روایت حجتالاسلام رئیسی از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۳۰۸۲۷
به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، حجتالاسلاموالمسلیمن سید ابراهیم رئیسی با رای مردم به عنوان هشتمین رئیس جمهور ایران اسلامی انتخاب شد.
به همین بهانه برگهایی از زندگی و خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین سید ابراهیم رئیسی که در گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است برای نخستینبار منتشر میشود که در ادامه از نظر میگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زندگینامه، تحصیلات، مسئولیتها
سید ابراهیم رئیسالساداتی معروف به رئیسی در سال ۱۳۳۹ در محله نوغان مشهد به دنیا آمد. او در حوزه علمیة قم، اصول فقه را نزد آیتالله مروی، لمعتین را نزد آیتالله فاضل هرندی، رسائل را نزد آیتالله موسوی تهرانی، مکاسب محرمه را نزد آیتالله دوزدوزانی، کتاب البیع مکاسب را نزد آیتالله خزعلی، خیارات مکاسب را نزد آیتالله ستوده و آیتالله طاهری خرمآبادی و کفایه را نزد آیتالله سید علی محقق داماد، تفسیر قرآن کریم را نزد آیتالله مشکینی و آیتالله خزعلی، شرح منظومه و فلسفه را نزد آیتالله احمد بهشتی و یک دوره شناخت را نزد آیتالله مطهری و نهجالبلاغه را نزد آیتالله نوری همدانی آموخت.
حجتالاسلام رئیسی، خارج اصول را نزد آیتالله سید محمدحسن مرعشی شوشتری و آیتالله هاشمی شاهرودی و خارج فقه را نزد آیتالله آقا مجتبی تهرانی و آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب تلمذ نمود. و با اتمام دوره سطح حوزه توانست به دوره کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی راه یافته و پس از دفاع از پایاننامه خویش با عنوان «ارث بلا وارث» در سال ۱۳۸۰ با قبولی در کنکور دکترای مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق خصوصی ادامه تحصیل دهد. سید ابراهیم رئیسی با تکمیل تحقیقات خود در رشته فقه و حقوق، موفق به اخذ مدرک عالیترین سطح حوزه (سطح چهار) شد و در نهایت رساله دکترای خود را با عنوان «تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» دفاع کرد و با اخذ نمره ممتاز به درجه دکترای فقه و حقوق نائل آمد.
وی در دوران نهضت اسلامی از طلاب مبارز بود و خاطراتی شنیدنی از آن روزها دارد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، او در مناصب مختلف خدمت نمود. ورود حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی به عرصه مدیریت از سال ۱۳۵۹ و با حضور در جایگاه دادیاری شهرستان کرج آغاز شد و پس از مدتی با حکم شهید قدوسی، به سمت دادستان کرج منصوب شد. پس از دو سال در تابستان ۱۳۶۱ همزمان با دادستانی شهر کرج، مسئولیت دادستانی همدان را نیز عهدهدار شد. حضور همزمان او در این دو مسئولیت، برای مدتی ادامه یافت تا آنکه به عنوان دادستان استان همدان معرفی شد و از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳، در این سمت خدمت نمود.
سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۶۴ به عنوان جانشین دادستان انقلاب تهران منصوب شد. امام خمینی(ره) طی احکام ویژه و مستقیم، او را برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در برخی استانها از جمله لرستان، کرمانشاه و سمنان مأمور کرد.
بعد از رحلت امام(ره)، آقای رئیسی با حکم رئیس وقت قوه قضائیه به سمت دادستان تهران منصوب شد و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ به مدت پنج سال این مسئولیت را بر عهده داشت. ایشان از سال ۱۳۷۳ به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد. او از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۳، به مدت ده سال معاون اول قوه قضائیه بود و از سال ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴ نیز به عنوان دادستان کل کشور خدمت نمود. وی همچنین از سال ۱۳۹۱ با حکم مقام معظم رهبری به عنوان دادستان ویژه روحانیت مشغول به خدمت شد. وی در ۱۷ اسفند ۹۴، با حکم رهبر انقلاب به عنوان تولیت آستان قدس رضوی(ع) منصوب شد و در اسفند ۱۳۹۷ با حکم مقام معظم رهبری در جایگاه ریاست قوه قضائیه فعالیت خود را آغاز کرد.
