آیا وهابیت در حال رنگ باختن است؟
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۸۲۷۰۷
"سرعت اصلاحات در عربستان در حال افزایش یافتن است. الگویی که بروز پیدا میکند، ظاهراً مذهب را به حاشیه میراند اما قدرت سیاسی را نزد اعضای خاندان سلطنتی این کشور تحکیم میکند."
به نقل از دویچه وله، اصلاحات بخشی از برنامه استراتژیک عربستان تا سال ۲۰۳۰ است. طی ماه گذشته میلادی عربستان به اعلام اصلاحات اجتماعی جدید تقریباً در هر هفته پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین چند روز بعد از آن مقامهای دیگر اعلام کردند، زنان میتوانند برای رفتن به زیارت در شهر مکه ثبت نام کنند بدون آنکه نیاز به اخذ مجوز از یک قیم مرد خود داشته باشند.
همچنین آنها اگر که بخواهند میتوانند با دیگر زائران زن به جای آن سفر کنند.
از سوی دیگر در روزهای اخیر مقامهای عربستانی مسئول کمیسیون کل رسانههای صوتی و تصویری این کشور گزارش کردند که بر اساس یکسری اصلاحیههای قانونی فرآیندهای بررسی برای کتب و مجلات وارداتی سادهتر شدهاند.
عربستان یکی از سفت و سختترین عوامل سانسور عناوین وارداتی در منطقه در نظر گرفته میشود.
مقامها به مجله انگلیسی زبان سعودی گازت گفتند: رویههای جدید به معنی اعمال سانسور کمتر و دسترسی بیشتر به کتابها در این کشور حوزه خلیج فارس است.
همچنین در سال ۲۰۱۸ یک ممنوعیت چند دههای بر سینماها در عربستان لغو شد.
اواخر ماه مه نیز وزارت امور اسلامی عربستان اعلام کرد بلندگوهای مساجد در این کشور به هنگام پخش اذان برای نماز باید تا میزان یک سوم حجم صدا بلند شوند.
هرچند این اقدام ممکن است در ظاهر برای کاستن از آلودگی صوتی باشد اما یک اقدام مشخص و مناقشه برانگیز در این کشور سلطنتی محافظه کاری که در آن اعمال مذهبی بر دیگر جنبههای زندگی مقدم هستند، محسوب میشود.
اینها نه اولین اصلاحات از این دست در عربستان هستند و نه احتمالا آخرینشان باشند. تغییر اجتماعی در عربستان در زمان پادشاه قبلی این کشور یعنی عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود در جریان بود.
بسیاری از اصلاحات اخیر در این کشور را میتوان در چارچوب به اصطلاح برنامه چشم انداز ۲۰۳۰ در نظر گرفت؛ برنامهای شامل مجموعهای گسترده از اصلاحات اجتماعی –اقتصادی که نخستین بار در سال ۲۰۱۶ از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در تلاش برای مدرنتر و لیبرالتر ساختن این کشور و تبدیل کردنش به یک کشور دوستدار تجارت و توریسم پیشنهاد شد.
از جمله دیگر تغییرات چشمگیر در عربستان از سال ۲۰۱۶ تا کنون شامل اجازه دادن به رانندگی کردن زنان، برداشتن ممنوعیت چند دههای بر سینماها، اجازه دادن به مسافرت رفتن تنهای زنان، کاهش تدریجی و مداوم قوانین تفکیک جنسیتی. حتی شایعاتی مطرح شده مبنی براینکه نوشیدنی الکل که در عربستان ممنوع و عمدتا غیرقابل دسترسی است، ممکن است به زودی به طور محدود مجاز شود.
از سال ۲۰۱۸ زنان عربستانی اجازه رانندگی کردن را پیدا کردهاند.
اخیرا به گفته ناظران تغییرات در عربستان در حال تسریع هستند. رابرت موگیلنیکی، یک کارشناس ارشد انستیتوی کشورهای خلیج فارس در واشنگتن از آن به عنوان "سرعت گیج کننده اصلاحات" توصیف کرده و گفت: به نظر میرسد سیاستگذاران پایشان را روی پدال گاز گذاشتهاند.
موگیلنیکی استدلال کرد، روشن است که نیاز به پیشرفت مشهود در قبال برنامه چشم انداز ۲۰۳۰ وجود دارد. وی افزود: از نظر من ولیعهد عربستان و سیاستگذاران مشغول به کار با او در تلاش برای یافتن یک توازن بین اهداف بلند مدت و اعمال پیشرفت ملموس در عرصه میدانی هستند. بسیاری از این تغییرات اخیر تاثیری فوری ایجاد میکنند.
همچنین موگیلنیکی بیان کرد، چنین اصلاحاتی با حمایت بیشتر گروههای جوانتر داخلی مواجه میشوند. تقریبا دو سوم عربستانیها جزو رده سنی زیر ۳۵ سال هستند.
هرچند برخی تغییرات همچون قانون مربوط به بلندگوهای مساجد ممکن است به نظر خارجیها جزئی به نظر بیایند، در مجموع به گفته نیتان براون، یک عضو ارشد برنامه خاورمیانه در انستیتوی موقوفه کارنگی، این اصلاحات مهم هستند؛ آن هم از یک جهت که برخی از این تغییرات تا همین چند سال پیش بسیار بعید به نظر میرسیدند.
گمان برده میشود که محمد بن سلمان محرک سرعت بالای این اصلاحات است.
اما مساله به گفته براون در حال حاضر این است که این اصلاحات چه الگویی ایجاد میکند؟ او اظهار کرد: من در واکنش کلی خودم میگویم آنها بخشی از جریان لیبرالیزه سازی چشمگیر در برخی حوزههای اجتماعی اما نه در حوزههای سیاسی هستند. برخی از آنها در زندگی روزمره چشمگیر هستند و بنا براین نباید کم اهمیت انگاشته شوند. اما آنها تغییرات ساختاری نیستند.
براون و یک کارشناس ارشد دیگر برنامه مذکور در اندیشکده موقوفه کارنگی به نام یاسمین فاروق، نویسنده مقالهای تحت عنوان "اصلاحات مذهبی عربستان به هیچ چیز دست نمیزند اما همه چیز را تغییر میدهد" هستند که در این مقاله مینویسند: لیبرالیزه سازی اجتماعی و لیبرالیزه سازی سیاسی دست در دست یکدیگر به پیش نمیروند.
این تحلیلگران استدلال میکنند که در حقیقت عکس آن رخ میدهد. بسیاری از این تغییرات در سطح اعمال ترمیم پرسنل، رویهها، بروکراسی و قوانین هستند تا این که اصلاحاتی معنادار باشند. آنها گفتند مهم است به یاد داشته باشیم که برخی از این تغییرات همچنان میتوانند برگشت پذیر باشند.
همچنان گفته شده که این اصلاحات، قدرت نخبگان روحانی عربستان را کاهش میدهند و این کشور در حال فاصله گرفتن از ستون فقرات سفت و سخت مذهبی حیات اجتماعی، حقوقی و سیاسی خود است. برای قرنها شکل متحجری از اسلام سنی موسوم به وهابیت فرهنگ را در عربستان هدایت کرده است. براون بیان کرد: هنوز خیلی زود است بگوییم که وهابیسم پایان یافته است. اما او اضافه کرد، "تاکید کمتری بر وهابیسم و نقش مذهب در هویت ملی عربستان وجود دارد."/ ایسنا
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: مقام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۸۲۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.