(ع)؛ اسوه و الگوی ولایت پذیری
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۵۱۰۹۵
فضیلت مهم حضرت احمد بن موسی(ع) در ولایت پذیری و قبول ولایت امام است که به معنای قبول ولایت پیامبر(ص) و قبول ولایت خدا است.
به گزارش قدس آنلاین ششم ذیالقعده روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(ع) است. سیدالسادات یا شاهچراغ از شخصیتهای عالیمقام، جلیلالقدر و پرهیزکار آن دوران بود و امام کاظم(ع) او را بسیار دوست داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر اصغر طهماسبی بلداجی، کارشناس علوم قرآن و حدیث با اشاره به مطالب نقل شده در کتاب روایی و معتبر شیعه مانند مرآه العقول علامه مجلسی، الارشاد شیخ مفید از شخصیت والای این امامزاده برایمان میگوید.
دکتر طهماسبی بلداجی در ابتدا میگوید: حضرت احمد بن موسی(ع) در کنار دیگر برادران خود در مدینه زندگی میکرد. او از همان آغاز شخصیت والا و پرهیزکاری داشت به طوری که در برخی نقلها آمده است از بزرگترین کاتبان قرآن بود و قرآن را به دستخط خود مینوشت. در فضائل او آمده است که امام موسی کاظم(ع) بسیار به او علاقهمند بود و بردههای بسیاری به دست حضرت احمد بن موسی(ع) آزاد شد.
او میافزاید: علمای حدیث ایشان را از راویان معتبر حدیث برمیشمارند و احادیثی بسیار از کلام و زبان ایشان نقل میکنند. این موارد همه نشان میدهد که او امام زادهای در نهایت شرافت، عظمت و مرتبت بوده است. او در خانه امام میزیسته، برادر امام بوده و جو معنوی و تربیتی باعث شده که به مقامهای والایی نائل شود. اما نکته مهم در مورد حضرت احمد بن موسی(ع)، بحث ولایت پذیری ایشان است. نشانه باتقوا بودن، به صورت عملی اهل قرآن بودن و اعتقاد قلبی به آن داشتن، خدایی، خالصانه و عبد بودن یک شخص همه در ولایتپذیری او خلاصه میشود. ولایتپذیری یعنی فرد تسلیم امر خدا بوده و هر آنچه خداوند بگوید وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا باشد یعنی بشنود و اطاعت کند، بدون هیچ شک و تردیدی. ولایت پذیری در معنای تام و مطلق یعنی قبول ولایت خداوند. هر آنچه که بگوید که خدا واحد و یکتاست با تمام ویژگیهای جلال و جمال خود و پذیرش سرپرستی و ولایت کسانی که خداوند معرفی میکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور میشود: فضیلت مهم حضرت احمد بن موسی(ع) در ولایت پذیری و قبول ولایت امام است که به معنای قبول ولایت پیامبر(ص) و قبول ولایت خدا است. همچنان که در آیه ۵۵ سوره مائده آمده است ولی امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات میدهند یا طبق آنچه در آیه ۵۹ سوره نساء که به آیه اولی الامر یا آیه اطاعت مشهور است، خداوند در آن مؤمنان را به اطاعت از خدا، رسول خدا(ص) و اولو الامر دستور داده است. آنها عطف به خدا شدهاند و ولایت آنها، ولایت خداست و اطاعت از آنها اطاعت خداست. ولایت پذیری یعنی قبول ولایت خداوند، پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع). ضمن اینکه ولایت پذیری دل به خواهی نیست. وقتی داستان آفرینش آدم(ع) را نگاه میکنید خداوند به ابلیس گفت به آدم سجده و تعظیم کن، این سجده اطاعت از خداست و نه عبادت اما ابلیس ابا کرده و از کافرین شد زیرا ولایت پذیری نداشت.
دکتر طهماسبی بلداجی به جریان ولایتعهدی امام رضا(ع) نیز اشاره کرده و تصریح میکند: مامون امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد چون میدانست امام رضا(ع)، امام است. مأمون به امام رضا(ع) علاقه داشت ولی علاقه بسیار بیشتری نسبت به قدرت و حکومت داشت. در این باره از مأمون سؤال شد که چه عاملی موجب شد تا تو گرایشهای شیعی داشته باشی؟ او جواب داد پدرم عامل این نوع گرایشها بود. سؤال کردند پدرت هارون الرشید که دشمن اهل بیت(ع) بود؟ و مأمون پاسخ داد: روزی پدرم درباره عظمت شأن و منزلت اهل بیت(ع) برای من میگفت و من از او سؤال کردم که با وجود این خاندان بزرگ و گرامی چرا ما قدرت را در دست داریم؟ پدرم پاسخ داد: ای فرزند من! قدرت همان چیزی است که اگر تو که فرزند من و پاره از وجودم هستی در سر راه من بایستی تا به قدرت نرسم، تو را از بین خواهم برد و چشمانت را از حدقه در خواهم آورد.
