Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهسا مژدهی: در افغانستان اوضاع روز به روز برای دولت مرکزی سخت تر می شود و جنگ رنگ بیشتری به خود می گیرد در چنین شرایطی کشورهای همسایه به دنبال راه حلی سیاسی برای مشکلاتند.آنتالیا روز یکشنبه شاهد گفتگوهای ایران، ترکیه و افغانستان در زمینه صلح در افغانستان بود. این گفتگو در حالی برگزار شد که گروه طالبان در صدد است تا بخش های بیشتری از خاک این کشور را در دست بگیرد و حالا دیگر کمترین میلی به میز مذاکره نشان نمی دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اوضاع در افغانستان نا به سامان است و دولت مرکزی قادر به تامین امنیت در مناطق دور تر نیست. به نظر می رسد که احتمال جابه جایی گسترده جمعیت و افزایش خشونت ها در افغانستان،‌ بالا برود و دولت در صدد آن است تا راه حلی را برای جلوگیری از بحران، آنهم در آستانه خروج نیروهای امریکایی از این کشور، پیدا کند.

در خبرآنلاین با پیرمحمدملازهی کارشناس مسائل افغانستان به گفتگو نشسته ایم:

مقامات سه کشور ایران و افغانستان و ترکیه در انتالیا به گفتگو نشسته اند تا راه حلی برای بحران افغانستان پیدا کنند. چنین نشست هایی تا چه اندازه می توانند راه گشا باشند؟ 

واقعیت این است که افغانستان در حال حاضر از سوی طالبان مورد حملات گسترده ای قرار گرفته و آنها بخش های زیادی را هم گرفته اند و شهرستان های زیادی سقوط کرده اند و بحران در داخل کشور هم بسیار جدی است و وزرای دفاع و کشور و.. برکنار شده اند و از آن سمت فشار است که نیروهای مردمی را مسلح کنند تا شاید بتوانند مقاومتی کنند. در این فضا به هر حال همه کشورهای همسایه و افغانستان به دنبال این هستند که به نوعی از تشدید خشونت پیشگیری کرده و راه حلی سیاسی پیدا کرد. اما راه حل سیاسی که در استانبول مدنظر بود و هم طرح دولتی و هم طرح امریکای ها یا روس ها مطرح بود به نوعی به بن بست رسیده و علنا طالبان فکر می کند که در صحنه و میدان جنگ یک نوع برتری دارد. شاید در نهایت آنها فکر می کنند که می توانند راه حل نظامی را به مردم افغانستان تحمیل کنند.

البته کار این گروه به این اسانی هم نیست. درست است که طالبان از نظر قدرت سیاسی در موقعیت بهتری در حال حاضر قرار دارند اما اگر سعی کنند، که به زور کابل را تصرف کرده و دولت را ساقط کردند، باید با تاجیک ها و هزاره هایی که مسلح می شوند رو به رو شده و بجنگند و در این صورت جنگ داخلی در خواهد گرفت. در جنگ داخلی، کسی پیروز نخواهد شد و تجربه افغانستان هم نشان داده که جنگ داخلی شود، گروه های مختلف از کشورهای دیگر مورد حمایت قرار می گیرند و جنگ طولانی می شود. بنابراین کشورهایی چون ایران و ترکیه که منافع سیاسی و امنیتی در افغانستان دارند سعی می کنند تا راه حل سیاسی برای این مشکل پیدا کنند. مذاکراتی که در ترکیه صورت می گیرد هم در همین مسیر خواهد بود.

