Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-04-26@08:04:57 GMT

نقد به بی تدبیری دولت نباید مانع حضور در انتخابات شود

تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۵۲۶۹۶

نقد به بی تدبیری دولت نباید مانع حضور در انتخابات شود

سید محسن حسینی گفت: وظیفه همه است که حضور پرشوری در ۲۸ خرداد داشته باشند، درست است که به دولت نقد داریم ولی باید حضور پرشور داشته باشیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سید محسن حسینی مدرس دانشگاه رفسنجان در گفت و گو با خبرنگار راه آرمان، حضور در انتخابات را ادای دین به خون شهدا دانست و اظهار کرد: انتخابات باید پرشور برگزار شود، مردم از اوضاع اقتصادی گله مند هستند اما حضور ما باعث مشهوریت نظام می شود و وقتی از خارج به ما نگاه می‌کنند باید بدانند این یک نظام دموکراسی است که مردم انتخاب می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مدرس دانشگاه رفسنجان بر حضور حداکثری مردم تاکید داشت و بیان کرد: وظیفه همه است که اول از خانواده ی خود و بعد از اطرافیان شروع کنند که حضور پرشوری در ۲۸ خرداد داشته باشند، درست است که به دولت نقد داریم ولی باید حضور پرشور داشته باشیم.

حسینی تصریح کرد: بدون شک انتخابات در هر کشوری از اهمیت بسیاری برخوردار است، این مهم حتی در کشورهایی که ادعای دموکراسی هم دارند بسیار پر رنگ است.

عضو جامعه هنری رفسنجان افزود: در این میان ایران از جمله کشورهایی هست که همیشه در کانون توجه بوده و این توجه در ایام انتخابات همواره بیشتر می شود.

مدرس دانشگاه رفسنجان گفت: در طول این سالیان دشمنان انقلاب و نظام در تلاش بودند که با دادن اطلاعات غلط و دروغ، منتقل کردن احساس یاس و ناامیدی در جامعه به خصوص در بین قشر جوان، بزرگنمایی مشکلات جامعه و تاکید بر این جمله که شما رای بدهید یا ندهید فرقی ندارد! می خواهند حضور مردم را در این عرصه مهم کمرنگ کنند.

وی عنوان کرد: متاسفانه عملکرد ضعیف دولت در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، معیشتی و… در طول این هشت سال بر نارضایتی های به حق مردم دامن زده است، همچنین در این میان کاندیدایی بودند و هستند که سالها قدرت و تریبون دستشان بوده و می توانستند به مردم خدمت کنند ولی امروز نقش اپوزیسیون به خود گرفته‌اند و دلسوز مردم شده‌اند.

حسینی ادامه داد: قبل از اعلام اسامی نهایی کاندیدای رئیس جمهوری اعلام کردند که اگر تایید نشوند این انتخابات را قبول ندارند، در صورتی که واضح است باید فصل الخطاب همه ما مخصوصا کسی که می خواهد رئیس جمهور یک مملکت شود قانون اساسی باشد و یکی از مهمترین وظایف رئیس جمهور اجرایی صحیح و کامل قانون اساسی است.

مدرس دانشگاه رفسنجان بیان کرد: از سوی دیگر بعضی افراد در بدنه دولت و نزدیکان و وابستگان آنها پروژه جدیدی را برای پنهان کردن نقاط ضعف پر شمار خود در دوره مدیریتی آغاز کرده اند.  آنها هدفشان این است که  عملکرد شورای نگهبان را در بحث تایید صلاحیت ها زیر سوال برده و آن را تضعیف کنند و می گویند که اکثر افرادی که تایید شده اند همگی از یک جریان خاص سیاسی هستند، این انتصابات است انتخابات نیست و مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد.

