پشت پرده سفرهای اروپایی بایدن و دیدار با پوتین
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۵۷۳۰۹
به گزارش الف به نقل از پایگاه خبری شبکه المیادین، «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در حال آماده سازی برای آغاز نخستین سفرهای خارجی خود است که شامل دیدار با مقامات ارشد اروپایی خواهد بود. او همچنین در این نشست ها دیداری با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه داشت. جو بایدن با انتشار مقالهای در روزنامه واشنگتن پست بر اهمیت ائتلافهای ناتو به رهبری آمریکا و تقویت توانایی موسسههای دموکرات در مقابله با تهدیدها و چالشها در دوره جدید تاکید و اعلام کرد ما این فرصت را داریم که این اهداف خود را در اروپا ثابت کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نوشته المیادین، در حال حاضر منابع تصمیم گیری سیاسی در آمریکا کاملاً می دانند که کشورهای مختلف اروپایی تا چه اندازه به مرز ناامیدی و تردید درباره سیاست های دولت قبلی ایالات متحده در پروندههای مهم از جمله عقب نشینی واشنگتن از پروندههای بین المللی همچون توافق هستهای ایران رسیدهاند.بر همین اساس نخبگان سیاسی در آمریکا امید زیادی به موفقیت تلاشهای جو بایدن برای بازگرداندن اعتماد اروپاییها به ایالات متحده و ترمیم روابط میان اعضای ناتو و غلبه بر چالشهای اپیدمی کرونا در سایه آسیبهای قابل توجهی که به اقتصاد آمریکا و جهان وارد کرده بستهاند.
بر اساس این گزارش، مراکز حاکم در واشنگتن گزارش میدهند که اروپاییها در تعامل با دولت جدید آمریکا و سیاستهای این کشور در مرحله کنونی دچار ترس و تردید هستند؛ چراکه نگرانند در انتخابات ۲۰۲۴ بار دیگر حزب جمهوری خواه پیروز شود. در همین راستا سایت خبری متخصص در امور کنگره ایالات متحده در مقالهای اعلام کرد که نگرانی زیادی در محافل سیاسی اروپا درباره بازگشت جمهوری خواهان به کاخ سفید و تکرار سیاستهای دولت جمهوری خواه سابق مقابل اروپاییها وجود دارد. بر این اساس تصمیمسازان سیاسی ایالات متحده معتقدند که آمریکا طی چهار سال گذشته و در دوره «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق این کشور در سطوح مختلف از جمله مقابله با اپیدمی کرونا مدیریت کارآمدی نداشت. در این زمینه اروپاییها نگران هستند آمریکا در دوره دولت کنونی به شکل موقت به وضعیت بین المللی سابق خود برگردد و این وضعیت دوامی نداشته باشد، همانطور که در شورای آتلانتیک در واشنگتن و ارزیابی های آن مشخص شد که اروپاییها در ماههای اولیه دولت بایدن در خصوص مدیریت برخی پروندههای مهم توسط وی احساس ناامیدی می کنند.
در گزارش المیادین آمده است، علاوه بر آن محافل سیاسی اروپا معتقدند که اظهارات رئیس جمهور جدید آمریکا با اقدامات و سیاستهای علنی وی تطابق ندارد؛ به ویژه اینکه در بسیاری از موارد بدون هماهنگی قبلی با شرکای اروپایی خود به شکل انفرادی عمل می کند که از جمله این موارد اعلام خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در آوریل گذشته بود که آلمان را مجبور به تسریع در تدوین برنامه خروج منظم نیروهای خود از افغانستان که تعداد آنها به ۱۳۰۰ نفر می رسد کرد. در یک مورد دیگر نیز بایدن بدون کوچکترین هماهنگی با اروپاییها اعلام کرد که از حق ثبت واکسن ضد کرونا چشم پوشی میکند.
گروه هفت
بر اساس مقاله المیادین، کاخ سفید در حال آماده سازی برگزاری نشستی میان جو بایدن و کشورهای جی۷ است( جی 7 نشست وزیران اقتصاد هفت کشور صنعتی است. این نشست در سال ۱۹۷۵ باحضور شش کشور: آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا تشکیل گردید. بعدها کانادا نیز به این گروه پیوست) تا مقدمهای برای تحویل دستور کار آمریکا در جلسهای باشد که علاوه بر کشورهای غربی، کره جنوبی و آفریقای جنوبی و استرالیا و هند نیز در آن حضور دارند و این کار به منظور تحریک روند آمریکا علیه چین و روسیه صورت میگیرد. کاخ سفید در ۱۲ ژوئن سال جاری میلادی با صدور بیانیه ای اعلام کرد که قصد دارد از حمایت این کشورها برای برنامه «بازسازی جهانی بهتر» جهت رقابت با طرح «جاده ابریشم جدید چین» برخوردار شود. بر اساس طرح آمریکا کشورهای گروه هفت حدود یک میلیارد دوز واکسن ضد کرونا به کشورهای در حال حاضر توسعه اهدا می کنند که ۵۰۰ میلیون دوز آن را آمریکا تامین خواهد کرد و پس از آن ایجاد یک صندوق مالی برای کمک به کشورهای نیازمند مورد بررسی قرار میگیرد.
المیادین افزود، البته اهمیت گروه 7 در آینده در میان گسترش تردیدهای نخبگان سیاسی آمریکا درباره امکانسنجی این گروه با توجه به تغییرات و تحولات بینالمللی هنوز مورد بحث است. عنوان اصلی دستور کار این گروه حفظ تنش ها با روسیه و چین است در حالیکه سران اروپایی در حال حاضر با چالشهای داخلی فراوانی روبرو هستند و زمان کافی برای مدیریت پرونده ها علیه چین و روسیه را ندارند.
«ریچارد هارس» رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در این زمینه به سیاست گذاران این کشور توصیه میکند تا یک بلوک قدرت جدید شامل ایالات متحده و چین و اتحادیه اروپا و ژاپن و روسیه بر اساس همکاری های عملیاتی ایجاد کنند که ماموریت آن بررسی مدیریت موضوعاتی از جمله اقتصاد جهانی و سیاست بینالمللی امنیت و سیاست انرژی باشد. این نشان می دهد که بلوک غرب در حال حاضر برنامهای برای تحریک علیه روسیه و چین ندارد.
در پایان این گزارش آمده است، اما نقطه عطف سفرهای اروپایی بایدن دیدار وی با ولادیمیر پوتین است که در این سفر پروندههای بینالمللی و تحولات منطقهای مورد بررسی قرار میگیرد که البته شامل نشست مطبوعاتی نمیشود.
منبع: الف
کلیدواژه: ایالات متحده حال حاضر اروپایی ها بین المللی پرونده ها جو بایدن کاخ سفید بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۵۷۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشم انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشم انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را می خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
انتهای پیام