او یادآور میشود: مادر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) شأن و منزلت والایی داشت به طوری که در منابع تاریخی آمده است «ام احمد مورد وثوق و اعتماد کامل، امام موسی کاظم(ع) در دوران خفقان و اختناق عباسیان بود و سالها رازهای حضرت را مخفی نگه میداشت». همچنین براساس مستندات تاریخ اسلام سعیده خاتون مادر حضرت شاهچراغ(ع) بعد از ام سلمه همسر پیامبر(ص) دومین بانوی تاریخ اسلام است که حافظ و نگهدار میراث امامت بود و اولین فردی بود که با امام رضا(ع) بیعت کرد. یکی از روایاتی که در اثبات جانشینی و امامت حضرت رضا(ع) در منابع بـه چشم میخورد، ماجرای امانتهایی است که امام رضا(ع) بـعد از شهادت پدرش از ام احمد دریافت کرد. امام کاظم(ع) هنگامی که از مدینه راهی بغداد بود، مواریث امامت را نزد ام احمد به امانت گذاشت و فرمود: هر که زمانی آمد و این امانتها را از تو خواست، بدان که من در همان وقت به شهادت رسیدهام و آن شخص جانشین من و امام واجبالاطاعه برای تو و دیگران است. هنگامی که امام رضا(ع) نزد ام احمد آمد و امانتهای پدر را طلب کرد آن بانوی دانا، اهل علم، بامعرفت و ولایتپذیر از خواسته آن حضرت دریافت که امام(ع) به شهادت رسیده و آنگاه وصایا را به امام رضا(ع) سپرد و با ایشان بیعت کرد.
او به جایگاه و موقعیت سیاسی و اجتماعی حضرت احمد بن موسی(ع) در مدینه نیز اشاره کرده و بیان میکند: مجلسی نقل کرده است که یاران امام کاظم(ع) بـعد از شهادت آن حضرت در خانه اماحمد جمع شدند و با احمد بـه عـنوان امام بعد از پدر بزرگ وارش بیعت کردند. احمد در ابتدا مانع کار آنها نشد، ولی میدانست و معرفت داشت که بعد از پدرش، علی بن موسی الرضا(ع) امـام بر حق است. به همین جهت، مـردم را نگه داشت و بر فراز منبر، با ولایت پذیری بسیار خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت ایراد کرد و گفت: ای مردم، هم چنان که تمام شما در بیعت من هستید، مـن در بیعت برادرم علی بن موسی هستم. او پیشوا و جانشین بعد از پدرم است. او ولی خدا و رسولش بوده، بر من و شما واجب است که بـه هر چه او فرمان دهد، فرمان برداری کنیم. به این صورت تمام افرادی که بـه جوانمردی و پاکی احمد بن موسی(ع) اعتقاد داشتند، سخنانش را از جان و دل پذیرفتند و در حالی که احمد جلودارشان بود، از مسجد خارج شدند و در خانه علی بن موسی الرضا(ع) جمع شدند و با او بـه عنوان جانشین امام کاظم(ع) بـیعت کردند. امامرضا(ع) نیز در حق برادر خود احمد بن موسی دعا کرد و گفت «همچنان که حق را پنهان نکردی و ضایع نگذاشتی، خدا در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد». به این صورت شک، تردید و هر گونه ابهام در مورد امامت امام رضا(ع) از بین رفت.