وی گفت: در جواب می توان به انتخابات سال ۱۳۸۰ اشاره کرد که تمامی افراد تایید شده از یک جریان خاص سیاسی بودند که درنهایت همگی کنارگیری و رئیس‌جمهور دلخواهشان انتخاب شد. در ضمن شورای نگهبان هیچگاه مصلحت اندیشی را در عملکرد خود لحاظ نکرده است و به وظیفه قانونی خود عمل کرده است.

حسینی اضافه کرد: در نهایت منطقی و عقلانی به نظر می رسد دولت حاضر و افراد وابستگان آنها به جای دادن آدرس غلط به مردم برای پوشاندن نقاط ضعف مدیریتی خود گفتمان خود را تغییر داده و همه آحاد مردم را برای شرکت پرشور در انتخابات تشویق کنند. همچنین وظیفه تک تک ما به عنوان فردی که آینده این نظام و کشور برایمان مهم است باید افراد جامعه را به حضور در انتخابات ترغیب کنیم.

وی اظهار امیدواری کرد که در روز بیست و هشتم خرداد ماه با حضور بی سابقه و  پور شور جوابی دندان شکن به دشمنان قسم خورده این نظام و انقلاب خواهیم داد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: حضور پرشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۵۲۶۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟

اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد.

طرفداری| به آخرین قسمت از مرور زندگینامه خودنوشت بودای کوچک فوتبال ایتالیا، روبرتو باجو رسیدیم. روبی در این قسمت از کتاب که با نام دری رو به آسمان، منتشر کرده، به دوران پایان فوتبال خود در برشیا و حسرت حضور در جام جهانی 2002 پرداخته که باهم می‌خوانیم:

گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو

بعد از دو سال حضور در اینتر، باید تیم جدیدی پیدا می‌کردم. بهترین تابستان از زمانی بود که فوتبالیست شده بودم. خوشحال بودم. بعد از بیست سال، اولین تابستانی بود که در خانه می‌گذراندم. در خانه تمرین می‌کردم و غذا می‌خوردم و کنار آندرینا و بچه‌ها بودم. پیشنهاد‌های کمی هم نداشتم.

نام رجینا، ناپولی و اودینزه به میان آمد. درخواست‌های زیادی هم از انگلستان و ژاپن داشتم. رئیس موراتی دوست داشت در اینتر بمانم. به محض اینکه از آرژانتین برگشتم با من تماس گرفت، اما داستان من با اینتر به پایان رسیده بود، تازه لیپی هنوز هم در باشگاه بود. بودن زیر دست او تجربه‌ای تحقیر‌آمیز بود که دیگر تحملش را نداشتم.

در نهایت برشیا را انتخاب کردم. تیمی که قرار بود دوباره راهم بیندازد. مصمم بودم که برای چهارمین جام‌جهانی زندگیم بجنگم و باید سه شرط را رعایت می‌کردم: حضور در سری‌آ، نزدیکی به خانه، و اطمینان به اینکه بازی خواهم کرد. به همین دلیل از همان ابتدا پیشنهاد‌های خارجی حذف شدند. بازی در خارج از ایتالیا به معنی خداحافظی با تیم ملی بود. نمی‌خواستم به سرنوشت ویالی و زولا گرفتار شوم. حتی رجیو کالابریا و ناپل هم برای خانواده‌ام دور بودند و نمی‌خواستم آن‌ها را مجبور به مهاجرت به شهری دیگر کنم. دوست داشتم در ناپولی بازی کنم اما شرایطش نبود. همیشه احساس خاصی نسبت به مردم جنوب داشته‌ام و همیشه از من حمایت کردند. فوتبال در خون جنوبی‌هاست و آن را نفس می‌کشند. 

اودینزه هم حرکت خاصی انجام نداد و همه چیز در حد حرف باقی‌ماند. از طرفی ایده‌ی بازگشت به ویچنزا را دوست داشتم. شاعرانه بود که کارم را همانجایی تمام کنم که همه چیز آغاز شده بود. اما پیشنهاد رسمی از آن‌ها دریافت نکردم که کمی هم ناامیدم کرد. 