گفتنی است در سال ۱۳۷۶، ایشان به پیشنهاد برخی اعضای جامعه روحانیت مبارز از جمله آیتالله مهدوی کنی و تصویب شورای مرکزی جامعه روحانیت به عضویت در آن شورا در آمد. حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۸۵، از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز برای عضویت در چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری نامزد شد که با بیش از ۸۰ درصد رأی مردم استان خراسان جنوبی انتخاب شد. دو سال پس از حضور در این مجلس، خبرگان ملت ایشان را به عنوان عضو هیئت رئیسه برگزید. همچنین ایشان در دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری در اسفند ۱۳۹۴ نیز با کسب اکثریت آرا برای دومین بار به عنوان نماینده مردم خراسان جنوبی برگزیده شد.
حجتالاسلاموالمسلمین سید ابراهیم رئیسی در دوران نهضت اسلامی نیز در امر مبارزه فعال بود و بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. ایشان در دوران تبعید آیتالله خامنهای در ایرانشهر به دیدار ایشان شتافت و در آنجا نیز با سوءظن ساواک مواجه شد.
آنچه در پی میآید، بخشی از خاطرات و یادماندههای حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی است که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است و برای نخستینبار منتشر میشود.
حضور در تظاهرات ضد رژیم
با اوجگیری مبارزه علیه رژیم شاه در سال ۱۳۵۶ که در پی شهادت آقا مصطفی خمینی و متعاقب آن، قیام ۱۹ دیماه رخ داد، حجتالاسلام رئیسی که در آن موقع حدودا ۱۷ ساله بود، به همراه دیگر طلاب مبارز در تظاهرات حضور مییافت. وی در این باره میگوید: «در ایام انقلاب که تظاهرات در قم به طور رسمی از ۱۹ دی آغاز شد، در همه این تظاهرات شرکت میکردم. جوان بودم و روحیه جوانی داشتم و در همه اجتماعاتی که در خانه مراجع و علما برگزار میشد شرکت میکردم. بعد از جریان اهانت به حضرت امام که طی انتشار مقالهای توسط فردی به نام رشیدیمطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود، مبدأ این اجتماعات بیشتر مدرسه آیتالله بروجردی بود. در بیشتر این اجتماعات از منزل مرحوم آیتالله گلپایگانی گرفته تا منزل همه علما شرکت میکردم؛ تا اینکه روز ۱۹ دی فرا رسید و در منزل آیتالله حسین نوری تیراندازی شد و عدهای به شهادت رسیدند. در همه این اجتماعات توفیق داشتم که در منازل علما باشم.
کار ما همیشه تا ۱۹ دی این بود که صبح به منزل یکی از مراجع میرفتیم و شب به منزل یکی دیگر. بعد از ۱۹ دی هم ضمن اینکه سعی میکردیم به درسها توجه داشته باشیم، اما در کنار آن حتما نسبت به خبرهای انقلاب و توجه به اطلاعیهها و پیامهای امام که از نجف میدادند حساسیت داشتیم و جزء برنامههای ما قرار گرفت. یعنی با توجه به آن شرایط علاوه بر مسئله درس، نسبت به مسائل سیاسی کشور حساسیت داشتیم. در تهران اجتماعاتی بود، گاهی به آنجا می رفتیم و گاهی هم در حرم بودیم.
هسته مبارزاتی طلاب در مدرسه آیتالله بروجردی
در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، طلاب جوان با تشکیل هستههای مبارزاتی، فعالیت خود را ساماندهی میکردند. یکی از این هستهها در مدرسه آیتالله بروجردی شکل گرفته بود. حجتالاسلام رئیسی که خود در آن هسته فعالیت جدی داشت، در این باره میگوید: «در اجتماعات طلبگی در مدرسه آیتالله بروجردی هستهای از بچههای انقلابی بود که مثلا جدیدترین اعلامیهها را در مدرسه نصب میکردیم و جدیدترین نوارهای انقلابی مربوط به مقام معظم رهبری را که در مشهد بودند و به قم میآمد در اختیار دوستان قرار میدادیم. هستهای بود که بیشتر جمعی از جوانهای هم سن و سال خود ما در مدرسه آیتالله بروجردی بودند. بعد از بسته شدن فیضیه و دارالشفاء، مدرسه خان که مدرسه آیتالله بروجردی بود و مرکزیت داشت هر وقت هر کس از منزل بیرون میآمد و به حرم میرفت سری هم به مدرسه خان میزد. مدرسه خان مرکزیت و پایگاه خبرگیری و خبررسانی درباره مسائل انقلاب شده بود.»
