مهمترین مولفههای زندگی در شهرهای جدید کدام است؟
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۸۰۳۰۹
رشد سریع شهرها به ویژه شهرهای بزرگ با ویژگیهایی همچون تمرکز بالای جمعیت و حجم زیاد فعالیتهای اقتصادی، تأثیر منفی بر محیط شهری برجای گذاشته است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، از مهمترین راه حلها در پاسخ به کاهش ظرفیت کلانشهرها و کاهش آلودگی و تخریب محیط زیست برنامهریزی و احداث شهرهای جدید بوده است که در نیمه دوم قرن نوزدهم در کشورهای اروپایی به ویژه انگلستان شروع شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هدف از احداث شهرهای جدید کاهش مشکلات و مسائل ناشی از تمرکز بیش از حد جمعیت و به عبارت دیگر تمرکززدایی از شهرهای بزرگ است؛ به بیانی دیگر اهداف طراحی و احداث شهرهای جدید ارائه مسکن، پالایش و ساماندهی فضایی مادر شهرهای ناحیهای، جذب سرریزهای جمعیتی، کنترل رشد مادر شهرها، انتقال مراکز سیاسی- اداری، عدم تخریب زمینهای کشاورزی، توسعه نواحی عقب مانده، تجدید بنای شهرهای مخروبه، اسکان کارگران بخش صنعت، تمرکززدایی، جلوگیری از رشد پایتختها، توزیع فضایی صنعت و جمعیت است.
تفاوت شهر جدید با شهر سنتی میتواند در چگونگی و وضعیت کیفیت زندگی در این گونه شهرها باشد؛ هنگامی که قصد مهاجرت به یک شهر جدید را داریم، انتخاب سیستمهای حمل و نقل، تأسیسات، تسهیلات و زیرساختهای شهری، انتظار دستیابی به استاندارد بالاتری را نسبت به شهرهای موجود پیش میآورد.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان شهرهای جدید«محمدرضا رضایی» دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه یزد در این باره میگوید: عواملی که باعث جذب جمعیت شهرهای جدید میشود و دلایل مهاجرت مردم از شهرهای مادر به این شهر عمدتاً عبارت از ارائه مسکن در استطاعت یا کیفیت بالاتر مسکن نسبت به مادر شهر، نزدیکی فواصل محل کار به سکونت، آرامش و دوری از ازدحام شهرهای بزرگ و در کل، کیفیت بهتر محیط سکونت است، لذا اهمیت و نقش کیفیت محیط شهرهای جدید که در میزان رضایتمندی ساکنان آنها متجلی میشود، ضرورت بررسی این مسئله را در شهرها، به ویژه شهرهای جدید تبیین کرده و میتواند در پی خود رضایت و نارضایتی ذهنی شهروندان را در پی داشته باشد.
وی میافزاید: شاخصهای ذهنی دقیقترین و البته مهمترین عامل برای ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان و به تبع آن موفقیت شهرهای جدید محسوب میشود.
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه یزد تاکید میکند: شهرهای جدید با توجه به تنوع اجتماعی اقشار وارد شده به آن که عمدتاً ناشی از بافت اجتماعی درهم تنیده مادر شهر خود است، دارای ویژگیهای متفاوتی نسبت به شهرهای دیگر است؛ در این میان، تأثیرات ناشی از ویژگیهای فردی همچون سن، میزان تحصیلات، مدت زمان سکونت و سطح درآمد در ادراک آنان از کیفیت محیط زندگی خود قابل چشمپوشی نیست.
رضایی ادامه میدهد: به عنوان مثال با توجه به اینکه کلانشهر تهران از موقعیت خاصی در نظام شهرنشینی و سلسله مراتب شهری کشور برخوردار است، روند سریع گسترش آن، بدون پیشبینی و استقرار ترتیبات نهادی و قانونی لازم برای کنترل و هدایت توسعه و ارائه خدمات متناسب در کل منطقه موجب بروز مشکلات و چالشهای محتوایی متعدد همچون سکونتگاههای غیررسمی، تخریب محیط زیست از بین رفتن اراضی مرغوب باغی و کشاورزی، آلودگیهای آب و خاک و هوا، ناکارایی شبکه حمل و نقل شده است، این عوامل موجب نارضایتی ساکنان و همچنین مهاجران واردشده به این شهر شده است.
