Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شریان»
2024-04-29@18:06:24 GMT

جزئیاتی از زندگی امنیتی شهید مصطفی بدرالدین

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۰۷۷۲۲

از زمان ازدواج، خانه ما برای همه ناشناخته بود و در سال ۸۳ همسرم هفت سال در کویت زندانی شد و سپس بازگشت و شروع به عهده دار شدن مأموریت‌های رئیس ستاد مقاومت اسلامی شد.


به گزارش شریان نیوز،فاطمه حرب همسر شهید سید مصطفی بدرالدین (ذوالفقار)، فرمانده شاخه نظامی حزب الله لبنان و نایب رئیس اتحادیه جهانی فرزندان شهدا و ایثارگران در گفت‌وگو با مهر درباره ویژگی‌ها و منش و روش زندگی شهید مصطفی بدرالدین به گفت‌وگو نشست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



آیا شخصیت ذوالفقار قبل از شهادتش شناخته شده بود؟
تفاوت زیادی میان شخصی که در حزب الله زندگی نظامی دارد و انسانی که زندگی امنی دارد، وجود دارد. از زمان ازدواج، خانه ما برای همه ناشناخته بود و در سال ۸۳ همسرم هفت سال در کویت زندانی شد و سپس بازگشت و با سید عباس موسوی دیدار کرد و شروع به عهده دار شدن مأموریت‌های رئیس ستاد مقاومت اسلامی در جنوب لبنان شد. غیر از مادر سید و خواهرش احدی از مکان و منزل ما اطلاع نداشت حتی پدر و مادرم و خویشاوندانم اطلاعی نداشتند. از آن هنگام میان خانه‌های متعددی جابجایی می‌شدیم از جمله خانه سیدحسن نصرالله و منزل حاج عماد، زندگی امنیتی بسیار سخت بود. آشنایی‌هایی بود و از اوضاع و احوال یکدیگر آگاه و یکدیگر را ملاقات می‌کردیم اما به طور کلی احدی از جزئیات اطلاع نداشت حتی بچه‌های حزب الله مطلع نبودند. معذرت می‌خواهم نمی‌توانم که وارد جزئیات بشوم. اما درباره کودکان هم زندگی امنیتی سخت داشتند و درس خواندن و مسائل دیگر در فضای امنیتی بود با این حال از این موضوع خرسند بودند.

حاج‌قاسم خطاب به فرزندانم گفت سربلند هستید زیرا ایشان در همه جبهه‌های جنگ حضور داشت و یاور مظلومان بود. شهید سلیمانی سپس گفت که از دست رفتن سیدمصطفی برای سیدحسن نصرالله به مثابه از دست رفتن مالک اشتر برای امیرالمومنین بود.

چگونه با امام خمینی و انقلاب اسلامی آشنا شدید؟ چگونه به ایشان اقتدا کردید؟
در واقع در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شهید موقعیت عجیبی داشت، من در آغاز آشنایی با خانواده آنها بودم و آن در مرحله نامزدی بود. سید در سال ۷۹ گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مستقیماً به ایران خواهد رفت. سید مصطفی روحیه انقلابی عجیبی داشت و از زمان شروع حیاتش آگاهی کامل با تفکر شهید محمد باقر الصدر و امام موسی صدر داشت. ایشان از تجارب انقلابی بسیاری از احزاب در کشورهای دنیا آگاه بود، اما هنگامی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد به من گفت که به ایران خواهد رفت و متعجب شدم زیرا حزب الله در آن زمان نبود. اگر بخواهم که از معرفت و شعور سید در آن زمان بگویم، گویای سلمان فارسی بود که در جستجوی رسول الله است و دین جدید را می‌جوید. سید تجارب جهادی بسیاری داشت. از گفته‌های ایشان هنگامی که فرماندهی ستاد حزب الله را عهده دار شد این بود که مقاومت بدون ولایت فقیه نمی‌تواند که یک وضعیت جهادی سیستماتیک ایجاد کند و دچار هرج و مرج خواهد شد. یکروز قبل از شهادتش با سید ابوالفضل طباطبایی نماینده امام در سوریه ملاقات کرد و به من گفت که آن دیداری ویژه بود. آخرین سخنان سید این بود که او سید ابوالفضل طباطبایی را بیش از هفت بار ملاقات کرده است و سید به او گفته است که من بوی رهبر را از شما استشمام می‌کنم.

واکنش سید هنگامی که خبر رحلت امام را شنید چه بود؟
هنگامی که امام خمینی (ره) رحلت فرمودند، سید در زندان بود. بر حسب آموزه‌های علما ما آموخته بودیم و در واقع برداشت ما در آن مرحله این بود که امام خمینی همان شخصیتی است که پرچم را به امام مهدی (ع) خواهد سپرد. هنگامی که امام رحلت فرمودند این غافلگیری بزرگی در لبنان برای همه بود. همه شوکه شدند. ما می‌گفتیم چه بر ما خواهد گذشت. ما یقین داشتیم که خداوند عزوجل بر ما منت خواهد نهاد و رهبر بزرگ دیگری به عنوان نایب امام مهدی (ع) به ما می‌دهد. از خداوند می‌خواهیم که به دست امام خامنه‌ای فتوحاتی در همه کشورهای اسلامی رخ دهد. ایران در این روزها برای یاری مستضعفان متحمل رنج‌های زیادی شده است. به یاری خداوند اهداف امام خمینی (ره) باقی و جاودان در تاریخ خواهد ماند.