دکتر طهماسبی بلداجی در پایان با تاکید بر اینکه حضرت احمد بن موسی(ع) جان خود را در راه ولایتپذیری فدا کرد، میگوید: حضرت احمد بن موسی(ع) به همراه دو تن از برادرانش به نامهای محمد و حسین و گروه زیادی از برادرزادگان، خویشان و شیعیان، بالغ بر دو یا سه هزار نفر از طریق بصره عازم عازم خراسان شد و از هر شهر و دیاری که میگذشتند، بر تعداد همراهانشان افزوده میشد، به طوری که برخی از مورخان تعداد یاران احمد بن موسی(ع) را نزدیک به پانزده هزار نفر ذکر کردهاند. خبر حرکت احمد بن موسی(ع) توسط کارگزاران حکومتی به مامون رسید. مامون که ورود برادران امام را به مرکز حکومت، تهدیدی جدی برای موقعیت حساس خود میدید و از هم داستان شدن برادران و شیعیان امام با او هراسناک بود، به حکمرانان خود دستور داد هر کجا قافله بنیهاشم را یافتند، مانع از حرکت آنها شوند و آنها را به مدینه بازگردانند یا مقتول کنند. تا اینکه حکم به حاکم وقت شیراز که مردی سفاک و خونریز بود رسید و او با نیرنگ، توطئه و فریب شاهچراغ(ع) را به شهادت رساند. بیشک ولایتپذیری احمد بن موسی شاهچراغ(ع) اسوه و الگویی برای مسلمانان است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: حضرت شاهچراغ ع ولايت پذيري الگو حضرت احمد بن موسی ع قبول ولایت خدا قبول ولایت ولایت پذیری امام رضا ع شاهچراغ ع پیامبر ص ام احمد کاظم ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۵۱۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلایل توصیه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)
شاید بسیاری از زائران آستان حضرت عبدالعظیم (ع) ندانند که در روایات از ائمه(ع) آمده که ثواب زیارت آن حضرت برابر با زیارت امام حسین(ع) است اما چرا حضرت عبدالعظیم (ع) راهی شهر ری شدند و چه نقشی در ترویج معارف دین در این منطقه داشته و چگونه به جایگاهی رسیدند که چنین مورد عنایت و لطف ائمه(ع) قرار گرفتند؟
حجتالاسلام ابوالفضل حافظیان، نویسنده «مأخذشناسی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهر ری» که فهرستنویسی نسخههای خطی کتابخانه حضرت عبدالعظیم را برعهده داشته است به معرفی تعدادی از کتابهایی پرداخت که در خصوص حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته شده است و گفت: شیخ عزیزالله عطاردی کتابی با عنوان «عبدالعظیم حسنی حیاته و مسنده» (زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و روایات او) نوشته است که کتاب ارزشمندی است. همچنین کتاب احوال حضرت عبدالعظیم حسنی نوشته شده توسط علی قلیمیرزا اعتماد السلطنه قاجار که اخیراً به چاپ رسیده و کتاب «جنات النعیم فی احوال سیدالشریف عبدالعظیم»، نوشته مولامحمد اسماعیل کزازی اراکی نیز از دیگر کتابهای خوب در خصوص حضرت عبدالعظیم(ع) است. این کتاب قبلاً به صورت چاپ سنگی چاپ شده بود اما بعدها در کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی با تصحیح و شکل جدید به چاپ رسید که در این کتاب به صورت مفصل به شخصیت آن حضرت پرداخته شده است.
پیدا شدن نسخه کهن روایات حضرت عبدالعظیم
وی با اشاره به اینکه در خصوص حدیث عرض دین نیز مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی در کتابی به شرح این حدیث پرداخته گفت: اخیراً در کتابخانهای در خارج از ایران نسخه خطی کهنی پیدا شده که روایاتی که حضرت عبدالعظیم(ع) روایت کردهاند در آن آمده بود. این جزوه نیز تصحیح و به چاپ رسیده است.
این متخصص کتابشناسی و نسخهشناسی در پاسخ به این سؤال که آیا احتمال دارد منابع کهنی در خصوص حضرت عبدالعظیم(ع) وجود داشته باشد که هنوز شناسایی نشده است؟ گفت: بله؛ حتماً منابعی در تاریخ اهل بیت(ع) وجود دارد که هنوز شناسایی نشدهاند یا نسخهای از آن به دست نیامده است. کتابهایی وجود دارد که به صورت مستقل به شخصیت ایشان پرداخته و کتابهایی نیز داریم که در خصوص اصحاب و روایات ائمه(ع) نوشته شده است که در این کتابها نیز از حضرت عبدالعظیم(ع) یاد شده و روایاتی که ایشان نقل کردهاند را بیان کردهاند. در کتابهایی که برای شرح حال رُوات نوشته شده است نیز نام عبدالعظیم(ع) آمده و از مراتب علمی و معنوی ایشان نیز سخن گفته شده است.
حجتالاسلام حافظیان در پاسخ به این سؤال که چرا حضرت عبدالعظیم(ع) ری را به عنوان مقصد هجرت خود انتخاب کرده بود؟ گفت: آن حضرت از سوی ائمه(ع) به شهرها و سرزمینهای مختلف رفته و به تبلیغ دین میپرداخت. به همین جهت خلیفه عباسی قصد کشتن ایشان را داشت و حضرت عبدالعظیم در حال خوف و ترس از سامرا خارج شدند و تصمیم گرفت به سمت ایران بیاید.
