Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسن مشگلاتی نویسنده سریال‌های «کت جادویی» و «سامیه» با اشاره به روزهای پرکار بودنش در تلویزیون تأکید کرد که به دلیل تکرار شدن نامش در تیتراژ سریال‌های مختلف با وجود اینکه متن آثاری چون «پس از باران»، «پلیس جوان»، «سفر سبز» و... را نوشته است نام شخصی دیگر را به عنوان نویسنده مطرح کردند.

حسن مشگلاتی نویسنده سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: آنچه که من در سینمای ایران می‌بینم به نظرم چیزی در آن وجود ندارد که بتوان آن را کاری ارزشمند دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اکثر آثار سینمایی ما امروز کپی فیلم‌های خارجی هستند و ما اثری ارژینال نداریم.

مشگلاتی تصریح کرد: تلویزیون نیز با برحان مدیریت روبرو است و ما آدم‌هایی را که سواد مدیریت یا حتی سواد کار در عرصه تولید فیلم و سریال داشته باشند نداریم و اکثراً با رانت و رابطه به جایی رسیده‌اند که متعلق به آن‌ها نیست. با صراحت و تأکید می‌گویم که در سراسر سینما و تلویزیون ما یک مدیر با سواد هم پیدا نمی‌شود.

او افزود: آن‌هایی که مدعی هستند سینما را می‌شناسند با ساخت فیلمی که دو خواهر و برادر کودک فقیر که کفش‌ ندارند جایزه می‌گیرند یا فیلمی که در آن زن به دنبال زندگی در آمریکا است و حتی برای رفتن به آمریکا حاضر است از همسر و دخترش هم بگذرد مشخص است که در آمریکا برنده جایزه می‌شود یا حتی فیلمی که ما در آن نشان می‌دهیم یک کودک مدرسه‌ای می‌خواهد دفتر مشق دوستش را به او بدهد و روستای فقیری را نشان می‌دهیم مشخصاً جایزه می‌گیرد.

این نویسنده در ادامه اظهار داشت: وقتی من فیلمنامه سریال‌هایی چون «پس از باران»، «پلیس جوان»، «سفر سبز» و «کت جادویی» می‌نوشتم سعی داشتم اثری ارژینال بنویسم تا مردم از دیدن این آثار لذت ببرند. من نه تنها به جایزه و این مباحث فکر نمی‌کردم حتی اجازه دادم نام کسی دیگر را به جای من در تیتراژ عنوان کنند. کسی که فیلمنامه‌ می‌نویسد و قلم به دست می‌گیرد باید فردی کتابخوان و مطلع باشد تا کاری ارائه دهد که ارزش محتوایی و هنری داشته باشد. یک نویسنده باید جامعه‌اش را بشناسد و بر اساس شناختی که دارد دست به قلم ببرد. اگر آن‌هایی که در خانه‌هایشان نشسته‌اند و تخمه می‌شکنند و قلم به دست بگیرند نتیجه‌اش می‌شود همین فیلم‌ها و سریال‌های ضعیفی که به اسم طنز به خورد مردم می‌دهند.

او افزود: به یاد دارم که در اوج کارم زمانی با یک رسانه گفت‌وگو کردم و گفتم که تا زمانی که این رانت در کشور ما وجود دارد مردم نباید انتظار دیدن کار خوب داشته باشند. به نظر می‌رسد این جمله من به مدیران آن زمان بر خورده و حتی شنیدم آقای ضرغامی گفته است مشگلاتی از همه بیشتر کار می‌کند و از همه بیشتر انتقاد دارد که من در جواب به ایشان گفتم که شما نگاهتان غلط است که انتظار دارید بر اساس منافع خودم تلویزیون را نقد کنم.

نویسنده سریال «کت جادویی» تأکید کرد: چند سال پیش پیشنهاد دادم که اگر می‌خواهیم تلویزیونی پویا با برنامه‌ها و سریال‌های با کیفیت داشته باشیم باید 5 یا 6 شبکه خصوصی تأسیس شود که این شبکه‌ها به هنرمندان واگذار شود. در این صورت هم دیگر خرج تولید سریال به گردن مردم نیست و هم رقابت ایجاد می‌شود و برای اینکه مشکلی هم در بحث محتوا ایجاد نشود خط قرمزهایی را هم مشخص کنند. اگر هنرمندان واقعی کار کنند و سریال بسازند قطعاً شبکه‌های ماهواره‌ای پس از مدتی تعطیل می‌شوند چرا که مخاطبان خود را از دست می‌دهند اما امروز اینگونه نیست و مردم شبکه‌های ماهواره‌ای را ترجیح می‌دهند. مسئولان باید در سیاست‌گذاری‌ها تجدید نظر کنند چرا که در این صورت این وضعیت ادامه دارد و روز به روز کیفیت آثار کاهش پیدا می‌کند.

