محاکمه مأمون در بستر داستان
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۹۲۷۳۵
توجیهات مأمون در کنار سؤال و جوابهای معشوقهاش در کتاب «به بلندای آن ردا» محکمهای را میگشاید که در آن مأمون در مقابل وجدان بیدار جامعه مخاطب داستان محاکمه میشود.
به گزارش قدس آنلاین، کتاب «به بلندای آن ردا» اثر داستانی است که به قلم سیدعلی شجاعی به نگارش درآمده و انتشارات کتاب نیستان آن را روانه بازار نشر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از نکات برجسته در این رمان وجوه دراماتیک تأثیرگذار آن در روایت داستانی است. این رمان از یک اتفاق داستانی شروع میشود که تا پیش از این، کمتر در منابع داستانی و تاریخی درباره آن سخن گفته شده است و در کنار آن زاویه دید بدیع و نو نویسنده نیز اثر را خواندنی کرده است. در واقع فلاشبکهای بسیاری از دل روایتهای داستانی وجود دارد که مخاطب را با سیر تاریخی زندگی امام رضا (ع) همراه میکند.
نویسنده، هنرمندانه توانسته از میان مستندات تاریخی، داستانی واقعی و جزئینگر و البته شرح کاملی از زندگی امام هشتم را بیان کند. زبان داستان نیز عاشقانه و پراحساس است که شاید مخاطبان پیش از این کتاب، کمتر آن را تجربه کرده بودند.
روایت همصحبتی مأمون و معشوقهاش
این اثر داستانی از نخستین سطرهای خود با روایت صحبت و مؤانست مأمون خلیفه عباسی و معشوقهاش آغاز میشود. معشوقه که در بستر بیماری است و مأمون را وادار میکند تا درباره اشتباهاتش از زمان آغاز ولایت عهدی تا شهادت امام رضا (ع) را به او توضیح دهد و توجیهات مأمون در کنار سؤال و جوابهای معشوقه است که در ادامه برای مخاطب این اثر محکمهای را میگشاید و در آن مأمون در مقابل وجدان بیدار جامعه مخاطب داستان محاکمه میشود.
از آثار دیگر سیدعلی شجاعی میتوان به موسیترین به طور، باغبان خاک دیگری، جاده جنگی صلح، یک استکان چای تلخ، هزار و چند شب لیالی، هیچ طوفانی راهش را عوض نمیکند، به جان میخوانمت، مرا به خوابهایت ببر ماریه، حاء سین نون، فرشتهها قصه ندارند بانو، عاشقی به وقت کتیبهها و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب «به بلندای آن ردا» آمده است: «فضل نامه را برمیدارد و آرامتر مشغول خواندن میشود:
- از امیرالمؤمنین و خلیفه مسلمین، محمد امین به عبدالله مأمون؛ رأی من تنها نه، که بنی عباس به تمام بر این باورند که هارن غفلت کرد و حماقت، به آویختن سند ولایتعهدی ما سه برادر بر دیوار کعبه؛ نه از آن رو که مرا شایستگی و سروری بیش از تو باشد یا تو را حکمتی و حکومتی افزون من، چرا که تو نه خون عباسیان در رگ داری و نه نسب به عرب میبری. هیچ فضل و فضیلتی هم اگر مرا نبود، همین بس که آمیخته تمامم از بنی عباس و عرب، که مادرم دختر منصور عباسی باشد و پدرم هم خلیفه، نه، چون تو از کنیزی ایرانی. از شام تا عراق گواه که مادرت مراجل را در بازار بردهفروشان به درهمی معامله نمیکردند، چه شده که خاربوتهای بیریشه ادعای زعامت و سیاست میکند و آبرو و نام بنی عباس را به سخره میگیرد؟ حضرت ولیعهد مخلوع بفهمد که میان مرداب و گنداب، مشک و عنبر نمیپرورد؛ و آخر بدان که غادیه سهم من است و روزی که تو را برابرم دربند... همه خشمم را در فریادم میریزم: بس است فضل!