دستگیری توسط ساواک
حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی در کارنامه مبارزاتی خود سابقه بازداشت توسط ساواک را نیز دارد. ایشان در شرح ماجرا میگوید: «قبل از انقلاب یک بار در قم دستگیر شدم و آن هم موقعی بود که با دو نفر از طلبهها داشتیم به یزد میرفتیم که در راهآهن دستگیر شدیم. تصور میشد همراه ما اعلامیههای امام هست، البته همراه بعضی از دوستان بود، ولی به یک شکلی جاسازی کرده بودند که کسی متوجه نشود که آنها هم متوجه نشدند.»
اولین دیدار با آیتالله خامنهای
حجتالاسلام رئیسی پیش از پیروزی انقلاب با آیتالله خامنهای آشنا شد. ایشان خود درباره نحوه این آشنایی میگوید: «علاوه بر جلساتی که ایشان [آیتالله خامنهای] داشتند، به عنوان یک طلبه جوان به همراه دیگر دوستان خدمت ایشان حاضر میشدیم. اولین برخورد ما با حضرت آقا موقعی بود که با یکی از دوستان به منزل آقای مهامی در مشهد رفته بودیم. آقای مهامی در مشهد نماینده و وکیل وجوهاتی امام بودند. همه میدانستند ایشان وکیل امام است. به منزل ایشان رفته بودیم که آقای هاشمینژاد و آقای خامنهای آنجا آمده بودند. ظاهرا آن سه بزرگوار با هم جلسه داشتند و من هم با یکی از دوستان طلبه منزل آقای مهامی بودم.»
گفتگو با آیتالله خامنهای در مسجد کرامت
دومین دیدار با آیتالله خامنهای نیز در جریان نهضت اسلامی میسر شد. حجتالاسلام رئیسی شرح دومین دیدار خود با آیتالله خامنهای را این طور روایت میکند: «دومین برخورد با حضرت آقا [در] مسجد کرامت بود که به عنوان طلبه با ایشان گفتوگویی داشتیم. دم در مسجد کرامت ایستاده بودیم و با ایشان صحبت میکردیم و مدت طولانی هم با بزرگواری حرفهای ما را گوش میدادند.»
سفر به ایرانشهر برای دیدار با آیتالله خامنهای
یکی از خواندنیترین خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی، روایت ایشان از سفر به ایرانشهر برای دیدار با آیتالله خامنهای است که از اواخر آذر ۵۶ به آن منطقه تبعید شده بودند. حجتالاسلام رئیسی در شرح این خاطره میگوید: «همیشه شیفته سخنرانیها و شخصیت انقلابی ایشان [آیتالله خامنهای] بودیم. به دلیل علاقهای که به ایشان داشتم، قبل از پیروزی انقلاب یک سفر تبلیغی داشتیم که با بعضی از طلاب به رفسنجان رفته بودیم و سفر تبلیغی خود را به سفر سیاسی تبدیل کردیم.
در آن زمان شروع کردیم با تبعیدیها دیدار داشته باشیم. سراغ آقایان معادیخواه و خلخالی رفتیم. آقای خلخالی در رفسنجان در تبعید بود. از آنجا هم به عشق دیدار با حضرت آقا به ایرانشهر رفتیم. یک شب آنجا بودیم که دو نفر از طلبهها را در خیابان دستگیر کردند که معمم بودند. ما دو نفر شخصی بودیم و به منزل حجتی کرمانی رفته بودیم. گفتند دیشب پنج شش بار از ساواک سراغ شما را گرفتهاند که شما را ببرند که ما به شکلی اینها را دست به سر کردیم. بعد هم فرمودند اینجا یک راه مخفی در ذهنم هست که با یک نفر راهبلد شما را از آنجا رد میکنم، چون شما بلد نیستید.
ساعت نه صبح که در منزل ایشان صبحانه خوردیم و آماده شدیم، فرمودند شما دو نفر با اینها حرکت کنید و از شهر بیرون بروید که اینها قطعا شما را میگیرند. ایشان عامل فراری دادن ما دو نفر از ایرانشهر شدند، چون دو نفر دیگرِ ما را دستگیر کرده بودند. آقایی بود که ایشان را میشناسم منتهی ایشان هم مهمان بود و به دیدار ایشان آمده، ولی راه بلد بود؛ چون یک ماهی بود که در منزل آقا حضور داشت.