او افزود: منظور من از فیلمنامه ارژینال فیلمنامه‌ای است که صفر تا صد بر اساس فکر و ایده نویسنده خلق شود و در نهایت به فیلم تبدیل شده و در اختیار عموم قرار بگیرد. آنچه که برداشت و کپی از آثار خارجی است مربوط به فرهنگ دیگری است که مردم ما با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند. من با اقتباس مشکلی ندارم اما لازمه اقتباس کپی کردن کامل نیست و لازم است فیلمنامه‌نویس یا فیلمساز اثر را در فضاسازی و قصه با مناسبات فرهنگی ما هماهنگ کند. متأسفانه در کشور ما تا جایی که من سینما و تلویزیون را دنبال کرده‌ام این سواد وجود ندارد.

این نویسنده در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در گذشته فیلم‌های اقتباسی متعددی ساخته‌ شده‌اند که من هنر نویسنده را از هنر فیلمساز برتر می‌دانم. فیلمی چون «گاو» اینگونه است که به نظر من اثری ضعیف در قالب فیلم سینمایی است. یا فیلم «داش آکل» را اقتباس نمی‌دانم و اثری ضعیف است یا فیلم «قیصر» و «گوزن‌ها» آثاری هستند که منطق روایی در آن‌ها وجود ندارد. در این بین فیلم «اجاره‌نشین‌ها» را اثری باکیفیت و خوب می‌دانم و عامل موفقیتش هم به نظر من همان ارژینال بودن فیلمنامه‌اش است که با تحقیق و بررسی فیلمساز در این اثر شمایی از امپریالیسم ارائه داده است. فیلم سینمایی «اتوبوس» یدالله صمدی هم به نظرم اثری با کیفیت و خوب است.

مشگلاتی تصریح کرد: به نظر من مشکل در سینما و تلویزیون ما ریشه‌ای است و با بحث‌های جزئی درباره مسائلی چون اقتباس نمی‌توان به این مشکلات رسید. زمانی که من در تلویزیون پر کار بودم به من گفتند از آنجا که تو دستت در نوشتن تند است و فیلمنامه‌های زیادی می‌توانی در کوتاه‌ترین زمان بنویسی بهتر است نامت در تیتراژ چند سریال نباشد تا مدام نام تو در تلویزیون تکرار نشود این حرف برایم بسیار عجیب بود که به جای تشویق من چنین درخواستی از من دارند. من این شرایط را قبول کردم و بعدها دیدم که چندین نفر را معروف کرده‌ام. فیلمنامه «سفر سبز» را نوشتم و نام حسین پاکدل را به عنوان نویسنده مطرح کردند ولی اگر او چنین نویسنده خوبی است پس چرا هیچ‌گاه نتوانست سریالی در حد و اندازه‌های «سفر سبز» بنویسد. برای اثبات این حرفم می‌توانم این نکته را اشاره کنم که نام این سریال در ابتدا «زمین آسمانی» بود و هنوز در کتابخانه شبکه یک تلویزیون فیلمنامه «زمین آسمانی» به نام من که همین فیلمنامه «سفر سبز» است صحافی شده وجود دارد. من این فیلمنامه را نوشتم و آقای حسین پاکدل هم بعدها به این موضوع اشاره کردند و فقط گفتند چند تغییر کوچک در فیلمنامه داده شده بود اما واقعیت این بود که هیچ تغییری نبود و کل فیلمنامه‌ به قلم من نوشته شده بود.

او افزود: فیلمنامه «پلیس جوان» را هم من نوشتم و نام سیروس مقدم در تیتراژ به عنوان نویسنده مطرح شد اما همه می‌دانیم که مقدم اصلاً فیلمنامه‌نویس نیست و چنین توانایی ندارد. فیلمنامه «پس از باران» را هم آن زمان من نوشتم که نام سعید سلطانی در تیتراژ عنوان شد و بعد از سال‌ها که همه فهمیدند این فیلمنامه متعلق به او نیست، سعید سلطانی در ویکیپدیا نامی مستعار در کنار نام خود عنوان کرد که اصلاً آن شخص وجود خارجی ندارد. سریال «آژانس دوستی» در دو فصل 52 قسمتی ساخته شد در فصل دوم 17 قسمت را من نوشتم چرا که با سیما فیلم قرارداد داشتم اما همان 17 قسمت را به نام سحر جعفری جوزانی زدند؛ اما اگر این بازیگر توانایی نگارش فیلمنامه داشت چرا نتوانست بعد از «آژانس دوستی» فیلمنامه‌ای باکیفیت بنویسد؟ من این شرایط را که به دلیل سرعتم در نگارش فیلمنامه بر من تحمیل کردند پذیرفتم اما رفتارهای عجیبی با من شد و امروز تصمیم دارم بعد از مدت‌ها سکوت آن‌ها را مطرح کنم.

