گناهانی که سبب سلب نعمت میشود
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۵۲۳۴۳
انسانها در روزمره ممکن است به واسطه نفسانیات و یا القائات شیطان دچار دستاندازهای رفتاری شوند و به این ترتیب به گناه و خطا بیفتند. خداوند که نظام خود را بر اساس ربوبیت و با هدف تربیت خلایق بنا کرده، قانون نظام خلقت را به گونهای قرار داده تا هر خطا و ثوابی در امورات فرد یا جامعه اثرگذار باشد، تا از این رهگذر، انسانها متوجه خطاهای خود شوند و بسوی خداوند بازگردند؛ بنابراین عمدۀ عقوبتها جنبۀ تربیتی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از باب اهمیت این امر است که امیرالمؤمنین (ع) در بخشهای آغازین دعای کمیل به ما میآموزد از خداوند نسبت به گناهانی که سبب «تغییر و دگرگونی نعمتها» میشود، طلب استغفار کنیم، آنجا که فرمود «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ»؛ چرا که استغفار جلوی تبعات اعمال را میگیرد.
اما شاید سؤال شود چه گناه یا گناهانی سبب تغییر و تحول یا سلب نعمت میشود. امام صادق علیهالسلام در روایتی ضمن اشاره به برخی گناهان و تبعات آنها فرمود «گناهانی که نعمتها را دگرگون کنند، بَغی است؛ الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْی». علامه مجلسی ذیل این حدیث اشاره میکند که بَغی در لغت یعنی عبور از حدود خدا، اما غالباً بر تکبر و اظهار فضل و ظلم اطلاق میشود، همچنان که خداوند فرمود «یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ»، یعنی در زمین به ناحق بَغی میکنند. یا در مورد قارون میفرماید «إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسی فَبَغی عَلَیْهِمْ»؛ یعنی قارون از قوم موسی بود و نسبت به آنها بَغی (فساد و تکبر) کرد.
جالب است که امام سجاد (ع) در روایتی مشابه، ضمن اشاره به اینکه یکی از عوامل تغییر نعمتها، بغی بر مردم است، به چهار عامل دیگر اشاره کرده، فرمود «گناهانی که نعمت را تغییر میدهند عبارتند از: ۱ ـ الْبَغْیُ عَلَی النَّاسِ؛ ظلم و تعدّی بر مردم ۲ ـ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیْرِ؛ و ترک عمل خیری که به آن عادت شده است ۳ ـ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ؛ و ترک امر به نیکیها ۴ ـ وَ کُفْرَانُ النِّعَمِ؛ و کفران نعمت ۵ ـ وَ تَرْکُ الشُّکْرِ؛ و ترک شکر؛ بنابراین اگر فرد یا جامعهای ناگهان با سلب نعمت مواجه میشوند، باید ببینند چه خطایی از آنها سر زده است؛ همچنان که ائمه معصومین (ع) به ما آموختند، آن فرد و جامعه یا دچار بَغی یعنی پشت پا زدن به احکام و حدود شرعی شدند و یا به همنوعان خود ظلم و عادت خوبی را ترک کرده، یا امر به معروف را کنار گذاشته و یا دچار کفران نعمت شدهاند.
از این جهت است که خداوند پس از آنکه میفرماید عدهای همچون آلفرعون به سبب کفران آیات خدا گرفتار عذاب الهی شدند، در آیه ۵۳ سورۀ انعافل میفرماید «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ»؛ یعنی این [ کیفر سخت]به سبب این است که خدا بر آن نیست که نعمتی را که به قومی عطا کرده [ به عذاب و نقمت]تغییر دهد تا زمانی که آنان آنچه را در خود [ از عقاید حقّه، حالات پاک و اخلاق حسنهای که]دارند [ به کفر، شرک، عصیان و گناه]تغییر دهند؛ و یقیناً خدا شنوا و داناست.»
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: نعمت گناه احکام شرعی سلب نعمت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۵۲۳۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفال به حافظ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود...
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است
حیوانی که ننوشد میو انسان نشود
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض
ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود
اسم اعظم بکند کار خودای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل دیو مسلمان نشود
عشق میورزم و امید که این فن شریف.
چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود
دوش میگفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود
حسن خلقی ز خدا میطلبم خوی تو را
تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود
ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالب چشمه خورشید درخشان نشود
شرح لغت: سالوس:فریب و چرب زبانی وصلاح ظاهری.
تفسیر عرفانی:۱- اگر کسی به شما فخر و ناز کرد، به او توجه نکن، زیرا ارزش واقعی شما بمراتب از دیگران بیشتر است. شما با آن قلب و نیت پاک، همیشه موفق و پیروز هستید و از دشمنان کاری ساخته نمیباشد. کسی به شما بدی کرده. او را به خداوند واگذار کن و از صمیم قلب از قادر یکتا بخواهید که به او جزا دهد. خواهید دید که عبرت خاص و عام میشود.
۲- اگر چه هدف شما بسیار متعالی است، اما باید تلاش را بیشتر کنید، ولی مواظب باشید. برای رسیدن به آن دست به اقدامات ناخوشایند نزنید، چون خداوند ناظر بر کار شماست؛ بنابراین با صداقت و خلوط نیت اقدام کنید که تا خداوند به شما کمک کند.
تعبیر غزل:اگر میخواهی به سعادت و افتخار برسی باید گوهر پاک سرشت انسانی خود را پیدا کنی و از شر بدکاران و بدخواهان به خدا پناه ببری. عشقی که در دل داری موجب خرسندی تو خواهد شد و از آن پشیمان نمیشوی. همتت را بلند کن و تلاشت را مضاعف تا به بالاترین درجات برسی.