نور آگاهی بخش یا ساز مخالف / چرا آقای دولت افشاگری پرس تی وی علیه آمریکا را اقدام علیه خود خواند؟
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۵۳۰۰۶
پس از انتقادهای آقای عراقچی که منبع آگاه پرس تی وی را ناآگاه توصیف کردند و آقای واعظی که افزایش نرخ ارز را به این شبکه منتسب فرمودند، نوبت جناب ربیعی سخنگوی دولت بود که به پرس تی وی بتازند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، پس از انتقادهای آقای عراقچی که منبع آگاه پرس تی وی را ناآگاه توصیف کردند و آقای واعظی که افزایش نرخ ارز را به این شبکه منتسب فرمودند، نوبت جناب ربیعی سخنگوی دولت بود که به پرس تی وی بتازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوالی که باید از جناب ربیعی عزیز پرسید این است که آیا خروج امریکا از برجام و تشدید تحریمها به پرس تی وی مربوط است؟ آیا ایشان به یاد دارند که هیچ رسانهای از ریز جزئیات و روند توافق برجام اطلاع رسانی افشاگرانه انجام نداد و نتیجه آن شد که ایران به برجام عمل کرد؛ اما آمریکا از آن گریخت و بر شدت تحریمها افزود و به آن لقب تحریم فلج کننده داد؟
جناب آقای ربیعی از کدام چوب پرس تی وی و کدام چرخ مذاکره سخن میگویند؟ همان مذاکراتی که بی توقف ادامه دارد و این مردم هستند که باید فشار تحریمهایی را که هرگز لغو نشد، تحمل کنند؛ اما داراییهای هستهای ملت ایران به اسم برجام نابود شد؟
اصولا جریان غربگرا همه جهان را وابسته و شاید نوکر امریکا میداند و فقط به ارتباط با امریکا میاندیشد، پس تمایلی هم ندارد که مردم حقایق مذاکرات وین و روش ناصواب مذکراتی را که به برجام ختم شد، بدانند. اینجا دیگر دانستن را حق مردم نمیدانند والا میتوانستند در صورتی که خبری از پرس تی وی غلط باشد، آن را با عنوان نشر اکاذیب تحت پیگرد قضایی قرار دهند، هم این شبکه را در با ذکر دلیل رسوا کنند و دیگر نیازی به چوب و چرخ و مصاحبه هم نداشتند. غربگرایان چرا از حقیقت میهراسند
تمام آگاهان عرصه رسانه میدانند که خبر باید بر اساس واقعیت و مبتنی بر حقیقت باشد و انتشار اخبار دروغین، اما شیرین و دلخوش کننده هرگز نمیتواند در عرصه اطلاع رسانی جایی داشته باشد؛ بلکه مصداق بارز فریب افکار عمومی است. همانگونه که در زمان توافق برجام جریان غربگرا به فریب افکار عمومی پرداخت و واقعیتهای در پس پرده توافق برجام سپس نحوه اجرای آن را به مردم به شکلی دقیق اطلاع نداد. در نتیجه مردم فقط خوشحال بودند که تحریمها لغو میشود؛ حال آنکه اصولا لغو تحریمها در کار نبود و در نهایت نیز اقتصاد به این روز افتاد که میبینم.