مشگلاتی در ادامه اظهار داشت: من فیلمنامه‌ سریال‌هایی چون «پس از باران» را در یک هفته می‌نوشتم و یا حتی فیلمنامه «مسافر» با بازی خسرو شکیبایی را در یک روز نوشتم. حتی فیلمنامه سریال «خسته‌دلان» به کارگردانی سیروس الوند به قلم من نوشته شده ولی به اسم شخصی دیگر در تیتراژ مطرح شده است. چند سال پیش آثار ناصر صفار از من دعوت کرد که فیلمنامه «جاده چالوس» را بنویسم، این فیلمنامه را نوشتم و در مرکز سیمای البرز تصویب شد اما تهران آن را رد کرد. بعد از مدت‌ها ناصر صفار با من تماس گرفت و گفت این روزها سریالی با همان عنوان «جاده چالوس» در تلویزیون پخش می‌شود که فیلمنامه‌اش همان فیلمنامه‌ای است که تو نوشته‌ای و من این سریال را دیدم و فهمیدم که بدون اجازه من سریال با اسم نویسنده‌ای دیگر ساخته شده است. اگر سریال‌هایی که نوشتم با نام خودم ساخته می‌شدند من امروز رکورددار بودم اما با این حال باز هم سریال‌های بسیاری با نام من به عنوان نویسنده در تلویزیون پخش شده‌اند و جای تأسف دارد که تلویزیون دیگر میلی به ساخته شدن آن سریال‌های با کیفیت ندارد.

او افزود: من تلاش خودم را کردم و خوشحالم که سال‌ها به مردم خدمت کردم اما متأسفانه مدیریت غلط وضعیت را به سمتی برده که امروز می‌بینیم تلویزیون در پایین‌ترین سطح ممکن قرار دارد. اگر قرار است ما با کشورهایی چون آمریکا و سیاست‌های غربی بجنگیم بخش اصلی این جنگ امروز با رسانه است و کشور به حسن مشگلاتی‌ها احتیاج دارد اما متأسفانه مدیریت غلط ما را از خدمت بیشتر محروم کرده است.

مشگلاتی تصریح کرد: اگر بخواهم به همه این اتفاقات اشاره کنم هنوز فیلمنامه‌هایی هستند که به قلم من نوشته شده‌ اما با نام نویسنده‌ای دیگر ساخته شده‌اند. فیلم «پرواز در اردوگاه» یکی از این آثار است که نویسنده‌اش را محمدرضا عالی‌پیام عنوان کرده‌اند اما واقعیت این است که آن را من نوشته‌ام. من فقط با یک عذرخواهی رسمی به تلویزیون برمی‌گردم و می‌توانم این تعهد را بدهم که طی دو سال مخاطبان تلویزیون را به این رسانه برمی‌گردانم اما لازمه آن این است که به هیچ‌وجه کار شعاری ساخته نشود که البته من هیچ‌گاه حاضر به انجام کار شعاری نیستم. نکته دیگر این است که اگر قرار است کارگردانی یک اثر را بسازد باید حداقل سواد لازم را داشته باشد. فیلم‌ها و سریال‌هایی که ساخته شده‌اند معمولاً به شکلی هستند که اگر فیلمنامه را در نظر نگیریم هیچ امتیاز دیگری در این آثار دیده نمی‌شود. همه این مسائلی که مطرح کردم را شخصی نمی‌دانم و اگر امروز آن‌ها را گفتم به این دلیل بود که معتقدم دیگر سکوت فایده‌ای ندارد و از بین بردن این وضعیت ما فقط به شناخت و روبرو شدن با واقعیت احتیاج داریم. 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: سینما و تلویزیون سینمای ایران تلویزیون فقیر رسانه رقابت فیلم سینمایی مشکلات بازی جنگ رقابت سینما و تلویزیون سینمای ایران فیلم سینمایی ماهواره پس از باران سفر سبز پلیس جوان عنوان نویسنده سینما و تلویزیون پس از باران سریال هایی پلیس جوان من نوشته من نوشتم ساخته شد شده اند سفر سبز فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۷۵۵۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رخنه به قلب دشمن