گفته می شود که نیروهای امریکایی به زودی افغانستان را ترک خواهند کرد،‌ ایران به عنوان کشوری که مرز زیادی را با افغانستان داشته و در این کشور نفوذ فرهنگی هم دارد، چه برنامه ای برای پس از خروج ایالات متحده دارد؟

امریکایی ها بیشتر نیروهایشان را خارج کرده اند. اما به نظر می رسد که آنها تغییر ارایش نیرو بدهند. از حالتی که پایگاه داشته اند تغییر وضعیت می دهند و بیشتر حالت پایگاه های امنیتی و اداره بحران افغانستان از راه دور فکر می کنند. با پاکستان هم صحبت می کنند تا دو پایگاه نظامی را در این کشور بگیرند. همچنین با ازبکستان و  قرقیزستان هم صحبت هایی کرده اند. بنابراین این تصور که امریکایی ها به طور کامل خارج می شوند واقعیت ندارد. به نظر می رسد که مقامات ایرانی هم به این وضعیت اگاهی دارند و سیاست های خودشان را بر این اساس تنظیم می کنند. به هر حال حضور نظامی امریکا مدنظر ایران نیست و تهران ترجیح می دهد که آنها به طور کامل خارج شوند. چون تحلیل ایران این است که حضور امریکاییها خودش باعث تشنج بیشتر در افغانستان است و اینکه طالبان اصرار دارند به این خروج و ادامه جنگ بیشتر با حضور امریکا وجود خواهد داشت.

ایران برای اینکه در صلح افغانستان نقش داشته باشد چه انتخاب هایی دارد؟ ایا تعامل با کشورهای همسایه تنها راه است؟

ایران در گذشته با طالبان گفتگوهایی داشته. این گروه ایدئولوژیک است که دید خاصی دارد و خودش را بیشتر از دیگران مسلمان می داند. بنابراین خیلی روی اینکه ایرانی ها در طولانی مدت با این گروه ارتباط داشته باشند، جواب نمی دهد. بیشترین کاری که تهران می تواند انجام بدهد و انتخاب بهتری هم به حساب می اید، همکاری با دولت مرکزی در کابل است. 

باید تلاش شود که با هر دولتی که شصت درصد از خاک افغانستان را در دست دارد گفتگو شود. اگر طالبان احیانا به عنوان دولت مرکزی در این کشور شروع به کار کردند، در آن صورت ایران باید با آنها کار کند. چون ما بیش از نهصد کیلومتر مرز مشترک داریم و در استان های خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان مرز مشترکی داریم که جغرافیای طبیعی اش آن را غیر قابل کنترل کرده. بنابراین اگر تلاش های نظامی طالبان به نتیجه برسد و این گروه از نظر نظامی بتواند به قدرت برسد،‌ مجددا سیل مهاجرت به کشورهای دیگر راه می افتد.. بنابراین ایران ترجیح می دهد که طالبان تن به گفتگوهای سیاسی بدهد. این مناسب تر است تا ادامه جنگ و کشتار و سیل مهاجرت های جدید. از آن طرف ایران با دو گروه قومی یعنی تاجیک ها و هزاره ها که در حوزه تمدنی ایرانی و اسلامی هستند روابط خوبی دارد و انها انتظار حمایت را دارند. 

این سیستمی که ایران و افغانستان و ترکیه با هم نشست دارند، به نظر می آید که باز هم از سوی طالبان مورد قبول نیست. آیا چنین اتحادهایی کارکرد لازم را در بروز صلح در افغانستان دارند؟

هم ایران درافغانستان صاحب نفوذ و منافع امنیتی و سیاسی و فرهنگی است و هم ترکیه منافعی دارد. آنها در نگاه عثمانی گرایی که دارند، بخشی از ترک زبان های افغانستان را با خود همراه می بینند. آنها ادامه اقوام ترک اسیای مرکزی هستند و آنها پایگاه قومی و زبانی برای خود قائلند. پس هر دو کشور انگیزه دارند تا به دولت افغانستان در یافتن یک راه حل سیاسی کمک کنند تا جنگ ادامه پیدا نکند. چون اگر جنگ ادامه پیدا کند و طالبان سعی کنند تا قدرت را به انحصار در آوردند، هم اقوام نزدیک به ایران و هم اقوام نزدیک به ترکیه انتظار حمایت و حتی کمک در اقلام نظامی خواهند داشت. در عمل ایران و ترکیه ممکن است درگیر مساله افغانستان شوند و از این زاویه است که تلاش می کنند این جمع بندی های سیاسی شکل بگیرد تا شاید بشود راه حلی پیدا کرد. 