بی شک یک شبکه خبری با پوشش جهانی مانند پرس تی وی مکلف و موظف است که حقیقت آنچه روی میدهد را به اطلاع مخاطبان خود برساند در نتیجه برای اغراض سیاسی برخی مسئولان نمیتواند و نباید با اعتماد مخاطبان و اعتباری که سالها برای آن زحمت کشیده شده، بازی کند. این مهم برای پرس تی وی که در مصاف با رسانههای خبری غرب است، بیشتر نمود دارد؛ چرا که اگر خبری را به اشتباه بیان کند، به سرعت توسط روزنامهها و خبرگزاریهای جریان اصلی غرب شناسایی و رسوا میشود که تاکنون چنین نشده است. چرا سخنگوی دولت از موفقیت پرس تی وی نگران است؟
آقایان ربیعی، واعظی و ظریف به راستی چه پاسخی برای این سوال دارند که چرا هیچ شرط پنالتی از طرف امریکایی در جریان برجام نگرفتند تا در صورت خروج از توافق یا اجرا نکردن تعهدات، طرف ایرانی بتواند یک گرویی داشته باشد؛ به این صورت که یا خسارتهای نابودی داراییهای هستهای ایران مانند راکتور اراک جبران شود یا اینکه بتوانیم امریکا را وادار به اصلاح رفتار کنیم.
آقای ربیعی خود بهتر میدانند که تعامل با جهان به معنی اهدای امتیاز یک طرفه نیست و نیز نیک آگاه هستند که پرس تی وی متعلق به همه کشور است و با بیت المال برای خدمت به منافع ملت ایران در صحنه بین الملل به وجود آمده و اداره میشود. از این رو باید در مسیر منافع عمومی و طریق آگاهی بخشی صحیح حرکت کند؛ پس نباید توقع داشت که اخبار این تلویزیون در خدمت یک جریان خاص باشد.
در مذاکرات هستهای اخیر در وین، شبکه پرس تی وی نقش دیپلماسی عمومی را به خوبی ایفا کرد و دقیقا خود را در موضع مقابل رسانههای خبری غربی موسوم به رسانههای جریان اصلی نشان داد. آنچه پرس تی وی در چند ماه گذشته انجام میدهد، اگاهی بخشی درست از روند مذاکرات است تا مانع تکرار اشتباهاتی شود که در برجام رخ داد و سود آن به آمریکای مستکبر رسید و رنج آن را همه مردم شریف میهنمان ایران تحمل میکنند.
جناب آقای ربیعی بهتر میدانند که بعد از هشت سال مذاکره و نیز اجرای یک طرفه برجام، دستاوردی جز تشدید تحریمها و مشکلات فراگیر اقتصادی برای مردم به ارمغان نیاورده اند؛ اما با این وجود ره افسانه میزنند.
جناب ربیعی مستحضر هستند که دولت یازدهم و دوازدهم بیشتر امکانات کشور را به مدت هشت سال به مذاکره و اجرای برجام مربوط کرد و در نهایت مردم حتی در واردات دارو نیز با مشکل مواجه هستند.
جناب ربیعی و جناب واعظی آیا به راستی بر این باور هستید که قیمت ارز به اخبار مبتنی بر حقیقت پرس تی وی از مذاکرات وین مربوط است و یا تنها برای سرپوش گذاشتن از بی نتیجه بودن اجرای برجام که منفعتی برای مردم ایران به همراه نداشت، چنین به پرس تی وی میتازید؟
سخنگوی دولت کافیست کمی به رسانههای دیداری و نوشتاری امریکا توجه کنند تا به آزادی عمل آنها در خصوص انتشار اخبار مذاکرات هستهای وین پی ببرند و بهتر بتوانند قضاوت کنند که آیا پرس تی وی در افشای حیله گری آمریکا راه درست را رفته یا خیر.
بار دیگر باید تاکید کرد هر کدام از مقامات دولتی میتوانند خبرهای هر رسانه را با ذکر دلیل و یا مستند تکذیب کنند، اما تاکنون آقایان واعظی، ربیعی و عراقچی فقط به پرس تی وی حمله کرده اند؛ اما تصریح نکرده اند که کدام خبر این رسانه برون مرزی ایران که در جبهه خارجی میجنگند و از مرزهای قدرت نرم جمهوری اسلامی دفاع میکند، اشتباه بوده است.
جناب ربیعی آنچه از مسئولان صادر میشود دیر یا زود مورد قضاوت ملتی که بر آن حکومت کرده اید، قرار میگیرد؛ پس بهتر است فرصت خدمت به مردم را صرف بازیهای سیاسی نکنید.