  یکی از تازه‌ترین آثار نمایشی سیما که با این حال‌وهوا راهی آنتن شده، سریال «رخنه» به تهیه‌کنندگی مهدی شفیعی است. این سریال تلویزیونی کاری از گروه تولیدات حادثه‌ای مرکز سیمافیلم است که جایگزین «نون‌خ ۵» در شبکه یک شده است. در ادامه در گفت‌وگو با تهیه‌کننده و همچنین حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال جزئیاتی از اثر تازه تلویزیون را آورده‌ایم‌؛ همچنین نگاهی به کارنامه کاری سازندگان و بازیگران رخنه داشتیم و از اهمیت ساخت آثار با چنین محتوایی گفتیم. 
   
قصه موفقیت‌ها
بدیهی است که توانمندی‌های علمی و نظامی هر کشور بخشی از افتخارات آن است و مسببان این پیشرفت نیز درخور ستایش هستند و در جایگاه قهرمان، شنیدن، خواندن و تماشای زندگی‌شان الهام‌بخش و در صورت پرداخت هنرمندانه جذاب است. به‌همین‌خاطر هم به لحاظ استراتژیک و همنوایی با سیاست‌های کشور و رسانه‌ملی لزوم به‌تصویرکشیدن قصه‌هایی از این دست احساس می‌شود و هم می‌تواند برای مخاطبان به‌ویژه نسل جوان تأثیرگذار و درعین‌حال سرگرم‌کننده باشد. سریال رخنه، قصه‌ای را در همین راستا روایت می‌کند. قصه‌ای به قلم مریم امینی که هم وجوه ملی و معمایی دارد و هم عشق و عاطفه و ارزش‌های خانوادگی در آن تنیده شده است. به همین سبب می‌توان انتظار داشت که موتور جذابیت این قصه خیلی زود گرم شود و مخاطبان شبکه یک سیما را به‌صورت شبانه با خود همراه سازد. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال در این خصوص به جام‌جم می‌گوید: جدای از بحث جاسوسی، ترور و علم به روابط خانوادگی هم در فیلمنامه پرداخته شده و چالش‌های خانوادگی به‌خوبی در مشکلات کاری شخصیت‌ها نمایان است. این ارتباط به‌خوبی در قصه درآمده است تا جایی که گاهی فراموش می‌کنم سازنده اثر هستم و درگیر قصه می‌شوم. به این ترتیب گمان می‌کنم کسانی که علاقه‌مند به فضای علمی و اکشن باشند با سریال همراه خواهند شد و دوستداران قصه‌های خانوادگی نیز از تماشای رخنه لذت می‌برند. رخنه، اولین همکاری مشترک وزارت دفاع سازمان حفاظت اطلاعات با سازمان صداوسیماست که هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن می‌رود. این سریال برگرفته از خنثی‌سازی امنیتی‌ترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در سازمان هوافضای وزارت دفاع و صنایع دفاعی و موشکی این وزارتخانه است. سریال رخنه در ۳۰ قسمت تولید شده و همان‌طور که اشاره شد، مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که روی موشک‌های ماهواره‌بر و فضایی تحقیق می‌کند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبه‌رو می‌شود. البته آن‌طور که دست‌اندرکاران سریال‌ گفته‌اند، داستان از تنوع گونه‌های متنوع برخوردار است و حوزه‌های امنیتی، علمی و خانوادگی را در بر می‌گیرد. رخنه علاوه بر پرداختن به ظرفیت‌های موجود در مراکز علمی و فناوری کشور در حوزه دفاعی به‌ویژه صنعت هوافضا و تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان در حوزه پدافندی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مخاطرات و تهدیدهایی که این افراد در مسیر کارشان با آن مواجه هستند به تصویر درآورده است. در مجموعه رخنه، شهرام نجاریان مدیر تصویربرداری، حدیث نیکرو مدیر برنامه‌ریزی، شهرام متولی‌باشی صدابردار و هومن معصومی طراح صحنه هستند. حسین زندباف و محمدمصطفی رجبی به‌صورت مشترک کار تدوین را انجام دادند. موسیقی سریال نیز اثری ازآلبرت آراکلیان است.این سریال در لوکیشن‌های متفاوت تصویربرداری شده که از جمله آنها لوکیشن‎‌هایی اطراف تهران و همچنین خارج از کشور در ترکیه است. 
