از خون تازه تا دود شدن هسته سخت
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۷۹۳۳۰
گروه سیاست سایت فردا – اوضاع و احوال اصلاحطلبان خیلی وقت است که خوب نبود اما سیاسیون در این جبهه با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشته، ریزش سرمایه اجتماعی را انکار کرده و اختلافات با دولت روحانی ار به روی خود نمیآوردند بلکه از اعتبار و جایگاهشان کاسته نشود. انتخابات ریاست جمهوری 1400 اما وضعیت را چنان عیان کرد و کار را به جایی رساند که شاهدیم هر یک از آقایان اصلاحطلب برای ترمیم این وضعیت نسخهای میپیچید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخی از آنان الان مثل سعید حجاریان پیکر اصلاحطلبی را بیجانتر از آن میبینند که به توان به آن امید بست لذا حرف از تدفین زده و به رسم همیشگی خود برای هیاهو به پا کردن دنبال قاتل میگردند!
برخی دیگر اما سعی دارند که نگاهی واقعبینانهتر داشته و به دنبال یک راهحل واقعی بگردند. راهی که بر اساس گزارش امروز روزنامه «اعتماد» دشوار است.
بخشی از این دشواری قطعا ناشی از اختلافنظرهای موجود در جریان اصلاح طلبی است. مثلا حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران اصرار دارد که «اصلاحطلبی نمیمیرد ممکن است افراد جابهجا شوند.» او در بخشهای مختلف مصاحبه اخیر خود با «خبرآنلاین» تلاش دارد حمایت این حزب از عبدالناصر همتی را به عنوان یک کنش درست سیاسی در یک بازه زمانی معرفی کند و همچون همحزبیهایش معتقد است که نباید مشارکت از طریق صندوق را زیر سوال برد؛ چراکه «اصلاحطلبی منهای صندوق رای هیچ کارکردی نخواهد داشت.»
محمدصادق جوادی حضار عضو حزب اعتماد ملی اما اگرچه مثل مرعشی سفت سخت پای حمایت از همتی نایستاده اما معتقد به مردم اصلاحات نیز نیست، اتفاقا معتقد است که مقصر این وضعیت امثال حجاریان هستند! او در مصاحبهای با «جهان صنعت» گفته بود: «اگر قرار به تشریح جنازه اصلاحات است، اول باید دید که چه کسانی این بیمار را مدیریت کرده و چه داروهایی برایش تجویز کرده بودند. اگر قرار به کالبد شکافی جنازه است، پرونده تیم پزشکی بیمار هم باید بررسی شود. تیمی که عدهای از آنان بیش از بیمار و مقاومت بدنی او مقصر هستند. کسانی که یک روز میگویند تقلب شده و مردم را از صندوق رای ناامید میکنند اما مدتی بعد به عنوان پزشک متخصص ، میگویند که تقلبی در کار نبوده و تشخیص ما اشتباه بوده است! مثل اینکه بعد از کندن دل و روده بیمار بگویند بیمار سرطان روده نداشته تومور مغزی داشته است . لذا بعد از آنکه دل و روده آن را دور انداختهایم باید سراغ مغر آن برویم! با همین رویکرد است که هم خود بیمار را زمینگیر و فلج نموده و هم اطرافیان او یعنی مردم را دچار سردگمی کردند».
محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاح طلب اما نگاه منطقیتری به وضعیت دارد و درصدد است که واقعا راه برون رفت از این وضعیت را بیابد. او آنطور که در یادداشت دیروز خود برای «اعتمادآنلاین» نوشته بود، معتقد است که آن مشکل که جریان اصلاحطلبی را «به یک «ایما» و «خاطره» و «داستان قدیمی» تبدیل کرده است، فقدان خلاقیت یا استعداد آفرینشگری است. اصلاحطلبان دیری است که سیاست را خلق ممکن از ناممکن (دریدا)، خط گریز (دلوز)، تصمیم و تدبیر در شرایط فقدان تصمیم و تدبیر (دریدا)، میلی جمعی به خلق جهان جدید و داستانی جدید (بدیو)، نخواهندگی قدرت و خواهندگی برابری (رانسیر)، نمیدانند و نمیفهمند و دل در گرو سیاستی دارند که به تعبیر بدیو، با قدرت و ثروت گره خورده و به تبع آن، جریان اصلاحطلبی نیز، دیری است که امکان و استعداد خلق سوژهبودگی خود در تجربه خلق ممکن از درون ناممکن و خلقِ سوبژکتیویته نوین و متفاوت از درون این «ممکن» - و وفاداری به آن ممکن- را از دست داده است و در پستوهای تنگ و تاریک نوعی عقل ابزاری سیاسی - که به مثابه یک طرحِ ازپیشتعیینشده، با احکام و اصول متعالی و استعلایی، عمل میکند- گرفتار آمده است.» او اصلاحطلبان را همچون «ابله داستایوسکی» توصیف میکند که نمیتوانند بفهمند سیاست و کنشگری سیاسی چه تعریفها و تصویرها و ترسیمهای متفاوتی دارد بنابراین «جاهلانه و سادهلوحانه» آنچه با فهم و دانششان تفاوت دارد یا انکار میکنند یا غیرواقعی و غیرعقلایی میدانند. پیشنهاد تاجیک این است که در گام اول جریان رسمی اصلاحطلبی باید «از هسته سخت خود امتناع و تخطی کند و هستهای نرم و انعطافپذیر و خلاق را جایگزین آن کند»، هسته سختی که مدتهاست به قدرت خوگر شده است. همچنین به گفته تاجیک باید انتقادات را حتی بیرحمانه بپذیرد و در گام سوم مراقب باشد تا در این فرآیند خودنقادی و خودسازی، اسیر رویا، ایدئولوژی و مصالحههای فرصتطلبانه نشود.
محسن هاشمی نیز اگرچه دقیقا با تاجیک هم نظر نیست و نگاهی شبیه به هم حزبی خود یعنی مرعشی دارد، اما به دنبال راه احیای جریان اصلاحات است. برای همین هم میگوید: «در شرایط فعلی باید برنامه جدی برای بازسازی وآسیب شناسی عملکرد اصلاح طلبان طراحی شود. جریان اصلاحات نیاز به خون و نگاه تازه ای دارد.»
او به «ایسنا» گفته است: «یکی از مشکلات جدی اصلاح طلبان این است که در هنگام خارج بودن از قدرت وایفای نقش منتقد و اپوزیسیون، با رویکرد روشنفکری وانتزاعی رفتار می کنند و شاید برای آن دوران این رویکرد مناسب باشند اما وقتی به قدرت هم می رسند از همان فضا و نگاه ایده آلی و انتزاعی خارج نمی شوند و باز هم همان شعارها را می دهند در حالیکه لازمه حضور در قدرت و کارآمدی، عملگرایی و واقعگرایی است و اصلاح طلبان از یک رویکرد عملگرایانه و واقع گرایانه مبتنی برحل مساله در این هشت سال فاصله داشتند ونه در دولت، نه در مجلس و نه در مدیریت شهری نتوانستند در حد انتظار مردم و بدنه اجتماعی خود حاضر شوند. در این فرصت بازسازی جریان اصلاحات باید با تمرکز برعملگرایی و واقعگرایی ومساله محوری صورت گیرد تا اعتماد جامعه به کارامدی اصلاح طلبان و توانایی آنها برای حل مساله جلب گردد.»
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان محسن هاشمی تاجیک هسته سخت اصلاح طلبان جریان اصلاح اصلاح طلبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۷۹۳۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین با استقلالطلبی نوجوانان مواجهه منفی نداشته باشند
ایسنا/قزوین یک روانشناس گفت: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم یا با من مثل بچهها رفتار نکنید، ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
فاطمه نوری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دوران نوجوانی حدفاصل بین کودکی و بزرگسالی و فرصت آماده شدن برای تغییر است، تفاوتهایی بین دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد و خانوادهها به همین دلیل که فرزندانشان بهاصطلاح از دوره «دختر خوب» و «پسر خوب» بهیکباره پا به دوران نوجوانی و دنیای جدیدی میگذارند دچار مشکل و استرس میشوند.
وی افزود: پیشنوجوانی از ۱۰ تا ۱۱ سالگی شروع میشود و در این سن نشانههایی نوجوانی همچون رویش موی زیر بغل ظاهر میشود، مرحله دوم نوجوانی اولیه بین ۱۱ تا ۱۳ سالگی است که از آن بهعنوان آغاز نوجوانی یاد میشود و بیشتر والدین در این سن با نوجوان خود با مشکل مواجه میشوند، نوجوانی میانی هم بین ۱۴ تا ۱۶ سالگی است که نوجوان در این سن ارتباط بیشتری با همسالان خود دارد و شروع به دور شدن از خانه و خانواده میکند.