قبل از انقلاب به زاهدان و منزل آقای کفعمی رفتیم که عالم شهر بود و در منزل ایشان آقای هاشمینژاد و آقای طبسی که به دیدن آقا در ایرانشهر رفته بودند - منتهی داشتند بر میگشتند - هم حضور داشتند. یک شبی منزل آقای کفعمی بودیم. وقتی از ایرانشهر بیرون آمدیم دیگر تحت تعقیب نبودیم.»
همین آقای خامنهای...!
حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی در بخش دیگری از خاطراتش میگوید: «حضرت امام همیشه به عنوان یک شخصیت الگو و محوری بودند، اما یادم میآید دو سال قبل از انقلاب با طلبهها که مینشستیم و صحبت میکردیم گفتند اگر شاه برود چه کسی میخواهد مملکت را اداره کند؟ من هم گفتم همین آقای خامنهای امام جماعت مسجد کرامت بهترین شخص برای ریاستجمهوری است. آن موقع مرا مسخره کردند که این چه حرفی است که میزنی؟ اما انسان در جبین ایشان توان مدیریتی را میدید. عرض کردم در مشهد عالم زیاد داشتیم، اما عالمی که جوانان اعم از دانشجو و طلبه را دور خودش جمع کند نداشتیم. درسهای تفسیر ایشان واقعا جا نبود. این درحالی بود که ایشان تحت تعقیب و گاهی زندان بودند و در تبعید نمیگذاشتند که ایشان آزادانه عمل کند، ولی باز هم در این شرایط از این امور غافل نبودند و بدانها توجه میکردند.»
حضور در میان علمای متحصن
در بهمن ۵۷ هنگامی که علما در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها و ممانعت از ورد امام، در دانشگاه تهران متحصن شدند، حجتالاسلام رئیسی نیز در دانشگاه تهران فعالیت داشت. خودش درباره آن روزها میگوید: «آن زمان [که] امام هنوز نیامده بودند، جزء جوانانی که در دانشگاه تهران فعالیت میکردند بودم؛ البته نه به عنوان متحصنین، چون علما متحصن بودند. در تمام آن یک هفته تحصن آنجا حضور داشتم، البته میگویم در عداد همان جوانانی که آنجا بودند فعالیت میکردم و دوست داشتم آنجا باشم. یعنی تمام آن یک هفتهای که آقایان تا آمدن امام متحصن بودند، در جمع همین جوانان پرشور حضور داشتم.
کد خبر 5242608منبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری آستان قدس رضوی سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خراسان جنوبی حجت الاسلام رئیسی رژیم پهلوی آیت الله مشکینی مقام معظم رهبری سیدابراهیم رئیسی مجلس خبرگان رهبری انقلاب اسلامی ایران انقلاب سازمان بازرسی کل کشور صفحه اول روزنامه ها انتخابات 1400 مطبوعات ایران دکه روزنامه گرافیک شهید چمران مشارکت مردم در انتخابات اینفوگرافیک سیدابراهیم رئیسی ریاست جمهوری وزارت نیرو ایران تهران دیدار با آیت الله خامنه ای مدرسه آیت الله بروجردی حجت الاسلام والمسلمین حجت الاسلام رئیسی سید ابراهیم رئیسی نزد آیت الله پیروزی انقلاب انقلاب اسلامی رفته بودیم مسجد کرامت آیت الله فقه و حقوق منزل آقای منصوب شد منزل آقا دو نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۳۰۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟! | روایت متفاوت حسین شریعتمداری از حمله ایران به اسرائیل
به گزارش همشهری آنلاین، حپسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
۱- جنگ خندق در جریان است. همه دشمنان اسلام از هر حزب و گروه و عقیده با یکدیگر متحد شده و به مقابله با اسلام آمدهاند. اسلام را دشمن مشترک خود میدانند و به این نتیجه رسیدهاند که اختلافات را برای مدتی کنار بگذارند و همگان به مقابله با این دشمن مشترک برخیزند و پس از آن، هرکدام به راهی بروند که پیش از آن میرفتند. از این روی جنگ خندق را «جنگ احزاب» نامیدهاند. قبائل و احزاب با همراهی یهود، سپاهی نزدیک به ده هزار مرد جنگی و مجهز به آخرین تجهیزات تدارک دیده و به محاصره مدینه آمدهاند. در این سوی اما، سپاه اسلام که تعدادشان به سههزار نفر هم نمیرسد و از تجهیزات اندکی برخوردارند، در پس خندق که به ابتکار سلمان فارسی حفر شده است، به مقابله ایستادهاند. از سپاه کفر ۵ پهلوان نامدار و جنگجوی بینظیر که عبدود سرآمد آنان است به میدان آمدهاند.