برای شهرهای جدید تنها جذب جمعیت کافی نیست«سهراب مؤذن» کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری در این باره میگوید: شهرهای جدید برای توسعه یکپارچه و متوازن با مادر شهر خود باید به صورت یک ارگانیسم سالم و خودکفا توسعه یابند و به شهروندان خود امکان اشتغال، مسکن و آرامش دهند و به عنوان یک عضو از مجموعه شهری خود، نیاز قسمتهای مختلف خود را درک کند و نیازهایش در همه مراحل توسعه مشخص شود.
وی تصریح میکند: این مطالعات هنگامی که در نواحی کلانشهری و مجموعههای شهری صورت میگیرد، دربرگیرنده افرادی است که در محلات و شهرکهایی با کیفیت متفاوت زندگی میکنند بر همین اساس، یکی از جنبههای مهم تحقیقات کیفیت محیط این است که سنجش کیفیت محیط شهری باید مطابق با ادراک، استفاده و ارزیابی ساکنان به دست آید.
این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری میافزاید: وقتی کیفیت از نگاه شهروندان و برداشت فردی آنها ارزیابی میشود، ارزیابی محیط فیزیکی اهمیت کمتری نسبت به فاکتورهایی نظیر جذابیت، امنیت، وضعیت جامعه، مسائل مربوط به قابلیت زندگی و رفاه، وابستگیهای محلی، رضایت از محله و رضایتمندی از مسکن پیدا میکند.
وی با بیان اینکه شهرهای جدید در تمرکززدایی فضایی، کارکردهای متفاوتی را میپذیرند و توفیق آنها به سیاستهای کلی شهرنشینی از سوی دولتها و دقت در مطالعات انتخاب و اجرای این الگوی گسترش شهری بستگی دارد، اظهار میکند: به طور کلی به منظور موفقیت، هر شهر جدید ناگزیر است برای ساکنان خود شغلهای مورد نیاز را تهیه و احتیاجات روزانه آنها را برطرف کند، امکانات تفریحی برای مردم فراهم آورد و بالاخره برای هر طبقه و گروهی واحدهای مسکونی مشخص بیابد.
مؤذن معتقد است برای شهرهای جدید تنها جذب جمعیت کافی نیست، بلکه حفظ مهاجران در این شهرها اهمیت فراوانی دارد که در این میان قصد و تمایل ماندگاری در شهر و میزان احساس رضایت از وضعیت موجود شهر جدید حائز اهمیت است.
وی ادامه میدهد: اگر شهرهای جدید بتوانند نیازهای ساکنان را با در نظر گرفتن برداشت فردی آنها و رضایتمندی از محیط شهر برآورند، نقش مهمی در جذب سرریز جمعیت مادر شهر خود خواهند داشت.
این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری تصریح میکند: در ایران بیشتر تحقیقات مربوط به شهرهای جدید، در ارتباط با جمعیت پذیری، تولید مسکن و وضعیت اشتغال بوده و در راستای تحقق به این موضوعات پرداخته و تاکنون به جز معدودی تحقیقات دانشگاهی، بحث روشنی از مفهوم کیفیت زندگی و کیفیت محیط در شهرهای جدید و معیارهای مؤثر بر آن و در نتیجه بومی شدن معیارهای مطرح شده در ادبیات جهانی صورت نگرفته است.
وی میگوید: یکی از دلایل این امر میتواند این باشد که مطالعات قبلی توجه خود را بیشتر بر ارزیابی محیطی و کالبدی متمرکز کرده و توجه کمتری بر ارزیابی رضایت ذهنی داشتهاند، بنابراین وقتی کیفیت زندگی شهری از نگاه ادراک فردی ارزیابی میشود، محیط کالبدی اهمیت کمتری نسبت به فاکتورهایی نظیر جذابیت، سلامت، عدالت، امنیت، قابلیت زندگی، رفاه و آگاهی پیدا میکند.
مؤذن معتقد است که مدیران و سیاست گذاران باید نیازهای ساکنان شهرهای جدید را با در نظر گرفتن وضعیت زندگی و نگاه آنان به محیط شهر برآورند و به بیان دیگر، شیوه مدیریت و خدمات رسانی در بخشهای مختلف میتواند شدت و ضعف ارتباط ادراک عمومی با شرایط محیطی، اقتصادی و اجتماعی را موجب شود.
کد خبر 501181منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهرهای جدید شهر کلانشهر شهرهای ایران مدیریت شهری برنامه ریزی شهری مهاجرت به شهرها کیفیت زندگی رضایتمندی رعايت حقوق شهروندان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق جغرافیا و برنامه ریزی شهری شهرهای جدید شهرهای بزرگ کیفیت محیط شهر جدید مادر شهر محیط شهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۸۰۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیفیت و بیتوجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران
سال ۱۸۵۲ بود که بشر برای نخستینبار در خیابانهای شهر پاریس آسفالت ریخت. از آن به بعد، این فناوری نفتی محبوبتر شد و با رشد صنعت خودرو، ضرورت پیدا کرد. کشوری در جهان نیست که خیابان آسفالت نداشته باشد.
