نفتِ سفید برای آنها، نفت سیاه برای ما!
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۸۶۹۱۶
آفتابنیوز :
اسم شب، «نفت» است، اسمِ روز، «نفت»؛ برای کارگری که بیست و چهار ساعته روی سکوی نفتی است یا برای آن دیگری که در پالایشگاه نفت، سیاه از عرق تن و دودهی نفت، ساعتها را به روزها و روزها را به ماهها گره میزند، اسم رمزِ همه چیز همین «نفت» است؛ نفتی که سوار بر گُردههای ضعیفترین طبقه جامعه از دل زمین بیرون آورده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریشهی تمام مشکلات اما در تبعیض حقوقی و کارکردیِ نهادینه شده در همین نفت است؛ وقتی قوانین حاکم بر گروههای شغلی درگیرِ نفتِ سیاه، متفاوت باشد، نظامهای مزدی متفاوت حاکم میشود و در نهایت، عدهای بر دوش عدهای دیگر سوار میشوند و مفتی سواری میگیرند!
این روزها همچنین واژهها و عبارات جدیدی به گفتمان اعتراضی پیمانکاریهای نفت، راه پیدا کرده: « مدیران پایتختنشین»، «نفتیهای تهراننشین»؛ «نفت سفید برای آنها، نفت سیاه برای ما!» و ....
در بیانیهها و طومارهایی که پشت هم منتشر میشود و در گلایههایی که کارگرانِ بیحقوق و بیتشکلِ نفت به دست ما میرسانند، انتقاد اصلی از همان نزدیکان به خواص و از پشت میزنشینهای تهرانی است که همیشه بیشترین منافع، نصیب آنها شده است؛ «نفتی بودن» به همان معنای قدیم و متدوال آن، یعنی کسی که جیبهایش پر از پول است و نگران آینده نیست، فقط برای همین تهراننشینها و یک اقلیت چند درصدیِ رسمیها که عموماً همگی پستهای مدیریتی را در حوزههای نفتی اشغال (یا بهتر است بگوییم تصاحب) کردهاند، مصداق پیدا میکند؛ اکثریت فقیر در دو طبقه (طبقه یا کاسِت فقیرتر و پایینتر، پیمانکاریها یا همان ارکان ثالثیها و طبقهی کمی بالاتر، قرارداد موقتیها) هستند و یک اقلیت نازک و کم تعداد از افراد ثروتمند و مستفیضِ نفت داریم و حالا نگرانی کارگران پیمانکاری، کارگرانی که بدون برخورداری از تشکل یا اتحادیه، اعتراضِ پرهزینه و دشوارِ این روزها را کلید زده و پیش بردهاند، این است که مبادا همان ثروتمندان، همان اقلیت برخوردار، بازهم از این اعتراضات؛ مستفیض شده و نمدی برای خود بدوزند.
چرا پشتِ میزنشینهای نفت «مستثنا» شدند؟
ببینیم چرا این نگرانی و دلهره شکل گرفته است؛ پرداخت حقوق و مزایای کارکنان نفت (البته رسمیها) بر اساس ماده ده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، از قانون مدیریت خدمات کشوری مستثنی شده است. ظاهراً دلیل اصلی تصویب این قانون این بوده که نه چندان دور از سکوهای نفتی ایران، سکوهای نفتی کشورهای همسایه مانند قطر وجود دارد که با پرداخت دستمزد بالاتر، اقدام به جذب نیروهای ایرانی میکنند و حقوق نیروها را به دلار میپردازند! نیرویی که از نظر سختی کار و شرایط اقلیمی، شاهد تغییر چندانی نخواهد بود، طبیعی است که ترجیح میدهد به دلار حقوق بگیرد تا به ریال و واهمه از همین گریز از مرکز نیروها، موجب شد نظام پرداختِ حقوق و مزایای رسمیهای نفت را از سایر کارکنان دولت و نظام پرداخت هماهنگِ قانون مدیریت خدمات کشوری مستثنا کنند.