عمرو، هماورد میطلبد و کسی جرأت مقابله با او را ندارد. از سپاه اسلام، علی علیهالسلام به میدان میرود. رسول خدا(ص) در توصیف این پیکار میفرمایند: «بَرَزَ الاْیمَانَ کُلُّهُ اِلی الشِرْکِ کُلِّهِ...تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفته است». امیرالمؤمنین در میان حیرت و ناباوری همگان، با ضربه شمشیر، عمروبن عبدود را از پای در میآورد. چهار پهلوان دیگر فرار را برقرار ترجیح داده و میگریزند. سپاه شرک انسجام و استحکام خود را از دست میدهد. سپاهیان اسلام غریو شادی سر میدهند. و پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین... [ارزش] ضربت علی در روز خندق از عبادت تمام جنّ و انس برتر است».
۲- از سپاه اسلام علی(ع) در میانه میدان است و از آن سوی، عمروبن عبدود. چرا پیامبر خدا از این صحنه با عنوان درگیری «همه اسلام» با «همه کفر» یاد میفرمایند؟! و ضربت علی را از عبادت همه جهانیان برتر معرفی میکنند؟! این علت را اگرچه بسیاری از مورخان و شاهدان آن روز بر زبان و قلم آوردهاند ولی شنیدن آن از زبان رسول خدا(ص) شیرینتر و دلنشینتر است. حضرت ایشان خطاب به علی میفرمایند: «ای علی! مژده باد تو را که اگر عمل تو را به تنهایی در این روز با عمل تمامی امت محمد بسنجند عمل تو بر آنها برتری دارد؛ زیرا خانهای از خانههای مشرکان نیست مگر آن که با کشته شدن عمروبن عبدود خواری و زبونی در آن وارد شده است و خانهای از مسلمانان نیست جز آن که با قتل او عزت و شوکت یافته است» و این کلام نیز از حضرت پیامبر(ص) در همین خصوص است: «ذهب ریحهم و لا یغزوننا بعد الیوم و نحن نغزوهم انشاءالله... از امروز به بعد شوکت و عظمت اینان [کفار و مشرکان]فرو ریخت و از این پس دیگر به جنگ ما نخواهند آمد و ماییم که در آینده -اگر خدا بخواهد- به جنگ آنان خواهیم رفت».
۳- حالا به عملیات اخیر سپاه اسلام «وعده صادق»
که نیمهشب ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۳ (۱۳آوریل ۲۰۲۴) علیه
رژیم صهیونیستی صورت پذیرفت باز میگردیم.
الف: در یکسوی این آوردگاه، سپاه اسلام قرار دارد و در سوی دیگر همه دشمنان ریز و درشت جمهوری اسلامی به صف ایستادهاند. رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ۲۳ کشور دیگر که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب برای مقابله با عملیات از پیش اعلام شده ایران به حالت آمادهباش درآمده و تمامی توان خود را به صحنه آوردهاند (نظیر آنچه در جنگ احزاب اتفاق افتاده بود).
ب: توان و تجهیزاتی که مجموعه دشمنان در اختیار دارند بارها بیشتر و گستردهتر از این سوی آوردگاه است. هیمنه و قدرت دشمن به اندازهای مخوف، گسترده، فراگیر و چشمپُرکن است که هیچ قدرت دیگری جرأت مقابله با آنها را ندارد. رژیم صهیونیستی خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا و شکستناپذیر میداند! آمریکا ابرقدرت بلامنازع جهان تلقی میشود. انگلیس و سایر کشورهای اروپایی با برخورداری از پیشرفتهترین تسلیحات در پیمان «ناتو» گرد آمدهاند، بسیاری از کشورهای عربی و غیرعرب منطقه، تمام قد به خدمت رژیم صهیونیستی درآمده و در عرصه حضور دارند و... (مقایسه کنید با هیمنه و تجهیزات و لشکر پُرشمار مشرکان در جنگ احزاب).