وی ادامه داد: یکی از دلایلی که بزرگانی از اهل بیت(ع) و اصحاب ائمه(ع) ایران را برای هجرت انتخاب میکردند این بود که دوست داشتند به دیدار و زیارت امام رضا(ع) بروند و لذا امامزادگان فراوانی در شهرهای مختلف ایران وجود دارد که به قصد زیارت امام رضا(ع) وارد ایران شدند اما در بین راه در اثر بیماری وفات یافتهاند و یا به شهادت رسیدند.
چرا حضرت عبدالعظیم به ری مهاجرت کرد
این پژوهشگر و مؤلف یکی از دلایل انتخاب ری توسط حضرت عبدالعظیم(ع) را ارتباطات خوب مردم ری با ائمه(ع) عنوان کرد و گفت: مردم ری با امام جواد(ع) در ارتباط بودند و سؤالات خود را برای ائمه اطهار(ع) ارسال میکردند. رسول جعفریان کتابی به نام مکتب و میراث شیعیان ری نوشته است که در این کتاب به علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) به ری و ارتباط اهالی آن با ائمه اطهار اشاره کرده است. بنابراین شهر ری میتوانست محل مناسبی برای ورود حضرت عبدالعظیم(ع) باشد و ایشان از دست حکومت عباسی در امنیت باشد.
وی ادامه داد: طبق روایاتی نیز امام رضا(ع) دستور دادند که حضرت عبدالعظیم(ع) به ری بروند و معارف دینی را در آنجا تبلیغ کنند. البته ممکن است این دستور از سوی امام هادی(ع) صادر شده باشد. شهر ری بعد از این تاریخ نیز مرکز شیعه بوده و مدارس شیعی در آنجا وجود داشته و بزرگان زیادی از آنج برخاستهاند مثل مرحوم کلینی و شیخ صدوق که این نشان میدهد شهر ری مرکزی برای تشیع در جهان اسلام بوده است.
حجتالاسلام حافظیان در پاسخ به این سؤال که چند سال حضرت عبدالعظیم در ری حضور داشتند؟ گفت: بر اساس آنچه در کتابهای تاریخی آمده حدس زده میشود که ایشان در حدود سال 250 قمری به ایران آمده است. وفات ایشان را برخی از بزرگان در سال 252 قمری ذکر کردهاند. بنابراین حدود یک سال یا کمی بیشتر در ری بودند؛ البته مدتی نیز به صورت مخفیانه در منزل یکی از شیعیان زندگی میکردند و گاهی به صورت پنهانی از منزل خارج میشدند و به زیارت حضرت حمزه میرفتند و میفرمودند ایشان از اولاد امام کاظم(ع) است.
وی افزود: یکی از دلایلی که ایشان به ری آمد این است که مرقد امامزادگان در آنجا بوده و این مسئله نشاندهنده ارادت مردم ری به اهل بیت(ع) است. بعد از مدتی زندگی مخفیانه، مردم با حضرت عبدالعظیم(ع) آشنا میشوند و برای دریافت معارف دینی نزد ایشان میروند.
نویسنده کتاب «رسائل فی درایة الحدیث» ادامه داد: روایاتی که ایشان از اهل بیت(ع) نقل کردهاند به خصوص حدیث عرض دین که در آن معارف اسلامی درج شده است جنبه آموزشی مهمی برای شیعیان در طول تاریخ و به خصوص برای شیعیان آن عصر داشته است.
نسبی که به امام حسن مجتبی میرسد
وی به نسب حضرت عبدالعظیم (ع) نیز اشاره کرد و گفت: نسب ایشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) میرسد و ایشان ارتباط بسیار زیادی با امام جواد(ع) و امام هادی(ع) داشتند و بیشتر وقتشان را در همراهی با ائمه اطهار(ع) میگذرانده و معارف دینی را از حضرات کسب و به مردم منتقل میکرده است؛ بنابراین وقتی چنین شخصیتی وارد شهری شود که مردم آن شهر نیز علاقهمند به معارف شیعه هستند، خیلی میتواند مؤثر واقع شوند.
این مؤلف و پژوهشگر دینی عنوان کرد: شخصی نزد امام هادی(ع) رفت و سؤالاتی در خصوص معارف دینی پرسید؛ امام هادی(ع) وی را به حضرت عبدالعظیم(ع) ارجاع داد و فرمود شما که در شهر ری شخصیتی مثل عبدالعظیم دارید، سؤالاتتان را میتوانید از وی بپرسید. این مسئله نشان میدهد که حضرت عبدالعظیم(ع) این موقعیت را داشته که به ترویج احکام دینی بپردازد.