برشیا با آغوش باز از من استقبال کرد. کوریونی و ماتزونه مرا می‌خواستند. ماتزونه به من گفت از رفتنم به برشیا خوشحال خواهد شد و تیم را حول من می‌سازد. حرف‌های ماتزونه باعث غرور بود. پیشنهاد هنگفتی هم از ژاپن داشتم که نادیده گرفتنش دشوار بود. 

قراردادی افسانه‌ای پیشنهاد دادند که حتی برای کسی مثل من هم غیرمعمول بود. می‌دانستم اگر به ژاپن می‌رفتم هیچ شانسی برای تیم ملی نداشتم. سپس به پیشنهاد ماتزونه با تراپاتونی تماس گرفتم. می‌خواستم حرف آخرش را بشنوم. اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد. می‌دانستم رقابت سختی خواهد بود و انتخابی بی‌رحمانه. امید‌ها مبهم بودند اما برای من کافی بود. دیگر شکی نداشتم، تیم بعدی برشیا بود. به ماتزونه زنگ زدم و گفتم می‌آیم و همه چیز را درباره‌ی قرارداد بر عهده‌ی پترونه و رئيس باشگاه گذاشتم.

قرارداد منحصر به فردی در نوع خودش بود. بندی داشت که حضورم را به حضور ماتزونه مشروط می‌کرد، اگر او می‌رفت، من هم می‌رفتم. بندی اساسی بود و توسط ویتوریو برای محافظت از من طراحی شده بود. ۳۳ساله بودم و نمی‌توانستم ریسک اخراج ماتزونه و بازی نکردنم را به جان بخرم. تا همان زمان هم به خاطر عشقم به تیم ملی، کوهی از اسکناس و تجربه‌ی زندگی خارج کشور که می‌توانست برای خانواده‌ام زیبا باشد را قربانی کرده بودم. 

رابطه‌ام با ماتزونه، عمیق و صادقانه بود. او در دسترس همه است، می‌داند چگونه شما را درک کند و انسانی واقعی است. افسوسم این است که خیلی دیر ملاقاتش کردم، اگر در بولونیا می‌ماندم دو سال زودتر پیدایش می‌کردم. دیگر کمتر مربی مانند او پیدا می‌شود. پاک است و اثری از تکبر در وجودش نیست. او باعث شد لذت بازی را دوباره کشف کنم، کنار او گاهی احساس می‌کردم دوباره یک پسر بچه هستم. حتی حین تمریم دوباره به لذت بردن از بازی برگشتم، دریبل زدن را امتحان کردم و دنبال نمایش بودم. ماتزونه مربی ایده‌آلی برایم بود، مرد صادقی که آنچه را که فکر می‌کند بر زبان می‌آورد. هیچ پیچیدگی نداشت و مهارت‌های فنی‌اش در سطح بالایی بودند. او نتایج درخشانی با تیم‌های نه چندان خوب بدست آورد.

در همین رابطه بخوانید:

چرا باجو هیچ‌گاه مارچلو لیپی را نمی‌بخشد؟

باجو: ایتالیای من هرگز در جام‌جهانی خوش‌شانس نبود؛ فوتبال امروز غم‌انگیز است

وقتی مدیران کت‌وشلواری برای آینده باجو تصمیم گرفتند

دردی که باجو را تا مرز خودکشی برد

وقتی یک دنیا عاشق فوتبال شد و یک ایتالیا دشمن باجو!

چرا روبرتو باجو بودایی شد؟

Caption گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو/ ادامه

بعد از بازگشتم، همه چیز به شکلی جادویی سر جای خودش قرار گرفت. آن هم در فلورانس، مقابل فیورنتینا، سرنوشت را می‌بینید؟ بلافاصله دو گل زدم. دو گلی که یک تساوی بسیار مهم و غیرمنتظره را برای ما تضمین کرد. بنفش‌های فاتح تریم خیلی قویتر از ما بودند. اما ضربه‌ی ایستگاهی‌ام درست همانجایی که می‌خواستم رفت. 