مهدی شفیعی که پیشتر تهیه‌کنندگی آثار متنوعی در تلویزیون مانند «تبوتاب» را برعهده داشته، او در سریال تب‌و‌تاب ملودرامی خانوادگی را به کارگردانی داریوش مختاری به تصویر کشیده بود که به نظر می‌رسید فضایی آرام و به لحاظ مناسبات تولید جمع‌و‌جورتر داشته باشد، هرچند خودش در گفت‌وگو با ما اذعان کرد که آن سریال هم به‌ظاهر این‌گونه بوده و در عمل به خاطر وجود شخصیت‌های متعدد در فیلمنامه و لوکیشن‌های متنوع با چالش‌های خاص خود در تولید مواجه بوده است. 
شفیعی درباره سریال جدیدش که با تغییر کارگردان مواجه شد، به جام‌جم می‌گوید: آقای غفاری در بخشی از کار حضور داشتند و بعد، آقای لوافی ادامه کار را در دست گرفتند که بخش زیادی از کار را شامل می‌شد. در خط اصلی قصه سه فضا داریم که یک‌خطی آن درباره یک دانشمند حوزه موشک ماهواره‌بر است که با تهدیداتی روبه‌رو می‌شود و بقیه قصه جلو می‌رود. بخشی از قصه برگرفته از واقعیت است اما طبیعی است که وارد فضای دراماتیک می‌شود و جایی بین واقعیت و قصه است. در حقیقت یک گرته‌برداری از شخصیت‌های متفاوت کردیم. یعنی مخاطب می‌تواند هر کسی را جای این شخصیت بگذارد اما مهم‌ترین آدم‌های فعال در این حوزه را می‌توان در این کاراکتر مشاهده کرد. 
وی ادامه می‌دهد: به ‌نظرم این کار، از نظر پروداکشن و فضاهایی که تجربه کردیم و موضوع و رفت‌و‌آمدها پرچالش بود و از کار قبلی من فاصله داشت. البته همزمان با کار قبلی چند سالی، درگیر فیلمنامه این کار بودم که سال قبل به تولید رسیدیم. 
شفیعی در مورد نقش‌های اصلی قصه توضیح می‌دهد: چند نقش اصلی داریم اما می‌توان گفت رامتین خداپناهی و نادر فلاح نقش‌های اصلی هستند. دیگر بازیگران این اثر به تناسب قصه به کار اضافه می‌شوند. 
این تهیه‌کننده درباره استفاده از پرونده‌های واقعی برای نگارش این سریال عنوان می‌کند: در واقع با پرونده‌های سازمان حفاظت اطلاعات و هوافضا سروکار داشتیم و با بخش صنایع وزارت دفاع هم در ارتباط بودیم. زیرمجموعه‌های وزارت دفاع در این کار دخیل بودند. وی می‌افزاید: تولید ما یک سال طول کشید اما از قبل هم هفت، هشت ماه درگیر پیش‌تولید و قبل از آن درگیر فیلمنامه بودیم. نویسنده، خانم مریم امینی از ابتدا درگیر ماجرا بود. ایشان نویسنده جوانی است که قبل از این «زندگی از نو» را در کارنامه خود داشت. این کار محصول تولیدات حادثه‌ای سیمافیلم است و به همین خاطر در این سریال شاهد صحنه‌های اکشن بسیاری خواهیم بود.  این تهیه‌کننده درباره محور اصلی سریال بیان می‌کند: نکته کار این است که حجم بسیاری از موضوعات را داشتیم و در اجرا از ویژوال افکت و بدلکاری استفاده کردیم. به همین خاطر کار سنگینی بود که به یک اثر پرچالش تبدیل شد. 
شفیعی در مورد لوکیشن‌ها هم می‌گوید: لوکیشن‌ها ایران و ترکیه بود. در تهران نقاط متفاوتی داشتیم که اطراف تهران و حاشیه را هم شامل می‌شد. مثل خجیر و پردیس و... . اثر قبلی من به نظر شهری می‌رسید و به چشم نمی‌آمد که پراکندگی لوکیشن دارد. با این حال کار جدید به لحاظ بصری متفاوت‌تر است، چون فضاهای متفاوت‌تری دارد. چالش‌های بزرگ‌تری هم نسبت به قبلی داشتیم. ۷۰ بازیگر جلوی دوربین رفتند که بالای ۴۰، ۵۰ بازیگر نقش جدی داشتند و چهره‌های زیادی حضور داشتند. هنرورها هم بالای ۱۰۰۰ مورد بود. در این کار هم چهار معرفی چهره داریم که آتیه‌دار هستند. در کنارشان، کم‌وبیش بچه‌های تئاتری هم حضور دارند. از ژانرهای ترکیبی زیادی استفاده کردیم که از ملودرام خانوادگی تا علمی و امنیتی و معمایی را شامل می‌شود. 
   