در سالهای ۹۰ و ۹۱ این بحثها و استدلالات متعاقب آن بالا گرفت و تصمیم بر این شد که قانون مربوط به نظامهای پرداختی نیروهای صنعت نفت، از سایر کارکنان دستگاههای اجرایی، مستثنی شود و به همین دلیل در سال ۹۱، قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. با وجود اینکه این قانون در سال ۹۱ تصویب شده اما ابلاغ آن توسط دولت یازدهم انجام شد که در نهایت نیز رسمیهای نفت مدام گلایه میکنند که بسیاری از مواد آن توسط وزارت نفت یا اصلا اجرایی نشده یا درست اجرا نشده است. به همین دلیل هم هست که رسمیهای نفت در زمستان سال قبل یا اوایل بهار سال جاری، اعتراضات محدودی ترتیب دادند.
ترسها و انتقادات:
به کجا پناه ببریم؟!
حالا که بحث اعتراضات پیمانکاریها مطرح شده و هشتگِ نفت و نفتی بسیار داغ و پرطرفدار است، گروهی از پیمانکاران در تماس با ایلنا، این واهمه را مطرح میکنند که نکند باز همه چیز به نفع رسمیهای نفت تمام شود و آنها با قدرت بالایی که دارند و با حمایت مدیران پایتختنشین، بتوانند به نفع خود با نمایندگان مجلس لابی کنند و از اعتراضهای ما برای خودشان امتیاز بگیرند.
این کارگران میگویند: ما پیمانکاریها که هیچ حامی قدرتمندی نداریم، تشکل یا اتحادیه نداریم، تحت پوشش قانون کار هستیم و فقط کمی بیشتر از حداقل دستمزد، حقوق میگیریم، به خاطر تبعیضات نهادینه شده و شرایط دشوار شغلی خود، دست به اعتراض زدهایم؛ امیدواریم رسمیها از این اعتراض ما بهرهبرداری به مقصود نکنند!
کافیست به درد دلها و حرفهای چند کارگر پیمانکاری نفت که البته در جغرافیاهای پراکنده مشغول به کار هستند، گوش فرادهیم تا عمق این نگرانیها برجستهتر شود:
« یه زمانی وقتی کسی عسلویه و پروژهای جنوب کار میکرد، مردم کلی روش حساب میکردند و میگفتند طرف پولدار هست؛ ولی الان آنقدر این قشر پیمانکاران به ما ظلم میکنن و حق ما را میخورن که مردم میگن مگه عسلویه هم شد جا که کار میکنین؟! همین درآمد را به هر کار دیگری که دست بزنی، میتوانی کسب کنی!»
«ما از نیروهای تعمیرات سایت ... یکی از پتروشیمیهای جنوب هستیم؛ متاسفانه کارفرما از هر راهی که بتونه حقوق ما رو زیر پا میگذاره! پیگیریهای بسیار کردیم اما جواب نگرفتیم. از حقوقهای بسیار پایین گرفته تا عدم پرداخت مزایا، قرار بود دستمزدهامون رو پنجم هر ماه بپردازن که اونم به تاخیر میندازن و همیشه بهانهشون اینه که چون تولید نداریم پول هم نداریم! امکانات رفاهی بسیار بد...»
«الان چند ماهه که حقوق نگرفتیم؛ ما تو گرمای شدید ۲۸ روز هر ماه رو میریم سر کار به امید اینکه حقوق بگیریم و به درد زندگی بزنیم اما حقوقها رو هر چندماه یکبار به حسابمون میریزن؛ به کجا پناه ببریم ما؟!....»
از دغدغههای اینها تا خواستههای آنها!