ج: عملیات «وعده صادق» در اوج اقتدار صورت میپذیرد و موشکها و پهپادهای سپاه در میان ناباوری و حیرت دشمنانی که با همه توان به صف ایستاده بودند از سامانههای دفاعی چند لایه
رژیم صهیونیستی و پدافند ۲۳ کشوری که پیشاپیش آماده شده بودند عبور میکند و دو هدف از قبل تعیینشده را با دقتی مثالزدنی منهدم میکند. دشمنان ریز و درشت تقریباً بدون استثناء و با حیرتی آمیخته به یاس و ناامیدی، پوشالی بودن ادعای شکستناپذیری خود را به چشم میبینند و آشکارا اعتراف میکنند که قدرت بازدارندگی خود در مقابل توان نظامی توأم با هوشمندی ایران اسلامی را از دست دادهاند...
(شبیه شکست هیمنه و شوکت سپاه شرک در جنگ احزاب که با کشته شدن عمروبن عبدود، فرو پاشید) و در همان حال غریو شادی ملتهای مسلمان و همه مظلومان و حقطلبان جهان به آسمان بلند میشود و... (یادآور غریو شادی مسلمانان بعد از ضربت کارساز امیرالمؤمنین علیهالسلام که از عبادت ثقلین برتر بود).
د: این روزها علاوهبر اعتراضات انبوه و سراسری مردم دنیا علیه جنایات وحشیانه صهیونیستها در غزه، چند هفتهای است که اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا، اروپا، اقیانوسیه، آسیا و آفریقا، نیز در اعتراض به نسلکشی و جنایات رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی آن به صحنه آمدهاند و خواستهها و شعارها از محکومیت اسرائیل عبور کرده و به محو این رژیم وحشی تغییر مسیر داده و اخبار مربوط به خیزش اساتید و دانشجویان علیه رژیم صهیونیستی به خبر اول رسانههای دنیا تبدیل شده است. ضرب و شتم دانشجویان و اساتید و بازداشت و اخراج آنها نه فقط دامنه این اعتراضات را کاهش نداده بلکه بر گستره آن نیز افزوده است. همین چند ساعت قبل خبر رسید که در محوطه مقابل کاخ سفید تصویر رهبر انقلاب و پرچم فلسطین نصب شده و دانشجویان دانشگاه میشیگان در جشن فارغالتحصیلی خود با پرچمهای فلسطین حضور یافتهاند و...
۴- اگرچه گفتهاند؛
همتای علی نخواهد آمد هرگز
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
و این سخن حکیمانهای نیز هست، اما، به وضوح میتوان دید که عملیات «وعده صادق» رنگ و بوی جنگ احزاب را دارد و گویی از ضربه علی علیهالسلام در آن روز، سمت و سو گرفته است. چرا که ضربه عملیات وعده صادق فقط بر سر رژیم صهیونیستی فرود نیامده است. رژیم صهیونیستی در این عملیات جای عمروبن عبدود نشسته بود! عملیات وعده صادق ضربهای سرنوشتساز بر آمریکا، اروپا، ناتو و تمام کشورهای عرب و غیرعرب حامی اسرائیل است... دقیقاً الگو گرفته از جنگ خندق و تار و مار شدن احزاب.
۵- و بالاخره، این نکته نیز از قول «محمد حسنین هیکل» نویسنده و روزنامهنگار بلندآوازه مصر خواندنی است. او درباره اولین دیدارش با امام خمینی(ره) که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در تهران صورت گرفته بود مینویسد؛ «یکی از صحابه رسول خدا(ص) را دیدم که گویی از تونل ۱۴۰۰ ساله زمان عبور کرده و به عصر حاضر آمده است، تا سپاهیان علی را که بعد از شهادت او پراکنده شده بودند، گرد هم آورد و اسلام فراموششده را بار دیگر بر کرسی حکومت عدل علی بنشاند. من در چهره او این توانمندی را به وضوح میبینم».
کد خبر 849543 منبع: کیهان برچسبها ایران و اسرائیل حسین شریعتمداری - کیهان خبر ویژه