تجربه دوباره تعلیق و هیجان
اگر از علاقه‌مندان به آثار نمایشی هستید که در آنها صحنه‌های پرتعلیق، شلیک و اکشن نشان داده می‌شود، «رخنه» انتخاب خوبی برای شماست؛ چراکه در فضایی ایرانی، با قصه‌ای ملی که نشانه‌هایی در متن و فرامتن به مسأله هویت، اقتدار، امنیت، پیشرفت و البته خانواده ایرانی دارد، می‌تواند لحظات پرکششی را در روایت ایجاد کند.  حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال رخنه پیش از این سریال «شهباز» را کارگردانی کرد که اخیرا باردیگر از آنتن شبکه فراتر در حال پخش است. او در شهباز نیز با قصه‌ای سروکار داشت که هم وارد فضای پلیسی و معمایی می‌شد و هم روایت‌های عاطفی داشت. او در سریال رخنه نیز فضایی اکشن و امنیتی را در قصه تجربه کرده است که بی‌ارتباط به اثر قبلی او در تلویزیون نیست. هرچند خود علاقه‌مند است کارگردانی در ژانرهای متفاوت را در کارنامه خود داشته باشد. وی در این‌باره و در گفت‌وگو با ما بیان کرد: کارهایی که در این ژانر کردم، موفق‌تر بوده و بیشتر دیده شده است. چون سابقه سریال شهباز را داشتم، حس کردم می‌توانم از عهده این کار بربیایم. من از جایی به بعد به کار اضافه شدم و از آن زمان تمام تلاشم را کردم که ساختار سریال به‌دلیل تغییر کارگردان آسیب نبیند. همچنین جذابیت و هیجان کار تا آخر حفظ شود. وی ادامه می‌دهد: مشتاق هستم ژانرهای دیگر را تجربه کنم. البته چون سال‌ها برای تلویزیون می‌نوشتم، ژانرهای دیگر را هم تجربه کردم. علاقه زیادی به ژانر اجتماعی دارم ولی پیشنهادهایی که سر راهم در کارگردانی قرار گرفته، من را بعه سمت ساخت آثار اکشن و امنیتی برده است.البته آنچنان که شفیعی در گفت‌وگو با ما بیان می‌کند، این سریال را علی غفاری کارگردانی می‌کرده اما پس از مدتی از گروه جدا می‌شود و عمده کار با کارگردانی لوافی به تصویر کشیده شده است. همچنین لوافی در کارهای پس‌تولید، حاضر بوده است. 
غفاری کارنامه متفاوتی در سینما و تلویزیون دارد. از «چراغ قرمز» بگیر تا «استرداد» که هم به لحاظ ژانر و هم کیفیت در دو فضای متفاوت سیر می‌کنند. در تلویزیون نیز فصلی از سریال«بچه مهندس» را کارگردانی کرد که اتفاقا فصلی بود که هم مخاطبان آن را پسندیدند و توجه مثبت منتقدان را در پی داشت. 
در ادامه گفت‌وگو با لوافی، این کارگردان در مورد چالش‌هایی که در این این سریال به‌دلیل ژانر آن و همچنین عدم حضور در ابتدای کار داشته است، توضیح می‌دهد: با چالش‌هایی روبه‌رو بودم اما تجربه سریال شهباز خیلی کمک کرد. عوامل پشت‌صحنه و همچنین مقابل دوربین خیلی همراهی کردند و زود توانستم با بازیگران هماهنگ شوم. 
وی اضافه می‌کند: سعی کردم با نویسنده همراه باشم تا سکانس‌های گرفته‌شده، لطمه نبیند. او روی بخش‌هایی که تصویربرداری شده بود و بخش‌هایی که تغییر پیدا کرده بود، تسلط داشت و همین موضوع به من کمک می‌کرد تا قصه را جلو ببرم. لوافی می‌‎گوید: بیشترین جذابیت قصه برای من اهمیت حفظ جان دانشمندان برای کشور بود. در این سال‌ها قصه‌هایی با این محوریت ساخته شده اما تمرکز این سریال بیش از گذشته بر تلاش برای حفظ سرمایه‌های ملی بود. 
این کارگردان در مورد آشنایی قبلی با سوژه سریال نیز عنوان می‌کند: شاید با سوژه هوا و فضا و عرصه موشکی آشنایی نداشتم اما در به تصویر کشیدن اقدامات جاسوسان در به خطر انداختن جان دانشمندان در سریال قبلی تجربه داشتم. 
   
