نگرش اتحادیه اروپا نسبت به عضویت ترکیه در آن
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۵۰۳۱۹
سران اتحادیه اروپا، از بسیاری جهات، رویکرد مثبتی به ترکیه دارند اما هنوز هم خبری از مذاکرات جدی در مورد تکمیل عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا در میان نیست. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در نشست اخیر سران اتحادیه اروپا در بروکسل، چند مساله و محور مهم از سوی سران قاره سبز مورد بررسی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیش از برگزاری نشست مزبور، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، در تماس تلفنی با اورسلا وندرلاین رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، خواستار آن شده بود که اتحادیه اروپا، نگاهی جدی به روند عضویت ترکیه داشته باشد. اما شواهد نشان می دهد که اروپایی ها، فعلاً مسائل مهم تری دارند و علاوه بر این، میزان اختلاف نظر سیاسی و حقوقی آنان با ترکیه، بسیار بیشتر از آن است که بتوان در کوتاه مدت، به تکمیل روند عضویت و الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا اندیشید.
دیروز در نشست بروکسل و در سخنان چند تن از سران اتحادیه اروپا و به ویژه آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، حسن نیت مشهودی نسبت به ترکیه وجود داشت. اما با این حال، شرایط فعلی به گونه ای است که باید گفت، سران اتحادیه اروپا، از بسیاری جهات، رویکرد مثبتی به ترکیه دارند اما هنوز هم خبری از مذاکرات جدی در مورد تکمیل عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا در میان نیست.
یک تفرقه مهم، یک نشانه معنی دار برای ترکیه
اختلاف نظر مشهود سران اتحادیه اروپا در مورد چند و چون موضع گیری در قبال روسیه، موضوع قابل کتمانی نیست و دیروز به شکل آشکار این اختلاف برملا شد. ظاهراً مرکل و ماکرون، در مورد روسیه، نگاه مصلحت اندیشانه ای دارند و توصیه کرده اند که دیدار مستقیم با ولادیمیر پوتین، در دستور کار باشد. اما دیگر رهبران اتحادیه اروپا زیر بار نرفته و حاضر به پذیرش پیشنهاد فرانسه و آلمان برای برگزاری نشستی مشترک با حضور ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه نشدند.
در نشست سران 27 کشور عضو اتحادیه اروپا که دیروز پنجشنبه 24 ژوئن (سوم تیر) تا پاسی از شب ادامه داشت، برخی کشورها، موضع سفت و سختی در مورد پوتین گرفتند.
لهستان و کشورهای حوزه بالتیک، پیشنهاد مرکل و ماکرون برای دیدار با پوتین را، به مثابه ارسال سیگنال اشتباه تلقی کرده و اعلام کردند که این ایده را به مصلحت منافع اتحادیه اروپا نمی دانند.
طراح اصلی ایده دیدار با پوتین، شخص امانوئل ماکرون بود که از دیدار اخیر بایدن و پوتین در ژنو، الهام گرفته بود. اما دیگر سران اروپایی معتقدند که روابط اروپا و روسیه با روابط آمریکا – روسیه، قابل مقایسه نیست. البته پیش تر و در سال 2014 میلادی، نشستهای مشترک سران اتحادیه اروپا با پوتین آخرین بار در ژانویه 2014 برگزار شد. اما پس از الحاق شبه جزیره کریمه اوکراین به دست روسیه و آغاز تحریمهای غرب، آن نشست ها نیز پایان یافت.
در طرح مرکل و ماکرون تأکید بر این است که اتحادیه اروپا باید در برخورد با مسکو ثابت قدم و متحد باشد، اما باید تلاش کند با کرملین در مورد موضوعات مورد علاقه دو جانبه مانند تغییرات آب و هوایی، بهداشت، توافق هستهای با ایران و درگیریها در سوریه و لیبی وارد گفتگو شود.
سباستین کورتس، صدر اعظم اتریش از موافقان بود اما هیتاناس ناوسدا رئیس جمهور لیتوانی، مارک روت نخست وزیر هلند، آرتور کریشیانیس کارینش، نخست وزیر لتونی و رهبران دیگر، به خاطر مسائلی همچون اوکراین، بلاروس، حملات سایبری و اختلافات امنیتی در دریای بالتیک، دریای سیاه و بالکان، معتقد به اعمال فشار و افزایش تحریم علیه روسیه هستند و تحریم های جدی علیه بلاروس هم قطعی شد.
اختلاف نظر مهم سران اتحادیه اروپا در مورد روسیه، از منظر منافع ترکیه و رابطه آنکارا با اتحادیه اروپا، دو واقعیت را نشان می دهد:
1.توسعه روابط با یکی دو عضو قدرتمند اتحادیه اروپا و حتی جلب توجه سران کمیسیون، شورا و دیگر نهادهای اتحادیه به تنهایی برای ترکیه کافی نیست و با توجه به اهمیت حق وتوی همه اعضا، ترکیه باید در قبال همه اعضای اتحادیه اروپا رفتاری دوستانه در بر بگیرد.
2.مساله روسیه، نه تنها برای آمریکا، برای روسیه نیز بسیار مهم است و ترکیه در این نقطه هم، باید روابط خود با روسیه را به شکلی تنظیم کند که مورد انتقاد و اعتراض اتحادیه اروپا قرار نگیرد.