فضل، اما همچنان آرام، نامه را میپیچد و کناری میاندازد و دست میان ریشهای بلندش میگرداند. از بغدادی که امین و فضل بن ربیعاش گوش به ابراهیم دارند، بیش از این نباید و نیاید.»
منبع: ایکنا
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: مامون داستان کتاب به بلندای آن ردا سیدعلی شجاعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۹۲۷۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاملان قتل خیابانی در یک قدمی میز محاکمه
مرد عصبانی که پسر جوانی را در حین خفتگیری از دوستش به قتل رسانده بود بهزودی در دادگاه کیفری تهران محاکمه خواهد شد.
به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از ۵ مرداد سال ۱۴۰۱ با گزارش یک درگیری مرگبار به پلیس آغاز شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در ۲۰ متری جوادیه رفتند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که جوانی به نام سهراب بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده است.
در نخستین گام از تحقیقات، مأموران به پرس و جو از شاهدان عینی پرداختند و پی بردند که درگیری میان چند نفر رخ داده و فردی به نام کیوان به همراه دوستش مرتکب قتل شدهاند.
یکی از شاهدان به مأموران گفت: وقتی درگیری شروع شد کیوان با چاقو به جان سهراب افتاد و آنقدر به او ضربه زد که روی زمین افتاد و بعد دوستش نیز با لگد ضربهای به صورت او کوبید که دیگر تکان نخورد.
پس از آن مأموران به سراغ دوربینهای مداربسته محل درگیری رفتند و بعد از بازبینی روشن شد که کیوان ضربات چاقو را به مقتول زده است.
با به دست آمدن این سرنخ دو متهم این پرونده شناسایی و بازداشت شدند و پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری اعتراف کردند.
کیوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: شب حادثه برای خرید از مغازه دوستم از خانه خارج شدم، وقتی جلوی مغازهاش رسیدم مقتول با دو نفر دیگر که داخل خودرو بودند به طرز مشکوکی داخل مغازه را نگاه میکردند. دوستم گفت احتمالاً اینها میخواهند خفتمان کنند. دقایقی بعد من و دوستم سوار موتور شدیم و رفتیم. سر یک چهارراه من به بهانه خوردن جگر از موتور پیاده شدم و دوستم با موتور به مسیرش ادامه داد که ۱۰۰ متر جلوتر آنها دوستم را خفت کردند. من با صدای داد و فریاد دوستم به سمتشان دویدم و دیدم مقتول در حالی که مست بود و چاقویی هم به دست داشت دوستم را به کرکره مغازهای میکوبد.
وی افزود: من برای نجات دوستم جلو رفتم که چاقوی سهراب به دستم خورد و عصبانی شدم و برایش چاقو کشیدم و چند ضربه به او زدم که روی زمین افتاد.
متهم در پاسخ به این سؤال که دوستت چه نقشی در ماجرای قتل داشت، گفت: او نقشی نداشت. فقط او را کتک میزدند که من رسیدم.
پس از آن متهم ردیف دوم تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من نقشی در درگیری نداشتم فقط وقتی دیدم کیوان خیلی عصبانی است و میخواهد سر مقتول را ببرد مانعش شدم و با پا به سر مقتول زدم تا کیوان متوجه شود سهراب فوت کرده است.
در ادامه پزشکی قانونی هم در گزارشی علت مرگ را ضربه با جسم نوک تیز و برنده به اندامهای حیاتی اعلام کرد.
با اعتراف صریح متهمان و تکمیل تحقیقات، برای کیوان به اتهام قتل عمدی، ایراد جراحات مؤثر در فوت و برای دوستش به اتهام ایراد ضرب عمدی فاقد اثر به سر مقتول و همینطور توهین عملی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهمان بهزودی در دادگاه از خود دفاع کنند.
در این میان مادر مقتول با حضور در دادسرا درخواست قصاص و اشد مجازات برای متهمان را مطرح کرد.
منبع: روزنامه ایران