استقبال مرادی کرمانی از نامگذاری کوچهای به نامش
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۱۹۳۱۳
هوشنگ مرادی کرمانی با قدردانی از اقدام برای نامگذاری چند کوچه و خیابان در تهران به نام او و چند چهره فرهنگی دیگر میگوید: کار بسیار خوبی کردهاند ولو اینکه عدهای مخالف باشند. او در عین حال تاکید دارد در کتابهایش زنده است و اینها مثل دورچین غذاست.
به گزارش ایسنا، در ادامه نامگذاری خیابانها و کوچهها به نام مشاهیر و چهرههای فرهنگی و هنری از جمله نویسندگان، شورای شهر تهران در اقدام اخیرش نامگذاری برخی از کوچهها و خیابانهای شهر تهران به نام چهرههایی از جمله صمد بهرنگی، مهدی آذریزدی، نجف دریابندری، فهمیه راستکار، مدیا کاشیگر، رضا سیدحسینی، هوشنگ مرادی کرمانی و محمد زهرایی را تصویب کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده پیشکسوت معاصر که مخاطبان کودک و نوجوان بسیاری هم دارد درباره این اقدام و نامگذاری خیابانها و کوچههای شهر به نام نویسندگان و مشاهیر با شوخی میگوید: در میان این اسامی که در مقابل من هستند، شاید تنها نویسنده زنده هستم؛ جبار باغچهبان، نجف دریابندری، محمد زهرایی و صمد بهرنگی از دنیا رفتهاند و فقط مرادی کرمانی زنده است و با اجازه دوستانم به نمایندگی از آنها هم حرف میزنم.
او با بیان اینکه برخی تنها وجه تکریم و تجلیل نویسنده را از این اقدام میبینند، میگوید: من این کوچه را ندیدهام و نمیدانم کجاست، مهم نیست، زیرا نمیخواهم بخرم. در کرمان هم یک بلوار بزرگ و یک میدان به نام من گذاشتهاند و در روستایمان هم یک خیابان به نام من است.
ذات اینکه سراغ آدمهایی با این موقعیت فرهنگی رفتهاند، خوب است. باغچهبان آدم کمی نبود؛ خیلی کار کرد و خیلی سختی کشید. همه این افراد حاصل سختی، رنج، تلاش و کوشش هستند. آنها بار فرهنگی جامعه را پیش بردهاند. اگر نگوییم بیشتر از سربازی که جانش را در راه وطن گذاشته که مردم راحت باشند، به همان انداره قابل احترام و دوستداشتنی هستند.
این افراد شهید فرهنگی هستند. جبار باغچهبان سالها زندان بود، از بنایی شروع کرد و گفته بود بچههای کر و لال را هم باسواد میکند. یا محمد زهرایی چندین نشر زد، نشرهای قابل اعتنا، زیرا کار ضعیف و دم دستی منتشر نمیکرد گرچه برخی به خاطر اینکه کارهایشان طول میکشید، اذیت شده بودند. زهرایی میگفت حرمت کتاب و نشر را باید نگه داشت. یا صمد بهرنگی طفلکی به دنبال این بود که کودکان را کتابخوان کند و از این روستا به آن روستا کتاب میبرد.
بهرنگی جزء اولین کسانی بود که راجعبه بچههای روستایی و بچههای فرودست و آسیبپذیر جامعه داستان نوشت و دیگران از او یاد گرفتند و به دنبال او رفتند. یا ترجمههای دریابندری خود مبنای درجه یک زبان فارسی هستند، قلم دریابندری قلم شیرین و درستی بود، او گرفتار نثر ترجمه نشد؛ زمانی که ترجمههای او را میخوانیم، آدم فکر میکند به زبان فارسی میخواند. او و مترجمانی مانند محمد قاضی برای زبان فارسی کار کردند. احترام به اینها خوب است.