در شرایطی که پیمانکاریها، دغدغههای قابل قبول و بسیار عادلانهای مانند برابری در حقوق و دستمزد، برابری در امکانات رفاهی و از آن مهمتر، حذف پیمانکاران از پروژههای سودآور نفتی را مطرح میکنند و این دادخواهیها هیچکجا گوش شنوایی نمییابد، رسمیها دغدغههایی از جنس دیگر دارند؛ دغدغههایی که به گفتهی یک کارگر پیمانکاری، «فقط از سرِ شکم سیری» طرح میشود و به راستی مصداق این ضربالمثل است که سوار کجا از پیاده خبر دارد که مسلماً ندارد!
مثلاً یکی از این دغدغهها: در خلال تصویب قانون بودجه امسال، در ماده یک جزء الف از تبصره ۱۲ این قانون، تصریح شد که افزایش حقوق ۲۵ درصدی حقوق بگیران از جمله گروههای مختلف حقوق بگیر دستگاههای اجرایی موضوع ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه نسبت به سال ۹۹، به نحوی اعمال شود که میزان این افزایش حقوق از دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بیشتر نشود. یعنی اگر حقوق کارکنان نفت بر اساس درصد افزایش عمومی دستمزد مصوب امسال، بیشتر از دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کند، باید مابهالتفاوت آن از حقوقشان کسر شود. رسمیها به این بند قانونی معترضاند و میگویند ما قرار بود مستثنا باشیم، پس چه شد؟! چرا نمیگذارند حقوقمان بیشتر از دو میلیون و پانصد هزار تومان زیاد شود (البته همان حقوقی که بیش از سه برابر حقوق پیمانکاریها و قراردادیهاست!)
جمعبندی
حال در شرایطی که پیمانکاریها یا همان ارکان ثالثیها در انتظار حذف پیمانکاران و قراردادموقتیها یا ارکان ثانیها چشمانتظار تبدیل وضعیت و رسمی شدن هستند، اگر قرار باشد رسمیها –فقط رسمیها- از این آب گلآلود ماهی بگیرند، بیعدالتی و تبعیض بازهم گستردهتر خواهد شد.
در روزهای اخیر خبر آمد که قرار است در مجلس در ارتباط با مشکلات نفتیها و اعتراضات اخیرِ آنها، نشستهایی برگزار شود حتی رئیس کمیسیون انرژی مجلس از پیگیری مشکلات کارکنان صنعت نفت در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا خبرداد اما بازهم باید پرسید، جلسه برای حل مشکلاتِ کدام نفتیها؛ آنها که شبانهروز با «نفت سیاه» دست به گریباناند و تاب و توانشان از دست شده یا آن اقلیتی که نفتشان «سفید» است و همیشه تهدید میکنند اگر از کارمندان دولت مستثنا نشویم، میرویم قطر و حقوقمان را به دلار میگیریم!
منبع: خبرگزاری ایلنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: نفت اعتراضات کارگران پیمانکاری ها رسمی های نفت دغدغه ها رسمی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۸۶۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موج بالای مهاجرت پرستاران؛ عمانیها ۶ برابر ایران حقوق میدهند | مقاومت عجیب با وجود کمبود پرستار!
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران گفت: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستار فعال در ایران است.
با آن که کشور با کمبود ۱۰۰ هزار پرستار مواجه است، وزارت بهداشت حاضر نیست حدود ۲۰ هزار پرستارِ طرحی را که طرح خود را گذراندهاند و در دوره کرونا نیز سنگ تمام گذاشتند، به کار گیرد.
همشهری آنلاین در گزارشی نوشت: پرستاری، یکی از مهمترین مشاغل است که مستقیما با سلامت و جان مردم سر و کار دارد اما مشکلات شغلی و معیشتی این گروه که هر سال تنها وعده بهبود آن از سوی مسئولان داده میشود، طاقت پرستاران را بریده است.