این روانشناس تصریح کرد: پایان نوجوانی از سن ۱۷ سالگی به بالا رقم میخورد اما مشکل دیگری که در دوران نوجوانی وجود دارد نوجوانی گسترده شده است یعنی افرادی که ۱۸ سالگی را گذراندهاند اما هنوز ویژگی دوره نوجوانی آنان تمام نشده و مهارت خودکنترلی و حتی قدرت تصمیمگیری ندارند.
وی ادامه داد: نوجوانی با بلوغ جسمانی شروع میشود و این اولین ویژگی در تمامی نوجوانان است، در این شرایط هورمون مغز و بدن در حال تغییر است تا فرد در آینده تولیدمثل کند و بتواند بهعنوان یک فرد مستقل به زندگی خود ادامه دهد.
نوری بیان کرد: پسران معمولاً بین ۱۱ تا ۱۶ سالگی اما دختران زودتر به بلوغ میرسند، باور غلطی وجود دارد که دختران چون زودتر به بلوغ میرسند پس رشد عقلانی بیشتری دارند اما این باور کاملاً غلط است اگرچه بلوغ دختران زودتر شروع میشود اما پسران خود را به رشد عقلی برابر میرسانند.
وی خاطرنشان کرد: ویژگی دوم نوجوانی تمایل رابطه با همسالان و عدم شرکت در جمع و میهمانیها است و همین موضوع سبب میشود تمایل به ارتباط با جنس مخالف در نوجوان افزایش پیدا کند، همه این موارد از ویژگیهای طبیعی و بههنجار دوره نوجوانی است اما خانوادهها میتوانند با بهکارگیری راهکارهایی چون پیشآگاهی دادن در خصوص دوره بلوغ به فرزندان خود، پیامدهای منفی این ویژگیهای طبیعی را کاهش دهند.
اهمیت پرورش استعداد در کودکی
این روانشناس تصریح کرد: برای جلوگیری از پیامدهای منفی ویژگیهای طبیعی دوره نوجوانی، والدین میتوانند استعدادهای فرزند خود را در دوره کودکی پرورش دهند و با آشنایان و بستگان ارتباط داشته باشند چراکه تحقیقات نشان داده خانوادههایی که از دوران کودکی فرزند خود در جمع بستگان شرکت میدهند در نوجوانی فرزندانشان مشکلات کمتری را تجربه میکنند.
وی در خصوص راهکارهایی برای کاهش جنبههای منفی دوره نوجوانی بیان کرد: مواردی همچون تشویق نوجوان، انتقاد نکردن بیشازحد، اهمیت دادن به نظرات او و مشارکت دادن میتواند جنبههای منفی دورههای نوجوانی را کاهش دهد.
نوری اظهار کرد: یکی دیگر از ویژگیهای دوره نوجوان هیجانطلبی و استقلالطلبی است به همین دلیل ممکن است نوجوان دست به انتخاب و رفتارهای هیجانی بزند، والدین برای کنترل این شرایط باید برای فرزند خود وقت بگذارند، با هم به بازیگاه و طبیعت بروند چراکه این امر سبب مدیریت هیجانطلبی در نوجوانان میشود.
وی بیان کرد: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم، با من مثل بچهها رفتار نکنید، اینجا اتاق خودمه و من برای پوششم تصمیم میگیرم ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
این روانشناس گفت: میل به متفاوت بودن از دیگر ویژگیهای دوره نوجوانی است. در این دوره والدین شاهد رفتارهای پرخطری همچون سیگار کشیدن، لباسهای عجیب پوشیدن و رانندگی و موتورسواری پرسرعت در فرزند خود هستند که در این شرایط خانواده باید فضایی چون پرورش استعدادها و ارتباط دوستانه و عمیق با فرزند را فراهم کند که این میل به متفاوت بودن به شکل مثبت بروز پیدا کند.
وی در پایان اظهار کرد: آخرین ویژگی نوجوانی تلاش نوجوان برای دستیابی به هویت شغلی، تحصیلی، عاطفی و اجتماعی است که با مواردی چون سردرگمی و بیهدف بودن و تغییر چندباره علایق و عادات و وسایل شخصی نمایان میشود، رسیدن به هویت در دوره نوجوانی و حتی تا اوایل دوره جوانی ادامه دارد و تا وقتیکه فرد بتواند خود را پیدا کند دائماً از شاخهای به شاخه دیگر میپرد.
انتهای پیام