غیر از مادر سید و خواهرش احدی از مکان و منزل ما اطلاع نداشت حتی پدر و مادرم و خویشاوندانم اطلاعی نداشتند. از آن هنگام میان خانه‌های متعددی جابجایی می‌شدیم از جمله خانه سیدحسن نصرالله و منزل حاج عماد، زندگی امنیتی بسیار سخت بود

دلایلی که سید زندانی شد، چه بود؟
بیشتر آن به سبب اقتدای ایشان به امام خمینی (ره) بود. ایشان تحمیل حرف ظلمانی را نداشت. هنگامی که سید مصطفی در سال ۸۳ به کویت در یک مأموریت امنیتی با هماهنگی برادران رفت، به زندان افتاد و سه حکم اعدام و دو حکم ابد برای ایشان صادر شد. من از چیزی اطلاع نداشتم مگر پس از سال از زندانی شدن ایشان. هنگام بحث گروگان‌ها در بیروت و طرح سلامت مصطفی بدرالدین در مقابل گروگان‌ها، آمریکا به کویت در آن دوره به منظور عدم آزاد کردن ایشان از زندان فشار وارد کرد.
این گفته او را همیشه می گویم که می‌گفت من از سوریه شهید یا پیروز بازمی گردم. در سوریه به شهادت رسید و با شهادتش به پیروزی رسید و سوریه پیروز شد.

رابطه با شهید قاسم سلیمانی چگونه بود؟
همیشه در ارتباط با ما بود و تواضع، جهاد و مهربانی ایشان به خانواده‌های شهیدان بسیار بود. هنگامی برای مراسم شهادت سید به ایران آمدیم ایشان حضور نداشتند و تلفنی به ما گفتند که در عراق در جبهه‌ها هستند و دو روز بعد به تهران خواهند آمد. سپس از خانواده و فرزندان پذیرایی کردند. ایشان خطاب به فرزندانم گفت سربلند هستید زیرا ایشان در همه جبهه‌های جنگ حضور داشت و یاور مظلومان بود. شهید سلیمانی سپس گفت که از دست رفتن سیدمصطفی برای سیدحسن نصرالله به مثابه از دست رفتن مالک اشتر برای امیرالمومنین بود. عظمت مادران شهدا از اهمیت و عظمت فرماندهان شهید کمتر نیست.

پیام شما به زن فلسطینی و ایرانی و زنان مقاومت در دنیا چیست؟
ما مبارزه زن فلسطینی را تحسین می‌گوئیم زنان فلسطینی بزرگ و قوی و راسخ هستند و در مقاومت تزلزل ندارند و به قضای الهی راضی هستند. اما درباره زن ایرانی باید بگویم که زن ایرانی الگویی هستند که باید در کل دنیا در سطح سیاسی، فرهنگی و عملی به آن اقتدا شود. زن ایرانی زنی بزرگ در همه زمینه هاست. امام خمینی به نقش زن ایران در انقلاب واقف بود. زن ایرانی توانست که دیدگاه دنیا را نسبت به زن تغییر دهد و توانست که شکل دنیا را عوض کند. تجربه زن امروز در حکومت اسلامی و مشارکت آن در تصمیمات سرنوشت ساز کشور، تجربه بسیار خوبی در سطوح سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود. امام خمینی به زنان اجازه مشارکت در پارلمان را داد در حالی که برخی دیدگاه عدم ورود آنها را داشتند اما امام بر ضرورت مشارکت زن در این نقش مهم در جامعه تاکید کرد و احترام و منزلت زیادی به آن داد.

دسته بندیویژه های سیاسی

منبع: شریان

کلیدواژه: سیدحسن نصرالله مصطفی بدرالدین انقلاب اسلامی زندگی امنیتی اطلاع نداشت دست رفتن امام خمینی زن ایرانی زندانی شد زن ایران حزب الله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۰۷۷۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی، دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.

آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمی‌کرد و به من نمی‌گفت این جوری رو بگیر و یا آن‌گونه که در میان زنان نجف، به‌خصوص زن‌های روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمی‌خواست مثل آن‌ها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری می‌کردند و اگر بدون پوشیه بیرون می‌آمدیم، به امام خبر و گزارش می‌دادند. یادم هست یک روز که پوشیه‌ام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیه‌ات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و می‌گفت اگر به خاطر امام نبود، در این‌جا نمی‌ماندم و به ایران برمی‌گشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران می‌آمد دستگیر می‌شد.»

2727

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022

دیگر خبرها

  • مطهری امام
  • شهید مطهری مجاهدی در عرصه جهاد تبیین بود
  • چهره‌هایی که در مراسم تشییع عروس امام خمینی(ره) در قم حضور داشتند | عکس
  • عکسی از سیدحسین خمینی در هنگام نماز بر پیکر مادرش
  • همسر آیت‌الله «سید مصطفی خمینی» در قم تشییع شد
  • ‌همسر شهید ‌مصطفی خمینی در قم تشییع شد
  • مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می‌زد؟
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