ساعتهای کاری زیاد، حجم سنگین کار، شیفتها و اضافهکاریهای اجباری و با دستمزد اندک، فرسایشی بودن این شغل، اجرا نشدن قوانین اصلاح حقوق و مزایا، تاخیرهای همیشگی در پرداخت معوقهها، کارانه های زیر یک میلیون تومان و حقوقهای ناچیز ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی موجب شده که خیلی از پرستاران با وجود علاقه به حرفهشان و با این که در این زمینه تحصیلات و دانش دارند، عطای این شغل را به لقایش ببخشند.
طی سالهای اخیر شاهد چندین موج مهاجرت پرستاران از کشور و یا تغییر شغل آنها بودهایم. مشکلات شغلی پرستاران تا حدی طاقتفرسا شده که این روزها مدام خبر استعفای دسته جمعی آنها از مراکز درمانی را میخوانیم و میشنویم. هفته گذشته بود که ۴۳ نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش تهران استعفای دستهجمعی دادند. اواخر فروردین هم ۲۲ پرستار بیمارستان تخصصی طالقانی چالوس به صورت گروهی استعفا دادند. به این لیست باید پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و چند مرکز درمانی یزد را هم اضافه کرد که استعفای دستهجمعیشان در ماههای گذشته خبرساز شد. اتفاقی که در یک سال گذشته بارها در مراکز درمانی مختلف رخ داد.
۲۰ هزار پرستار طرحیِ بلاتکلیف
سوی دیگر این ماجرا پرستارانی هستند که دوره طرح خود را در دوران پاندمی کرونا گذراندند و وزارت بهداشت نیز قول جذب و استخدام آنها را داد، اما بعد از فروکش کردن کرونا به وعدههای خود عمل نکرد و آنها را به حال خود رها کرد. پرستارانی که جان خود را کف دست گرفتند و حتی تعداد زیادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند.
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران در گفتگویی به این موضوع اشاره میکند که با وجودِ کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور، وزارت بهداشت حاضر نیست ۲۰ هزار پرستار را که طرح خود را در دوره کرونا گذراندهاند و به پرستاران طرحی شناخته میشوند، جذب کند.
علوی میگوید: این پرستاران در دوره مخوف کرونا ایثار کردند و به جامعه خدمت کردند. آنها میتوانستند طرحشان را به تعویق بیندازند اما ازخودگذشتگی کردند و طرح خود را زودهنگام شروع کردند که کارها روی زمین نماند. ما تعداد زیادی دانشجوی ترم ۸ داشتیم که درسشان تمامنشده، طرحشان را شروع کردند و در دل کرونا رفتند.
پرستارانی که با سابقه ۲۰ ساله، شرکتی هستند
در دوره کرونا تعدادی از پرستاران به تازگی طرح خود را به اتمام رسانده بودند، اما مسئولان با دادن فراخوان و بستن قرادادهای کوتاهمدت ۶ ماهه و وعده استخدام و تامین امنیت شغلی، آنها را هم نگه داشتند. چون بیمارستانها به شدت دچار کمبود نیرو بود. این را علوی میگوید و ادامه میدهد: وعدهها باعث شد که خیلی از پرستارها با وجود اتمام طرحشان ماندند و کار کردند. اما بعد از پاندمی کرونا با کملطفی و بیمهری مسئولان مواجه شدند.
این فعال صنفی پرستاران میگوید: ما الان حدود ۲۰ هزار نیروی پرستار کارکشته داریم که ۴ سال درس خواندهاند و برادری خود را هم در بحران کرونا ثابت کردند، اما وزارت بهداشت آنها را به کار نمیگیرد. در این میان پرستارانی هم داریم که بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما هنوز شرکتی هستند و تبدیل وضعیت نشدهاند.