مرادی کرمانی در ادامه خاطرنشان میکند: با این اقدام ما به جامعه به ویژه جامعه کودک و نوجوان ایران یاد میدهیم افراد زیادی بودهاند که با وجود نبود امکانات و تلخیهایی که در زندگی داشتهاند تنهایی برای شما کار کردهاند؛ اکثرشان بچه فقیر بودند و از یک فاجعه اقتصادی و بیکسی و تنهایی عبور کرده و به درجهای در جامعه رسیدهاند.
باید به بچههای نسل تازه بگوییم اینها هم حضور دارند. اگر بهحق از سربازان وطن تجلیل میشود، این افراد هم شهدای فرهنگی هستند و کارهای بسیاری کردهاند تا چشم و گوش مردم را به موقعیتهای فرهنگی کشور باز کنند. آنها فرهنگ ایران را روی دوش خود گذاشته و به بسیاری از جاهای دنیا بردهاند.
نکته بعدی این است که مردم میفهمند دولتمردان در جایی که هستند، میتوانند تصمیم بگیرند و تصمیمشان را عملی کنند. درباره خیلی از این افراد در گذشته نمیشد حرف زد؛ مثلا جبار باغچهبان یا صمد بهرنگی. اینها کسانی هستند که بار فرهنگی چهار پنج نسل از جامعه را به دوش داشتهاند، در تنهایی و بیکسی و در مصائب زندگی و عقاید سیاسی که داشتند، فرهنگ را بار آوردهاند و لازم است مردم آنها را بشناسند و حرمت بگذارند. شاید تعدادی تصمیم گرفتند مانند جبار باغچهبان و صمد بهرنگی شوند.
او میافزاید: با توجه به اینکه نام من هم در بین این اسامی هست، شاید صلاح نباشد تعریف کنم، اما کار بسیار خوبی کردهاند ولو اینکه عدهای مخالف باشند. البته همیشه همینطور بوده است، عدهای خوششان نمیآید. هرکسی ۲۰۰ اسم در ذهنش هست و میگوید چرا فلانی نیست و فلانی هست. این نمیشود. قرار نیست همه را بگویند. دولتمردانی هستند که هم قدرت تصمیمگیری دارند و هم شجاعت بروز افکار خود را دارند و حمایت میکنند و میگویند اینها را هم ببینید. این چیز کمی نیست. این اقدام باقی صالحات شورای شهر است؛ یعنی در زمانی که بودند و میتوانستند کاری بکنند، انجام دادند.
نویسنده «قصههای مجید» و «شما که غریبه نیستید» تأکید میکند: اگر دفاع میکنم برای شخص خودم نیست، من در کتابم زنده هستم، در عین اینکه جایزه را دوست دارم و تشویق را دوست دارم باید بگویم اینها دورچین غذای اصلی هستند؛ یک آشپز خوشسلیقه در کنار کباب و ماهی، خیارشور و چند پر سبزی میگذارد تا قشنگش کند، کسی به خاطر دورچین غذا، رستوان نمیرود. اقدامات اینچنینی دورچین هستند که کار را برجسته میکنند. یا مانند قاب عکس میمانند، عکسی را در قالب خوشگل کندهکاریشده میگذارند، اما عکس مهم است.
کارهای صمد بهرنگی و حافظ و سعدی است که ماندگار است بیآنکه بخواهم آنها را با هم مقایسه کنم. آنها در دورهای که زندگی میکردند، کارهای مهمی انجام دادند. غزل حافظ را که میخوانید، لذت میبرید، یا شاهنامه را که میخوانید احساس غرور میکنید، تجلیل از این افراد تجلیل از علم و هنر و دانش و فرهنگ و خرد است. مسئولان گذشته از مزد معنوی، با این کار خودشان را ماندگار میکنند. انگار شما بخواهید در کنار یک آدم مهم بایستید و عکس یادگاری بگیرید.
منبع: فرارو
کلیدواژه: هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده نامگذاری خیابان جبار باغچه بان مرادی کرمانی صمد بهرنگی نام گذاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۱۹۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/