Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-02@12:47:33 GMT

بالاخره یک تبلیغ خوب!

تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۵۸۸۹۴

بالاخره یک تبلیغ خوب!

اخیراً کمپین تبلیغاتی «صدا و زیما» راه‌اندازی شده است که در ادامه‌ی این نوشته به این کمپین و هسته‌ی مرکزی آن، یعنی آگهی تبلیغاتی زیما در تلویزیون، خواهیم پرداخت.

چرا مخاطبان باید با دیدن یک ویدئوی تبلیغاتی، به برند موردنظر علاقه‌مند شوند؟ جواب این سوال را باید در خود ویدیو دنبال کرد.

پسر و دختری جوان و یک پسربچه که سوار بر آسانسور به سوی رویاهای خود در آینده می‌روند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما در این ویدئو به شکلی استعاری با دو موضوع مواجه می‌شویم؛ حرکت پرشتاب به سوی تحقق رویاها و تبدیل شدن رویاها به واقعیت.

کیفیت قابل قبول جلوه‌های ویژه، موسیقی مناسب، تدوین هوشمندانه و روایت مؤثر قصه اصلی، این ویدئو را در سطح استانداردهای بالای ویدئوهای تبلیغاتی قرار می‌دهد و باعث می‌شود ایرادات جزئی آن، مانند افکت‌های صداییِ بیش از اندازه، قابل چشم‌پوشی باشند.

شاید کمتر برندی را سراغ داشته باشیم که برای تولید محتوای تبلیغاتی، عمیقاً سراغ مفهوم و ماهیت محصول یا خدمات خود برود؛ بنابراین می‌توان ردپای یک نام تجاری دیگر را در پسِ ویدیوی زیما دنبال کرد؛ «داتیس» که در اصطلاح تجاری خواهرخوانده‌ی زیما است؛ در واقع داتیس یک شرکت تولید تابلو فرمان آسانسور است که از درایوهای زیما در برخی محصولات خود استفاده می‌کند. یک همکاری دو جانبه که ماحصل این همکاری رسیدن به چنین درک عمیقی از نوشتن سناریو و اجرای آن است.

نوشته شدن سناریویی اثرگذار و مناسب با استفاده از دو واژه‌ی «اینورتر» و «بالابر» نشان‌دهنده‌ی این است که زیما قواعد بازی را خوب می‌داند و می‌شود فهمید که پشت هر رفتار تبلیغاتی این برند، یک اتاق فکر خلاق وجود دارد؛ اتاقی شامل افرادی که برند و استراتژی فکری برند را به طور دقیق می‌شناسند.

نکته مهمی که در ساخت ویدئوهای تبلیغاتی، به خصوص ویدئوهای کوتاه، وجود دارد این است که به هیچ عنوان نباید از محتوا و توضیحات اضافی و غیرضروری استفاده کرد. ثانیه‌ها بسیار مهم هستند و می‌بایست برای نمایش هر نما، ضرورتی وجود داشته باشد. نباید فراموش کرد که رسالت تبلیغات ویدئویی ارائه‌ی پیام برند به موجزترین شیوه ممکن است. زیما در این ویدئو، ریتم، توالی و اندازه‌ی نماها را بدون آنکه روایت یا درک مفهوم دچار اختلال شود حفظ کرده و توانسته است از خسته شدن مخاطب و احتمالاً ترک ادامه‌ی تماشای ویدئو پیشگیری کند.

تردیدی نیست یکی از مهمترین نکاتی که در ویدئوی تبلیغاتی باید لحاظ شود جنبه‌ دعوت به مشارکت آن است. تعامل با مخاطب و بالا بردن نرخ درگیر شدن بیننده با محتوا یکی از اهدافی است که برند از ارائه ویدئو دنبال می‌کند. در کمپین «صدا و زیما» از مخاطب خواسته می‌شود تا با دیدن ویدئو، واکنش‌های از پیش خواسته شده‌ای را داشته باشد. مانند تحلیل مفهومی محتوا، پاسخ به سوالات مرتبط با داستان ویدئو و... که باعث می‌شوند ارتباط نزدیکتری بین برند و مخاطب شکل گیرد.

آنچه در اکثر ویدئوهای تبلیغاتی شاهد هستیم ترغیب مستقیم مخاطب به انجام کاری معین است؛ محصول را ما خریداری کن! از خدمات ما استفاده کن! با در اختیار داشتن محصول یا خدمات ما از مزیت‌های ویژه‌ای برخوردار خواهید شد... همه‌ی این‌ها شیوه‌ها و گونه‌های متفاوت سبک و سیاق تولید محتواهای ویدئویی هستند. اما قضاوت اشتباهی نیست اگر بگوییم تکامل‌یافته‌ترین شکل ساخت، به خصوص از منظر محتوا، ویدئوهایی هستند که هیچ کدام از این روش‌های مستقیم را انتخاب نمی‌کنند. بلکه با ارائه‌ی نمایشی تاثیرگذار، مخاطب را وادار می‌کنند تا منتظر تیتراژ پایانی بنشیند که نام و شعار برند را به خاطر بسپارد.

انطباق درست پیام ویدئو با شعار برند، یعنی «رویاتو باور کن» ، حاکی از آن است که سیاست‌های تبلیغاتی زیما، بر خلاف بسیاری از برندهای نامی و شناخته شده‌ قرار است حساب‌شده‌تر و البته بسیار بلندپروازانه در پیش گرفته شوند. به نظر نمی‌رسد که خاص بودن محصول و احتمالاً ناشناخته بودن کارکرد آن برای مخاطب عام، برند زیما را به این فکر بیندازد که از رویای خود برای تأثیرگذاری گسترده دست بکشد؛ شعاری که پیش از بیانش برای دیگران، خودِ زیما به آن پایبند است! با نگاهی به سایت و صفحه اینستاگرام داتیس و زیما می‌شود فهمید که با وجود مدیران خلاق، کارکنان سرزنده و محیطی سرزنده و پویا می‌توان بعد از این نیز شاهد کمپین‌ها و محتواهای باکیفیتی از این دست بود.

نشانی اینستاگرام داتیس:

https://mbgp.ir/to/ins

نشانی ویدئوی تبلیغاتی زیما در آپارات:

 https://mbgp.ir/to/۳ym۶f

نشانی وبسایت زیما:

https://mbgp.ir/to/xima

۲۱۲۱

کد خبر 1529325

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ی زیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۵۸۸۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • دختربچه تازه عروس برای تبلیغ آرایشگاه زنانه ! + ویدئو
  • ترویج کودک همسری در اینستاگرام برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بحران ادبیات داریم
  • فلامینگو‌ها بالاخره به تالاب صالحیه رسیدند
  • سه پیشنهاد جنجالی برای هدایای تبلیغاتی
  • پیشنهاد اغواکننده به اسطوره فوتسال ایران برای تبلیغ برنج!
  • پیشنهاد اغواکننده به سرمربی تیم ملی ایران برای تبلیغ برنج!
  • پیشنهاد اغواکننده به شمسایی برای تبلیغ برنج!
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