نقشی متفاوت از مرد نقش‌های منفی
نادر فلاح از بازیگران اصلی سریال است. بازیگری که پیش از این او چه در قاب تلویزیون، چه سینما و تئاتر نقش‌های به‌یادماندنی که به شیوه‌ای هنرمندانه اجرا شده‌اند، بسیار به خاطر داریم. او که سابقه طولانی در عرصه نمایش دارد برای عاشقان سینما پس از فیلم سینمایی «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور بیش از پیش شناخته شد. او برای حضورهای سینمایی‌اش هم برنده جایزه شده و هم طعم نامزدی در جشنواره‌ها را چشیده است. اخیرا او را در سریال آتش و باد در یک نقش منفی در جعبه جادو دیدیم‌؛ نقش سرخو که خود درباره‌اش به جام‌جم گفته بود: همیشه در انتخاب‌هایم تأثیرگذاری نقش در قصه و درگیری‌های دراماتیک او با دیگر شخصیت‌ها برایم اهمیت دارد. او در رخنه فراتر از تأثیرگذاری در قصه، نقش عباس را برعهده دارد که نقش اصلی است و بسیاری از وقایع حول کنش‌ها و واکنش‌های او شکل می‌گیرد وحتی در صحنه‌هایی که حضور ندارد، بسیاری از شخصیت‌ها درباره‌اش سخن می‌گوید. 
نقش دیگری که از این بازیگر در تلویزیون دیدیم در سریال عشق کوفی بود که سال گذشته روی آنتن رفت. وی در این سریال نقش مردی علوی و متعصب را بازی می‌کرد که به شغل قصابی مشغول بود اما دخترش به او و هم‌رزمانش خیانت می‌کند.  می‌شود گفت نقش‌های منفی تخصص این بازیگر است و پیش از دیگر نقش‌ها با ایفای آنها شناخته می‌شود. نقش دیگر او در این فضا با سریال زمین گرم در خاطره‌ها مانده است. بازی کم‌نقص و هنرمندانه او شخصیت استوار(پدر اصلان) را تأثیرگذار می‌کرد و حتی تا حد زیادی بار جذابیت مخاطبان به قصه را بر دوش می‌کشید. شخصیتی از اوج و به حضیض می‌رسد و فلاح باید تناقض‌های او در طول زمان را به تصویر می‌کشید. وی در مصاحبه‌ای درباره علاقه‌اش برای فاصله گرفتن از نقش‌های منفی بیان کرده بود: دوست دارم از نقش‌های منفی فاصله بگیرم، گرچه در تمام قصه‌ها شخصیت‌های منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمی‌کند اما این نقش‌ها عملگرا هستند. ولی دلم می‌خواهد کمی از این شخصیت‌ها فاصله بگیرم و نقش‌هایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم به‌عنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من به‌عنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی می‌کند. 
این بازیگر که توانایی در ادای لهجه کرمانی به‌علت اصالت خود دارد تا امروز در برخی نقش‌ها از این خصیصه در خدمت شیرین‌تر کردن اثر بهره گرفته است. البته توانایی او در نقش‌های کمدی فراتر از استفاده ابزاری از لهجه است و بیشتر بر شناخت او از مخاطبان سوار است. برای مثال در سریال زیرخاکی او در یکی از نقش‌های منفی که گاهی نوک‎زبانی حرف می‌زد در خاطره‌مان مانده است اما در قالب نقش‌های مثبت هم از این بازیگر توانایی سراغ داریم. همان‌طور که اشاره شد او در سریال رخنه، رخت شخصیتی متفاوت را بر تن کرده است تا بار دیگر گوشه‌ای از هنر خود در رشته نمایش را به رخ بکشد و باید دید آیا باز هم با موفقیت سر از این آزمون بیرون می‌آورد یا خیر. با توجه به آنچه فلاح درباره علاقه‌اش به نقش‌های مثبت اما عملگرا بیان کرده بود، انتخاب نقش عباس و حضور او در این نقش می‌تواند جامه‌عمل پوشاندن به همین خواسته باشد که البته با توجه به اصلی بودن این نقش، تأثیر بیشتری هم روی روند قصه خواهد داشت و فرصت خوبی برای درخشیدن دوباره یا درخشش بیشتر این بازیگر ۵۱ ساله باشد؛ فرصتی که پیش از این در ابعاد کمتر برای او رقم خورده بود. 
   