بعد از آن مسابقه فهمیدم که از اول فصل کجا اشتباه کرده بودم. بیش از حد متواضع و بیش از حد عاقل بودم. بعد مجبور شدم دیگر کنار نباشم. مجبور شدم خودم را تحمیل کنم، کاپیتان باشم و آن‌ها را رهبری کنم. باید کلاس و تجربه‌ام را در اختیار تیم می‌گذاشتم و تمام مسئولیت‌ها را بر عهده می‌گرفتم. در فلورانس بینش جدیدم را شروع کردم. 

بعد از فلورانس، برشیا شکوفا شد. اودینزه را بردیم و دو بازی مقابل رم و لاتزیو را با اینکه شایسته‌ی پیروزی بودیم شکست خوردیم. از آنجا به بعد دیگر متوقف نشدیم و هر چه می‌گذشت همه چیز بهتر می‌شد. 

در مقابل یووه، همه چیز فوق‌العاده بود. یکی از بهترین گلهای فصل را زدم و با نتیجه‌ی ۱-۱، دو امتیاز تعیین کننده از یوونتوس در مسیر اسکودتو گرفتیم. شاید انتقامی شیرین از تیم سابق بود، اما راستش را بخواهید یک امتیازی که برای برشیا گرفتم برایم اهمیت بیشتری داشت. پایان فصل عالی بود، تیم از همان ابتدا خوب بود و به محض اینکه آرامش خود را پیدا کردیم، نتایج از راه رسیدند. در جدول هفتم شدیم و به اینترتوتو راه پیدا کردیم. باور کنید غیرممکن را ممکن کردیم. اعتبار آن برای همه است، فقط این شانس را داشتم تا بیشتر از هم‌تیمی‌هایم دیده شوم. در میلان هم بازی خوبی انجام دادیم و ۱-۱ شدیم. خوب بازی کردم، یک پاس گل دادم و چند ضربه‌ی ایستگاهی‌ام را آبیاتی مهار کرد. ماتزونه دو دقیقه به پایان تعویضم کرد و تشویق ایستاده آغاز شد. تماشاگران میلان ایستاده با شور و اشتیاق تشویقم کردند. اینها جوایزی هستند که برایم مهمند. همیشه فکر کرده‌ام که در نهایت، تنها قاضی واقعی مردمند.

برگرفته از کتاب دری رو به آسمان نوشته روبرتو باجو (چاپ 2021): منتشر شده در گلگشت (لینک مشاهده و خرید کتاب دری رو به آسمان)  کد تخفیف: tarafdari 10 درصد تخفیف

از دست ندهید ????????????????????????

سرمربی پرسپولیس: من کاشف آلیسون بودم جنگ در دربی میلان؛ 3 اخراجی در 3 دقیقه! آشنایی با مالکان لیگ برتر و میزان ثروت آن‌ها مورینیو: به من می‌گفتند اتوبوس، حالا با همین سبک شده‌اند جادوگر!

دیگر خبرها

  • سیل مانع حضور داوطلبان کنکور در جلسه امتحان شد
  • برگزاری انتخابات الکترونیک در خرم‌آباد و چگنی
  • اهمیت «دور دوم انتخابات مجلس» نباید کمتر از دور اول تلقی شود
  • آمادگی ستاد انتخابات لرستان برای برگزاری دور دوم انتخابات
  • انتخابات در خرم‌آباد و چگنی به صورت الکترونیکی برگزار می‌شود
  • تشکیل یک استان جدید در کمیسیون سیاسی دولت تصویب شد
  • تصویب تشکیل استان تهرانِ شرقی در کمیسیون سیاسی دولت
  • اظهار امیدواری امام جمعه ورامین برای حضور پرشور مردم در انتخابات
  • تصویب استان تهران شرقی در کمیسیون سیاسی دولت
  • چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