از تغییر شغل تا مهاجرت به کشورهای عربی
میانگین حقوق پرستاران با در نظر گرفتن سابقه فعالیت آنها بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است. این را فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید و ادامه میدهد: پرستاران باید چند جا کار کنند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. خیلی از آنها هم تغییر شغل دادهاند؛ در تاکسی اینترنتی کار میکنند، آنلاینشاپ زدهاند و ... . فقط هم معیشت پرستاران مشکل ندارد. ما همکار پزشک داریم که هنوز پروانه مطب خود را نگرفته و بعد از شیفت درمانگاه مسافرکشی میکند.
علوی میگوید: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است.
او میگوید: متاسفانه پرستارانِ کشورهای حاشیه خلیج فارس را ایران دارد تامین میکند. چون الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم و خودمان دچار کمبود باشیم. مساله این است که کمبود پرستار در نهایت به سلامت مردم آسیب میزند. نه به کس دیگری.
هر ساعت اضافهکاری ۱۵ هزار تومان!
قانون تعرفه خدمات پرستاری، یکی از قوانین اصلاح حقوق پرستاران بود که در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید اما هرگز عملیاتی نشد. تا این که در سال ۱۴۰۰ خود مقام معظم رهبری ورود کردند. با این حال این قانون هرگز به سرانجام نرسید. فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: این قانون که گفته میشود اجرایی شده، با چیزی که در شیوهنامه آن آمده است، خیلی تفاوت دارد. درواقع فقط دارند کارانه ادوار قبل را به اسم تعرفه خدمات پرستاری پرداخت میکنند. الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم
علوی توضیح میدهد: تعرفه خدمات پرستاری، یک قانون است که دهها بار از سوی خود حاکمیت ضمانت اجرایی گرفته است. مقام معظم رهبری بارها در روزهای پرستارِ سالهای مختلف به مسئولان تاکید کردند که این قانون را اجرا کنند. با این حال این قانون هنوز اجرا نشده است. یکی از تاکیدهای رهبری این بود که: «با کادر سلامت ایام کرونا نباید مانند کارگر فصلی رفتار شود.» اما متاسفانه وزارت بهداشت دقیقا فصلی برخورد کرد و بعد رفع نیازش در دوره کرونا به آنها گفت: «به سلامت»!
به گفته علوی، هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی در ماه، باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری آنها فقط ۱۵ هزار تومان است! آیا این مبلغ با این حجم از فشار کار و فرسایشی بودن این شغل عادلانه است؟ این نشان میدهد که نظام پرداخت وزارت بهداشت نیاز به بازنگری جدی دارد.
لزوم احیای قانون حمایت از مدافعان سلامتِ ایام کرونا
وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده که در سال ۱۴۰۳ قصد استخدام ۲۵ هزار نیرو را دارد. در این میان، تعدادی از فعالان صنفی پرستاری در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری از او خواستهاند که برای حل مشکل شغلی پرستاران، طرح استفساریهای به مجلس ارائه دهد و این استفساریه پس از دریافت موافقت مجلس، به وزرات بهداشت ابلاغ شود و دستور دهد که وزارت بهداشت از منابع مالی خود، پرستاران طرحی را به کارگیری کند. هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی، ماهانه باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری فقط ۱۵ هزار تومان است!
علوی میگوید: وزارت بهداشت هم توان اجرایی این کار را دارد و هم پولش را. حتی اصرار داریم که این استفساریه در لایحه بودجه سالانه هم گنجانده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، گام بزرگی در جهت کاهش مشکلات جامعه پرستاری برداشته خواهد شد.
این فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: درضمن ما قانونی داریم که در دوران کرونا به نام قانون "حمایت از ایثارگران و مدافعان سلامت در ایام کرونا" که در ستاد ملی کرونا وضع شد. خواسته ما احیای این قانون است. البته بدون برگزاری هیچ آزمونی برای پرستاران. آزمون این نیروها همان کرونا بود و نیاز نیست دوباره در آزمونی شرکت کنند. حتی اگر مهارت نداشتند، در دوره کرونا کاملا کارآزموده و کارشناس شدند و اتفاقا الان به درد دسیستم میخورند.