به گزارش پدال، هر بار که از خانه خود بیرون میآییم، آسفالت یکی از اولین تصاویری است که آن را میبینیم؛ هرچند که کمتر به چشم میآید. بنابراین میتوان با اطمینان گفت که نقشی اساسی در زندگی ما دارند.
متاسفانه با وجود اینکه کشور ما یکی از اصلیترین و بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان به شمار میرود، در فراهمآوری آسفالت باکیفیت برای شهروندانش مشکل دارد. پس در این مقاله بر آن شدیم که نگاهی به این مسئله داشته باشیم که اصلا آسفالت خوب چگونه است؟ چه پیشنیازهایی برای تولید آن وجود دارد؟ سپس به مشکلات اصلی راهسازی شهری و بینشهری نگاهی میاندازیم.
در انتها هم به پاسخ شهرداریها به معضل سرعت یعنی دستاندازها ادای احترام خواهیم کرد. اما پیش از هر چیزی، شایسته است نگاهی مختصر به نحوه تولید آسفالت داشته باشیم.
آسفالت چگونه تولید میشود؟ابتدا سنگدانههای سرد مانند شن و ماسه به خشککن منتقل میشوند. سنگدانههای خشکشده با استفاده از صفحه ارتعاشی در اندازههای مختلف دستهبندی میشوند و به ترکیب قیر و مواد فیلر میرسند تا ذخیرهسازی شوند.
واحد کنترل کیفیت، استاندارد آنها را بررسی میکند. در این فرایند از آسفالت بازیافتی هم استفاده میشود که میزان آن باید درحد طبیعی باشد وگرنه افزایش آن باعث کاهش کیفیت آسفالت خواهد شد.
چه آسفالتی «خوب» است؟شاید برای مصرفکننده، صافترین و تیرهترین و خطکشیشدهترین شکل آسفالت بهترین آن باشد اما پیش از تبدیل کردن خیابان به پیست مسابقه باید به نکاتی توجه شود.
کیفیت بالای قیر، دانهبندی مناسب سنگدانه در مرحله تولید، مقاومت فشاری مناسب و استفاده درست از گیلسونایت، زیرسازی درست، سطح روان آسفالتکاری، مقاومت کششی خوب، مقاومت در برابر ترکخوردگی و قیمت مناسب از جمله ویژگیهای اصلی یک آسفالت درخور هستند. با در نظر داشتن این فاکتورها، بهتر میتوان به خیابانها و جادههای داخلی نگاه کرد و آنها را ارزیابی کرد.
چرا آسفالت خوب مهم است؟نهایتا چه راه خاکی باشد و چه آسفالت، خودروهای ما آن را میپیمایند. اما در پذیرش این واقعیت نهچندان خوشایند دو فاکتور مهم وجود دارد: نخست آنکه بهعنوان شهروندان این سرزمین باید بدانیم که لایق خدمات شهری درست و مناسب هستیم.
هرچند این کلیشه در سراسر جهان وجود دارد که «مردم باید حقشان را از مدیران، طلب کنند» اما هیچگاه نباید این مسئله باعث شود تا جایگاه خود را فراموش کنیم. هدف اصلی ایجاد یک سازمان خدماترسانی است نه بهانهتراشی!
دوم آنکه بهرهمندی از آسفالت مناسب میتواند تاثیر بهسزایی روی سلامت خودروهای ما داشته باشد. بخش بزرگی از خودروهای بازار داخلی بیکیفیت هستند. شرایط اقتصادی مشتری ایرانی را مجاب کرده تا به پایینترین سطح امکانات مانند سیستم تهویه و بالابر برقی شیشه بسنده کند (هرچند این مورد هم تا چندی پیش بهعنوان آپشن معرفی میشد).
پس اگر خودروی بیکیفیت را در خیابان یا جاده بیکیفیت قرار دهید، نتیجه آن چیزی جز افزایش استهلاک خودرو، ناراحتی سرنشینان و افزایش دردسرهای سازمانها نیست.
تصور کنید یک خیابان مهم و پرتردد در شهر ۶۰ هزار نفری «الف»، کیفیت مناسبی دارد، بهاندازه کافی بزرگ است و بهجای دستاندازهای بیامان، از خطکشی درست و سیستم ترافیکی هوشمندانه استفاده میکند و صدالبته مانند سطح کره ماه، مملو از چاله نیست.