حرف حساب خانم صدر اعظم
آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، در حال سپری کردن آخرین هفته های دوران اقتدار سیاسی است و با رفتن او، ترکیه سیاست مداری را از دست می دهد که در بزنگاه های تاریخی و سیاسی، هر بار به شکلی مصلحت اندیشانه و میانجی گرانه وارد میدان شده و باعث شده تا حدی زیادی از اعمال فشار بر ترکیه کاسته شود.
آنگلا مرکل در نشست دیروز نیز در سخنرانی خود، رویکرد مثبتی به ترکیه داشت و اعلام کرد که ترکیه با پذیرایی از 3 میلیون و هفتصد هزار نفر آواره سوری، کار بسیار بزرگی انجام داده و شایان حمایت ها و کمک های مالی و سیاسی 3.5 میلیارد یورویی اتحادیه اروپا است.
مرکل معتقد است که باید در مورد مساله مهاجرت و گمرک، با ترکیه گفتگو شود.
اتحادیه گمرکی
یکی از انگیزه های مهم ترکیه برای عضویت کامل در اتحادیه اروپا، استفاده از امتیازات تجارت آزاد با کشورهای اروپایی و کاهش هزینه های بخش صادرات است. به همین منظور، تاکنون مذاکراتی با ترکیه در مورد اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپا صورت گرفته و امتیازاتی نسبی به ترکیه داده شده است. اما مقامات ترکیه معتقدند که توافق قبلی حالا ارزش مالی چندانی ندارد و نیازمند تجدیدنظر است.
طرف اتحادیه اروپا اظهار داشت که مطالعات فنی در مورد مجوز کمیسیون اتحادیه اروپا برای به روزرسانی اتحادیه گمرکی آغاز شده است. همچنین انتظار می رود مذاکرات فنی بین ترکیه و اتحادیه اروپا در مورد به روزرسانی، مجدداً آغاز شود. انتظار می رود بر اساس برنامه ریزی فعلی، نمایندگان دو طرف در نیمه اول ژوئیه در سطح مدیران کل دیدار کنند.
اتحادیه اروپا، ترکیه و شرق مدیترانه
یکی از ابعاد مهم گفتگوهای دیروز سران اتحادیه اروپا در بروکسل، پرداختن به وضعیت سیاسی شرق مدیترانه و کاهش تنش های ترکیه با بازیگران این حوزه بود.
اگر چه سران اتحادیه اروپا، به طور آشکار، جانبداری خود را بیان نمی کنند اما تمام اظهارات غیرمستقیم آنها، نشان دهنده این واقعیت است که نگاه همسانی به ترکیه، یونان و قبرس ندارند. چرا که از دید آنها، قبرس و یونان همین حالا هم دو عضو رسمی اتحادیه و هر دو، مسیحی هستند. اما ترکیه کشور مسلمانی است که فقط در موقعیت نامزد عضویت قرار دارد و تا همین حالا هم، در حساس ترین حوزه اروپایی شرق مدیترانه یعنی در قبرس، به شکل جدی مداخله و قدرت نمایی کرده است.
در مواضع سران اتحادیه اروپا در این پرونده، چند پیام روشن بیان شده که هیچکدام از آنها برای مقامات آنکارا، خوشایند نیست:
1.اتحادیه اروپا از کاهش تنش در شرق مدیترانه خشنود است اما در عین حال، هیچ پیشنهاد، ایده و تلاشی برای رسیدن به راه حل نهایی ندارد و فقط می خواهد تنش بین یونان، ترکیه و قبرس، فریز شود.
2.اتحادیه اروپا، از رفتار دولت اردوغان در مورد قبرس نگران است و بر خلاف خواست ترکیه، به طور روشن، راهکار تاسیس دو دولت در جزیره قبرس را غیرقابل قبول خوانده است.
3.اتحادیه اروپا، اقدام ترکیه و قبرس ترک در مورد بازگشایی قبرس متروکه را، نگران کننده وصف کرده است.
در پایان باید گفت، اختلافات ترکیه با اتحادیه اروپا در حوزه های مهمی همچون معیارها و استانداردهای سیاسی، دموکراسی و حقوق بشر و همچنین نگرش متفاوت در حوزه شرق مدیترانه، یونان و قبرس، بسیار مهم تر و حیاتی تر از آن است که با مذاکرات مقطعی، بشود قدم در مسیر آن نهاد. در نتیجه قطعاً دولتمردان آنکارا هم پی به این واقعیت برده اند که رابطه بین ترکیه و اتحادیه اروپا، صرفاً در سطح حفظ همکاری های اقتصادی و تجاری (بدون امتیازات و تسهیلات تعرفه ای ویژه اعضا) و برخی همکاری های سیاسی است. در نتیجه در میان مدت، امیدی در مورد عضویت کامل ترکیه در اتحادیه اروپا وجود ندارد.
کنفرانس برلین و چالش نقش نظامی آنکارا؛ ترکیه در لیبی خواهد ماند؟اردوغان: موجودیت ناتو بدون حضور ترکیه دشوار است
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: ترکیه ۸ ۴۲ درصد ۳ ۴۶ درصد ترکیه سران اتحادیه اروپا اتحادیه اروپا اتحادیه گمرکی شرق مدیترانه عضویت ترکیه صدر اعظم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۵۰۳۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشم انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشم انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را می خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
انتهای پیام