چند نکته برای شنبه
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۸۰۰۵۰
یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت و لازم هر انتخاباتی، آرامش پس از توفان آن است. انتخابات باید به گونهای باشد که پس از رایگیری و اعلام نتایج، شاهد آرامش پس از توفان رقابتها باشیم. اگر قرار باشد که این توفان و خرابیهای آن همچنان ادامه یابد، یا حتی بدتر گردد معلوم میشود که آن پدیده انتخابات نبوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، عباس عبدی، روزنامهنگار، در مقالهای در روزنامه اعتماد نوشت: «این یادداشت پیش از پایان انتخابات و مستقل از نتیجه احتمالی آن نوشته شده است و طبعا کسانی که آن را میخوانند از محصول انتخابات مطلع هستند، نتیجهای که چندان دور از پیشبینیها نیست. تحلیل آنچه گذشته است بماند برای بعد و اکنون لازم است که نگاه خود را به آینده معطوف کنیم.
به عنوان اولین نکته ضروری است یادآوری شود که مشکلات مردم و کشور چنان عمیق است که با رفتن یکی و آمدن دیگری مسائل حل نخواهد شد؛ مگر آن که ارادهای جدی معطوف به حل مسائل جامعه در همه سطوح ساختار قدرت در ایران شکل بگیرد؛ ارادهای که متکی به اصول علمی و مشارکت کارشناسان و نخبگان و مردم باشد. اجازه دهید که قدری عینیتر صحبت شود. کشور تاکنون توانسته است که با هر زحمت و رنجی بوده، تحریمها را تحمل کند، منظور از تحمل تحریم، تامین اصلیترین مایحتاج مردم شامل آب، نان، غذا، دارو و حدی از اشتغال و درآمد و پرداخت حقوقها است. هر کس که رییسجمهور میشود، نباید درباره امکان تداوم این فرآیند خوشخیال باشد. پس از آمدن او، نهتنها مشکلات کم نخواهد شد، بلکه بیشتر هم میشود، حتی تامین همین نیازهای اولیه نیز با بحران جدی مواجه خواهد شد.
با آغاز جابهجایی مدیریتی و تغییرات دولت، حتی اگر فرض کنیم که گروه کارآمدتری به دولت بیایند ... فرصتهای زیادی را خواهد گرفت که حل مشکلات را به تاخیر میاندازد. تنها یک امید برای عبور موقت از این وضع وجود دارد و آن به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی است. به هر دلیلی این توافق تاکنون انجام نشده است که قصد علتیابی آن را ندارم ولی باید امیدوار بود که دولت جدید دچار خودفریبی نشود و گمان نکنند که راهی جز این وجود دارد. باید بر اندیشه غلط خود خط بطلان بکشند و اجازه ندهند که تفکرات ضد برجامی دوستانشان دوباره جان بگیرد، تاریخ مصرف آن تفکرات تا امروز بود و تمام شد و رفت.
نکته بعدی این است که مشارکت در این انتخابات به گونهای نخواهد بود که بتواند سرمایه کافی برای دولت بعدی در عرصه داخل و خارج فراهم کند. بنابراین تنها راه، کوشش برای ایجاد سرمایههای جدید است؛ سرمایههایی که ناشی از جلب اعتماد نخبگان و دیگر گروهها و نیز تحقق کارآمدی باشد. با سرمایه جدید میتوان کمبود سرمایه رای مردم را تا حدی بازسازی کرد. البته کسی که سرمایه رای هم داشته باشد، باید با سرمایههای جدید پیشگفته، سرمایه اولیه را غنیسازی کند ولی کسی که سرمایه رای ندارد باید در این باره بیشتر کوشش کند. همیشه گفتهام که یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت و لازم هر انتخاباتی، آرامش پس از توفان آن است. انتخابات باید به گونهای باشد که پس از رایگیری و اعلام نتایج، شاهد آرامش پس از توفان رقابتها باشیم. اگر قرار باشد که این توفان و خرابیهای آن همچنان ادامه یابد، یا حتی بدتر گردد معلوم میشود که آن پدیده انتخابات نبوده است. بنابراین باید دید که از شنبه چقدر شاهد آرامش سیاسی در کشور هستیم؟
نکته مهم دیگر به اصلاحطلبان مربوط میشود. در این انتخابات مجموعه آنان به دو گروه تقسیم شدند. برخی طرفدار رایدادن بودند و گروه دوم از این کار طرفداری نمیکردند. گروه اول برای جلب نظر دیگران خیلی کوشید. تا اینجا مسالهای نیست، خیلی هم خوب است. گر چه حدس میزنم که نتیجه انتخابات چه خواهد شد ولی مستقل از این حدس و گمان، نتیجه هر چه باشد، ضرورت دارد که دنبال فهم ماجرا بود و دنبال مقصر نگردید که جز تشدید اختلاف نتیجه دیگری ندارد. البته نقد و تحلیل و فهم آن چه در این انتخابات گذشت، بسیار ضروری است. به علاوه مستقل از این که حکومت چه سیاستی را در پیش بگیرد، بهتر است دوستان اصلاحطلب خود را برای یک دوران سخت سیاسی آماده کنند. دورانی که باید با نوعی پوستاندازی، هم از جهت نیروی انسانی و تشکیلاتی و هم از جهت رویکردها همراه شود. از این سرنوشت گریزی نیست. اجازه ندهید با اجبار فراوان تن به این نتیجه داده شود.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ عباس عبدی آرامش پس از توفان شاهد آرامش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۸۰۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/