محمد پارسا نجفی
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: علی ربیعی سخنگوی دولت دولت روحانی سخنگوی دولت پرس تی جناب ربیعی تحریم ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۵۳۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفاوت بوته با درخت
به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمانشاه محمدهادی صحرایی در یادداشتی تحت عنوان «تفاوت بوته با درخت»، نوشت:
حدود ۲۱۰ روز از جنگ اسرائیل و متحدانش علیه مردم غزه میگذرد. هفت ماهی که هر روزش به اندازه یکسال سخت و جانفرساست. و مردم جهان توانستند چهره عریان صهیونیزم و تمدن غرب را با چشم خود ببینند و با عقل خود بفهمند. دیدن و فهمیدنی که دهها سال توسط رسانههای جهان استکبار به اسارت گرفته شده بود.
میتوان اولین دستاورد عملیات موفق طوفان الأقصی را در آزادسازی چشم و گوش و عقل انسان امروز از دست رسانههای افسونگر نولیبرال دانست و دید که چگونه دیدهها از سحر ساحران فرعون صهیونیست، آزاد شده و حتی اهل خانه فرعون هم در حال اسلام آوردن هستند. دستاورد دوم طوفان الأقصی و صبر بی نظیر مردم غزه هم مثل اولی، نصیب بشریت شد و بزکِ مظلومیت از چهره ستمگر صهیونیزم پاک شد.
مردم فلسطین، حدود هشتاد سال است که ذات شرور صهیون را فهمیدهاند ولی مردم جهان نمی دانستند که موش کارتون تام و جری تا به این حد دندان تیز و خونریز و دل بی رحم دارد. نیاز بود که پرده تزویر و دروغ از پرده سینمای هالیوود و والت دیزنی و دیگر کمپانیها و ماهوارهها و رسانههای صهیونی بیافتد و حقیقت واقعی دیده شود. مرور فیلمهای معروف از تاریخ تأسیس اسرائیل به بعد نشان میدهد که این ۲۱۰ روز اخیر توانسته حدود ۸۰سال تلاش رسانهای صهیونیزم جهانی را نقش بر آب کند. تلاشی که با آمیختن هنر و تکنولوژی و عشق توانسته بود از سامسون و دلیله و داوود شاه و... تا فهرست شیندلر و پیانیست و تا همین سریالهای طولانی و نیابتی اخیر که در برخی کشورهای آسیایی ساختند؛ از دیو، دلبر بسازد.
سینمایی«سامسون و دلیله» میگفت فلسطینیان با فریب توانستند قدرت فرابشری سامسون، پهلوان نامی یهود را توسط دختری فلسطینی به نام دلیله از او بگیرند و او را در غزه زندانی و تحقیر کنند و پس از آنکه سامسون قدرتش را بازیافت، معبد فلسطینیان را بر آنها خراب کرد. افسانهای ۷۵ ساله مثل هولوکاست. ولی اکنون جهان میبیند که ۲۱۰ روز است که اسرائیل و حامیانش از فرعونها گرفته تا قارونها و سامریها و با تمام توان افسانهای خود نتوانستهاند حتی یک اسیر اسرائیلی را بیابند و آزاد کنند و حتی نتوانستهاند از میراث نامشروع خود دفاع کنند و ذهن مردم جهان را مثل همین ۸۰ سال اخیر فریب دهند. از سوی دیگر، مردم جهان تاکنون، یهودیان مهاجر به اسرائیل را قومی ستمدیده و مظلوم و قابل ترحم میدیدند و امروزه او را در قامت دیوانه مست مسلحی میبینند که بوی خون او را زنده نگه می دارد. این اگر مرگ دوران فریبکاری آنها و به آخر رسیدن قدرت سحر رسانهای آنها نیست پس چیست؟