گزیده‌کار اما مؤثر
رامتین خداپناهی، دیگر بازیگری است که در سریال رخنه نقش محوری دارد و مقابل نادر فلاح، یک زوج هنری تازه و البته متفاوت را رقم می‌زنند. خداپناهی جزو بازیگران گزیده‌کار است که در حرفه و هنر خود، روشی منحصر‌به‌فرد دارد. یکی از پررنگ‌ترین خاطرات مخاطبان تلویزیون از بازیگران به نقش ستار بیابانی در سریال «فقط به خاطر تو» محصول سال ۱۳۸۲ برمی‌گردد. او که پیش از این هم آثاری را در سینما و تلویزیون داشت در این سریال شخصیتی هوشمند و البته جاه‌طلب را به نمایش گذاشته بود و پس از آن نیز در نقش‌های مختلف دیده شد که البته شمارشان با توجه به توانایی این بازیگر می‌توانست بیشتر هم باشد. یکی از نقش‌های متفاوت او در سریال بانوی عمارت بود که در فضایی تاریخی روایت می‌شد؛ خاطرتان باشد خداپناهی در این سریال نقش برادر بزرگ‌تر فخری (فخرالزمان) را بازی می‌کرد که مردی عاقل و خانواده‌دوست بود. آخرین نقش‌آفرینی او در تلویزیون باز در ژانر تاریخی در سریال گیل‌دخت بود که آن هم قصه‌ای از دوران قاجار را روایت می‌کرد. سریالی که سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ روی آنتن بود و این روزها بار دیگر از شبکه  آی‌فیلم پخش می‌شود. 
خداپناهی در سریال رخنه نیز ژانری متفاوت را تجربه کرده و نقشی متمایز را به‌عهده دارد که باید دید در قاب تصویر چگونه از آب در‌می‌آید. او در این سریال نقش یکی از فعالان بنام حوزه هوا و فضا را برعهده دارد که در ادامه قصه با پیچیدگی‌های شخصیت او بیشتر آشنا می‌شویم. 
لوافی‌(کارگردان) درباره تفاوت نقش دو بازیگر اصلی به ما می‌گوید: خیلی متفاوت از کارهای قبلی کارنامه آنهاست و توانمندی‌های شاخصی را از این دو عزیز می‌بینیم که پیش از این، شاهدش نبودیم. 
   
رخنه نقش‌آفرینان به قلب قصه
در سریال رخنه هم چهره‌های آشنا و مشهور حضور دارند و هم بازیگران جوان و کمتر شناخته شده که احتمالا این مجموعه نمایشی سکویی برای معرفی بیشتر آنان به مخاطبان خواهد شد. ترکیب چهره‌های تازه و حرفه‌ای در عالم بازیگری یکی از باورهای شفیعی در تولید سریال است که در «تب و تاب» نیز شاهدش بودیم. او در این خصوص به جام‌جم می‌گوید:از میان بازیگران متعددی که در سریال رخنه حضور دارند، می‌توان به نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالی‌تبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران، علیرام نورایی، خسرو شهراز، اتابک نادری، افشین نخعی، شهین تسلیمی، آتیه جاوید، مهدی علیپور، حسن اسدی، امیر حامد و...اشاره کرد. 
مهدی علیپور در گفت‌وگو با جام‌جم درباره نقشش در این سریال بیان کرد: رخنه، موضوعی امنیتی ــ اطلاعاتی دارد که من نقش مهندسی را بازی کرده‌ام که درگیر یک قصه عاشقانه قدیمی است. 

نگاهی به سریال‌های تلویزیونی که در سال‌های اخیر با موضوع امنیتی عرضه شدند.
گاندو/ جواد افشار / ۱۳۹۸
خانه امن/ احمد معظمی/ ۱۳۹۹
گاندو ۲/ جواد افشار/ ۱۳۹۹
شهباز/ حمیدرضا لوافی/ ۱۴۰۱
محرمانه/ محمود معظمی/ ۱۴۰۲
ترور/ خیرا...  تقیانی‌پور/ ۱۴۰۲
رخنه/ حمیدرضا لوافی و علی غفاری/ ۱۴۰۳

دیگر خبرها

  • اوسمار: می‌خواهیم قهرمانی پارسال را تکرار کنیم
  • سریال «بدل» به تلویزیون می‌رسد
  • ترزیچ: رویای دورتموند تکرار قهرمانی سال 1997 است
  • رخنه به قلب دشمن
  • نویسنده فیلم سینمایی فسیل : دستمزدم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • چرا پخش یک سریال از تلویزیون با بازی پژمان جمشیدی متوقف شد؟
  • دستمزدم برای فسیل کم بود
  • دستمزدم برای «فسیل» هم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان نبود!
  • بازیگر پایتخت در سن ۷۱ سالگی |‌ عکس
  • دستمزدم برای «فسیل» به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!