حجتالاسلام حافظیان خاطرنشان کرد: اطلاعات تاریخی گستردهای در خصوص فعالیتهای آن حضرت در آن دوران در شهر ری نداریم اما وجود چنین شخصیتی در شهر ری میتواند واسطه مستقیمی با اهل بیت(ع) برای مردم باشد.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا ائمه(ع) بعد از وفات حضرت عبدالعظیم(ع) تلاش میکردند که ایشان را به مردم بشناسانند؟ گفت: در روایات است که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در ثواب با زیارت امام حسین(ع) برابری میکند. همچنین نقل شده است که کسی که به زیارت ایشان برود بهشت بر او واجب میشود؛ این روایات نشان میدهد حتی پس از وفات حضرت عبدالعظیم(ع) ائمه(ع) تلاش میکردند ایشان را به مردم بشناسانند.
حرم حضرت عبدالعظیم (ع) محل استجابت دعا
این پژوهشگر ادامه داد: بیشتر علمای شیعه و رجالیون در کتابهایشان به مقامات حضرت عبدالعظیم(ع) اشاره کردهاند و بزرگانی مثل مرحوم میرداماد فرمودهاند که حرم حضرت عبدالعظیم (ع) محل استجابت دعا است. اینکه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را توصیه میکردند نشاندهنده عظمت شخصیت ایشان است و این ظرفیت وجود داشت که مرقد ایشان محوریتی برای اجتماعات شیعیان پیدا کند.
وی در خصوص اینکه چرا در حدیث آمده است که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در ثواب، شباهت به زیارت امام حسین(ع) دارد، گفت: علمای بزرگ در این خصوص دلایل مختلفی را بیان کردهاند. جناب شیخ صدوق این روایت را در ثوابالاعمال آورده است. در کاملالزیارات نیز این حدیث آمده است. در لئالی الاخبار از امام رضا(ع) نقل شده است که «هر کسی بعد از وفاتم مرا زیارت کند من برای او بهشت را ضمانت میکنم و کسی که قادر بر زیارت من نیست پس به زیارت برادرم عبدالعظیم حسنی در ری برود» که نشاندهنده عظمت شأن و مقام ایشان است. همچنین در همین کتاب آمده است که امام رضا(ع) فرموده است اگر عاجز شدید از زیارت جدم حسین(ع) سید زاهد عابد جناب عبدالعظیم را در ری زیارت کنید که این کفایت میکند تو را از زیارت سیدالهشداء (ع).
حجتالاسلام حافظیان ادامه داد: یکی از ادلهای که برای مشابهت زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت سیدالشهداء(ع) نقل شده این است که در زمان امام هادی(ع) حکومت عباسی برای زیارت امام حسین(ع) شرایط بسیار سختی در نظر گرفته بودند و چه بسا شیعیانی که در راه زیارت سیدالشهداء به شهادت میرسیدند. به دلیل اینکه زیارت حضرت سیدالشهداء از بلاد مختلف بسیار سخت و تهدید آمیز و برای شیعیان خطرناک بود، ائمه(ع) شیعیان علاقهمند به زیارت سیدالشهداء را ترغیب میکردند که به زیارت حضرت عبدالعظیم بروند که وی هم از بزرگان منسوب به اهل بیت(ع) است.
وی افزود: البته احادیث مشابه این حدیث نیز در منابع شیعی آمده است. مثلاً از امام رضا(ع) نقل شده است که هر کس خواهرم حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند مانند این است که مرا زیارت کرده است. پس زیارت منسوبان به اهل بیت(ع) همانند زیارت خود اهل بیت(ع) ثواب دارد و چون به خاطر محبت به اهل بیت(ع) به زیارت بستگان اهل بیت(ع) میروند این ثواب زیارت اهل بیت(ع) را درک میکنند.
حجتالاسلام حافظیان تصریح کرد: البته این حدیث دلالت بر این نمیکند که شأن حضرت عبدالعظیم دقیقا برابر با امام حسین(ع) باشد. بلکه این معنا را میرساند که چون زیارت امام حسین(ع) در آن زمان مشکل بوده به جهت اینکه شیعیان علاقهمند به اهل بیت(ع) محل اجتماعی با هم داشته و به یاد اهل بیت(ع) باشند به آنها توصیه میشد که به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) بروند.
وی در پایان تصریح کرد: در هر محلی وقتی امامزادهای به خاک سپرده شده در طی قرون آنجا محل اجتماع شیعیان بوده و تأثیر ژرفی بر بقای شیعه داشته است.