تردد خودروها در این مسیرها سروصدای کمتری در کابین ایجاد میکند. خطکشیها هم میتوانند به حرکت مردم نظم بیشتری بدهند تا حرکت ترافیک روانتر باشد. در نتیجه، آرامش راننده و سرنشینانش بیشتر حفظ میشود که خود، روی کیفیت رانندگی و کاهش تصادفات تاثیری مثبتی خواهند گذاشت.
علاوهبر آن، شهر ظاهر مرتبتری میگیرد و سطح رضایت عمومی از زندگی در آنجا افزایش پیدا میکند. اگر خیابانهای شهرهای زیبا یک فاکتور مشترک با یکدیگر داشته باشند، آن آسفالت و خیابانکشی مناسب است.
از دید نگارنده، در زمینه زیبایی شهری، پس از آسفالت و ساختمانهای مرتب، خودروها اهمیت پیدا میکنند. من هم دوست دارم با خرید یک دستگاه پورشه ماکان به زیبایی شهرم کمک کنم اما همانطور که در مقالات دیگر اشاره کردهام، گاراژ خانهام برای آن جا ندارد!
آیا مشکل خیابانها و جادههای ما اینقدر جدی است؟بیشک پاسخ این سوال، یک «بله» بهوسعت ایران است. پیشتر در مقالهای جداگانه به نبود آیندهنگری در طراحی شهری اشاره کرده بودیم که میتوانید آن را از بخش مقالات مرتبط (ابتدای مطلب) مشاهده کنید. کیفیت پایین زیرسازی یکی از اصلیترین معضلات راهسازی ایران است. مسئولان راهداری و شهرداریها بهگونهای در انجام پروژهها «صرفهجویی» میکنند که انگار اگر یک پروژه با کیفیت «عالی» به اتمام برسد، آن مسئول را تبعید خواهند کرد.
سازمانهای ما برای حفظ سرمایه و جبران کمبود بودجههایشان از کیفیت خدمات کم میکنند اما دریغ از آنکه همین انتخاب باعث خرج و نگرانی بیشتر برای مردم و خود سازمان مربوطه میشود. نمونه آن هم در مناطق مسکونی و جادههای بینشهری کم نیست.
اگر شما هم یک مسیر را روزانه طی کنید، با چالهها و خرابیهای آن آشنا میشوید. برای اینکه از وضعیت جاده سایر نقاط کشور هم با خبر باشید، کافی است یکبار بلیط هواپیما تهیه نکنید و با پژو یا سمندهای زرد خطی از شهر «الف» به «ب» بروید.
کوهی به نام سرعتگیرنمیدانم چه کسی، چگونه و در نتیجه چه اتفاقی استفاده از دستانداز در خیابانها و بهویژه، جادههای کشور مناسب و «عقلانی» دانسته است؟ از زمانی که بهعنوان یک کودک دوچرخهسواری یاد گرفتم، با دستانداز سر کوچه مواجه شدم.
به یاد دارم که به من میگفتند وجود آنها برای کاهش سرعت مردم و موتورسواران ضروری است. تا اینکه با خودرو در جادههای شمال کشور، از خراسانشمالی تا گیلان، سفر کردم و با دستاندازهای بیشمار روبهرو شدم.
دستاندازهایی که اگر با سرعت قانونی جاده از آنها عبور کنید، حتما اتفاقی ناگوار برای شما یا خودروتان رخ خواهد داد. بیشک شماری از آنها هم فاقد تابلوی هشدار هستند که خود احتمال عبور نامناسب از روی دستانداز را افزایش میدهد.
برایم سوال است که چگونه مردم کشورهای دیگر از تاجیکستان گرفته تا ایالاتمتحده به اندازه ما به دستانداز نیاز ندارند؟ یعنی ما موتورهای بیشتری داریم؟ با توجه به جمعیت کشور آمریکا این مورد بعید است. آیا خودروهایمان سریعتر هستند؟ گمان نمیکنم چون حتی مردم تاجیکستان هم به انواع مرسدسبنز و بنتلی دسترسی دارند پس قطعا سریعتر نیستیم.
آیا رانندگی پرخاشگرانهای داریم؟ پس چرا مسئولان توانمندتری برای «مدیریت درست» رفتارهای ترافیکی روی کار نمیآیند؟ دوست دارم این مطلب را با همان سوالی که آغاز کردم خاتمه دهم: چرا کشور نفتخیز ایران، همچنان از مسیرهای بیکیفیت رنج میبرد؟ چرا از دست سرعتگیرها راحت نمیشویم؟
کانال عصر ایران در تلگرام