غیاب پاکستان در گفتگوهای اخیر احساس می شود. به نظر می رسد که این کشور به عنوان کشوری که از طالبان حمایت های اشکار و پنهانی می کند، در بازی های منطقه ای شرکت داده نمی شود. علت این غیاب چیست؟

پاکستان با طالبان است و محاسبات پاکستان و عربستان به نوعی از لحاظ ایدئولوژیک و سیاسی به طالبان نزدیک است. شورای رهبری این گروه هم در پاکستان است. این کشور اگر طالبان به قدرت برسند پیروز میدان خواهد شد چرا که نفوذ هند به عنوان رقیب اسلام اباد در افغانستان محدود خواهد شد. بنابراین اسلام اباد انگیزه ای که ایران و ترکیه دارند را ندارد و خیلی هم خودش را درگیر مساله نمی کند. اما تلاش دارد تا طالبان از نظر نظامی دست برتر را در افغانستان داشته باشد تا حتی در پای میز مذاکره حداکثر امتیازات را به دست بیاورد. چرا که هر چقدر گروه طالبان نفوذ و قدرت بیشتری به دست بیاورد، پاکستان احساس می کند که  برنده این مناقشات است.

>>> این مطالب را هم بخوانید:
گزارش توئیتری ظریف از نتایج گفتگوها در آنتالیا
نشست سه‌جانبه ایران،ترکیه و افغانستان آغاز شد
دیپلماسی پویای ایران در آنتالیا؛در دیپلماسی بحث اعتماد نیست،بحث احترام به منافع همتایان است

312 310

کد خبر 1527552

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: پیرمحمد ملازهی افغانستان ایران افغانستان طالبان ایالات متحده آمریکا ایران و ترکیه ترکیه نظر می رسد ایران و ترکیه دولت مرکزی راه حلی راه حل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۰۴۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاح‌طلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است

به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:

 

پس از گفتگوی آقای نصیری با بی‌بی‌سی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاح‌طلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟ 

واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.

 

فکر می‌کنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهی‌الیه حکومت را تا منتهی‌الیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.

واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفته‌اند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بی‌صداقتی یا توطئه‌چینی و دودوزه‌بازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه می‌کنند و می‌گویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی می‌شوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.

درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکته‌ای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های رفتاری جاری است که موجب می‌شود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همین‌گونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.

 

فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟

ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

 

به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟

پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگی‌ها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرف‌های خودشان را می‌زنند ولی در سطح همکاری بعید می‌دانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.

 

به عنوان آخرین سوال فکر می‌کنید ایده او برای کسانی جذاب است؟

دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. 

ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست. فارغ از این که با کدام‌یک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواسته‌اند تحت عنوان تحول‌خواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحول‌خواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم می‌تواند شامل اصلاح‌طلب شود و هم برانداز. 

در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه‌ و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.

دیگر خبرها

  • دومین قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه آماده حرکت است؛ عبور از ایران مشروط به همکاری راه‌آهن
  • دومین قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه آماده حرکت است / عبور از ایران مشروط به همکاری راه‌آهن
  • واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاح‌طلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
  • صادرات دومین محموله ریلی افغانستان به ترکیه
  • حرکت دومین محموله ریلی افغانستان از مسیر ایران به ترکیه
  • ایجاد مرکز لجستیکی تجاری در هرات
  • قربانی بهبود روابط کابل اسلام آباد شده ایم
  • رایزنی ایران و افغانستان بر تقویت ترانزیت از مسیر چابهار
  • درخواست یک مقام طالبان برای به بهره‌برداری رسیدن مسیر چابهار-افغانستان
  • وزیر صنعت و تجارت طالبان وارد ایران شد