رسوایی و شکست ۲۱۰ روزه اسرائیل آنقدر عمیق و عجیب است که حتی غولهای رسانه ای نیز توانایی جبران آنرا دستکم تا سالهای متمادی نخواهند داشت. و اسرائیل در این شکست تاریخی و ماندگار، تنها نیست. دلیل پشتیبانی عجیب و ناموسی آمریکا و انگلیس و فرانسه و قارونهای کم عقل هم به این دلیل است که شیشه عمر خود را به دست صهیونیزم داده و روی اسب بازنده شرط بسته بودند. حکایت امروز اسرائیل و حامیانش در جنگ علیه مردم غزه شبیه داستان عمربن عبدود در جنگ احزاب است. نه توان جنگیدن دارد و نه پاسخ قانع کننده.ای برای بازگشت از میدان برای افکار عمومی. مردم جهان و به ویژه آمریکا از دولتمردان خود خواهند پرسید که چرا به معرکهای که ربطی به شما نداشت رفتید و چرا اینهمه هزینه کردید و چرا نتیجه اش مثل خلیج خوکها و ویتنام و طبس و افغانستان و... مملو از شکست شد؟
نسل امروز آمریکا اگرچه اسیر قلعهای است که توسط سران «نواسرائیلی» اداره میشود ولی پس از جنبش وال استریت و اعتراضات به قتل جرج فلوید و تسخیر کنگره و... و امروزه در اعتراضات گسترده دانشگاهی نشان داده که علاقه دارد از درون این قلعه مخوف با دنیا سخن بگوید. جنبش دانشجویی امروز آمریکا دستاورد سوم طوفان الأقصی است که به تمام، میتوان گفت شروع ثمردهی خون شهدای مظلوم غزه است که به بیداری مردم آمریکا خواهد رسید و پلیس خشن آمریکا نمیتواند با ارعاب و وحشت، برای مدت طولانی این آتش افروخته را زیر پا، پامال و پنهان کند.
پس از اعتراضات اقتصادی جنبش یک درصدی و اعتراضات به نابرابری های اجتماعی و تبعیض های نژادی در قتل جورج فلوید و اعتراضات سیاسی تسخیر کنگره، این اعتراضات به جامعه دانشگاهی و روشنفکری آمریکا رسیده و نسلهای آینده میتوانند آمریکا را با سؤالات چالشی و مبنایی مواجه کنند. کشور چهارصد سالهای که مدعی مهد آزادی و قانون و حقوق و صلح است اگر بتواند آتش افروزی و فتنه انگیزی در بیش از ۱۰۰ جنگ بزرگ و استفاده انحصاری از بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی و ... را توجیه کند، استقرار تک تیرانداز در صحن دانشگاه خود را چگونه توجیه می کند؟ مهد علم و دانش را میشود باور کرد یا لشگرکشی نظامی به دانشگاه را؟ شعار حقوق زن و حفظ آزادی او را باور کرد یا به زمین کوبیدن استاد زن، در حالی که فریاد می زند «من پروفسورم»؟ شعار آزادی بیان را باور کنند یا بازداشت ۱۷۰۰ دانشجو در ۷۰ دانشگاه توسط پلیس خشن؟ احترام به دختران که شعار میدادند این بود که دختران را روی آسفالت دمر کنند و با زانو بکوبند و دستبند بزنند؟ وقتی پلیس نامتعادل آمریکای مدعی دموکراسی دهان مردم و دانشجو و استاد دانشگاه خودش را با مشت می کوبد، با مردم دیگر کشورها چه خواهد کرد؟
تفاوت بوته با درخت در ریشه دار بودن است.
دشمنان می فهمند و کتمان میکنند ولی ایکاش مدعیان ما و خودباختگان همین یک نکته را میدیدند و میفهمیدند. کشوری که چهارصد سال است با نابود کردن سه تمدن بزرگ، خود را بزرگ کرده با کشوری که وارث تمدن هفت هزارساله است فاصله ای به اندازه هزاران سال دارد. ما همین اکنون برخی اساتید دانشگاه داریم که اسلام و نظام را قبول ندارند و حتی از دشمن آشکاری مثل آمریکا و اسرائیل حمایت میکنند و با برخی از آنها رفاقت خانوادگی دارند و از نابودی کشور خود میگویند با این حال از بیت المال حقوق میگیرند و از تمام مواهب حتی بیشتر از سایر ایرانیان بهرمندند تا شاید اگر دانشی دارند به جامعه برسانند. ولی در جهان اینگونه نیست.
در آمریکا که مادر همه شعارهای بیعمل است، حتی اعتراض یک استاد به نحوه برخورد پلیس با دانشجویش را برنمیتابند و در همان صحن دانشگاه به زمین میکوبند و دستبند و... با مسؤول گروه و رئیس دانشگاهی که اخراج میشود و... آیا باورکردنی است؟ پلیس سرتاپا مسلح آنجا، پاسخ دانشجوی معترضی که چادر زده و تنها با یک ماسک و تیشرت در آنجا نشسته را مثل جانیان مسلح و مست و قاتلان حرفهای میدهد، ولی در ایران ما حتی دانشجویی که با تبلیغات رسانههای دروغگو اغفال شده و کوکتلمولوتف پرتاب یا فحاشی یا پلیس را زخمی کرده بود را با مماشات و عفو میبخشند و از دهه هفتاد تاکنون، معدودی کارشان به برخورد قضائی رسیده و هرجا پلیس محترم، اشتباهی مرتکب شده با خاطی برخورد شده است. این تفاوت نیست؟
دستاورد چهارم اعتراضات دانشگاهیان مظلوم آمریکا به جنایات اسرائیل و آمریکا در غزه این بود که نشان داد تلاش رسانههای وارونهنمای جهان سلطه همین است که جنبش دانشجویی و اصیل ایران را که ریشهای هفتاد ساله و میهندوستانه و ضداستکباری دارد، در حد غذاخوری مختلط و کشف حجاب و تاپ و رکابی تقلیل دهند و مبتذل کنند. همانگونه که مشخص شد تلاششان برای دانشجویان و جوانان خودشان هم همین است که مشغول هوس و شهوت و غفلت شوند و در مورد مسایل اصلی و اصیل، نیندیشند. جای مرتضای آوینی و نادر طالبزاده خالی است و خدایشان رحمت کند که حقیقت آمریکا و رسانههایش را خوب میشناختند و میگفتند.
وقتی رسانههای چند میلیون دلاری، به جای پرداختن به دستگیری ۱۷۰۰ دانشجوی ۷۰ دانشگاه آمریکا به راهپیمایی یک نفره علیه حکم دادگاه ایرانی علیه یک مجرم میپردازند یعنی جبهه رسانهای غرب با تمام توان به دنبال تطهیر جنایات استکبار از غزه تا دانشگاههای آمریکاست. گاهی با دروغ و گاهی با سکوت و گاهی با سوژهبافی مصنوعی. مقایسه اجمالی عملیات و جنگ جهانی رسانهها در ضریب دادن و تحریک اغتشاشات سال ۱۴۰۱ ما با پوشش اعتراضات امروز آمریکا گویای یک بام و دوهوا و نفاق رسانهها و مجامع حقوق بشری است که به فضل خدا و مجاهدت جوانان و جهادگران جهانی این عرصه، انحصار شیطانی رسانهها شکسته خواهد شد و نوای پیروزی به جهانیان خواهد رسید. انشاءالله
*محمدهادی صحرایی مسؤول سازمان بسیج رسانه استان کرمانشاه و فعال رسانهای
انتهای پیام/
کد خبر: 1229307 برچسبها دانشگاه آزاد اسلامی فلسطین آمریکا اسرائیل